کد خبر: 4243374
تاریخ انتشار : ۲۹ مهر ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۴
گفتار‌هایی از نهج‌البلاغه/ ۴

مردم در جریان فتنه‌ها ساده‌لوح نباشند

امام علی(ع) در خطبه ۱۵۱ نهج‌البلاغه به بیان برخی از مختصات گردانندگان فتنه پرداخته و می‌گوید با سوگند‌های فریبنده و با نمایشگری‌های ایمان، وارد عرصه اجتماع می‌شوند و همه واقعیات و حقایق را مختل می‌سازند و مردم ساده‌لوح در آن فتنه‌ها با پیمان‌ها و سوگند‌ها و وعده‌ها و شعار‌های دروغین فریفته می‌شوند.

نهج البلاغهامام علی(ع) تنها فردی است كه از ميان همه گذشتگانی كه سخنی از آنها به‌جا مانده، به آخرين مرحله فصاحت و بلاغت رسيده و گفتار او اقيانوس بيكرانه‌ای است كه سخن هيچ مبلغی به پای آن نخواهد رسيد.

سخنانی که در قالب خطبه‌ها، نامه‌ها و حکمت‌ها گردآوری شده و مفسران دینی تفسیرهایی در رابطه با آن‌ها داشته‌اند که هرکدام از یک دید و سلیقه به این موضوعات پرداخته‌اند، بر این اساس در ایکنا بر این شدیم که تفسیری از خطبه‌های امیرالمؤمنین(ع) در نهج‌البلاغه را در اختیار مخاطبان قرار دهیم که برای رسیدن به این هدف از منابع مختلفی مانند مناقب ابن شهرآشوب ابن عباس، سيره ابن هشام، جلد 1، پيام امام، جلد 3 و شرح نهج‌البلاغه ابن ابى الحديد، جلد 7 استفاده می‌شود که در ادامه با موضوع «مردم در جریان فتنه‌ها ساده‌لوح نباشند» را می‌خوانید.

امام علی(ع) در خطبه 151 نهج‌البلاغه می‌فرماید: «بَيْنَ قَتِيلٍ مَطْلُولٍ وَ خَائِفٍ مُسْتَجِيرٍ، يَخْتِلُونَ بِعَقْدِ، لْأَيْمَانِ وَ بِغُرُورِ الْإِيمَانِ. فَلَا تَكُونُوا أَنْصَابَ الْفِتَنِ وَ أَعْلَامَ الْبِدَعِ، وَ الْزَمُوا مَا عُقِدَ عَلَيْهِ حَبْلُ الْجَمَاعَةِ وَ بُنِيَتْ عَلَيْهِ أَرْكَانُ الطَّاعَةِ، وَ اقْدَمُوا عَلَى اللَّهِ مَظْلُومِينَ وَ لَا تَقْدَمُوا عَلَيْهِ ظَالِمِينَ، وَ اتَّقُوا مَدَارِجَ الشَّيْطَانِ وَ مَهَابِطَ الْعُدْوَانِ، وَ لَا تُدْخِلُوا بُطُونَكُمْ لُعَقَ الْحَرَامِ، فَإِنَّكُمْ بِعَيْنِ مَنْ حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَعْصِيَةَ، وَ سَهَّلَ لَكُمْ سُبُلَ الطَّاعَة. جمعى كشته شوند و خونشان به هدر رود و گروهى ترسان در پى يافتن پناهگاهى باشند. پيمان‌ها بندند و فريبشان دهند. و به نام ايمان مغرورشان سازند. شما از نشانه‌هاى فتنه‌ها و بدعت‌ها مباشيد. بر خود لازم شمريد كه از آنچه رشته جماعت به آن بسته شده و اساس اطاعت و بندگى بر آن نهاده شده، دست برمداريد. چون به ديدار خدا مى‌رويد، اگر ستم‌ديده باشيد، بهتر از آنكه ستمكار باشيد. از دام‌هاى شيطان حذر كنيد و از گودال‌هاى سهمناک دشمنى دورى گزينيد. لقمه‌هاى حرام را به شكم‌هاى خود داخل مكنيد. زيرا آنكه نافرمانى را بر شما حرام كرده و راه فرمانبردارى را برايتان هموار ساخته است شما را مى‌بيند.»

امام علی(ع) در این خطبه به بیان برخی از مختصات گردانندگان فتنه پرداخته و می‌گوید با سوگندهای فريبنده و با نمايشگری‌های ايمان، وارد عرصه اجتماع می‌شوند و همه واقعيات و حقایق را مختل میسازند، اين هم يكی از مختصات گردانندگان فتنه‌ها است كه مردم ساده‌لوح در آن فتنه‌ها با پيمان‌ها و سوگندها و وعده‌ها و شعارهای دروغين فريفته می‌شوند. 

بقول بعضی از صاحبنظران علوم جامعه‌شناسی: «متأسفانه در تاريخ تحولات و انقلاب‌های بشری گاهی بی‌اساس‌ترين شعارها، جذاب‌ترين و حركت آفرين‌ترين آنها بوده است»، همچنين پيمان‌ها و تعهدهای فراوانی كه برای گرم نگهداشتن بازار فتنه، يا توجيه و بهره‌برداری آن، بسته شده است، هيچ اثری جز قانع کردن پيچ و مهره‌های فتنه كه ناآگاهانه ماشين فتنه را تنظيم و محكم نگاه می‌دارند، در حقيقت آنها نيست، ولی همين شعارها و پيمان‌ها بوده‌اند كه روزگار خودكامگان فتنه‌جوی را به كام آنها چرخانده‌اند. آن واقعيات و حقایقی كه با نمايش شعارها و پيمان‌های نابكارانه مختل می‌گردند نه تنها قابل شمارش نيستند، بلكه ضررهای ناشی از آنها، بدون اينكه جبران‌پذير باشند، با دست آن شعارسازان و پيمان‌بندها بر بشريت وارد می‌شوند و تاريخ ننگ‌آلودی را برای نوع انسان‌ها ورق می‌زنند. اما اينكه «در تاريخ تحولات و انقلاب‌های بشری، گاهی بی‌اساس‌ترين شعارها جذابترين و حركت آفرين‌ترين آنها بوده است» تا حدود قابل توجهی صحيح و قابل مشاهده تاريخی است.

به‌عنوان مثال در انقلاب دوران اخير در بعضی از كشورهای بزرگ دنيا، شعارهايی را می‌بينيم كه محتوای آنها، وعده جزئی دارد كه آن كشور و حتی ديگر جوامعی كه از آرمان‌های آن انقلاب پيروی كنند، به بهشت موعود خواهند رسيد. انسان‌های پيرو آن انقلاب، به حداكثر آرمان‌های خود نائل خواهند آمد. ترقی و تمدن و آزادی به بركت آن انقلاب، بشريت را نجات خواهد داد! بشريت بدون قبول آن انقلاب، حتی گام كوچكی هم در مسير تكامل نخواهد برداشت! در صورتيكه تلفات جانی و مالی و معنوی كه در آن انقلاب به وجود آمد، اگر در تاريخ بشری بی‌سابقه نبوده، حداقل كم‌سابقه بوده است.

فتنه‌ها و انقلاب‌های به‌معنای واقعی آنها، در توضيح ماهيت و مختصات فتنه‌ها، بهتر از آن مطالبی كه در اين خطبه و در بعضی ديگر از سخنان مبارك اميرالمؤمنين(ع) آمده است، از هيچ كسی شنيده نشده است. اما ماهيت انقلاب و مختصات آن، يک تقسيم معمولی در تحولات جوامع وجود دارد كه جامعه‌شناسان آن را مطرح می‌نمايند. اين تقسيم، با نظر به عميق و يا سطحی بودن دگرگونی، مورد بررسی قرار می‌گيرد كه دو نوع عمده دارد، نوع اول تحول سطحی است كه در برخی از پديده‌ها يا روابط اجتماعی و فردی صورت می‌گيرد، نخست بايد در نظر بگيريم كه عمق و نفوذ هيچ انقلابی كه هدف‌گيری تكاملی دارد نمی‌تواند به آن درجه باشد كه ماهيت و مختصات انسان را چنان تغيير بدهد كه او را ذاتاً و حقيقتاً دگرگون کند، زيرا هيچ انقلابی با نظر به استحكام حقایق ذاتی انسان و باصطلاح منطق و فلسفه كلاسیک جنس و فصل او را نمی‌تواند بكلی تغيير بدهد، مگر اينكه او را به نابودی بكشاند.

با نظر به ملاک ارزش‌ها می‌توان به دو نوع انقلاب نيز توجه داشت و می‌توان چنين گفت که اقسام انقلاب‌ها با توجه به ملاک ارزش‌ها بر دو نوع ارزشی و غير ارزشی تقسیم می‌شود که در نوع دوم بايد در نظر گرفت يک عده انسان‌ها با توجه به امكانات دگرگونی و وجود زمينه تكاپوهای دسته جمعی برای نفوذ و ايجاد تغييرات در جامعه، دست به‌كار می‌شوند، بدون مراعات اينكه با ايجاد تغييرات چه ارزش‌هايی از ديدگاه تكامل انسانی را به وجود خواهند آورد، حتی ممكن است تنها هدف‌های مطلوب خود را بدون قضايای مسلم اخلاقی و معنوی كه ملاک ارزش‌ها هستند، در نظر گرفته و هيچ پروایی نداشته باشند كه آنچه به وجود خواهد آمد ضد قضايای مسلم اخلاقی و معنوی خواهد بود. از اين رو انقلاب ارزشی عبارتست از اينكه هر انقلابی كه موجب پيشبرد انسان‌ها در (حيات معقول) بوده باشد، ارزشی ناميده می‌شود، اگر چه در برابر دگرگونی‌های بزرگ كه بنام انقلاب برای بشريت روی داده است نمود ناچيزی داشته باشد که انقلاب‌های دينی حقيقی و اخلاقی صحيح از اين نوع محسوب می‌شوند. (1)

امام علی(ع) در نكوهش مردم گمراه می‌فرماید: شما اى عرب‌ها، هدف تيرهاى بلا هستيد كه نزديک است. از مستى‌هاى نعمت بپرهيزيد، و از سختى‌هاى عذاب الهى بترسيد و بگريزيد، و در فتنه‌هاى در هم پيچيده، به هنگام پيدايش نوزاد فتنه‌ها و آشكار شدن باطن آنها، و برقرار شدن قطب و مدار آسياى آن، با آگاهى قدم برداريد.

فتنه‌هايى كه از رهگذرهاى ناپيدا آشكار گردد، و به زشتى و رسوايى گرايد، آغازش چون دوران جوانى پر قدرت و زيبا، و آثارش چون آثار باقى مانده بر سنگ‌هاى سخت زشت و ديرپاست، كه ستمكاران آن را با عهدى كه با يكديگر دارند، به ارث مى‌برند، نخستين آنان پيشواى آخرين، و آخرين گمراهان، اقتدا كننده به اولين مى‌باشند.

آنان در به دست آوردن دنياى پست بر هم سبقت مى‌گيرند، و چونان سگ‌هاى گرسنه، اين مردار را از دست يكديگر مى‌ربايند. طولى نمى‌كشد كه پيرو از رهبر، و رهبر از پيرو، بيزارى مى‌جويد، و با بغض و كينه از هم جدا مى‌شوند، و به هنگام ملاقات، همديگر را نفرين مى‌كنند.(2)

ایشان همچنین در خبر از آينده خونين عرب می‌فرماید: سپس فتنه‌اى سر برآورد كه سخت لرزاننده، در هم كوبنده و نابود كننده است، كه قلب‌هايى پس از استوارى مى‌لغزند، و مردانى پس از درستى و سلامت، گمراه مى‌گردند، و افكار و انديشه‌ها به هنگام هجوم اين فتنه‌ها پراكنده، و عقايد پس از آشكار شدنشان به شك و ترديد دچار مى‌گردد. آن كس كه به مقابله با فتنه‌ها برخيزد كمرش را مى‌شكند، و كسى كه در فرو نشاندن آن تلاش مى‌كند، او را در هم مى‌كوبد.

در اين ميان فتنه جويان چونان گورخران، يكديگر را گاز مى‌گيرند و رشته‌هاى سعادت و آيين محكم شده شان لرزان مى‌گردد، و حقيقت امر پنهان مى‌ماند. حكمت و دانش كاهش مى‌یابد، ستمگران به سخن مى‌آيند، و بيابان نشين‌ها را در هم مى‌كوبند، و با سينه مركب‌هاى ستم، آنها را خرد مى‌نمايند. تک روان در غبار آن فتنه‌ها نابود مى‌گردند، و سواران با قدرت در آن به هلاكت مى‌رسند.

فتنه‌ها با تلخى خواسته‌ها وارد مى‌شود و خون‌هاى تازه را مى‌دوشد، نشانه‌هاى دين را خراب و يقين را از بين مى‌برد. فتنه‌هايى كه افراد زيرک از آن بگريزند، و افراد پليد در تدبير آن بكوشند. آن فتنه‌ها پر رعد و برق و پر زحمت است، در آن پيوندهاى خويشاوندى قطع شده، و از اسلام جدا مى‌گردند، فتنه‌ها چنان ويرانگرند كه تندرست‌ها بيمار و مسكن گزيدگان كوچ مى‌كنند و در آن ميان كشته‌اى است كه خونش به رايگان ريخته، و افراد ترسويى كه طالب امانند، با سوگندها آنان را فريب مى‌دهند و با تظاهر به ايمان آنها را گمراه مى‌كنند.

ایشان در ادامه رهنمودهایی برای مقابله با فتنه‌ها بیان کرده و می‌فرماید: پس سعى كنيد كه شما پرچم فتنه‌ها و نشانه‌هاى بدعت‌ها نباشيد، و آنچه را كه پيوند امت اسلامى بدان استوار، و پايه‌هاى طاعت بر آن پايدار است، بر خود لازم شماريد، و بر خدا، ستمديده وارد شويد نه ستمگر. و از گرفتار شدن به دام‌هاى شيطان، و قرار گرفتن در وادى دشمنى‌ها بپرهيزيد، و لقمه‌هاى حرام به شكم خود راه ندهيد. شما برابر ديدگان خداوندى قرار داريد كه گناهان را حرام كرد و راه اطاعت و بندگى را آسان فرمود.

امام علی(ع) در این خطبه نخست مى‌گويد: «مردم (در آن زمان) يا کشته مى‌شوند و خونشان به هدر مى‌رود و يا ترسان هستند (و به گوشه‌اى پناه مى‌برند) و طالب امانند» و در ادامه اين سخن مى‌افزايد: «فتنه گران مردم را با سوگندها و تظاهر به ايمان فريب مى‌دهند» فتنه‌گر براى پيشبرد اهداف شيطانى خود از هر وسيله‌اى استفاده مى‌کند، کشتن و در هم کوبيدن و در صورت لزوم، تظاهر به ايمان کردن و امان نامه براى افراد نوشتن و بعد همه را به دست فراموشى سپردن.(3)

سپس امام(ع) به بخشى از وظايف مردم در اين فتنه‌ها و آشوب‌هاى سخت اشاره کرده و دستورات پنجگانه اى براى پيروان حق بيان مى‌کنند. نخست مى‌فرمايد: «سعى کنيد شما پرچم‌هاى فتنه‌ها و نشانه‌هاى بدعت نباشيد» اشاره به اين که با سردمداران فتنه‌ها و بدعت‌ها همکارى نکنيد و خود را از اين معرکه‌هاى خطرناک کنار بکشيد. 

در دومين دستور مى‌افزايد: «از آن چه پيوند جماعت (و جامعه اسلامى) به آن گره خورده و ارکان اطاعت بر آن نباشد، جدا مشويد» اشاره به اين که تا مى‌توانيد قوانين و دستورات الهى را که ضامن بقاى جامعه اسلامى و اطاعت پروردگار است، حتى در گير و دار فتنه‌ها تا آن‌جا که مى‌توانيد محترم بشمريد; چرا که اگر راه نجاتى از فتنه باشد پيروى ازاين دستورات است. اين سخن مخصوصاً برنامه‌هايى همچون نماز جمعه و جماعت و حج و کمک به محرومان و ستمديدگان را شامل مى‌شود; چرا که حفظ آن‌ها سبب نجات از فتنه‌هاست.

در سومين دستور مى‌فرمايد: «مظلوم بر خداوند وارد شويد و ظالم وارد نشويد»، مفهوم اين سخن آن نيست که تن به ظلم بدهيد و تسليم ظالم شويد; زيرا اين کار از نظر اسلام ممنوع و نوعى کمک به ظالم و اعانت بر اثم است; بلکه منظور آن است که اگر بر سر دو راهى قرار گرفتيد که يا حقوق مردم را ببريد يا حق شما را ببرند، ترجيح دهيد که از حق خود بگذريد تا به ظلم بر ديگران آلوده نشويد. با توجه به قاعده تقديم اهم بر مهم اين کار يک برنامه عادلانه و خداپسندانه است.

و در چهارمين دستور مى‌افزايد: «از گام نهادن در راه‌هاى شيطان و سراشيبى‌هاى ظلم و عدوان بپرهيزيد!» که به این موضوع اشاره دارد که به منطقه خطر (ظلم و فساد) نزديک نشوید، چرا که لغزشگاه انسان است. تعبير به «مدارج» (پله‌ها) و «مهابط» (سراشيبى‌ها) اشاره به نکته لطيفى است؛ يعنى شيطان، انسان را از پله‌هاى طغيان بالا مى‌برد و هنگامى که به اوج رسيد او را به پايين پرتاب مى‌کند و گاه به کنار دره‌هاى گناه مى‌کشاند تا پايشان بلغزد و در اعماق کباير سقوط کنند.

در پنجمين و آخرين دستور مى‌افزايد: «لقمه‌هاى حرام را هر چند اندک باشد وارد شکم خود نسازيد؛ چرا که شما در معرض نگاه کسى هستيد که گناه را بر شما حرام کرده و راه‌هاى اطاعت را براى شما آسان ساخته است» بى‌شک، به هنگام سلطه ظالمان و بروز فتنه‌ها اموال حرام در دست مردم زياد مى‌شود و استفاده از آن آثار بسيار شومى در وجود انسان دارد، قلب را تاريک و انسان را از خدا دور مى‌سازد و در مسير شيطان قرار مى‌دهد که امام علی(ع) در اين زمينه هشدار مى‌دهد و در ضمن مى‌فرمايد: هيچ گاه راه طاعت و کسب حلال به روى شما بسته نمى‌شود، زيرا در هر شرايطى خداوند طرقى براى نجات از معاصى و روى آوردن به طاعت الهى به روى مردم گشوده است.(4)

منابع:
1. مناقب ابن شهرآشوب ابن عباس
2. سيره ابن هشام، جلد 1
3. پيام امام، جلد 3 
4. شرح نهج‌البلاغه ابن ابى الحديد، جلد 7

انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha