شب یلدا در فرهنگ مردم دیار لرستان جایگاهی فراتر از یک جشن تقویمی دارد و با نامهایی چون «شو چله» و «اول قاره» شناخته میشود؛ شبی که در آن اسطوره، سنت و زندگی روزمره در هم میآمیزند و خاطره جمعی مردم را زنده نگه میدارند. یلدای لرستان، روایت مقاومت در برابر سرما و تاریکی و نمادی از امید به روشنایی، برکت و آغاز دوباره است.
آنچه یلدای لرستان را از دیگر مناطق کشور متمایز میکند، حضور پررنگ افسانهها و
آیینهای بومی است؛ آیینهایی که نسل به نسل منتقل شده و همچنان در خانهها و محافل خانوادگی جریان دارند. از برشتن گندمشیر و شاهدانه گرفته تا شالاندازی، شاهنامهخوانی، فالگیریهای محلی و نقل قصههای کهن، همگی نشانه پیوند عمیق مردم این سرزمین با طبیعت، فصلها و مفاهیم همدلی و بخشش است.
در این میان، افسانه اساطیری «
امیل و ممیل» جایگاهی ویژه دارد؛ روایتی که نماد سرمای سخت زمستان و انتظار انسان برای بازگشت گرما و روشنایی است. این روایتها، شب یلدا را از یک دورهمی ساده فراتر برده و به شبی معناگرا و هویتبخش تبدیل کردهاند؛ شبی که در کنار خانواده بودن، شنیدن سخن بزرگان و توجه به نیازمندان، روح امید و
همبستگی اجتماعی را بازآفرینی میکند.
در گذشته، یلدا تنها یک شب بلند نبود؛ بلکه «قرار دلها» بهشمار میرفت. مردم از روزها قبل خود را برای این شب آماده میکردند تا بیتکلف و بدون تجمل، گرد هم بنشینند، از احوال یکدیگر باخبر شوند و شکر نعمتهای الهی را بهجا آورند. اصل، با هم بودن بود؛ نه چشموهمچشمی و نه تشریفات.
مهمترین آیین شب یلدا در لرستان «چارشو دُرکنی» یا همان شب اول قاره است. در این رسم، جوانان شبهنگام بر پشتبام خانهها میروند و با صدای بلند میخوانند: «اِمشو اول قاره»؛ یعنی امشب شب یلداست. سپس با انداختن شال یا کیسهای پارچهای به حیاط همسایهها و خواندن اشعار محلی، از صاحبخانه تنقلات یلدایی طلب میکنند. این آیین که با شور و شادی همراه است، در گذشته گاه بهانهای برای آشنایی خانوادهها بود و روایتهایی از پیوندهای خانوادگی آینده نیز از دل آن نقل میشود.
«کاسمسا» یکی دیگر از رسوم کهن شب یلدا در لرستان است که جلوهای از همبستگی اجتماعی مردم این دیار را به نمایش میگذارد. در این آیین، همه افراد بدون توجه به جایگاه اجتماعی، فقیر و غنی، آشنا و غریبه، گرد یک سفره مینشینند و هرکس به اندازه نیاز خود از خوراکیها برمیدارد. هدف اصلی این رسم، تقویت روحیه همدلی، برابری و لذت بردن از باهمبودن در بلندترین شب سال است.
فال «چهلسرو» یکی از کهنترین آیینهای مردم لرستان در شب یلداست؛ رسمی که در گذشته بزرگترها آن را در پایان شب برگزار میکردند. این آیین نوعی فالگیری بود که عمدتاً به نیت پسران و دختران جوان انجام میشد. در «چهلسرو»، چهل بیت یا سرود انتخاب و خوانده میشد و بیت پایانی بهعنوان فال تلقی میگشت. اگر معنای بیت آخر نیک و امیدبخش بود، حاضران با خواندن ابیات شاد، فضای مجلس را به شور و شادی میآوردند و آن را به فال نیک میگرفتند.
شاهنامهخوانی و متلگویی نیز از دیگر سنتهای ریشهدار یلدای لرستان است. بزرگان فامیل، معمولاً با لحنی شیرین، محلی و جذاب، داستانهای کهن، افسانهها و روایتهای شاهنامه را برای خانواده نقل میکردند. این بخش همیشه برای کودکان و نوجوانان جذابترین قسمت شب بود و فرصتی فراهم میکرد تا حکمتها، تجربهها و فرهنگ شفاهی نسلهای پیشین منتقل شود.
در فرهنگ لرستان، شب یلدا تنها یک دورهمی خانوادگی نیست، بلکه فرصتی برای صلهرحم، دیدار با خویشاوندان، دلجویی از نیازمندان و شنیدن سخنان بزرگان است. توصیه شده در این شب از اسراف پرهیز شود و در کنار شادی و خوردن تنقلات، زمانی نیز به راز و نیاز با خداوند، خواندن قرآن، اشعار شاعران، نقل قصههای قرآنی و شاهنامه و گوش دادن به خاطرات ریشسفیدان اختصاص یابد. یلدا بهانهای است تا خانوادههایی که شاید ماهها کنار هم ننشستهاند، شبی را در کنار یکدیگر سپری کنند.
زنان لرستان از چند روز مانده به یلدا، تدارک خوراکیهای مخصوص این شب را آغاز میکردند. آنان گندم مرغوب را در شیر، نمک و زردچوبه میخواباندند، سپس خشک کرده و یک روز مانده به اول زمستان روی آتش برشته میکردند. این گندمهای برشته با شاهدانه، کنجد، مغز گردو، کشمش یا مویز مخلوط میشد و خوراکی اصلی شب چله را تشکیل میداد.
در گذشتههای دور، غذاهای اصلی مردم لرستان در شب چله عمدتاً گوشت گوسفند یا بوقلمون بود و در کنار آن تنقلاتی مانند کشمش، اناردون، قلنگ، گندمشیر، گردو و بادام مصرف میشد؛ سنتی که هنوز هم در بسیاری از خانوادهها حفظ شده، هرچند در سالهای اخیر انواع خورشتها و غذاهای متنوع دیگر نیز به سفره این شب افزوده شده است.
نویسنده: مهناز عالینژادیان
انتهای پیام