حجتالاسلام والمسلمین کاظم قاضیزاده، رئیس مؤسسه فهیم و استاد سطح عالی و خارج حوزه، در گفتوگو با ایکنا به مناسبت پنجاهمین سالروز تدریس درس ولایت فقیه امام خمینی(ره) در نجف گفت: چندی قبل بنده و تعدادی از دوستان جلسهای در مؤسسه فهیم در مورد ادعای آقای اکبر ثبوت، پژوهشگر تاریخ، در مورد بحث ولایت فقیه با حضور ایشان داشتیم تا مدعای وی مورد بررسی قرار گیرد.
وی افزود: وی مدعی است که با آقابزرگ تهرانی، صاحبالذریعة، فامیل بوده و بیش از 40 سال قبل، در سن جوانی (در حدود 24 سال) مراوداتی با حوزه قم و نجف داشته است و خاطراتی از آقابزرگ در مورد آخوند خراسانی شنیده است. در این خاطرات مرحوم آقابزرگ تهرانی، از اختلاف رأی میان آخوند خراسانی و نائینی تعریف کرده و گفته است که آخوند خراسانی حکومت اسلامی را در دوره غیبت قبول نداشت و آفات آن را هم بیان کرده است.
بحث 80 ساله با ادبیات امروزی
رئیس مؤسسه فهیم اظهار بیان کرد: فارغ از اینکه دیدگاه آخوند در مورد ولایت فقیه چیست، در اینجا دو بحث وجود دارد؛ یکی اینکه آیا استناد ایشان به آقابزرگ و مرحوم آخوند درست است یا خیر و دیگر اینکه نوشتن مطلبی با ادبیات امروزی که 40 سال قبل از مرحوم آقابزرگ و او هم 30 سال قبلتر از مرحوم آخوند شنیده است، چه مقدار میتواند پایه علمی داشته باشد؟.
وی افزود: آقای ثبوت در این جلسه سعی داشت بیان کند که حافظه بسیار قوی دارم و آقابزرگ هم حافظه قوی داشته است؛ بنابراین دقیقاً مطالبی که بیان میکنم همان است که مرحوم آخوند گفته است. نظر دوستان ما در این جلسه آن بود که مطالب آقای ثبوت افزودههایی دارد که با ادبیات امروزی نوشته شده است که شاید بیش از 60 سال با دوره آخوند فاصله دارد؛ بنابراین استناد این مطالب به آخوند نمیتواند با صحت کامل باشد. تعابیری مانند فساد آقازادهها و قرائت رسمی از دین و مبارزه با قرائتهای دیگر در چند دهه اخیر رواج یافته و ممکن نیست در دوره آخوند این مطالب مطرح باشد.
استاد سطح عالی حوزه علمیه در پاسخ به این سؤال که مرحوم آخوند ظاهراً دیدگاه مثبتی در مورد ولایت فقیه ندارد و از این جهت ممکن است سخنان آقای ثبوت بیوجه نباشد، تصریح کرد: آخوند به بحث ولایت فقیه پرداخته، ولی نصوص به کار برده از سوی ایشان دال بر تأیید نیست که ولی فقیه حکومت را اداره کند؛ او ولایت توسعهیافته را نمیپذیرد و حتی ولایت مطلقه معصوم(ع) را نیز قبول ندارد؛ مثلا اینکه گفته شود امام معصوم میتواند به کسی بگوید که همسرت را طلاق بده، از دید ایشان پذیرفتنی نیست؛ لذا ولایت فقیه را در حد محدودی قبول دارد.
وی درباره دیدگاه آخوند خراسانی درباره ولایت فقیه گفت: آخوند خراسانی ولایت فقیه در امور حسبیه و موارد محدود فقهی دیگر قبول دارد، ولی اینکه فقها در دوره غیبت حکومت کنند، را نمیپذیرد و مرحوم شیخ انصاری و برخی مراجع دیگر هم این نظر را دارند؛ گرچه بسیاری از فقهای به ویژه معاصر هم خلاف این رأی را دارند؛ بنابراین بحث در نظریه آخوند نیست، بلکه در استناد مطالب از سوی یک فرد آن هم بعد از 80 سال بحث داریم.
قاضیزاده با اشاره به محدوده نفوذ و تعبیر ولایت مطلقه، اظهار کرد: نظر مرحوم امام(ره) این است که این مسئله کمتر در میان فقهای گذشته سابقه داشته است. امام خمینی(ره) پذیرش این نظریه را امری بدیهی و کاملاً عقلانی میدانست و عمده تکیهگاه نظر ایشان عقلانی بود؛ به همین دلیل نیز ایشان استناد و استدلال قرآنی هم برای اثبات نظرشان نداشتند و تنها روایات را مؤید این حکم بدیهی عقلی میگرفتند.
وی با بیان اینکه امام(ره) معتقد بودند که بسیاری از احکام اسلامی در صورتی قابل اجراست که حکومت اسلامی ایجاد شود، یعنی حکومت را زمینه اجرای فقه میدانستند، افزود: امام امانتداری و آگاهی را دو شرط لازم برای تصدی حکومت از سوی فقیه برمیشمردند؛ از نظر ایشان، امانتداری همان عدالت و آگاهی همان فقاهت بود؛ امام(ره) به هیچ آیه قرآن تمسک نکردند، چون این مسئله را عقلی میدانستند.
استاد سطح عالی حوزه با بیان اینکه سطحی از ولایت فقیه را که امام(ره) مطرح کردند کمتر در میان فقهای سابق مطرح بوده است، اظهار کرد: شیخ مفید تعبیر «سلطانالاسلام» را مطرح و محدوده قدرت آن را در حد کمک به رفع نیازهای جامعه اسلامی دانسته است، ولی برخی مانند مرحوم نراقی اولین کسی است که ولایت فقیه را به عنوان فائده و عائده مطرح فرموده و به تقویت بحث پرداخته است.
وی افزود: آخوند خراسانی معتقد بود که روایات چه از لحاظ سند و یا متن برای توسعه اختیار ولایت فقیه ناتمام است، ولی امام(ره) و برخی فقهای دیگر از روایات هم بحث منصب حکومت را دریافت کردهاند.
قاضیزاده در پاسخ به این سؤال که در دوره معاصر و اخیر هم مشاهده میکنیم دو طیف فکری در این مورد وجود دارند و برخی هر نوع مخالفت نظری با ولی فقیه را رد میکنند، ولی برخی مخالفت نظری را عیب نمیدانند، نوع مواجهه ما در این شرایط چگونه باشد؟ اظهار کرد: اینکه کسی بگوید مخالفت نظری با ولی فقیه نباید باشد غیرممکن و غیرقابل قبول است؛ برخی افراد تعبیر ذوب در ولایت را به کار میبرند که در فضای اندیشگی و علمی قابل قبول نیست؛ زیرا ولی فقیه معصوم نیست و ممکن است خطا کند و در عین حال در موضوعی افراد دیگر نظر صائبی داشته باشند.
وی بیان کرد: بنابراین گاهی اختلاف نظر با ولی فقیه در حد ابراز نظر است که ایرادی ندارد و حتی در مواردی شاید واجب و لازم هم باشد و رهبر معظم انقلاب هم خودشان بارها بر این مسئله تصریح کرده و حتی مسئله ذوب ولایت را رد کردند، ولی گاهی ابراز نظر منجر به مخالفت عملی است و یا منجر به تبعات اجتماعی یا تشویش عمومی (به خصوص در شرایط بحرانی و خاص مانند جنگ که سبب تضعیف قوای روحی مردم و سربازان کشور میشود و پایههای تصمیم گیری را سست میکند) که مسلماً پذیرفتنی نیست.
استاد سطح خارج حوزه علمیه افزود: در بحث مخالفت نظری، فایده این کار آن است که نظریات گوناگون در مورد یک مطلب طرح میشود تا جامعه از همه نظرات بهرهمند باشند؛ باب «النصیحة لائمة المسلمین» روایات مفصلی را شامل میشود و دال بر این است که دیگران هم میتوانند اعلام نظر کنند؛ آیتالله حائری بابی دارند که به خطای حاکم و ولی فقیه و نحوه مواجهه با آن پرداخته است. رهبری هم فرمودهاند که مخالفت با نظر بنده منعی ندارد، از این رو تغییر ندادن نظر و ابراز آن ایرادی ندارد.
قاضیزاده در پایان تأکید کرد: مخالفت با حکم ولی فقیه و قوانین مصوب سطح کلان جامعه که در نهایت مدنظر ولی فقیه است و میتواند به تضعیف کشور کمک کند، مسلماً نادرست است و حتی اگر کسی مخالفتی دارد، در این موارد باید از طریق خصوصی به اطلاع ولی فقیه برساند و در انظار عمومی مطرح نکند تا موجب سوءاستفاده دشمنان و بدخواهان شود.
انتهای پیام