کد خبر: 4258121
تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱۴۰۳ - ۱۱:۳۹
گفتار‌هایی از نهج‌البلاغه/ ۱۳

وعده آینده روشن در خطبه ۱۵۰ نهج‌البلاغه

در خطبه 150 نهج‌البلاغه، امام علی(ع) آينده بسيار روشنى را بعد از بروز تاريکى‌ها و آشکار شدن ظلمت‌ها به مسلمانان نويد مى‌دهد، آينده‌اى که به دست تواناى فرزند رشيدش مهدى(عج) رقم مى‌خورد و با طلوع خورشيد جمالش، تاريکی‌ها و ظلمت‌ها رخت برمى‌بندد.

نهج‌البلاغهامام علی(ع) تنها فردی است كه از ميان همه گذشتگانی كه سخنی از آنها به‌جا مانده، به آخرين مرحله فصاحت و بلاغت رسيده و گفتار او اقيانوس بيكرانه‌ای است كه سخن هيچ مبلغی به پای آن نخواهد رسيد.

سخنانی که در قالب خطبه‌ها، نامه‌ها و حکمت‌ها گردآوری شده و مفسران دینی تفسیرهایی در رابطه با آن‌ها داشته‌اند که هرکدام از یک دید و سلیقه به این موضوعات پرداخته‌اند، بر این منوال ما در ایکنا بر این شدیم که ابتدا تفسیری از خطبه‌های امیرالمؤمنین(ع) در نهج‌البلاغه در اختیار مخاطبان قرار دهیم که برای رسیدن به این هدف از منابع مختلفی مانند الکافى، ج 1، بحارالانوار، ج 43، مستدرک حاکم، ج 3،  شرح نهج‌البلاغه ابن ابى الحديد، ج 2، استفاده می‌شود که در ادامه با موضوع «دوران ظهور امام زمان» را می‌خوانید.

امام علی(ع) در خطبه 150 نهج‌البلاغه می‌فرماید: «و من خطبة له (علیه السلام) يومي فيها إلى الملاحم و يصف فئة من أهل الضلال: وَ أَخَذُوا يَمِيناً وَ شِمَالًا ظَعْناً فِي مَسَالِكِ الْغَيِّ وَ تَرْكاً لِمَذَاهِبِ الرُّشْدِ، فَلَا تَسْتَعْجِلُوا مَا هُوَ كَائِنٌ مُرْصَدٌ وَ لَا تَسْتَبْطِئُوا مَا يَجِيءُ بِهِ الْغَدُ، فَكَمْ مِنْ مُسْتَعْجِلٍ بِمَا إِنْ أَدْرَكَهُ وَدَّ أَنَّهُ لَمْ يُدْرِكْهُ وَ مَا أَقْرَبَ الْيَوْمَ مِنْ تَبَاشِيرِ غَدٍ. يَا قَوْمِ، هَذَا إِبَّانُ وُرُودِ كُلِّ مَوْعُودٍ وَ [دُنُوٌّ] دُنُوٍّ مِنْ طَلْعَةِ مَا لَا تَعْرِفُونَ. أَلَا وَ إِنَّ مَنْ أَدْرَكَهَا مِنَّا يَسْرِي فِيهَا بِسِرَاجٍ مُنِيرٍ وَ يَحْذُو فِيهَا عَلَى مِثَالِ الصَّالِحِينَ، لِيَحُلَّ فِيهَا رِبْقاً وَ يُعْتِقَ فِيهَا رِقّاً وَ يَصْدَعَ شَعْباً وَ يَشْعَبَ صَدْعاً، فِي سُتْرَةٍ عَنِ النَّاسِ لَا يُبْصِرُ الْقَائِفُ أَثَرَهُ وَ لَوْ تَابَعَ نَظَرَهُ. ثُمَّ لَيُشْحَذَنَّ فِيهَا قَوْمٌ شَحْذَ الْقَيْنِ النَّصْلَ تُجْلَى بِالتَّنْزِيلِ أَبْصَارُهُمْ وَ يُرْمَى بِالتَّفْسِيرِ فِي مَسَامِعِهِمْ وَ يُغْبَقُونَ كَأْسَ الْحِكْمَةِ بَعْدَ الصَّبُوحِ. خطبه‌اى از آن حضرت(ع) به حوادث بزرگ اشاره دارد: گاه به راست رفتند و گاه به چپ، ولى، راهشان راه ضلالت بود و دورى از طريق هدايت. پس، آنچه را كه آمدنى است و انتظارش مى رود به شتاب مطلبيد و هر چه را، كه فردا خواهد آورد، آمدنش را دير مشماريد. بسا كسى كه چيزى را به شتاب مى طلبد و، چون به آن رسد، آرزو كند كه اى كاش هرگز نرسيده بود. چقدر امروز به سپيده فردا نزديک است. اى مردم، زمان فراز آمدن چيزهايى است كه شما را وعده داده‌اند. و نزديک است كه فتنه‌اى را، كه نمى‌دانيد چيست، ديدار نمايد. بدانيد، كه از ما هركه آن را دريابد با چراغ روشنى كه در دست دارد، آن تاريكی‌ها را طى كند و پاى به جاى پاى صالحان نهد، تا بندهايى را كه بر گردن‌هاست بگشايد و اسيران را آزاد كند و جمعيت باطل را پريشان سازد و پراكندگان اهل صلاح را گرد آورد و اين كارها پوشيده از مردم به انجام رساند. آنكه در پى يافتن نشان اوست، هر چه به جست‌وجويش كوشد، از او نشانى نيابد. پس گروهى در كشاكش آن فتنه‌ها بصيرت خويش را چنان صيقل دهند كه آهنگر تيغه شمشير را. ديدگانش به نور قرآن جلا گيرد و تفسير قرآن گوش‌هايشان را نوازش دهد و هر شامگاه و بامداد جام‌هاى حكمت نوشند.»

اين خطبه در واقع از سه بخش تشكيل مى‌شود. در بخش اوّل از گروهى سخن مى‌گويد، كه راه راست را رها كرده و به انحراف كشيده شده‌اند، سپس درباره رهبرى از اهل بيت(ع) سخن مى‌گويد كه با چراغى روشن در فتنه‌ها وارد مى‌شود و هدايت مردم را بر عهده مى‌گيرد، رهبرى كه گره‌ها را مى‌گشايد و ملت‌ها را آزاد مى‌کند، كسى كه مدت‌ها از ديده مردم پنهان خواهد گشت و كسى به او دست نمى‌يابد. (1)

در بخش دوم اين خطبه، سخن از افراد ضعيف الايمانى به ميان مى‌آورد كه به خاطر پيروى از هواى نفس در گمراهى و فتنه‌ها غوطه ورند و گروه ديگرى كه داراى ايمانى راسخ بوده‌اند و با كفر و شرک و آلودگى پيكار كرده و به قرب الهى رسيده‌اند.

در بخش سوم به افرادى اشاره مى‌كند، كه بعد از رسول خدا(ص) به قهقرا برگشتند و رشته‌هاى ايمان را گسستند، از دوستان خدا بريدند و به دشمنان پيوستند، بناى ولايت را از اساس برداشتند و به جايى كه كانون خطا بود، منتقل کردند.

اين خطبه در مجموع پيش‌گويى از حوادث آينده مى‌کند و قرائن و تعبيرات موجود در خطبه، به خوبى نشان مى‌دهد که سخنان امام(ع) در اين خطبه اشاره به حوادث پيش از قيام حضرت مهدى(عج) و سپس قيام ایشان است. نخست مى‌فرمايد: «مردم به چپ و راست متمايل شده در مسير ضلالت و گمراهى گام نهاده، و راه‌هاى مستقيم را رها کرده‌اند» سپس مى‌افزايد: «درباره آنچه بايد رخ دهد و مورد انتظار است عجله مکنيد و آنچه را فردا با خود مى‌آورد، دور مشمريد» آن‌گاه به ذکر دليل براى ترک شتاب پرداخته مى‌افزايد: «چه بسيارند کسانى که براى چيزى عجله مى‌کنند که اگر آن را به دست آورند (پشيمان مى‌شوند و) دوست دارند که به آن نمى‌رسيدند. و چه نزديک است امروز به آغاز فردا.»

براى پيروزی‌هايى که بعد از فتنه‌ها وعده داده شده (به خصوص ظهور مهدى موعود که در عصر خود پيامبر وعده‌هاى صريح درباره اقامه عدل و داد در سراسر جهان به وسيله او داده شده است) عجله مکنيد چراکه هر چيز، زمانى دارد و شرايطى، و تا شرايط آن حاصل نشود، همچون ميوه خامى است که آن را از درخت بچينند که موجب پشيمانى و ندامت خواهد شد.(2)

آن‌گاه، مردم را مخاطب قرار داده مى‌فرمايد: «اى جماعت ! اکنون، هنگام فرا رسيدن تمام آنچه (به شما) وعده داده شده است، است (از ظهور فتنه‌ها و آشوب‌ها و سلطه ظالمان و تحت فشار قرار گرفتن مظلومان) و نيز هنگام نزديک‌شدن طلوع چيزى است که از آن آگاهى نداريد (از حکومت عدل و داد و برچيده شدن ظلم و فساد)» سپس با بيان روشن‌ترى از اين ظهور بزرگ، سخن مى‌گويد و مى‌فرمايد: «آگاه باشيد ! آن‌کس از ما (اهل بيت پيامبر(ص)) که آن فتنه‌ها را دريابد با چراغ روشنى بخش، در آن گام مى‌نهد و به سيره و روش صالحان (پيامبر و ائمه اطهار) رفتار مى‌کند.»

و در ادامه اين سخن برنامه‌هاى آن مصلح بزرگ را در چند جمله کوتاه و پرمعنى بيان مى‌کند، مى‌گويد: «او مى‌آيد تا در آن ميان گره‌ها را بگشايد، بردگان (ملت‌ها و افراد اسير) را آزاد سازد، گمراهان و ستمگران متحد را پراکنده کند و حق جويان متفرق را گردهم آورد، او (مدتى) در پنهانى از مردم به سر مى‌برد آن‌گونه که پى جويان اثر قدمش را نبينند، هر چند براى يافتن او بسيار جستجو کنند.» 

اين تعبيرات کاملاً بر مسئله ظهور حضرت مهدى(عج) تطبيق مى‌کند زيرا او زنجيرهاى اسارت را پاره مى‌کند و مظلومان در بند را آزاد، شوکت ظالمان را در هم مى‌شکند و جمع آنها را پراکنده می‌سازد، سال‌ها در خفا زندگى مى‌کند بى‌آنکه تيزبين‌ترين جستجوگران بتوانند جاى او را پيدا کنند.(3)

جالب توجه اينکه «ابن ابى الحديد» با تعصب خاصى که در بسيارى از مسائل مربوط به امامت دارد در شرح عبارات فوق تصريح مى‌کند که منظور از جمله «وَإنَّ مَنْ أَدْرَکَهَا مِنَّا يَسْرِي فِيهَا بِسِرَاج مُنِير...» مهدى آل محمد(ص) است و اوصاف بعد را نيز منطبق بر او مى‌داند هر چند طبق عقيده‌اى که اهل سنت درباره مهدى (عج) دارند مى‌گويد او در آخرالزمان متولد مى‌شود.(4)

امام علی(ع) در پایان به اصحاب و ياران آن حضرت و اوصاف آنها اشاره کرده چنين مى‌فرمايد: «سپس گروهى (براى يارى او) مهيا مى‌شوند همچون مهيا شدن شمشير به دست آهنگر تيزگر، چشم آنان با قرآن روشنى مى‌گيرد و تفسير آياتش به گوش آنها افکنده مى‌شود، و هر صبح و شام از جام حکمت سيراب مى‌شوند» از اين تعبيرات پر معنا به خوبى استفاده مى‌شود که ياران آن پيشواى بزرگ و دادگر، مردانى شجاع و بيدار و آگاهند که از قبل ساخته شده‌اند و سازندگى درباره آنها همچنان ادامه دارد، قلبشان با آيات قرآن و تفسير کلمات الهى، روشن شده و صبح و شام آموزش‌هاى تازه‌اى مى‌بينند و هر زمان برآمادگى آنها افزوده مى‌شود.

امام آينده بسيار روشنى را بعد از بروز تاريکى‌ها و آشکار شدن ظلمت‌ها به مسلمانان نويد مى‌دهد، آينده‌اى که به دست تواناى فرزند رشيدش مهدى(عج) رقم مى‌خورد، و با طلوع خورشيد جمالش، تاريکی‌ها و ظلمت‌ها رخت برمى‌بندد.

منابع: 
1. الکافى، ج 1 
2. بحارالانوار، ج 43 
3. مستدرک حاکم، ج 3 
4. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 2

انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha