امام علی(ع) تنها فردی است كه از ميان همه گذشتگانی كه سخنی از آنها بهجا مانده، به آخرين مرحله فصاحت و بلاغت رسيده و گفتار او اقيانوس بيكرانهای است كه سخن هيچ مبلغی به پای آن نخواهد رسيد.
سخنانی که در قالب خطبهها، نامهها و حکمتها گردآوری شده و مفسران دینی تفسیرهایی در رابطه با آنها داشتهاند که هرکدام از یک دید و سلیقه به این موضوعات پرداختهاند، بر این منوال ما در ایکنا بر این شدیم که ابتدا تفسیری از خطبههای امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغه در اختیار مخاطبان قرار دهیم که برای رسیدن به این هدف از منابع مختلفی مانند شرح ابن ابی حدید – جلد۹، تاریج طبری – جلد ۳، الغدیر – جلد ۶ و میزان الحکمه – جلد ۶ استفاده میشود که در ادامه با موضوع «وصف سالک الیالله» آن را میخوانید.
امام علی(ع) در خطبه ۲۲۰ نهجالبلاغه میفرماید: «و من كلام له (علیه السلام) في وصف السالك الطريق إلى اللّه سبحانه: قَدْ أَحْيَا عَقْلَهُ وَ أَمَاتَ نَفْسَهُ، حَتَّى دَقَّ جَلِيلُهُ وَ لَطُفَ غَلِيظُهُ، وَ بَرَقَ لَهُ لَامِعٌ كَثِيرُ الْبَرْقِ، فَأَبَانَ لَهُ الطَّرِيقَ وَ سَلَكَ بِهِ السَّبِيلَ، وَ تَدَافَعَتْهُ الْأَبْوَابُ إِلَى بَابِ السَّلَامَةِ وَ دَارِ الْإِقَامَةِ، وَ ثَبَتَتْ رِجْلَاهُ بِطُمَأْنِينَةِ بَدَنِهِ فِي قَرَارِ الْأَمْنِ وَ الرَّاحَةِ بِمَا اسْتَعْمَلَ قَلْبَهُ وَ أَرْضَى رَبَّهُ. خردش را زنده گردانيد و نفسش را ميرانيد. تا پيكر ستبر او لاغر شد و دل سختش به لطافت گراييد. فروغى سخت روشن بر او تابيد و راهش را روشن ساخت و به راه راستش روان داشت. به هر در زد و درها او را به آستان سلامت و سراى اقامت راندند. و به آرامشى كه در بدنش پديد آمده بود، پاهايش در قرارگاه ايمنى و آسايش استوار بماند. بدانچه دل خود را به كار واداشت و پروردگارش را خشنود ساخت.»
همانگونه كه از عنوان خطبه روشن شد امام علی(ع) در اين كلام با عباراتى كوتاه و گويا به معرفى سالك الى الله و پوينده راه خدا پرداخته و رمز موفقيت او را در احياى عقل و از ميان بردن هوا و هوسهاى سركش نفسانى شمرده و تصريح مىکند كه در پرتو اين كار برقى پر نور از عنايات حق بر او مىدرخشد؛ مسير را روشن و او را به مقام نفس مطمئنه و رضايت پروردگار مىرساند. (۱)
امام علی(ع) در اين گفتار پرمعنا در واقع يک دوره عرفان اسلامى را در قالب عباراتى کوتاه ريخته و شرايط سير و سلوک الىالله و نتايج و مقامات آن را بر مىشمرد؛ ابتدا مىفرمايد: «او عقلش را زنده کرده و شهواتش را ميرانده است، تا آنجا که جسمش لاغر شده، و خشونت اخلاقش به لطافت مبدل شده است»، در این فراز احياى عقل اشاره به بهره گرفتن از استدلالات عقلى براى تکامل ايمان و حسن و قبح عقلى براى تکامل فضايل اخلاقى است و به اين ترتيب، واژه عقل در اينجا هم عقل نظرى را شامل میشود و هم عقل عملى؛ اما نفس به معناى از بين بردن غرائز نفسانى نيست، بلکه منظور مهار کردن آنهاست به گونهاى که قدرت نداشته باشند انسان را در دام شيطان گرفتار و از راه خدا باز دارند.
سپس امام(ع) به سراغ آثار اين حرکت عقلانى و رياضت شرعى میرود و ثمرات پر ارزش آن را در سه بخش بر مىشمارد؛ نخست مىفرمايد: «(در اين زمان) برقى پر نور براى او مىدرخشد، راه را براى او روشن مىسازد و او را به مسير حق (سلوک الى الله) مىبرد»، اين همان نور معرفت و معنويت است که به اثر رياضات عقلانى و نفسانى براى انسان مىدرخشد و مسير را براى او کاملاً روشن مىسازد. همانگونه که خداوند در آیه ۲۸ سوره مبارکه حدید در قرآن مجيد مىگويد: «اى کسانى که ايمان آوردهايد، تقواى الهى پيشه کنيد و به رسولش ايمان بياوريد، تا دو سهم از رحمتش به شما ببخشد و براى شما نورى قرار دهد که با آن راه را بپماييد.» (۲)
در حقيقت پويندگان راه خدا را به کسانى تشبيه کرده که در يک بيابان ظلمانى به راه افتادهاند، ولى عنايات ربانى شامل حال آنها مىشود، برقى از آسمان جستن مىکند و مسير را تا اعماق بيابان به آنها نشان مىدهد.
انسان در مسیر قرب الیالله هر زمان در معرض وسوسههاى شياطين جن و انس است و ترس از گمراهى وجود او را مىلرزاند تا به جايى برسد که ابرهاى تيره و تار وساوس نفسانى و شيطانى از آسمان روح او کنار رود و برق معرفة الله تمام وجودش را روشن سازد و آرامش جاودانى به او دست دهد و مفتخر به خطاب «فَادْخُلِى فِى عِبَادِى وَادْخُلِى جَنَّتِى» شود.(۳)
امام(ع) در پايان اين سخن بار ديگر بر اين حقيقت تأکيد میکند که: «اينها همه براى آن است که عقلش را (در راه حق) بهکار گرفته و پروردگار خويش را راضى ساخته است».
منابع: ۱- شرح ابن ابی حدید – جلد۹
۲- تاریج طبری – جلد ۳
۳- الغدیر – جلد ۶
انتهای پیام