کد خبر: 4284945
تاریخ انتشار : ۰۶ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۴:۲۶

اصول اخلاقی در کلام امام جواد(ع)

امام جواد(ع) معجزه الهی و حجت کامل خداوندی بر امت اسلام بود. ایشان با زندگی خود بسیاری از اندیشه‌های انحرافی و باطلی را که در جامعه پیدا شده بود، به چالش جدی کشید و دوباره آموزه‌های قرآنی و معجزات و بینات روشنگر و بصیرت‌بخش آن را زنده کرد.

امام جواد(ع)به گزارش ایکنا از لرستان، شاید امام جواد(ع) یکی از کم سن و سال‌ترین پیشوایان اسلام باشد که در خردسالی مقام بزرگ امامت و ولایت الهی را به عهده گرفته و به‌عنوان خلیفه الهی انتخاب شد، از همان آغاز امامت کسانی بودند که در ولایت و خلافت الهی ایشان شک و تردید را وارد داشتند ولی ایشان نیز به خوبی نشان داد که بر خلاف تصور جاهلی و عمل منافقان که حضرت امیرمؤمنان علی(ع) را به سبب جوانی از خلافت پیامبر(ص) بازداشتند، خلافت الهی به مظهریت در تمامی اسمای الهی و صفات کمالی است که در ایشان وجود دارد و چیزی نمی‌تواند مانع خلافت الهی انسان کامل و مظهر کمال خداوند متعال باشد.

بی گمان امام جواد(ع) حجت را بر بسیاری از مردمان تمام کرده است که عناصر کرامت و بزرگی را باید در اموری غیر از مادیات، قدرت، ثروت، حسب و نسب و دیگر امور اعتباری دنیای مادی پیدا کرد، بلکه عناصر کرامت انسانی اموری مانند خدایی شدن و تزیین به اخلاق الهی و مظهریت در آن است که هیچ ارتباطی به سن و سال و مانند آن ندارد. از این رو ایشان را معجزه اهل بیت(ع) برای پاسخگویی به بسیاری از افکار و اندیشه‌ها و رفتارهای خلاف آموزه‌های وحیانی اسلام دانسته‌اند. به کمک این معجزه الهی بود که حجت بر بسیاری از یاوه‌گویان و یاو‌سرایان تمام شد و تنها کسانی که عناد و لجاجت داشته و با یقین خود به مخالفت پرداخته بودند، به این حجت و معجزه الهی ایمان نیاوردند. همانگونه که خداوند در آیه 14 سوره مبارکه نمل می‌فرماید: «وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا ۚ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ، و آنها را در حالی که باطنشان به الهی بودن آن معجزات یقین داشت، ستمکارانه و برتری جویانه انکار کردند. پس با تأمل بنگر که سرانجام مفسدان چگونه بود؟!»

امام رضا(ع) با توجه به ویژگی‌های امام جواد(ع) می‌فرماید: این مولودی است که با برکت‌تر از او برای شیعیان ما به دنیا نیامده است.  امام رضا(ع) همچنین در بیان این برکت و بزرگواری امام جواد(ع) در جایی دیگر می‌فرماید: الصادق والصابر والفاضل و قره اعین المؤمنین و غیظ الملحدین؛ او راستگو، صبور و بردبار، دارای فضیلت نور چشم مؤمنان و مایه خشم کفار است. (1)

امام جواد(ع) با زندگی خود بسیاری از اندیشه‌های انحرافی و باطلی را که در جامعه پیدا شده بود، به چالش جدی کشید و دوباره آموزه‌های قرآنی و معجزات و بینات روشنگر و بصیرت‌بخش آن را زنده کرد و مردم را به صراط مستقیم دعوت کرد تا از مسیر انحرافی که پس از سقیفه توسط ابوسفیان و معاویه و منافقانی از صحابه شکل گرفته بود، باز دارد و راه حقیقت و روشن را نشان دهد.

زندگی آن حضرت(ع) چنانکه امام رضا(ع) در همان آغاز تولدش بیان می‌کند، نشان می‌دهد که از معجزات باهره خداوندی بوده است و خداوند خواست تا اینگونه حجت را بر انسان‌ها تمام کند و کسی دیگر مدعی این معنا نشود که در پیشوایی اهل بیت عصمت و طهارت و حقانیت راه ایشان شک و تردید داشته است و در مسیری رفته که عموم مسلمانان رفته و با همراهی اکثریت، خواسته تا اسلام را داشته باشد. تولد امام جواد(ع) و آثاری که در زندگی کوتاه آن حضرت(ع) قبل از شهادت امام رضا(ع) اتفاق افتاد به گونه‌ای بود که امام رضا(ع) آن را حجتی چون موسی(ع) و عیسی(ع) بر امت یهودی دانسته است.(2)

امام رضا(ع) به یاران خویش درباره خصوصیات اعجازی تولد و زندگی امام جواد(ع) می‌فرمود: برای من فرزندی متولد شد که شبیه موسی بن عمران است که دریاها را شکافت و مانند عیسی بن مریم است که مادرش مقدس و پاک و پاکیزه او را به دنیا آورده بود. (3)

این معجزه الهی که شباهت تمام با پیامبران اولوالعزم الهی داشت، همانند آن پیامبران گرفتار امتی شد که قدرنشناسی آنان زبانزد بوده است. از این‌رو با همه تلاش‌هایی که انجام گرفت تا مردم به حقیقت رهنمون شده و به اطاعت و پیروی از این معجزه الهی بپردازند، از شدت حسادت و دنیاگرایی و فسق و فجور و گرفتاری به رهبران فاسد و عالمان و روحانیون دین فروش درباری، ایشان را نیز همانند دیگر اوصیای الهی و خلفای راستین محمدی(ص) به شهادت رسانیدند و نشان دادند که امت یهودی هستند و از اسلام جز پوستین وارونه به تن نکرده‌اند.

البته پیامبر اکرم(ص) این معنا را پیش بینی کرده بود که امت اسلام همان راهی را خواهد رفت که امت یهود رفته است و از حقیقت و پیروی از اوصیای الهی اعراض کرده و پیشوایان خود را همانند اوصیای پیامبران بنی اسرائیل به شهادت می‌‌رسانند.

به هر حال، امام جواد(ع) معجزه الهی و حجت کامل خداوندی بر امت اسلام بود. ایشان با آنکه کودکی خردسال بود به مقام امامت می‌رسد و خلافت الهی را افزون بر انسان‌ها، بر ما سوی الله به عهده می‌گیرد؛ چراکه ایشان همانند حضرت عیسی(ع) که در کودکی و گهواره از نزول انجیل بر خود از سوی خداوند می‌گوید و می‌فرماید که اکنون انجیل به من داده شده است نه اینکه در آینده در بزرگی بر من نازل می‌شود، حقایق هستی و همه آموزه‌های وحیانی از قرآن و کتب آسمانی دیگر بر او نازل شده بود و او نه تنها بر علوم الهی و بلکه بر غیب الهی آگاهی داشت؛ زیرا مرضی خداوندی بود.

در همین راستاست که امام جواد(ع) در بیان مقامات الهی خود فرمودند: انا الجواد، انا العالم بانساب الناس فی الاصلاب انا اعلم بسرائرکم و ظواهرکم و ما انتم صائرون الیه؛ من جوادم، من عالم به نسب‌های مردم در صلبها هستم، من از نهانها و آشکارهای شما آگاه ترم و بهتر می دانم که سرانجام شما چه خواهد بود. (3)

این علوم غریب و غیبی که امام جواد(ع) می‌داند به سبب همان مقام خلافت الهی ایشان است. هنگامی که در انسانی، اسماء الهی تعلیمی به فعلیت رسیده باشد و شخص عابد و خدایی شود، آن گاه به عنوان خلیفه الهی و جانشین او بر کائنات از همه امور از سر و خفی و ظاهر و باطن و حال و آینده و اول و آخر آنها آگاهی خواهد داشت، چرا که باید به عنوان خلیفه و جانشین خدا و به عنوان مظهر ربوبیت و پروردگاری الهی بتواند هر موجودی را به کمال شایسته و بایسته خود برساند. بنابراین آگاهی از باطن و ظاهر انسان‌ها که سهل است به همه رازها و شواهد موجودات و اینکه هر کسی چه سرنوشتی را برای خود در حال رقم زدن است، آگاهی و علم دارد.

از آن جایی که برای پیامبر(ص) همه عوالم از غیب و شهود، عوالم شهود هستند، پیش از مرگ و پس از مرگ برای آن حضرت معنایی ندارد؛ چنان که برای آن حضرت پیش از تولد و پس از آن معنایی ندارد و پیامبر(ص) مظهر اتم و اکمل نام الهی «شهید» است. بنابراین پیامبر(ص) همانگونه که بر امت خود شاهد و بر پیامبران و امت‌های پیشین بشری گواه است و بر همه هستی، شهید و شاهد است؛ زیرا غیر بشر نیز امت‌هایی همانند امت‌های بشر است که پیامبر(ص) به عنوان خلیفه مطلق و تام خداوندی، باید آنها را از مقام مظهریت در ربوبیت، پروردگاری کند. براین اساس، هیچ شکی نیست که پیامبر(ص) به عنوان شاهد امت خود اعم از حاضران و غیرحاضران زمان خویش، باید ناظر و شاهد امت باشد و بر کارها و اعمال ایشان نظارت کند تا در قیامت گواهی دهد.

بنابراین اگر امام جواد(ع) در اینکه خداوند عین الله دارد و به مردمان در این زمینه هشدار داده و فرمودند: «اعلم انک لن تخلو من عین الله فانظر کیف تکون؛ بدان که از دید خداوند پنهان نیستی، پس بنگر چگونه‌ای». این عین الله همان چهارده معصوم(ع) هستند که بر پیامبران(ع) نیز شاهدند و حتی بر کار فرشتگان نیز نظارت دارند. پس آنها نیز ناظر و شاهد کارهای ما هستند و هر روز کارهای ما را می‌بینند و در پیشگاه خداوند شهادت می‌دهند. پس اینگونه نیست که چون امام جواد(ع) مثلا در این دنیا نیست کارهای ما را نمی‌بیند و نمی‌تواند شاهد باشد و تنها امام زمان(عج) عین الله است و می‌بیند و شاهد است و گزارش می دهد؛ بلکه همه چهارده معصوم در زمان حیات و ممات خویش این گونه هستند؛ زیرا برای آنان حضرات و نشئه‌ها و عوالم هستی قبل و بعد ندارد و همه چیز برای آنان بیرون از زمان معنا می‌یابد و آنان بر زمان، سوار و حاکم هستند نه اینکه زمان بر ایشان حاکم باشد و برای آنها ظاهر و باطن، پیش و پس، اول و آخری باشد، بلکه ایشان به عنوان مظاهر الهی، همه چیز را می‌بیند.(4)

اینان الگوهای حسنه بشریت هستند و اینگونه نیست که تنها برای ما شیعیان یا محبان یا مسلمانان الگو باشند، بلکه حتی جنیان نیز ایشان را الگوی برتر و نیک خود دانسته و از ایشان پیروی و اطاعت می‌کنند، زیرا آنان نیز برای رسیدن به کمال شایسته خویش باید شاگردی مکتب انسان‌های کاملی چون چهارده معصوم(ع) را کنند.

گزاره‌های اخلاقی و تربیتی از امام جواد(ع)

منابع روایی و تاریخی اسلام سرشار از آموزه‌های اخلاقی و تربیتی است که ایشان بیان کرده‌اند تا هرکسی به وسع و ظرفیت و توان خود از آن بهره گرفته و زندگی خود را سامان دهد و سبک زندگی اسلامی و اخلاقی و الهی را برای خود بسازد.

یکی از آموزه‌های تربیتی و اخلاقی که امام جواد(ع) بر آن تأکید دارد، عمل همراه با شناخت است. انسان اگر در کاری وارد شود که نمی‌شناسد یا از جایی وارد شود که راه ورود به آن کار نیست، شکست می‌خورد و به جای آنکه کاری را به درستی انجام دهد و از سود آن کار بهره برد دچار زیان می‌شود و از کاری که کرده زیان و ضرر بهره او می‌شود. شناخت کار و موارد ورود و عمل به آن لازمه انجام هر کاری است. در این باره امام جواد(ع) فرمودند: «مَن لَم يَعرِفِ المَوارِدَ أعيَتْهُ المَصادِرُ؛ کسی که راه ورود به کاری را نشناسد، راه برون شدن از آن درمانده‌اش می‌کند. یعنی عدم شناخت کار و راهکارهای انجام آن شخص را در دامی می‌افکند که بیرون آمدن از آن بسیار دشوار و سخت خواهد بود. (5)

ورود بی‌شناخت در کاری مانند عملی است که یک دیوانه انجام می‌دهد و سنگی را درون چاه می‌افکند که چهل عاقل هم نمی‌تواند آن را بیرون آورد. ورود در کاری ممکن است عواقب بد و بسیار زیانباری را به‌دنبال داشته باشد و جمع و جور کردن آن خیلی دشوار باشد. پس پیش از اقدام به هر کاری باید نسبت به کار و همه جوانب آن شناخت کافی داشته باشیم تا وارد آن شویم در غیر این صورت گاه بیرون آمدن از آن بسیار سخت‌تر و زیان بارتر خواهد بود. امام جواد(ع) همچنین در سخنی دیگر همین نکته را باز مورد تأکید و توجه قرار می‌دهد و می‌فرماید: «التَّدبيرُ قَبلَ العَمَلِ يُؤمِنُكَ مِنَ النَّدَمِ؛ تدبیر و برنامه‌ریزی در هر کاری قبل از اقدام به آن، انسان را از پشیمانی حفظ می‌کند.» بنابراین، شناخت و برنامه‌ریزی مبتنی بر آن می‌تواند آدمی را در چنان وضعیتی قرار دهد که کارهایش به درستی پیش رود و اگر هم شکست خورد با درایتی که پیش از آن اندیشیده خود را از گرفتاری‌های آن می‌رهاند و همچنین پشیمان نیست که چرا بدون شناخت و برنامه رفته است، بلکه می‌گوید که به درستی گام برداشته و براساس علم و قدرت اقدام کرده است و اگر چنان که می‌خواسته نشده است حتماً مشیت و اراده الهی به چیز دیگری تعلق گرفته است. پس نادم و پشیمان نیست؛ چون بر مبنای عقل وحکمت و تدبیر و شناخت اقدام کرده بود. (6)

در اسلام بسیار از تواضع و فروتنی سخن به میان آمده و آن‌را نشانه‌ای از اسلام و کمال عقل و از فضایل و مکارم و محاسن اخلاقی شمرده‌اند. در مقابل هرگونه تکبر و استکبار و غرور و تفاخر به‌عنوان رذیلت اخلاقی معرفی و با آن مبارزه شده است. درباره فواید تواضع و فروتنی نیز بسیار گفته‌اند که از آثار آن می‌توان بهره‌مندی از عنایت دیگران دانست؛ زیرا با تواضع است که محبت دیگران به سوی انسان جلب می‌شود و مردم او را بزرگ دانسته و درخدمت او در می‌آیند. از جمله آثار و برکاتی که امام جواد(ع) برای تواضع بیان می‌کند، رضایت و خشنودی الهی از اوست؛ چراکه خداوند خود و فرشتگان به آفرین‌گویی به او مشغول می‌شوند و او را مورد عنایت خاصه خود قرار می‌دهند. پس با این حساب می‌توان گفت تواضع از بزرگترین سرمایه‌های هر انسانی است؛ چراکه انسان تلاش می‌کند تا رضایت الهی را به دست آورد. تواضع می‌تواند این خشنودی و رضایت الهی را ایجاد کند. پس باید آن را در خود ایجاد کرد تا با به دست آوردن آن، محبت الهی را جلب کرد و محبوب پیشگاه او شد. به هرحال، امام جواد(ع) برای تشویق مردم به اخلاق پسندیده تواضع و فروتنی و دست‌یابی به این مکارم اخلاقی می‌فرماید: «من رضی بدون الشرف من المجلس لم یزل الله و ملائکته یصلون علیه حتی یقوم؛ هر که از نشستن در پایین مجلس خرسند باشد، خدا و فرشتگانش پیوسته بر او درود می‌فرستند تا آن گاه که برخیزد. (4)

از دیگر دستورهای اخلاقی امام جواد(ع) مدارا کردن با مردم است. اینکه نسبت به دیگران سختگیر نبود و اگر خطا و اشتباه قابل بخششی انجام دادند، آن را پوشاند و بخشید. پس هرگونه سختگیری حتی موجه، امر خوبی نیست هرچند که از نظر عقلی مجاز باشد. انسان باید با دیگران از در احسان وارد شود و ملاحظه حال مردم را بیش از حال خودش بکند و اینگونه نباشد که با سختگیری مردم را برنجاند و ایشان را در زحمت افکند. انسان باید نسبت به دیگران همواره مهربان باشد و اگر کسی دوست دارد که با او معامله خوب شود خودش نیز با دیگران معامله خوبی داشته باشد. اگر دوست دارد که در حق او با مهربانی برخورد شود خود نیز مهربانی کند، چنانکه پیامبر(ص) فرمود: «ارحم ترحم، رحم کن تا بر تو رحم شود» اما اگر آدمی این گونه نبود و مدارا را به کناری گذاشته و نسبت به دیگران سخت گیری کند، باید متوجه باشد که دنیا نیز بر او سخت می‌گیرد و مشکلات و ناگواری‌ها را با این کارش به سوی خودش می‌کشاند. حضرت امام جواد(ع) می‌فرماید: « مَن هَجَرَ المُداراةَ قارَبَهُ المَكرُوهُ؛ آن که سازش و مدارا را ترک کند، ناگواری به او روی آورد. (7)

انسان باید صداقت و راستی را در همه چیز در نظر داشته باشد و هرگز از صداقت و راستی پرهیز نکند؛ زیرا صداقت و راستی کلید بهشت است. انسان‌ها تنها با صداقت است که دنیا و آخرت خود را می‌توانند آباد کنند. از این رو نخستین فرمان عقل، صداقت و عدالت است و عقل و عقلاء، صداقت و عدالت را از فضایل و بایسته‌ها و شایسته‌های انسانی می‌دانند. این صداقت نسبت به خداوند باید در اولویت نخست باشد. برخی از مردم عادت کرده‌اند که با همه صادق باشند ولی در رابطه با خدا، صداقت را کنار می‌گذارند. در برابر مردم گناه را ترک می‌کنند و مرتکب حرام نمی‌شوند ولی در خلوت از مردم، مرتکب گناه می‌شوند. در حقیقت نوعی بی‌صداقتی را در برابر خداوند در پیش می‌گیرند که خیلی زشت‌تر و بدتر از هر عملی است. جالب این است که با این کارهای خویش خود را از اولیای الهی نشان می‌دهند در حالی که از اولیای شیطان و بنده و برده اویند. امام جواد(ع) نسبت به این گونه بی‌صداقتی انسان هشدار می‌دهد و می‌فرماید: «لاتکن ولیالله فی العلانیه ، عدوا له فی السرء در ظاهر، دوست خدا و در باطن، دشمن خدا مباش.» (8)

اینها تنها گوشه‌ای از اصول اخلاقی است که امام جواد(ع) به عنوان پیشوای الهی و در مقام اسوه و الگو بیان کرده است و عمل به همین‌ها می‌تواند زندگی ما را دگرگون کند.

منابع: 

  1. بحارالانوار - جلد 50
  2. مستدرک عوالم العلوم - جلد 32
  3. بحارالانوار - جلد 5
  4. تحف‌‌‌العقول
  5. بحارالانوار - جلد 57
  6. منتهی الامال - جلد 2
  7. بحارالانوار - جلد 86
  8. بحارالانوار - جلد 75
انتهای پیام
captcha