امام علی(ع) تنها فردی است كه از ميان همه گذشتگانی كه سخنی از آنها بهجا مانده، به آخرين مرحله فصاحت و بلاغت رسيده و گفتار او اقيانوس بيكرانهای است كه سخن هيچ مبلغی به پای آن نخواهد رسيد.
سخنانی که در قالب خطبهها، نامهها و حکمتها گردآوری شده و مفسران دینی تفسیرهایی در رابطه با آنها داشتهاند که هرکدام از یک دید و سلیقه به این موضوعات پرداختهاند، بر این منوال ما در ایکنا بر این شدیم که ابتدا تفسیری از خطبهها و حکمتهای امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغه در اختیار مخاطبان قرار دهیم که برای رسیدن به این هدف از منابع مختلفی مانند قرآن کریم، المیزان – جلد و اصول کافی – جلد 8 استفاده میشود که در ادامه با موضوع «وحدت اسلامی» آن را میخوانید.
حضرت علی(ع) در نهجالبلاغه بر محوری بودن جایگاه رهبر و امام در جامعه تأکید کرده است. اصولاً با توجه به همین محور بود که مسلمانان در زمان حضرت رسول اکرم(ص) به عزت و شرف رسیدند.
امام علی(ع) در خطبه 96 نهجالبلاغه پیامبر اکرم(ص) را مایه وحدت و همبستگی مردم و خاموشی فتنهها و اختلافات معرفی کرده است. امیرالمؤمنین علی(ع) در این باره در خطبه 176 نهجالبلاغه میفرماید: «خداوند سبحان، به هیچکس از پیشینیان و بازماندگان آنها، در اثر تفرق و جدایی، خیری عطا نکرد» مردمی که در اثر افکار موهوم، با هم کیشان و برادران خود قهر کرده، صفا و صمیمیت زندگی را به کدورت تبدیل میکنند، به خیال خام خویش میخواهند از این راه بهرهای برگیرند و سودی ببرند.
حضرت علی(ع) با کمال صراحت و صداقت به آنها گوشزد میکند که پندار شما باطل است و راهی که میروید به ترکستان است. شما بالاخره به هدف و نتیجهای میرسید که آن را نمیخواهید و ضد مطلوب شماست، بیدار شوید و به خود آیید.
امام علی(ع)، علل صعود و سقوط و شکست و پیروزی حکومتها را در یکی از خطبهها مطرح کرده و یکی از مهمترین عوامل صعود و پیروزی را وحدت و یکی از مهمترین عوامل سقوط و شکست را در تفرقه دانسته است.
ایشان در خطبه 25 نهجالبلاغه میفرماید: «به من خبر رسیده که بسر بن ارطاه بر یمن تسلط یافت، سوگند به خدا میدانستم که مردم شام به زودی بر شما غلبه خواهند کرد. زیرا آنها در یاری کردن باطل خود، وحدت دارند، و شما در دفاع از حق متفرقید، شما امام خود را در حق نافرمانی کرده و آنها امام خود را در باطل فرمان بردارند. آنها نسبت به رهبر خود امانتدار و شما خیانتکارید، آنها در شهرهای خود به اصلاح و آبادانی مشغولند و شما به فساد و خرابی (آنقدر فرومایهاید) اگر من کاسه چوبی آب را به یکی از شماها امانت دهم میترسم که بند آن را بدزدید».
حضرت علی(ع) در این جا، چهار عامل مهم پیروزی و چهار عامل مهم شکست و سقوط حکومتها را برشمرده است، عوامل پیروزی شامل اتحاد و همبستگی، اطاعت و پیروی از رهبری جامعه، ادای امانت و وفای به عهد و پیمانی که با رهبر بستهاند و اصلاح و آبادانی و عوامل شکست را تفرقه و پراکندگی، نافرمانی از دستورهای رهبر و حاکم جامعه، خیانت در امانت و شکستن بیعت و پیمان با رهبر و فساد در جامعه برشمرده است. این عوامل درباره همه حکومتها و ملتها صدق میکند و اختصاص به حکومت و یا ملت اسلامی ندارد.
حضرت علی(ع) امامت را عامل انسجام و وحدت امت میداند، چه آنکه امام و رهبر، جامعه را به جلو میبرد و مشکلات مردم را برطرف میکند و آنها را در مقابل دشمنان متحد میسازد. البته اگر رهبر قاطع باشد، ولی مردم از او پیروی نکنند، رهبر موفق نخواهد شد؛ همان طور که در زمان امیرالمومنین (ع) چنین شد. حضرت علی(ع) رعایت حقوق حکومت و مردم را مایه پیوند و هماهنگی و وحدت بین آنها میداند؛ یعنی پیوند امت و امام در سایه رعایت حقوق متقابل تحقق مییابد.
در نهجالبلاغه، حضرت علی(ع) به این حقیقت با تمثیل و تشبیه زیبایی اشاره کرده و در خطبه 146 آورده است: «وَ مَكَانُ الْقَیمِ بِالْأَمْرِ مَكَانُ النِّظَامِ مِنَ الْخَرَزِ یجْمَعُهُ وَ یضُمُّهُ، فَإِنِ انْقَطَعَ النِّظَامُ تَفَرَّقَ الْخَرَزُ وَ ذَهَبَ ثُمَّ لَمْ یجْتَمِعْ بِحَذَافِیرِهِ أَبَداً، مکان و جایگاه زمامدار دین و حکمران مملکت، جایگاه بند تسبیح نسبت به دانههاست که آنها را جمعآوری و به یک دیگر ضمیمه میکند. پس هنگامی که بند تسبیح بگسلد، دانهها متفرق شده، هر یک به گوشهای پراکنده میشوند و دیگر هرگز نمیتوان اطراف آنها را جمعآور نمود» این یک حقیقت تردید ناپذیر است که نظام و قوام یک جامعه، به اتحاد بین امت و رهبر آن جامعه بستگی دارد.
اطاعت امت از امامت و روشنگریهای رهبری در همه زمانها، مخصوصاً در زمان شعلهور شدن فتنهها و اختلافات، میتواند تجلی بخش وحدت و همبستگی امت و امام، که مهمترین عامل استحکام امت و حکومت اسلامی و بزرگترین سد نفوذ در مقابل دشمنان اسلام است، باشد.
در یک سیر اجمالی در مباحث اجتماعی قرآن، در مییابیم که قرآن یکی از اصلیترین عوامل سعادت و کمال هر جامعهای را وحدت و همبستگی و یکی از مهمترین علل اضمحلال و سقوط آن را تفرقه میداند. قرآن کریم، چنگ زدن به ریسمان الهی را مهم ترین عامل وحدت و همبستگی امت اسلامی میداند و در آیه 103 سوره مبارکه آلعمران میفرماید: «وَاعتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعاً وَلاَ تَفَرَّقُوا وَاذْکُرُوا نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بینَ قلُوبکمْ فأَصبحتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً وَکُنْتُمْ عَلَی شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُم مِنْهَا؛ دسته جمعی به ریسمان خدایی چنگ اندازید و از تفرقه و گروه گرایی بپرهیزید، و به یاد آورید نعمت و لطف خدا را در حقتان، که بعد از دشمن بودنتان با هم، میان قلوبتان پیوند ایجاد کرد و به سبب لطف و عنایت او، دشمنیتان تبدیل به برادری شد و بدانید شما در لبه تیز پرتگاهی بودید که جز آتش بهرهتان نمیشد و خدا نجاتتان داد».
علامه طباطبایی(ره) میفرماید: «منظور از (نعمت) در آیه، وحدت و ثمره این وحدت، برادری، اخوت و پیوند قلبهاست و منظور از (نار) که در پایان آیه آمده است، منازعات و جنگهای قبل از اسلام است» (1)
بدیهی است که تکامل اجتماعات در پرتو وحدت و همبستگی ملی و سازگاری آحاد آن اجتماعات با همدیگر است. به تعبیر شهید مطهری(ره) «شک نباید کرد که تکامل اجتماعی از راه وفاقها، هماهنگیها، تعاونها، همسازی و سازگاریهای جمعی پدید میآید، نه از راه نزاعها و اختلافها و دعواها و تضادها… در واقع در جامعه هر چه کثرتها و تغایرها و اختلافها به وحدت بیشتری میرسند و هر چه تنازعها و تضادها جای خود را به تعاون و هماهنگی بیشتر میدهند آن جامعه کاملتر میشود.» از این رو امیرالمؤمنین(ع) همه را از تفرقه برحذر داشته در خطبه 127 میفرماید: «اِیاکُمْ وَالْفُرقَةَ؛ بپرهیزید از تفرقه و جدایی» و خیر و سعادت را در ترک تفرقه دانسته و در خطبه 176 میفرماید: «اِنَّ اللّهَ سُبْحانَهُ لَمْ یعْطِ اَحَداً بِفُرْقَةِ خَیراً؛ خداوند سبحان احدی را با تفرقه به خیر و سعادت نرساند.»
اجتماعی که اساسش بر پایه اختلاف و گرایشهای متشتت و پراکنده نهاده شود، جنگ و جدال حکومت همیشگی است و راه فنا و نیستی به رویش باز است، امام علی(ع) ضمن آنکه تفرقه را عامل ذلت جوامع میداند، در خطبه 192 میفرماید: «به فرجام امور امتهای گذشته نیک بنگرید، در آن هنگام که به تفرقه و پراکندگی روی آورده و اُلفت و دوستی شان از بین رفت، سخنهاشان گوناگون (قرائتهایشان متفاوت) و دلهاشان از هم جدا، به حزبها و گروههای مختلف تقسیم شده و با تفرقه در مقابل هم قرار گرفتند، خداوند نیز لباس کرامت و سروری را از آنها جدا نمود و نعمتهایشان را سلب و به مشکلاتشان درفکند» سپس با اشاره به اینکه تفرقه، ستون فقرات امت را میشکند، در همین خطبه توصیه میفرماید: «از هر امری که ستون فقرات امتها را شکسته و قدرت و بنیه آنها را در هم کوفت، مانند کینهها و دشمنیها و فرار افراد از یکدیگر و… اجتناب کنید» (2)
قرآن شریف هنگامی که عذابهای الهی را برای امتها ذکر میکند، گروه گرایی و تفرقه را جزو عذابها دانسته و در آیه 65 سوره مبارکه انعام میفرماید: «هُوَ الْقَادِرُ عَلَىٰ أَن يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذَابًا مِّن فَوْقِكُمْ أَوْ مِن تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعًا؛ خدا قادر است از بالا و زیر پا (عذابهای آسمانی و زمینی) شما را معذب و یا شما را با گروه گروه شدن عذاب کند»، همچنین در آیه 105 سوره مبارکه آلعمران میفرماید: «وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولَٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ؛ شما مانند کسانی نباشید که پراکنده شدند و اختلاف کردند؛ (آن هم) پس از آنکه نشانههای روشن (پروردگار) به آنان رسید! و آنها عذاب عظیمی دارند.»
باید توجه نمود که سر این همه تأکید برای پرهیز از تفرقه و تشتت این است که اختلاف مایه اصلی فساد است و ملتی که در میان آنان اختلاف باشد به سوی بدبختی کشانده شده و به تعبیر قرآن دچار عذاب دردناکی میشوند که تبدیل زندگی سعادتمند به زندگی شقاوت آلود ذلت بار، کمترین آن است.
حضرت علی(ع) بزرگترین عامل عزت و سرفرازی امتهای پیشین را «اتحاد و اتفاق» و بالاترین عامل شکست و ذلت و سقوط آنها را «تفرقه و جدایی» میداند. محور وحدت و همبستگی جامعه، رهبری است و به جهت همین محور بود که مسلمانان در زمان حضرت رسول اکرم(ص) به عزت و شرف رسیدند. امامت عامل انسجام است، چون یکی از کارهایی که رهبر انجام میدهد، تشکیل امت است و امت به معنای ملتی است که وحدت هدف داشته باشد.
منابع:
1. المیزان – جلد 3
2. اصول کافی – جلد 8