شهید قیطاسی و دعایی که مستجاب شد
کد خبر: 4168883
تاریخ انتشار : ۲۳ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۱:۲۸

شهید قیطاسی و دعایی که مستجاب شد

شهید اصغر قیطاسی در بخشی از وصیت‌نامه خود با بیان اینکه بی‌عشق خمینی نتوان عاشق مهدی شد، آورده است: «این کمال عظمت برای من است که دعایم مستجاب گشت و موفق شدم تا به آرزوی همیشگی خویش یعنی به قافله همیشه پُرشتاب اصحاب حسین(ع) برسم».

وصیت‌نامه شهیدبه گزارش ایکنا از لرستان، شهید اصغر قیطاسی از شهدای لرستان یکم فروردین‌ماه سال 1343 در روستای علی‌آباد از توابع شهرستان ازنا از پدری به نام «علی‌حسن» و مادری به نام «سکینه» متولد شد، تحصیلات خود را تا سوم راهنمایی ادامه داد و در 18 بهمن‌ماه سال 1361 در فکه به شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش را در زادگاهش علی‎آباد به خاک سپردند.
 
این شهید دوارن دفاع مقدس در وصیت‌‌نامه خود ضمن نیایش خداوند و اینکه در هر شرایطی تنها خدای متعال را می‎پرستد، آورده است: «دوست دارم چشم‌هایم را دشمن در اوج دردش از حدقه بیرون آورد و دست‌هایم را قطع کند و پاهایم را از بدن جدا سازد و قلبم را با گلوله‌هایش سوراخ‌سوراخ کند و سرم را از بدنم جدا سازد تا در کمال فشار و آزار، دشمنان مکتبم ببینند که اگر چه چشمم و دست‌ها و پاها و قلب و سینه‌ و سرم را از من گرفته اما یک چیز را نگرفتند و آن ایده من است ایده‌ای پُر از عشق بودن و در عاشقی زیستن و با شوق مردن، عشق به مطلق عاشقان، الله.
 
بگذار تا جسم من را دشمن مثله گرداند اما عشق من را نمی‌‎تواند، عشق به نظام جمهوری اسلامی، عشق به امام زمان(عج)، عشق به خمینی روح‌الله این مرد پاکی‌ها در زمانه همه ناپاکی‎ها، بگذار تا در طاق و ایوان ویران نیستان خموش‌ها، مریدی گنهکار در مرادی جامع‌الاطراف و هم جامع‌الانهداد یعنی علی(ع) اشک‌ریزان در دل سنگر ندا در دهد که «الهی و ربی من لی غیرک» و «یا رب ارحم ضعف بدنی».
 
و تو ای حسین(ع)، ای تو که معشوقی در مسلخ عشق هر مدعا و هزاران عاشقت را به قربانگاه کشاندی، ای سیدالشهدا(ع) که آخرین شب حیات را از دشمن خواستی که برای وداع با دنیا با تمام دنائت چه «اسفل‌السافلین» است بلکه برای وصال به عقبی با تمام عظمتش چه رسیدن عبد به معبود همان رسیدن عاشق به معشوق چه که یکی است.
 
بدان که امروز جوانان ما تو را رهنمون راه خویش ساخته‌اند و اینجاست که در خلاصه کلام در عشقی به ولایت با آرزوی شهادت اما با شهادت به اطاعت از امامت این تداوم راه نبوت سوختم و سوختم و سوختم.
 
اما ای شما پدر و مادر و خواهران و برادران عزیزم! این کمال عظمت برای من است که دعایم مستجاب گشت و موفق شدم تا به آرزوی همیشگی خویش یعنی به قافله همیشه پُرشتاب اصحاب حسین(ع) برسم اما بر مبنای «و ذکر ان الذکر تنفع المؤمنین» عرض می‌کنم که بر شما فرض است تا بر این نعمت عظیم در این خانواده قدردان باشید و اجر شما با خداست. این را به تمام آنان که مرا می‌‎شناسند بگویید و بخواهید که مرا حلال کنند و در قبال اخلاق غیراسلامی و رفتار غیرشایسته‌ام مرا ببخشند.

بی عشق خمینی نتوان عاشق مهدی شد

و اما برادرانم! همیشه پیرو خط امام و پشتیبان امام باشید که خط امام پاسداری از مرز اسلام فقاهتی و تشیع سرخ عاری است تا قلمرو حضرت مهدی(عج) و روحانیت مبارز و در خط امام را فراموش نکنید و به گفته‌های آنان گوش فرا دهید و از آنها پیروی کنید، بی عشق خمینی نتوان عاشق مهدی شد.
 
امروز ناله‌های مظلومان تاریخ به گوش می‌رسد و ما را به یاری و کمک می‎طلبند.فریاد مسلمانان تحت شکنجه دولت غاصب و قلدر جهان به گوش می‌رسد و ما را به طلب خویش و یاری خود می‌خوانند و این ما هستیم که باید به یاری آنها بشتابیم و امروز روز عمل است و باید هر چه زودتر به کمک آنها بشتابیم.
 
امروز عمل است و نه حساب، حسابی در کار نیست فقط عمل به کار می‌آید و شاید وقتی وارد عمل شدیم به سوی معشوق رهسپار شویم.ما در برابر محرومان جهان مسئولیم و یک لحظه نمی‌‎توانیم از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنیم.باید که قتال کرد همچون «بنیان مرصوص» باید که صبور باشیم همچون ایوب(ع) و باید خون بدهیم همچون حسین(ع) که امروز اسلام احتیاج به خون و فداکاری ما دارد، باید همه سختی‎ها را با جان بخریم و خود را فانی فی‌الله کنیم تا که سختی‌‎ها و مشقت‌ها شیرین همچون عسل شود.
 
باید که جهاد کنیم باید مبارزه کنیم و فریادهای مظلومان جهان را کوه باشیم که جواب آنها بدهد و در جهادمان صبور همچون پیامبر خدا ایوب(ص) که صبر نسبت به ایمان همچون سر است نسبت به تن که بدن بدون سر به هیچ کار نیاید.
 
یادم می‌آید که می‎گفتم یاحسین(ع) ای کاش در کربلا بودم و به ندای «هل من ناصر ینصرنی» تو جواب مثبت می‌دادم ولی اکنون بعد از چند قرن این فرزند برومندت و این ابراهیم زمان و موسی قرن خمینی بزرگ، که اگر او نبود من و جوان‌های امثال من اکنون در لجنزار فساد و تباهی غوطه‌ور بودیم، جواب مثبت دادم و به سوی جبهه روان شدم که شاید سرباز کوچک و ناقابلی باشم از برای اسلام و جمهوری اسلامی و امام عزیزمان و خون شهدا.
 
و ای خواهران! من دوست دارم که در مرگم زینب‌وار استقامت داشته باشید و زینب‌وار با دشمنان به مبارزه بپردازید.سخنی با دوستان و آشنایان نزدیک به راه پاک روح‌الله ایمان داشته باشید و با وحدت بیشتر در راه اهداف جمهوری اسلامی پیش روید.
 
دست‌هایم را از تابوت بیرون آورید تا دنیاپرستان بدانند که دست خالی از این دنیا می‌روم و چشم‌های مرا باز بگذارید تا کوردلان بدانند که کورکورانه این راه را انتخاب نکرده‌ام و ای همه شما! در نهایت کلام، میثاق الهی خویش را با روحانیت متعهد این خلاصه تشیع سرخ علوی که مدرس پرور و خمینی پرور است، محکم سازید».
انتهای پیام
captcha