نظرات مختلف درباره پاداش اخروی اعمال اهل سنت
کد خبر: 4132127
تاریخ انتشار : ۱۸ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۷:۵۵
حجت‌الاسلام سروش محلاتی بیان کرد:

نظرات مختلف درباره پاداش اخروی اعمال اهل سنت

حجت‌الاسلام محمد سروش محلاتی ضمن اشاره به سه دیدگاه علمای شیعه پیرامون عبادات اهل سنت تصریح کرد: طبق نظر آیت‌الله بروجردی اعتقاد به امامت شرط صحت اعمال نیست و اعمال همه فرق اسلامی صحیح است البته اجر و پاداش در عالم آخرت نخواهند داشت.

به گزارش ایکنا، هشتمین جلسه سلسله جلسات شرح دعای سحر از سوی حجت‌الاسلام والمسلمین محمد سروش محلاتی، استاد درس خارج حوزه قم، امروز 18 فروردین در فضای مجازی منتشر شد که گزیده مباحث آن را در ادامه می‌خوانید.

«اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ کَمالِکَ بِاَکْمَلِهِ وَکُلُّ کَمالِکَ کامِلٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِکَمالِکَ کُلِّهِ». صحبت ما در شب‌های گذشته درباره این فراز از دعای شریف سحر بود که انسان از خداوند کمال و بلکه مرتبه عالی کمال را درخواست می‌کند. به این مناسبت درباره مراتب مختلف کمال در اسما و صفات حق تعالی و در تجلیاتی که از حق تعالی صادر می‌شود و در تشریعی که از جانب حق تعالی مقرر می‌شود صحبت کردیم. در مرتبه سوم به تناسب برخی از بزرگان ارتباط موضوع ولایت با کمال دین را مطرح کردند که خداوند در قرآن کریم در غدیر، دین را کامل معرفی کرده است.

رابطه ولایت و دین چگونه است؟

اول باید توجه داشت که مقصود از این ولایت که مورد بحث قرار می‌گیرد چیست؟ عرض کردیم ولایت معانی مختلفی می‌تواند داشته باشد. ولایت به معنای محبت، به معنای امامت و به معنای حکومت. در تفسیری که امام خمینی از این جمله ارائه می‌کنند بر این نظر هستند ولایتی که از ارکان تشیع است و در ردیف اصول قرار می‌گیرد ولایت به معنای امامت است، نه ولایت به معنای حکومت. در عین حال از استادشان آیت‌الله شاه‌آبادی نقل می‌کنند که ایشان معتقد بود ولایت به کسر واو با ولایت به فتح واو معنای متفاوتی دارد. آنکه در ردیف نماز و روزه آمده است باید به فتح واو خواند. در اینجا ولایت به معنای محبت است که در ردیف فروع قرار گرفته است. ولایت که در ردیف اصول است و جنبه بنیادین دارد و قبول آن شرط اعمال است به کسر واو است.

آنچه در اینجا باقی می‌ماند سخنی است که در جلسه گذشته ناتمام باقی ماند و آن اینکه غالب فقهای شیعه بر این باورند اگر کسی اعتقاد به امامت نداشته باشد و خلافت بلافصل امیرالمومنین(ع) را نپذیرد اعمال و عباداتش باطل است. این یک نظر شایع و رایج میان فقهای ما است. از نظر این فقها ولایت شرط صحت اعمال است و کسی که ولایت را قبول ندارد اعمالش صحیح نیست. امام خمینی در یکجا تصریح می‌کنند منکر ولایت عملش صحیح نیست و اگر کسی ایمان به ولایت نداشته باشد روزه او باطل است. این فتوا، فتوای اختصاصی ایشان نیست و همه بزرگان قرن اخیر بر این نظر بودند.

مخالفت آیت‌الله بروجردی با نظر مشهور

در این میان فقیهی که علم مخالفت برداشته است و فتوای سنگینی صادر کرد آیت‌الله بروجردی است. ایشان در حاشیه عروه نظر مخالف دادند و تصریح کردند که اعتبار قبول ولایت در صحت عبادات واضح نیست. ایشان نگاه خاصی در این مسائل داشتند و با فقهای دیگر متفاوت بودند. از نظر ایشان اعتقاد به امامت شرط صحت اعمال نیست و اعمال همه فرق اسلامی صحیح است البته اجر و پاداش در عالم آخرت نخواهند داشت. اگر عبادتشان فاسد باشد جزء بی‌نمازها خواهند بود ولی اینها وظیفه خود را انجام دادند ولی اجر و پاداش نمی‌برند. آیت‌الله بروجردی بین صحت و اجر تفکیک می‌کند. بعدا برخی فقها این نظر را پذیرفتند. در دوران ما برخی شخصیت‌های برجسته همین نظر را دنبال کردند مثلا آیت‌الله منتظری از آیت‌الله بروجردی تبعیت کردند و همین نکته را در تعلیقه خود بر عروه آوردند. آیت‌الله شبیری زنجانی نیز در مباحث صوم همین نظر آیت‌الله بروجردی را تایید کردند. در حوزه نجف هم آیت‌الله سیستانی همین نظر را در متن فتوایی خودشان آوردند که اعمال فرق اسلامی غیر از مذهب شیعه صحیح است. اخیرا یکی از شاگردان آیت‌الله سیستانی در یک فایل تصویری همین نظر را از استاد خودشان نقل کردند ولی متاسفانه ترجمه‌ای که از این فتوای آیت‌الله سیستانی صورت گرفته ترجمه دقیقی نیست. ایشان اعمال مذاهب اهل سنت را صحیح دانستند نه اینکه موجب اجر و پاداش اخروی بدانند. من دیدم ترجمه‌ای که فتوای ایشان صورت گرفته این است که عبادات آنها صحیح است و اجر و پاداش دارد. این ترجمه غلط است و فقها میان صحت و اجر و پاداش تفکیک کردند.

این نظر که ولایت شرط صحت و اجر و پاداش اعمال است، از سوی برخی علما مورد نقد قرار گرفته است. شیخ انصاری و شهید مطهری در اینجا نظری دارند. برای این بزرگان پذیرفتن این روایات که مبنای بطلان عمل فرق دیگر است سخت بوده است. چرا سخت بوده است؟ اشکال شیخ انصاری این است که عقل نیکی احسان را درک می‌کند. وقتی عقل حسن احسان را درک می‌کند به معنای این است که این عمل شایسته تقدیر و پاداش است. آن وقت چطور در روایات آمده کسی که ولایت نداشته باشد هیچ کدام از اعمالش فایده ندارد ولو همه اموالش را در راه خدا بدهد؟! آنجایی که عقل حسن عمل را درک می‌کند مگر ممکن است بگوییم عمل فرد ثوابی به همراه ندارد. این نظر را شیخ انصاری در کتاب رسائل مطرح کرده است. این یک ابهامی است که مرحوم شیخ مطرح کردند.

بزرگانی مثل شهید مطهری از زاویه دیگری این مطلب را دنبال کردند و به یک اشکالی برخورد کردند. اشکال این است اگر مسلمانی به ولایت اعتقاد ندارد دو حالت دارد یا از روی عناد نمی‌پذیرد یعنی امامت برایش روشن شده است ولی چون عناد دارد نمی‌پذیرد. خود عناد با حقیقت موجب هبط عمل انسان می‌شود. اگر کسی امامت را نپذیرفته به این جهت بوده که مسئله برایش روشن نشده است، چنین فردی چرا باید اعمال خیرش مورد قبول قرار نگیرد و اجر و پاداش نداشته باشد؟ این بزرگواران از مسئله صحت عمل عبور کردند و مناقشه‌شان با علمای دیگر در این جهت است که این عمل علاوه بر اینکه صحیح است و شخص تکلیفش را انجام داده است موجب اجر و پاداش است. این شخص که به درک حقانیت اهل بیت(ع) نرسیده مقصر نیست و چون مقصر نیست چرا اجر و پاداش را از عمل او بگیرند؟ شهید مطهری در کتاب عدل الهی این بحث را دنبال کرده است و در آخر گفته: «آیات و روایاتی که دلالت می‌کند اعمال منکرین ولایت مقبول نیست ناظر به این است که آن انکارها از روی عناد و تعصب باشد ولی انکارهایی که عدم اعتراف است و منشا عدم اعتراف هم قصور است، اینگونه منکران از نظر قرآن مستضعف به شمار می‌روند.»

اعمال مخالفان پاداش دارد ولی قبول نیست

این دو بزرگوار قلمرو این مسئله را مضیق کردند تا بتوانند در یک شعاعی قبول اعمال غیر شیعه را تصریح کنند. فراتر از این نظرات یک نظر سومی هم در اینجا وجود دارد که مناسب است آن را عرض کنم و آن اینکه اعمال مخالفین هم صحیح است و هم اجر و پاداش به آن تعلق می‌گیرد. این نظر را یکی از بزرگان معاصر مطرح کردند که البته با توجه به نظرات مخالف، نظر سنگینی است و عموما آن را نمی‌پذیرند. فقیهی که این نظر را مطرح کرد هم از قوت فقاهت برخوردار بود و هم در مسئله ولایت فردی معتقد بود و متهم به ضعف ولایت نبود، لذا توانست این نظر را مطرح کند.

استدلالی که وجود دارد این است از آیات قرآن استفاده می‌شود هر عمل خیری اجر و پاداش دارد. اگر انسانی در طول زندگی خودش فقط به اندازه یک ذره خیر داشته باشد و بقیه زندگیش شر باشد، اجر آن را خواهد دید. در نقطه مقابل آیه‌ای داریم که می‌فرماید قبولی فقط برای اعمال انسان‌های باتقوا است. این دو را چگونه می‌توان با هم جمع کرد؟ در مقام جمع اینطور بیان می‌کنند که ما یک اجر و پاداش داریم و یک مرتبه قبول که بالاتر است. همه انسان‌ها هر عمل خیری انجام دهند آن عمل خیر را در آخرت می‌بینند و اجر و پاداش دارد ولی برخی انسان‌ها که کار خیری انجام می‌دهند فراتر از اجر و پاداش نزد حق تعالی منزلتی پیدا می‌کنند که نشانه قبولی عمل آنها است و آن برای انسان‌های باتقوا است.

پس ما برای عمل سه مرحله داریم مرحله اول صحت عمل است، مرحله دوم اجر و پاداش برای عمل است، مرحله سوم قبولی عمل است. بر اساس این نظر به این نتیجه می‌رسیم که اعمال مخالفین مذهب علاوه بر اینکه صحیح است اجر و پاداش هم دارد. من سابقه‌ای برای این نظر در میان فقها پیدا نکردم ولی آیت‌الله سیدمحمد روحانی این نظر را اعلام کردند.

انتهای پیام
captcha