کد خبر: 4254265
تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۳
گفتارهایی از نهج‌البلاغه/ 10

ماهیت فتنه‌گران در کلام امیرالمؤمنین(ع)

امام علی(ع) در خطبه 102 نهج‌البلاغه براى نشان دادن آمادگى فتنه‌گران از هر نظر، فتنه آنان را به شترى تشبيه مى‌کند که افسار بر دهان و جهاز بر پشت دارد و کاملاً تسليم کسى است که سوار بر آن است و به تعبير ديگر همه چيز، براى پيشرفت فتنه‌گرى‌هاى آنها آماده است؛ همچنین ایشان به این نکته اشاره دارد که اين فتنه، زياد دوام پيدا نمى‌کند، بلکه خداوند فتنه‌گران را به دست جمعى از اولياى مجاهدش درهم مى‌پيچد.

خطبه 102 نهج البلاغهامام علی(ع) تنها فردی است كه از ميان همه گذشتگانی كه سخنی از آنها به‌جا مانده، به آخرين مرحله فصاحت و بلاغت رسيده و گفتار او اقيانوس بيكرانه‌ای است كه سخن هيچ مبلغی به پای آن نخواهد رسيد.

سخنانی که در قالب خطبه‌ها، نامه‌ها و حکمت‌ها گردآوری شده و مفسران دینی تفسیرهایی در رابطه با آن‌ها داشته‌اند که هرکدام از یک دید و سلیقه به این موضوعات پرداخته‌اند، بر این منوال ما در ایکنا بر این شدیم که ابتدا تفسیری از خطبه‌های امیرالمؤمنین(ع) در نهج‌البلاغه در اختیار مخاطبان قرار دهیم که برای رسیدن به این هدف از منابع مختلفی مانند الکافى، ج 1، بحارالانوار، ج 43، مستدرک حاکم، ج 3،  شرح نهج‌البلاغه ابن ابى الحديد، ج 2، استفاده می‌شود که در ادامه با موضوع «هشدار از فتنه‌های سخت» را می‌خوانید.

امام علی(ع) در خطبه 102 نهج‌البلاغه می‌فرماید: «و من خطبة له (علیه السلام) تجري هذا المجرى و فيها ذكر يوم القيامة و أحوال الناس المقبلة: يوم القيامة: وَ ذَلِكَ يَوْمٌ يَجْمَعُ اللَّهُ فِيهِ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ لِنِقَاشِ الْحِسَابِ وَ جَزَاءِ الْأَعْمَالِ خُضُوعاً قِيَاماً، قَدْ أَلْجَمَهُمُ الْعَرَقُ وَ رَجَفَتْ بِهِمُ الْأَرْضُ، فَأَحْسَنُهُمْ حَالًا مَنْ وَجَدَ لِقَدَمَيْهِ مَوْضِعاً وَ لِنَفْسِهِ مُتَّسَعاً. فِتَنٌ كَقِطَعِ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ، لَا تَقُومُ لَهَا قَائِمَةٌ وَ لَا تُرَدُّ لَهَا رَايَةٌ، تَأْتِيكُمْ مَزْمُومَةً مَرْحُولَةً، يَحْفِزُهَا قَائِدُهَا وَ يَجْهَدُهَا رَاكِبُهَا، أَهْلُهَا قَوْمٌ شَدِيدٌ كَلَبُهُمْ قَلِيلٌ سَلَبُهُمْ، يُجَاهِدُهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قَوْمٌ أَذِلَّةٌ عِنْدَ الْمُتَكَبِّرِينَ، فِي الْأَرْضِ مَجْهُولُونَ وَ فِي السَّمَاءِ مَعْرُوفُونَ. فَوَيْلٌ لَكِ يَا بَصْرَةُ عِنْدَ ذَلِكِ مِنْ جَيْشٍ مِنْ نِقَمِ اللَّهِ، لَا رَهَجَ لَهُ وَ لَا حَسَّ، وَ سَيُبْتَلَى أَهْلُكِ بِالْمَوْتِ الْأَحْمَرِ وَ الْجُوعِ الْأَغْبَرِ؛ روز رستاخيز، روزى است كه خداوند در آن روز، پيشينيان را و آنان را كه پس از آنها آمده‌اند، گرد مى‌آورد، تا به حسابشان برسد و پاداش اعمالشان را بدهد. مردم در آن روز خاضعانه بر پاى ايستاده‌اند و عرق از چهره‌هايشان به دهان‌هايشان روان است. لرزش زمين مى‌لرزاندشان. نيكوحال‌ترين آن‌ها، كسى است كه براى خود جاى پايى بيابد و براى آسايش خود مكانى فراخ. فتنه‌هايى است چون ظلمت شب. كس را ياراى آن نيست كه در برابرشان برپاى خيزد. هيچ‌يک از درفش‌هايش واپس نخواهد نشست. فتنه‌ها همانند اشترى مهار كرده و پالان بر پشت نهاده، كه آنكه مهارش را مى‌كشد به شتابش وادارد و آنكه بر آن سوار شده تا حد توان مى‌دواندش، به سوى شما مى‌آيند. آن فتنه‌جويان قومى هستند كه سخت‌دلى و آزارشان بيش و رخت و جامه‌شان اندک است. گروهى با آنان در راه خدا جهاد مى‌كنند كه در چشم خودخواهان مشتى فرومايه‌اند. در روى زمين هيچ جا كسى آنان را نمى شناسد ولى در آسمان نزد همه شناخته‌اند. اى بصره، در آن زمان واى بر تو، از لشكرى كه نشانى است از انتقام خداوندى. چنان آيند كه نه غبارى برانگيزند و نه آوازى برآورند. ساكنانت به مرگ سرخ گرفتار آيند و گرسنگی‌شان به خاک هلاک افكند.»

اين خطبه از دو بخش تشكيل شده است؛ بخش اول به حوادث سخت روز رستاخيز اشاره دارد، كه خداوند اولين و آخرين را براى رسيدگى به حساب دقيق و دادن پاداش و كيفر اعمالشان جمع مى‌كند و بخش دوم به فتنه‌هاى وحشتناكى اشاره دارد كه همچون پاره‌هاى شب تاريک روى مى‌آورند و مردم را در فشار شديد قرار مى‌دهند و سرانجام گروهى از مجاهدان راستين، در برابر آنها به‌پا مى‌خيزند. امام علی(ع) در اين بخش مخصوصاً روى شهر بصره انگشت مى‌گذارد و به فتنه‌هايى كه دامن اين شهر را مى‌گيرد، اشاره مى‌كند.(1)

امام علی(ع) در جهت آماده‌سازى دل‌ها، اشاره به وضع مردم در روز قيامت مى‌کند و در عباراتى کوتاه و تکان‌دهنده، ويژگى‌هاى وحشت‌انگيز آن روز را شرح مى‌دهد و مى‌فرمايد: «آن روز روزى است که خداوند اولين و آخرين را براى رسيدگى به حساب دقيق و دادن جزاى اعمال، جمع مى‌کند، در حالى که همه، با خضوع و وحشت به‌پا خاسته‌اند.» تعبير به «اولين» و «آخرين» اشاره به اين حقيقت است که قيامت و حساب اعمال، براى همه انسان‌ها در يک روز و يک زمان خواهد بود، همان‌گونه که خداوند در آیه 95 سوره مریم مى‌فرمايد: «وَ کُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَرْداً؛ و همگى روز رستاخيز، تک و تنها نزد او حاضر مى‌شوند» و در آیات 49 و 50 سوره مبارکه می‌فرماید: «قُلْ إِنَّ الأَوَّلِينَ وَ الآخِرينَ * لَمَجْمُوعُونَ إِلَى مِيقَاتِ يَوْم مَعْلُوم؛ بگو اولين و آخرين همگى در روز معينى گردآورى مى‌شوند.»

تعبير به «نِقَاش» که به معناى دقت در محاسبه است، نشان مى‌دهد در آن روز کمترين و کوچک‌ترين اعمال مورد حساب قرار مى‌گيرد و به آن پاداش يا کيفر داده مى‌شود.

تعبير به «خضوع» و «قيام» اشاره به اين است که مردم در روز قيامت همچون کسانى هستند که در دادگاه‌ها، در برابر قضات عدل، حاضر مى‌شوند و در حالى که ايستاده‌اند آثار وحشت در آن‌ها نمايان است.

در آيات قرآن نيز به اين معانى اشاره شده است؛ خداوند در آیه هفتم سوره مبارکه قمر می‌فرمايد: «خُشَّعاً أَبْصَارُهُمْ...؛ در حالى که چشمانشان از شدت وحشت به زير افتاده...» و در آیه ششم سوره مبارکه مطففین می‌فرمايد: «يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمينَ؛ روزى که مردم در پيشگاه پروردگار جهانيان مى‌ايستند» و سپس مى‌افزاید: آنها در حالى در دادگاه عدل الهى حاضر مى‌شوند که «عرق از سر و رويشان فرو مى‌ريزد به‌گونه‌اى که بر دهانشان لجام زده، و لرزش زمين تمام اندامشان را مى‌لرزاند» آيا اين عرق‌ريزان شديد، به خاطر گرمى فضاى محشر است، يا از شدت شرمندگى و خجالت، و يا هر دو؟! و نيز لرزش زمين آيا به خاطر اعمال آن‌هاست، يا طبيعت دادگاه عدل الهى اين چنين است، تا همه به فکر خويش باشند و به آنچه انجام داده‌اند بى‌کم و کاست اعتراف کنند؟! هر چه باشد محيط رعب‌آور عجيبى است. (2)

در آيات و روايات اسلامى نيز اشارات زيادى به عوامل و اسباب وحشت‌زاى روز محشر شده است. بعضى از شارحان نهج‌البلاغه اصرار دارند که الفاظ بالا را کنايه از امور باطنى و روحانى بدانند، در حالى که هيچ نيازى به اين‌گونه تأويل‌ها که شاهد و قرينه‌اى ندارد، نيست و اگر ما باب اين‌گونه تأويلات را در آيات و روايات بگشاييم، باب «تفسير به رأى» گشوده مى‌شود و هر کس آنچه را تمايل به آن دارد، از آيات و روايات مى‌فهمد و به شيوه بعضى از روشنفکرنمايان «قرائت‌هاى جديد در آيات و روايات» شروع مى‌شود، در اين صورت مسلم است که اصالت همه متون مذهبى مخدوش می‌شود و چيزى براى استدلال بر مسائيل عقيدتى و عملى باقى نمى‌ماند.

امام(ع) در پايان اين بخش، به يکى ديگر از مشکلات عظيم صحنه قيامت اشاره کرده و مى‌فرمايد: «بهترين حال براى کسانى که در عرصه محشر حاضرند، حال کسى است که جاى پايى پيدا کند، يا محلى براى خود به‌دست آورد.» اين تعبير اشاره به يکى از مشکلات عظيم صحنه محشر است که بر اثر کثرت جمعيت و ضيق مکان حاصل مى‌شود و از تعبيرات روايات بر مى‌آيد که هول محشر و وحشت حسابرسى اعمال، مسئله عامى است که همه حاضران در محشر را فرامى‌گيرد، چراکه حتى نيکوکاران از حسابرسى دقيق پروردگار، بيمناکند. هول محشر عوامل فراوانى دارد که يکى از آن‌ها همان ضيق مکان است که در جمله بالا آمده است.

در بخش دوم این خطبه امام علی(ع) به پيشگويى دقيق ديگرى درباره يکى ديگر از فتنه‌هايى که در انتظار مردم عراق است و کانون آن به‌خصوص بصره است اشاره مى‌کند، شايد مردم با شنيدن آن، آمادگى دفاع بيشترى پيدا کنند و ضايعات و تلفاتشان در اين فتنه کم شود و نيز از کيفر الهى که گاه به‌صورت فتنه‌ها ظاهر مى‌شود، بترسند و راه راست را در پيش گيرند. حضرت مى‌فرمايد: «فتنه‌هايى است همچون پاره‌هاى شبِ تاريک، که هيچ کس نمى‌تواند در برابر آن بايستد و هيچ پرچمى از پرچم‌هاى آن به عقب رانده نمى‌شود و شکست، دامن آن‌ها را نمى‌گيرد» اشاره به اينکه، گردانندگان اين فتنه بسيار قوى و زورمندند و حساب شده وارد ميدان مى‌شوند و فضاى جامعه را تيره و تار مى‌کنند و در تکميل اين معنا مى‌افزايد: «اين فتنه‌ها به سوى شما مى‌آيد، همچون شترى مهار شده و جهاز بر پشت نهاده که زمام دارش آن را مى‌کشاند و سوارش به سرعت آن را مى‌راند.»(3)

امام علی(ع) براى نشان دادن آمادگى فتنه‌گران از هر نظر، فتنه آنان را به شترى تشبيه مى‌کند که افسار بر دهان و جهاز بر پشت دارد و کاملاً تسليم کسى است که سوار بر آن است و به تعبير ديگر همه چيز، براى پيشرفت فتنه‌گرى‌هاى آن‌ها آماده است، تا آن حد که «اين فتنه‌گران، جمعيتى هستند که ضربه آن‌ها بسيار شديد و تلفات آنان کم است.» اين از ويژگى‌هاى کسانى است که حساب شده و با تدارکى کامل وارد ميدان مى‌شوند، سپس امام علی(ع) به نکته مهمى اشاره مى‌فرمايد که اين فتنه، زياد دوام پيدا نمى‌کند، بلکه خداوند فتنه‌گران را به دست جمعى از اولياى مجاهدش در هم مى‌پيچد. ایشان مى‌فرماید: «گروهى در برابر آن‌ها به پا مى‌خيزند و در راه خدا با آنها نبرد مى‌کنند و فتنه‌گران را در هم مى‌شکنند؛ آنها جمعيتى هستند که نزد متکبران و گردن‌کشان خوارند، در زمين گمنامند و در آسمان‌ها معروف» اشاره به اينکه گروهى از اوليای الله که مقام والايى در پيشگاه خدا دارند و در زمينه جهاد فى سبيل‌الله، قوى و پيشتازند، آتش اين فتنه را خاموش مى‌کنند، آنها کسانى هستند که به خاطر عدم تظاهر و يا رياکارى و بى‌اعتنايى به دنيا، نزد گردنکشان، مقام و منزلتى ندارند و در ميان مردم گمنام‌اند، اما فرشتگان آسمان - که از باطن اين جهان باخبرند - آن‌ها را به خوبى مى‌شناسند؛ در اينکه آن قوم فتنه‌گر که امام علی(ع) از ظهور و فجايع آن‌ها خبر مى‌دهد، چه کسانی هستند و مجاهدانى که در برابر آنها برخاستند و بعد از مدتى فتنه را خاموش کردند چه کسانى بودند؟ در ميان مفسران نهج‌البلاغه گفتگوى زيادى است.

جمعى آن قوم فتنه‌گر را طرفداران مردى به نام «صاحب‌الزنج» مى‌دانند که نام اصلى‌اش «على بن محمد» بود و خود را منتسب به خاندان پيامبر(ص) مى‌کرد (هر چند انتساب او کاملا مشکوک است) و گروهى از بردگان سياه‌پوست را دور خود جمع کرد و به همين دليل، لقب، «صاحب‌الزنج» را به او دادند (صاحب بردگان سياه‌پوست). وى در نيمه قرن سوم به‌پا خاست و در اطراف بصره، آشوب و فتنه عظيمى برپا کرد و بعد از 12 سال، حکومت بر آن منطقه، به دست جمعى از مجاهدان کشته شد.

بعضى ديگر آن را اشاره به فتنه «مغول» مى‌دانند که نه تنها سرزمين عراق، بلکه بخش‌هاى عظيم جهان اسلام را زير پوشش خود قرار دادند و بعد از مدت طولانى، فتنه آنها به وسيله جنگجويان اسلام خاموش شد.

گروهى آن را به حوادث «آخر‌الزمان» تفسير کرده‌اند که فتنه‌گرانى به‌پا مى‌خيزند، نه تنها سرزمين عراق، که مناطق وسيعى را زير ضربات شديدترين فتنه‌ها قرار مى‌دهند و سرانجام به دست سپاهيان مهدى(عج) که از مجاهدين فى سبيل‌الله هستند، از ميان مى‌روند.

سپس در قسمت آخر اين خطبه، امام(ع) شهر بصره را مخاطب قرار داده، پيشگويى خاصى در خصوص اين شهر مى‌کند و مى‌فرمايد: «در آن هنگام واى بر تو اى بصره، از لشکرى که به‌عنوان کيفر الهى بدون گرد و غبار و بى‌سروصدا به تو حمله‌ور مى‌شود، و به‌زودى ساکنانت به مرگ سرخ و گرسنگى شديدى که رنگ چهره آنها را دگرگون مى‌کند، مبتلا خواهند شد» که مفسران در این بخش تفسیرهای مختلفی دارند که بیان آن‌ها در این مجال نمی‌گنجد. (4)

منابع: 
1.    الکافى، ج 1
2.    بحارالانوار، ج 43
3.     مستدرک حاکم، ج 3
4.     شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 2  

خبرنگار: مرضیه حافظی فر

انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha