حجتالاسلام والمسلمین کریم خانمحمدی، استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع)، در گفتوگو با ایکنا؛ با بیان اینکه اگر خواهان تداوم انقلاب هستیم باید به بازخوانی صحیح اهداف آن دست بزنیم، گفت: با اینکه در دهه 50 به تدریج رشد اقتصادی کشور رو به رشد بود، ولی باز مردم رژیم شاه را نخواستند؛ چون علاوه بر بیعدالتی، خفقان هم حاکم بود و زمینه برای بیان اعتراضات مردم در چارچوب منطقی میسر نبود.
وی با بیان اینکه در دوره انقلاب، جریانی شکل گرفت که همه جناحها اجماع داشته و علیه رژیم دست به کار شدند، افزود: آنچه رژیم شاه را به نابودی کشاند، خواست و اراده حقیقی مردم بود؛ امروز هم بنده به عنوان جامعهشناس معتقدم که مردم از انقلاب خود خسته نشدهاند، ولی اعتراضاتی دارند که باید مجال بازگوشدن آن فراهم شود.
خانمحمدی با بیان اینکه استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی شعار محوری ملت ایران بود و هست، تصریح کرد: در دوره شاه سفارتخانههای بیگانه به اذعان خود شاه در امور داخلی کشور دخالت داشتند، ولی بعد از انقلاب ما به استقلال رسیدیم و کسی حق دخالت در سرنوشت ما را ندارد؛ البته ما باید از همه کشورها مستقل شویم و استقلال را صرفاً در استقلال از غرب ندانیم بلکه باید از بلوک شرق هم مستقل شویم.
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) با بیان این استقلال به معنای قطع رابطه و عدم تعامل نیست و باید با همه کشورها تعامل داشته باشیم، اظهار کرد: دومین شعار ملت ایران آزادی بود که منظور مردم هم ولنگاری و کارهای خلاف منافی عفت نبود؛ زیرا اگر ملت خواستشان این بود، در دوره شاه این نوع آزادی وجود داشت، مردم آزادی بیان میخواستند که در آن دوره وجود نداشت.
وی افزود: امروز هم باید این آزادی بیان محفوظ بماند؛ یعنی همه بتوانند عملکردها و قوانین را نقد کنند، ولی هیچکس حق ندارد مادامی که یک قانون، قانون است، خلاف آن عمل کند، ولی باید قدرت نقد آزادانه وجود داشته باشد. حق داریم بگوییم چرا فلان خیابان، یکطرفه شده یا چرا فلان نهاد نظارت استصوابی دارد که سبب محرومیت افراد حرّ و آزاد از بیان مطالبشان میشود و میدان به اهل نفاق میدهد، ولی حق نداریم اصل این نهاد قانونی را مادامی که قانونی است، نفی کرده و بگوییم آن را قبول نداریم.
خانمحمدی با تأکید بر اینکه باید احزاب آزاد داشته باشیم تا افراد آزادانه نظر بدهند، اظهار کرد: در زبان میتوانیم نقد کنیم، ولی مخالفت عملی هرگز جایز نیست؛ زیرا قانون بد بهتر از بیقانونی است و اگر به قانونی معترضیم باید در مجلس مورد بررسی قرار گیرد و مشکلات آن برطرف شود. الان گفته میشود که 90 نفر در مجلس ردصلاحیت شدهاند که تقریباً یک سوم مجلس است؛ باید برای این مسئله فکری کنیم، زیرا ممکن است گفته شود این افراد از ابتدا صلاحیت نداشتند، ولی شورای نگهبان در دوره قبل متوجه عدم صلاحیت آنان نشد که این آسیب است؛ ممکن است بگوییم که این افراد در دوره 4 ساله دچار فساد شدند که باز هم باید فکری برای مجلس کنیم که چرا یک سوم افراد آن مفسد هستند.
وی با بیان اینکه منطقاً در این مسئله با مشکل مواجهیم و باید کاری کنیم که آمار این نوع فسادها کم شود، تصریح کرد: آزادی بیان به این معناست که افراد آزادانه مشکلات را بگویند و متولیان امور هم بدون غرضورزی نظرات را جمعبندی کرده و برای رفع آن تلاش کنند.
خانمحمدی با بیان اینکه مفهوم جمهوری اسلامی این است که همه ارکان وابسته به رأی مردم است و مجلس نماد آرای ملت و در راس امور است، گفت: البته مجلس کنونی با اشکالاتی روبرو است که در مجلس آینده امیدواریم این مشکلات کمتر شود.
وی با بیان اینکه بنده به استقلال کشور نمره 18، به آزادی، نمره 12 و به جمهوری اسلامی، نمره 16 میدهم، اضافه کرد: رهبر معظم انقلاب در سالیان اخیر چندین بار بر کرسیهای آزاداندیشی و نقد و نظر و مناظره در محیطهای علمی تأکید فراوان داشتند؛ این تأکید نشان میدهد که در این عرصه موفق نبودهایم؛ در حوزه گاهی میبینیم که وقتی افراد تأملی کرده و میخواهند حرف جدیدی بزنند با برخورد نامناسب مواجه میشوند. اگر دهانها را ببندیم، پیشرفت نخواهیم کرد؛ وقتی رهبری بر آزاداندیشی تأکید دارند نباید سلیقهای با آن برخورد کنیم؛ شهید مطهری معتقد بود که حتی اجازه دهیم کمونیستها بیایند آزادانه حرف خود را بزنند، البته با پرچم خودشان.
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) در پاسخ به این سؤال که حد و مرز این آزادی بیان تا کجا باید باشد، بیان کرد: ممکن است کسی بگوید که برای من به لحاظ علمی مسئله ولایت فقیه و دامنه اختیارات آن حل نشده است، ولی این فرد حق ندارد تشکیلاتی علیه این حکم قانونی مصرّح در قانون اساسی راه بیندازد و اقدام عملی کند، ولی نباید مانع طرح نظری این مباحث هم بشویم.
خانمحمدی با بیان اینکه اصل ولایت فقیه در فقه شیعه، اجماعی است و تقریباً کسی را نداریم که مخالف باشد و اختلاف در حدود اختیارات آن است، اظهار کرد: طرح این مباحث در نظرات فقهای گذشته هم بوده و ایرادی ندارد، ولی کسی حق اقدام عملی بر ضد ولی فقیه را ندارد. البته ممکن است در آینده مثلاً به جایی برسیم که افرادی مانند امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب نداریم که بتوانند به تنهایی انقلاب را مدیریت کنند، لذا به ترکیب شورایی رای دهیم(به عنوان مثال) آن وقت وضعیت قانون متفاوت میشود.
خانمحمدی با تأکید بر اینکه معتقدم که خداوند در هدایت انقلاب به ما کمک کرده و میکند، افزود: همان طور که بعد از امام(ره) تصور نمیکردیم کسی بتواند جایگزین امام(ره) شود، ولی رهبر معظم انقلاب به خوبی سکان اداره و هدایت کشور را برعهده گرفتند و در تداوم انقلاب هم انشاءالله رخ خواهد داد؛ بنابراین هر نوع انتقادی باید در چارچوب قانونی و فرایند منطقی آن طی شود وگرنه کشور دچار هرج و مرج خواهد شد.
وی در پاسخ به این سؤال که گاهی شاهدیم برخی میان جمهوریت و اسلامیت نظام تعارض عملی نشان میدهند که در عدم تبعیت از ولایت فقیه مشهود است در این موارد تکلیف چیست افزود: ولایت فقیه و شخص ولی فقیه ذخیره، سرمایه نظام است و نقش پدری دارد بنابراین از جناحی کردن رهبری از هر سمت و سویی که باشد باید به شدت پرهیز کنیم؛ رهبری مایه قوام جامعه است و اگر مصادره کردیم در مواقعی که باید حرف ایشان فصلالخطاب باشد دچار بحران میشویم.
وی با تأکید بر اینکه رهبری را باید فراجناحی بدانیم و برای بالاتر بردن وزن خود و جناحمان از ایشان مایه نگذاریم، افزود: هیچ انسان عاقلی ذخیره ملی خود را بری امور عادی هزینه نمیکند؛ اگر در کشور اختلاف در سطح بالایی هم رخ داد ابتدا باید از مبادی قانونی حل شود ولی اگر به جایی رسید که جناحها نتوانستند تعارضات را برطرف کنند سخن رهبری فصلالخطاب است و همه باید به داوری رهبری تن دهند وگرنه هرج و مرج ایجاد میشود.
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) با بیان اینکه برای اداره خوب جامعه باید به گونهای عمل کنیم که اتهام به نهاد خاصی وارد نشود اظهار کرد: در نهادهای مختلف باید طوری از افراد استفاده شود که آینه تمامنمای افکار و اندیشههای جمهور جامعه باشند و بدون اینکه برخی به ناحق بخواهند سهمخواهی کنند از افراد توانمند با اندیشههای مختلف و جناحهای گوناگون به شرط قبول داشتن قانون اساسی استفاده کنیم و دایره بحث را تنگ نکنیم.
انتهای پیام