قرآن پیروزی محتوم حق بر باطل را مژده داده است
کد خبر: 4205646
تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۰:۰۵
در نشست ادبی «به زودی در قدس» مطرح شد:

قرآن پیروزی محتوم حق بر باطل را مژده داده است

شاعر و کارشناس تاریخ و تمدن ملل اسلامی در آخرین نشست ادبی گروه بین‌المللی «هندیران» در سال جاری، با اشاره به ادامه کشتار بی‌رحمانه مردم غزه در ایام ماه مبارک رمضان توسط رژیم غاصب صهیونیستی تصریح کرد: خداوند در آیات بسیاری از قرآن مجید مژده پیروزی محتوم حق بر باطل را می‌دهد.

به گزارش ایکنا؛ نشست ادبی «به زودی در قدس» با حضور جمعی از اهالی ادب و هنر کشورهای حوزه ایران فرهنگی با مدیریت علیرضا قزوه، اجرای سیدمسعود علوی‌تبار، شامگاه جمعه، ۲۵ اسفند؛ در گروه بین‌المللی هندیران برگزار شد.

سیدمسعود علوی‌تبار، شاعر و کارشناس تاریخ و تمدن ملل اسلامی در ابتدای مراسم گفت: خداوند در آیات بسیاری از قرآن مجید مژده پیروزی محتوم حق بر باطل را می‌دهد، از آن جمله در سوره «انبیاء» آیه ۱۸ می‌فرمایند: «بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَیَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ وَ لَکُمُ الْوَیْلُ مِمَّا تَصِفُونَ»، یعنی ما حق را به جان باطل می‌اندازیم تا آنرا هلاک سازد و اینگونه باطل محو و نابود می‌شود.

وی ادامه داد: در آیه مذکور می‌بینیم که طبق فرمایش حضرت احدیت، پیروزی حق بر باطل، بر خلاف افتراء و پندار کافران، پیروزی محتوم و جلوه‌ای از هدفمندی نظام خلقت است. خداوند کافران و منکران این حقیقت را به عقوبت و فرجامی سخت هشدار می‌دهد.

این پژوهشگر حوزه ادبیات خاطرنشان کرد: همچنین رهبر معظم انقلاب نیز بارها تأکید داشته‌اند که « پیروزی مردم غزه قطعی است و خداوند متعال این پیروزی را در آینده نه چندان دور به امت اسلامی نشان خواهد داد و دل‌های مسلمانان و در رأس آنها مردم فلسطین و غزه خرسند و خوشحال خواهند شد.»

علوی‌تبار در فراز دیگری از بیانات خود تصریح کرد: در فرازی از آیه چهلم از سوره «حج» خداوند می‌فرماید «و قطعا خدا به کسانی که دین او را یاری می‌دهند یاری‌ می‌رساند»، که با توکل بر نصرت الهی و مجاهدت‌های رزمندگان جبهه مقاومت در سراسر جهان، استقامت فوق‌العاده مردم مظلوم غزه، فروماندگی، استیصال رژیم جنایتکار صهیونیستی و ائتلاف اهریمنان جهانی به زودی شاهد این پیروزی قطعی خواهیم بود.

در این برنامه که خوشنویسانی از هند و ایران همانند مسعود ربانی و آرمان حبیب به بداهه‌نویسی اشعار ارائه شده می‌پرداختند، شاعران و هنرمندانی نظیر علیرضا قزوه، ایرج قنبری، سیدمسعود علوی‌تبار، سیدحکیم بینش، احمد رفیعی‌وردنجانی، شعبان کرم‌دُخت، سیدمهدی بنی‌هاشمی، سیداحمد حسینی‌توچای، نغمه مستشارنظامی، فرزانه قربانی، فاطمه ناظری، فاطمه نانی‌زاد، مریم فروزان‌کیا، خدیجه دیلمی، زهره یوسفی، ام‌البنین بهرامی، سارا رمضانی، صبا فیروزی و شهلا کلبعلی در این نشست حضور داشتند.

خداوند محتوم حق بر باطل را در جای جای قرآن مژده داده است

بی سر شدن را باب کردی بین سرداران

در ادامه تعدادی از اشعار قرائت شده در این محفل را مرور می‌کنیم:

بار دیگر نیز می‌گویم

این ستاره‌های شش پر

در مسیر ماه، چون مینند

ای دریغا نام داوود

ای دریغاتر ستاره

ای دریغا ماه

قدس، خون یحیی در دل تشت است

قصه یوسف درون چاه

سنگ‌ها بگذار چون باد فرود آیند

سنگ‌ها آبستن ابرند

باران كم نخواهد شد

هر شهید ابری است

جمعه‌ها در سجده خون

از شهیدان كم نخواهد شد

بار دیگر نیز می‌گویم

سیدی زخمی‌ست اینك قدس

و خبرها همچنان خون

دردها سنگین

سنگ‌ها براتر از تیغ صلاح‌الدین

علیرضا قزوه

 

چشم‌هایت به دنبال نورند،

بال‌های تو در خون کبوتر!

در دهان تو آتش گرفته،

شاخه سبز زیتون کبوتر

چشم‌هایت به دنبال نورند

در هجوم غبار و سیاهی

از حصار قفس، تور، آتش

کی می‌آیی تو بیرون کبوتر؟

خانه: آوار،آوار،آوار

نخل‌ها: سوخته، زخم‌خورده

سایه تیره رنگ کلاغان

بر زمین زد شبیخون کبوتر

صبح باید بیاید نباید

بال‌های تو در خون بماند

باید آیینه و گل بپاشی

روی این شهر گلگون کبوتر

غرقه در خون دل‌هایشانند،

کودکان، مادران، پیرمردان

پشت دیوار بیت المقدس

تا سر کوه صهیون کبوتر

بال بر زخم‌هایم کشیدی

در نگاه غریبم چه دیدی؟

تا صدا می‌زدم می‌رسیدی

از نگاه تو، ممنون کبوتر!

غزه در خون خبر منتشر شد!

گر چه در گوش‌ها پنبه باشد

در گلوی تو یک بغض تلخ است،

شاخه  سبز زیتون کبوتر!

نغمه مستشارنظامی

 

ما پای دفاع ز این هدف می‌میریم

حقیم که با کفر و ستم درگیریم

ما شیعه حیدریم و خیبر شکنیم

ای قدس تورا دوباره پس می‌گیریم

سیدمهدی بنی‌هاشمی

 

زخم‌ها زخم‌ها تازه تازه

سینهٔ کوه‌ها پرگدازه

چشم‌ها چشم‌ها اشکِ جاری

رودها رودها خونِ تازه

هی کبوتر کبوتر پرِ سرخ

هی عروسک عروسک جنازه

هرکجا خانه‌ای ساخت خورشید

ابر شد میهمان بی‌اجازه

آه… نابود شد هرچه لانه

آه… آوار شد هرچه سازه

آی دنیای غم! شادی‌ات را

می‌خری از کدامین مغازه؟

می‌کُشند و از این مرگ خونین

زنده‌تر می‌شود انتفاضه

فاطمه عارف‌نژاد

 

من دردم و نام غزه را از من پرس

فریاد مدام غزه را از من پرس

من آهم و من سوزم و من شعله غم

اندوه تمام غزه را از من پرس

سیدمسعود علوی‌تبار

 

باز هم کودکان خداوندا

خون‌شان شد روان خداوندا

درد ما را ببین، کم آوردیم

اشک ما را بخوان خداوندا

نا امیدان کوچک ما را

به امیدی رسان خداوندا

آه از این بمب‌ها که می‌ریزد

تار شد آسمان خداوندا

به کجا می‌رسد، نمی‌دانم

کار و بار جهان خداوندا

تا به داد جهان ما برسد

کو امام زمان(عج)؟ خداوندا

تو خودت مهربان‌تر از همه‌ای

گریه کن همچنان خداوندا

شعبان کرم‌دُخت

خداوند محتوم حق بر باطل را در جای جای قرآن مژده داده است

رباب‌ها،علی‌اصغرها

به مَذبَحند کبوترها

در آسمان و زمین پیچید

شمیم پیکر اکبرها

ببین تبلور ایمان را

در استواری مادرها

نه حزن در دل‌شان دارند

نه ترس نسلِ دلاورها

چگونه چشم فرو‌بندیم؟

به نیزه رفته درون سَرها

کنون که کربُ بلا غزه‌ست

 بدا به سستی باورها

بگو بلند به اسرائیل

بمیرد از غم خیبرها

به صبح روشن پیروزی

خوشا به حال کبوترها!

سارا رمضانی

 

از آمدنِ سحر پس از شب می‌گفت

از نیستیِ خیبر و مرحب می‌گفت

یک طفل بنایِ ظلم را می‌لرزاند

وقتی به دلِ شکسته یارب می‌گفت

احمد رفیعی وردنجانی

 

قنوت گریه گرفتم عزاى دیگر را

میان روضه كه دیده، عروج پیكر را؟

غبار ماتم افلاك با سكوتى تلخ

گذاشت در دل طوفان، غم صنوبر را

محرم آمده از نو ولى بگو اى دل

چگونه شرح دهم آن غروب آخر را؟

شبیه حرمله این‌بار قوم کودک‌کُش

نشانه رفته گلوی هزار اصغر را

به اشك‌هاى سحرخیز جانب غزه

ببین به هیئت خون، لاله‌هاى پرپر را

به مقتلى كه در آن، کودکان به خون خفتند

بخوان عزیز دو عالم، فراز آخر را

سقوط لشکر صهیون چقدر نزدیك است!

و قدس! منتظر است آن طلوع دیگر را

محمدمهدی عبداللهی

 

در قتلگاهت پیکر صدپاره‌ای داری

با داغ خود از روضه جان‌سوز سرشاری

با ارباً اربای تنت دنیای ما فهمید

در راه مولایت تو یک تن نه، که بسیاری

عباس دوران خودت بودی بدون شک

گفتی که از هرچه امان نامه‌ست بیزاری

کشور گشایی می‌کنی با برق چشمانت

شمشیرِ بیرون از نیامِ صبح پیکاری

بی سر شدن را باب کردی بین سرداران

وقتی که سر بر روی نی داری و سرداری

گرچه رها شد آستینت از تعلق‌ها

اما همیشه لشکر حق را علمداری

فرزانه قربانی

 

در تمام لحظه‌های سخت

ایستاده است

دل به غصه‌ها نداده است

بعد فصل سرد جنگ

سالیان درد و رنج

روزهای بمب و موشک و فشنگ

باز می‌رسد بهار...!

صبا فیروزی

انتهای پیام
captcha