علت ذکر صفات خداوند در پایان هر آیه از قرآن چیست؟
کد خبر: 4133181
تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۰:۲۹
حجت‌الاسلام سروش محلاتی تشریح کرد:

علت ذکر صفات خداوند در پایان هر آیه از قرآن چیست؟

استاد درس خارج حوزه قم با تاکید بر اینکه همه امور تکوینی و تشریعی نظام آفرینش به سبب یکی از اسمای الهی اتفاق می‌افتد، گفت: اگر انسان به جایی برسد که بتواند احاطه به اسمای الهی پیدا کند و ترکیب و ارتباط اسما را تشخیص دهد و مقتضیات اسمای الهی را بفهمد، تمام نظام آفرینش و تمام نظم موجودات هستی را تشخیص می‌دهد.

به گزارش ایکنا، نهمین جلسه سلسله جلسات شرح دعای سحر از سوی حجت‌الاسلام والمسلمین محمد سروش محلاتی، استاد درس خارج حوزه قم، 21 فروردین در فضای مجازی منتشر شد که گزیده مباحث آن را در ادامه می‌خوانید.

«اللَّهُمَّ انّی اسْئَلُک مِنْ اسْمآئِک بِاکبَرِها وَ کلُّ اسْمآئِک کبیرَةً؛ اللَّهُمَّ انّی اسْئَلُک بِاسْمآئِک کلِّها». در خدمت فراز دیگری از دعای سحر هستیم. هر یک از فرازهای دعای سحر بر محور یکی از اسمای الهی است ولی این فراز بر محور کلیت اسمای حق تعالی قرار دارد. در فرازهای دیگر درباره علم، قدرت، جمال، جلال و امثال آن با خدا مناجات می‌شود و از حق تعالی خواسته می‌شود ولی اینجا صحبت از کلیت اسماء است. درباره هر یک از فرازهای دعای شریف سه مطلب را باید دنبال کرد؛ مطلب اول آن اسم یا اسمایی که محور آن فراز است. نکته دوم مراتب مختلفی که برای آن اسم یا صفت وجود دارد چیست. نکته سوم اینکه درخواست انسان از آن اسم به چه معنا است.

اسم در لغت به معنای «علامت» است ولی وقتی در این معارف سخن از اسمای الهی می‌شود مقصود ذات حق تعالی با یک صفت خاص از صفات الهی است. مثلا ذات الهی را با صفت حیات در نظر می‌گیریم و آن وقت یک اسم داریم، اسم «حی»، با صفت قدرت در نظر می‌گیریم، اسم «القادر» می‌شود. پس هر اسمی بر ذات الهی به یک صفت معین از صفات حق تعالی دلالت می‌کند. این تعریفی است که بزرگان از اسم ارائه کرده‌اند از جمله در شرح دعای سحر حضرت امام(ره) هم همین تفسیر دیده می‌شود.

روشن‌ترین راه برای رسیدن به اسمای الهی

نکته دوم این است که حق تعالی دارای صفات کمال است لذا دارای اسمای حسنی است. از کجا می‌توانیم این صفات و اسما را بفهمیم و با چه برهانی می‌توان آن را اثبات کرد؟ روشن‌ترین راه برای رسیدن به اسمای الهی که کاملا جنبه فطری دارد این است که ما این کمالات را در موجودات نظام هستی می‌بینیم. ما حیات را در برخی موجودات درک می‌کنیم، از طرف دیگر می‌دانیم همه موجودات فقیر بالذات هستند و هستی خود را از مبدا خود دریافت می‌کنند. همین دو مقدمه کافی است که هر کمالی را در خصوصیات موجودات یافتیم بفهمیم این کمال را از خداوند دریافت کرده‌اند و آن مبدا، مالک این کمال است و این کمال را در اختیار دارد. پس او حی است چون ما حیات را در موجودات می‌بینیم، عالم است چون علم را در موجودات می‌بینیم، قادر است چون قدرت را در موجودات می‌بینیم. از اینجا با اسما و صفات الهی آشنا می‌شویم. این یک بیان ساده و در عین حال متقن برای سیر اسمای الهی است.

هر اتفاقی مستند به اسمای الهی است

نکته سوم این است آنچه در جهان آفرینش اتفاق می‌افتد که مبدا آن ذات مقدس الهی است از کانال اسما صورت می‌گیرید. اگر یک انسان می‌خواهد به علم برسد اسم العالم کارگر می‌افتد و در انسان ظهور و بروز پیدا می‌کند. اگر بناست حیاتی در موجودی ایجاد شود باز هم اسم الحی در او ظهور و بروز پیدا می‌کند و او حیات را دریافت می‌کند. اگر موجودی به رزقی دست پیدا می‌کند اسم الرازق است که فعال است و رزق را به مرزوق می‌رساند. همانطور که اصل وجود موجودات از حق تعالی است خصوصیات وجودی را هم از اسمای الهی دریافت می‌کنند لذا در مطالعه آیات قرآن، انسان خیلی روشن به این نکته می‌رسد که خداوند در هر آیه‌ای گاه یک واقعه تکوینی و گاه یک حکم تشریعی را بیان می‌کند و در پایان آیه یک یا دو اسم از اسمای الهی نام می‌برد یعنی آن واقعه تحت این اسم است، آن حکم متکی به این اسم است. یک مثال بزنم؛ وقتی خداوند جریان فرعونیان را مطرح می‌کند می‌فرماید: «كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَاللَّهُ شَدِيدُ الْعِقَابِ؛ این گروه هم به مانند فرعونیان و پیشینیان (کافر کیش)، آیات ما را تکذیب کردند، خدا هم آنها را به کیفر گناهانشان مجازات کرد و خدا بدکاران را سخت به کیفر رساند.»

به همین خاطر است که برخی بزرگان گفتند اگر انسان به جایی برسد که بتواند احاطه به اسمای الهی پیدا کند و ترکیب و ارتباط اسما را تشخیص دهد و مقتضیات اسمای الهی را بفهمد، تمام نظام آفرینش و تمام نظم موجودات هستی را تشخیص می‌دهد چون هر اتفاقی مستند به اقتضای اسم یا اسمای الهی است و کسی که به اسمای الهی اطلاع پیدا کند به نتایج و ثمرات آن هم اطلاع پیدا می‌کند.

نکته دیگر اینکه باب اسماء الله که در قرآن کریم باز است و از آغاز قرآن کریم انسان ورود به اسماء پیدا می‌کند و در همه حوادث و وقایع و جریانات تکوینی و تشریعی اسمای الهی مطرح شده است، بابی است که اختصاصا به روی پیامبر اکرم(ص) در قرآن گشوده شده و به روی کسانی که به این پیامبر ایمان می‌آورند. نمی‌خواهیم بگوییم پیامبران دیگر بهره‌ای نداشتند ولی آنچه از کتاب‌های ادیان گذشته وجود دارد شامل بحث اسما نیست. این را محققین با بررسی تفاوت‌های قرآن کریم و کتاب‌های آسمانی دیگر به دست آوردند که این مسلمان‌ها هستند که به این سطح از آگاهی و معرفت رسیدند که مسئله اسمای الهی برایشان مطرح می‌شود و پیش از این چنین موضوعی برای امت‌های گذشته مطرح نبوده است. پس قرآن است که علم الاسماء را به انسان می‌آموزد و اگر قرآن نبود باب این علم الی الابد برای بشر بسته بود.

این چند نکته را به عنوان مقدمه مطرح کردیم. بعد از این توضیح اجمالی درباره اسماء باید وارد متن شد چون بحث درباره اسماء بسیار گسترده است و تالیفات زیادی در این زمینه صورت گرفته است. ما باید روشن کنیم اسم اکبر چیست، در عین حال که هر یک از اسمای الهی کبیر است.

انتهای پیام
captcha