رژیم مصرف رسانه‌ای یا رسانه‌هراسی؛ آیا عطایش را به لقایش ببخشیم
کد خبر: 4163883
تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱۴۰۲ - ۰۸:۱۷
لیلا وصالی در گفت‌وگو با ایکنا مطرح کرد:

رژیم مصرف رسانه‌ای یا رسانه‌هراسی؛ آیا عطایش را به لقایش ببخشیم

عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی(ره) گفت: اگر بزرگتر‌ها رسانه را کنار بگذارند، اما همچنان نسل نوجوان و جوان ممزوج شده با رسانه‌ها هستند. بدین ترتیب با پدیده پدر و مادر واقعی و فرزندان مجازی مواجه خواهیم بود و این امر شکاف نسلی را بسیار افزایش خواهد داد.

رژیم مصرف رسانه‌ای یا رسانه‌هراسی؛ آیا عطایش را به لقایش ببخشیمسواد رسانه‌ای یکی از مهمترین و چالشی‌ترین مباحث در حوزه علوم ارتباطات است که در سال‌های اخیر با توجه به گسترش و رشد رسانه‌ها به ویژه در حوزه فناوری اطلاعات در فضای کشور مورد توجه قرار گرفته است. درگیر شدن اکثر مردم با رسانه‌های جدید در فضای مجازی پیامد‌های مثبت و منفی بسیاری داشته است، چراکه رسانه قدرت دارد که در کوتاه‌ترین زمان ممکن و با بالاترین کیفیت، اخبار و مطالبی را منتشر کند و این هنر و تشخیص مخاطب است که بتواند واقعیت را از شایعه تشخیص دهد و برای این امر نیاز به سواد رسانه‌ای دارد.

در این راستا با لیلا وصالی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی(ره) و عضو انجمن سواد رسانه‌ای ایران، به گفت‌وگو نشستیم. بخش نخست گفت‌وگو با عنوان «تبعات مصرف بی‌پروا از رسانه‌ها بدون تسلط به سواد رسانه‌ای» هفته گذشته منتشر شد و در ادامه مشروح بخش دوم این گفت‌وگو را می‌خوانید.

ایکنا ـ آموزش سواد رسانه‌ای را از کجا آغاز کنیم و آیا یک مرجع رسمی برای این آموزش‌ها وجود دارد؟

امروز مرجع آموزش سواد رسانه‌ای در کشور انجمن سواد رسانه‌ای ایران است که زیرمجموعه وزارت کشور محسوب می‌شود و یک سازمان مردم‌نهاد(NGO) است و به هیچ سازمان و نهادی وابسته نیست و متشکل از یکسری اساتید دانشگاه از دانشگاه‌های معتبر کشور است که در عرصه علمی بسیار سرآمدند. همچنین در عرصه اجتماعی با رسانه‌ها سروکار دارند و امروز در ترکیب هیئت‌رئیسه این انجمن اساتید برجسته‌ای را از دانشگاه‌های علامه طباطبایی(ره)، تهران، سوره، صدا و سیما و... می‌بینید که دغدغه‌های جدی در زمینه سواد رسانه‌ای دارند و ادبیات علمی دنیا با یک کار چندین‌ساله تدوین شده و نمونه‌های یادگیری و آموزش سواد رسانه‌ای در کشور‌های مختلف از جمله آمریکا جمع‌آوری شده است و ادبیات علمی خودمان را هم به آن اضافه و بومی‌سازی کرده‌ایم.

به این معنا که در دنیا سه رویکرد به سواد رسانه‌ای وجود دارد و براساس آن‌ها موضوعات سواد رسانه‌ای انتخاب شده است، مثلاً کشور‌های تولیدکننده محتوا مانند آمریکا و صاحبان بنگاه‌های رسانه‌ای را می‌بینید که سواد رسانه‌ای را آموزش می‌دهند، اما تأکیدشان بیشتر بر مصرف رسانه‌ای است؛ یعنی چگونه رژیم مصرف رسانه‌ای‌تان را حفظ کنید یا بدانید داخل یک بطری آبمیوه الزاماً همان نیست که روی آن نوشته شده است و فهم این موضوع که تبلیغات چه تفاوتی با واقعیت‌ها دارد؟! البته این کشور‌ها الزاماً تأکیدی بر صاحبان رسانه‌ها ندارند، چون خودشان تولیدکننده محتوا هستند. دسته دوم کشور‌هایی هستند که آن‌ها هم مثل ما مصرف‌کننده‌اند، اما روابط اقتصادی زیادی با کشور‌های تولیدکننده دارند. از این نظر آن‌ها نیز چندان وارد موضوعات صاحبان رسانه‌ها و... نمی‌شوند. دسته سوم ما هستیم که علاوه بر موضوعاتی مانند رژیم مصرف رسانه‌ای، والدگری رسانه‌ای، میزان مصرف رسانه‌ای و چگونگی استفاده بهتر از فضا‌های رسانه‌ای که در دنیا مطرح می‌شود، بخش ادبیات بومی را نیز به این موضوع اضافه کرده‌ایم و آگاهی درباره این است که امروزه رسانه‌ها در دست چه کسانی قرار دارند و چگونه و با چه اهدافی خرید و فروش می‌شوند.

در واقع سواد رسانه‌ای از چهار زاویه به موضوع رسانه توجه می‌کند؛ در بحث رسانه‌ها و ظرف رسانه فارغ از اینکه رسانه در دست چه کسی است، ویژگی‌ها و ظرفیت‌هایی دارد. بحث مخاطبان رسانه‌ها یکی از این ظرفیت‌هاست؛ ما به عنوان مصرف‌کنندگان رسانه‌ای باید چه آگاهی‌ها و اطلاعاتی داشته باشیم تا بتوانیم از این فضا به صورت مفید استفاده کنیم و از معایب آن در امان بمانیم. تولیدکنندگان محتوا‌های رسانه‌ای، کسانی که در کار تولید محتوای رسانه‌ای هستند، کارگردان‌ها، نویسندگان و حتی امروزه همه ما به نوعی تولیدکننده هستیم. کسی که صفحه‌ای در شبکه‌های اجتماعی دارد یا کانالی را اداره می‌کند، یک تولیدکننده محسوب می‌شود. باید به چه ویژگی‌ها و موضوعاتی توجه کنیم تا تولید محتوای جذاب و مؤثری برای مخاطب داشته باشیم و در نهایت صاحبان رسانه‌ها هستند؛ فارغ از اینکه در دنیای رسانه‌ها می‌توانیم چه استفاده‌های مفیدی از این فضا داشته باشیم، باید بدانیم راهنمایی و رهبری این رسانه‌ها در دست چه کسانی است.

این چهار زاویه دید محور هستند. البته تعریفی که از سواد رسانه‌ای ارائه کردم، مثل توان دسترسی، ارزش‌گذاری، توان تحلیل و تولید محتوا که امروز انجمن سواد رسانه‌ای براساس این تعریف جهانی، سرفصل‌های درسی خود را چیده و محتوا‌های کاملاً کاربردی و همه‌فهم را تدوین کرده است. می‌توانید بعضی از این عناوین را در دروس دانشگاهی ببینید، اما به قدری این مباحث ساده‌سازی، روان و مطابق با فهم عامه تولید شده‌اند که برای همه قابل استفاده هستند.

ایکنا ـ این دوره‌ها ویژه والدین است یا دیگران هم می‌توانند از آن استفاده کنند؟

علاقه‌مندان می‌توانند از طریق سایت انجمن سواد رسانه‌ای با انجمن در ارتباط باشند. البته گروه‌های دیگری نیز در سطح کشور فعال هستند، اما انجمن سواد رسانه‌ای ایران به دلیل آموزش‌های مجازی امکانی را فراهم می‌کند که افراد از هر نقطه کشور بتوانند در این آموزش‌ها شرکت کنند و دوره ببینید و از نظر حضور بهترین اساتید و دسترسی افرادی که در دورترین نقاط کشورند این دسترسی را فراهم کرده است تا ارتباط ایجاد شود و کلاس‌ها را به صورت مجازی بگذرانند. البته کلاس‌های حضوری هم برقرار است، به ویژه برای کسانی که متقاضی هستند و برای مراکز و اداره‌ها و... دوره‌های حضوری برگزار می‌شود و مردم عادی هم به راحتی می‌توانند با ثبت‌نام در سایت از این دوره‌ها بهره ببرند.

این دوره‌ها برای هر گروه اعم از مدیران، اصحاب رسانه، دانش‌آموزان، والدین، مربیان و معلمان، روحانیون، امام جماعات و ... برنامه‌ریزی شده است و هر کسی می‌تواند بسته مخصوص به خود را تهیه کند. علاوه بر دوره‌های آنلاین، دوره‌های آفلاین هم جود دارد و افراد می‌توانند بسته‌های آموزشی را خریداری و در این دوره‌ها شرکت کنند.

ایکنا ـ می‌خواهم وارد بحث دانش‌آموزان شویم. با توجه به اینکه شما یکی از اعضای مؤلف کتاب درسی تفکر و سواد رسانه‌ای هستید، براساس اطلاعی که دارم، تألیف این کتاب فقط شش ماه زمان برده است. آیا این کتاب نباید با تأمل بیشتری تألیف می‌شد و چرا از دوره متوسطه شروع شده است؟

از کسانی هستم که در سال دوم به مؤلفان کتاب افزوده شدم و سال اول با وجود همه مشکلاتی که گفتید، کتاب نوشته شد، زیرا سیاست‌هایی پشت این موضوع وجود داشت و منجر شد که یک‌مرتبه از گروه تفکر بخواهند این کتاب نوشته شود. یعنی طی دو ماه از اردیبهشت تا خرداد این درخواست داده شد و بخش‌های مختلف کتاب به افراد گوناگونی که در این زمینه تبحر داشتند، سپرده شد. وقتی زمان کم باشد و افراد از کار هم خبر نداشته باشند، یک موضوع با قلم‌های گوناگون نوشته می‌شود و بعضی از موضوعات هستند که هر کسی تصور می‌کند مهم است. بنابراین مطالب تکراری هم وجود خواهد داشت و بعضی از موضوعات نیز مغفول می‌ماند. در این صورت اشتباهات و غلط‌ها افزایش می‌یابد.

این کتاب با عجله نوشته و در مدارس توزیع و سال ۹۵ اولین نسخه آن منتشر شد. در واقع سال‌ها دوندگی می‌کردیم که در سطح آموزش و پرورش که هیچ فهمی از سواد رسانه‌ای وجود نداشت، این باور را ایجاد کنیم که دانش‌آموزان به سواد رسانه‌ای نیاز دارند، اما یک‌مرتبه دیدیم که کتاب با غلط‌های بسیار چاپ شد، اما توانسته بود اثرگذار باشد و اسم آن مطرح شود و بدین ترتیب اتفاق مهمی افتاده بود.

وقتی با نویسندگان اولیه کتاب صحبت کردم، نکاتی را بیان کردند که قانع شدم و شاید بتوان اصطلاح «راه بنداز، جا بنداز» را برای آن به کار برد. ممکن است نگاه ایده‌آلیستی اولیه‌ای وجود داشته باشد که صبر کنید تا شرایط فراهم شود و بعد کتاب را منتشر کنید، نفر بعدی که می‌آید با وجود تغییر مدیریت‌ها، همه کار‌های گذشته از بین می‌رود. بنابراین وقتی این کتاب منتشر شد، عرصه و بستری شد تا امکان ویرایش پیدا کند.

در سال دوم به نویسندگان این کتاب اضافه شدم و یک سال کامل هر شنبه تا ساعت ۱۰ شب برای ویرایش این کتاب در دفتر تألیف کتب درسی بودیم، چراکه مشکلات جدی و چالش‌هایی با نویسندگان اولیه و افزودن برخی موضوعات و یا کم کردن آن‌ها از کتاب داشتیم. در نهایت این کتاب در سال ۹۶ دوباره در مدارس توزیع شد و پس از آن کار اصلی ما تربیت معلم و دبیر سواد رسانه‌ای بود و سعی کردیم بسیاری از مدارس را پوشش دهیم، اما در آن سال خانم دکتر دانشور رئیس دفتر تألیف بود و وقتی بازنشسته شد، ارتباطمان با این کتاب قطع شد و بعد از آن انتظار داشتیم که با توجه به گزارش‌هایی که به ما می‌رسید، امکان ویرایش مجدد این کتاب و به‌روزرسانی دائم آن وجود داشته باشد که متأسفانه این امکان را پیدا نکردیم و تا جایی که اطلاع دارم اکنون برای سنین دبستان هم کتاب نوشته می‌شود، اما نکته بسیار مهم و تکان‌دهنده که خانواده‌ها باید به آن توجه کنند این است که؛ طبق گزارش‌هایی که به دستمان رسیده است، الزاماً آسیب‌های شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی یا رسانه‌ها به دانش‌آموزان راهنمایی و دبیرستان برنمی‌گردد و آسیب‌های بسیار جدی در دبستان و حتی پیش از دبستان وجود دارد.

ایکنا ـ در مورد همین آسیب‌ها به ویژه برای کودکان و نوجوانان صحبت کنید.

طبق گزارش مستقیمی که به من داده شده است. با یک نسل هوشمند مواجه هستیم. نسل «زد» تمام شده و درگیری‌مان با این نسل را کنار گذاشته‌ایم و اکنون نسل آلفا و بتا را داریم و بچه‌های امروز بسیار باهوش هستند و رسانه‌های قابل استفاده بسیار هوشمندند و شما امروز برای جست‌وجو کردن، باید صفحات مختلف را باز کنید تا امکان جست‌وجو داشته باشید. اکنون جست‌وجوی ساده تصویری یا صوتی گوگل روی صفحه تبلت، لپ‌تاپ و گوشی قرار دارد یا وقتی می‌خواهید یک بازی فکری برای فرزند خود نصب کنید، کافی است گوشی شما به اینترنت متصل باشد. همین که بخواهد امتیازی کسب کند، باید یک تبلیغ ببیند و غالب این تبلیغات با سنین کودکان ما در تناقض هستند و نامناسب محسوب می‌شوند و بچه‌ها با یک کلیک ساده به صفحه گوگل‌پلی و نصب این بازی تبلیغاتی وارد می‌شوند و تصاویری در معرض دید فرزندانمان قرار می‌گیرد که حاوی محتوا‌های سیاسی، جنسی و... است که به شدت روح و روان آن‌ها را درگیر می‌کند.

ایکنا ـ چطور می‌توان از سواد رسانه‌ای در این زمینه کمک گرفت؟

یکی از تأکیدات ما در سواد رسانه‌ای این است که در هنگام بازی کردن بچه‌ها را همراهی، اینترنت را خاموش و سپس بازی را راه‌اندازی کنید. گاهی بنشینید و همان بازی را که فکر می‌کنید چیزی ندارد با فرزند خود انجام دهید. تبلیغات بین بازی‌های رایانه‌ای باعث بسیاری از مسائل از جمله بلوغ زودرس می‌شود. کافی است کامنت‌های کاربران، ذیل این بازی‌های نامناسب را ببینید. کودکان و نوجوانانی که متوجه شده‌اند این بازی مناسب نیست، اما کنجکاوی مانع از این نشده که از آن دست بکشند و عبارتی که یکی از این کاربران(کودک) نوشته جالب است. کودک هشت ساله نوشته است، این بازی برای من خیلی جالب است، اما برای بچه‌های زیر ۸ سال توصیه نمی‌کنم. این نشان می‌دهد که بچه‌های ما درگیر مسائل و خواسته‌هایی می‌شوند که در آنها بیدار می‌شود و به واسطه این بازی‌ها و محتوا‌هایی که دریافت می‌کنند بلوغ زودرس ایجاد می‌شود و این مسئله را با سن ازدواج و پاسخگویی درست به این نیاز‌ها مقایسه کنید. در واقع آسیب‌های بسیار جدی در جامعه ما ایجاد شده است، بسیاری از مسائلی که بزرگتر‌ها تصور آن را نمی‌کنند و فکر می‌کنند مسئله‌ای بدیهی است، در حالی که متأسفانه با آسیب‌های جدی در مدارس مواجه هستیم. بچه‌هایی که امکان رفتن به مسیر درست پاسخگویی به نیازهایشان را ندارند و به سمت همجنسگرایی و... می‌روند و متأسفانه خودترنس‌پنداری در مدارس ما رواج یافته است که به ویژه در سنین راهنمایی و دبیرستان آسیب‌های جدی را ایجاد می‌کند.

کافه‌های اطراف مدارس را بعد از تعطیلی مدارس ببینید. پدر و مادر‌ها هیچ اطلاعی ندارند که فرزندانشان بعد از تعطیلی مدرسه چه می‌کنند یا کجا می‌روند. همین نوجوانان وارد کافه‌های خالی و پر از دود و مواد مخدر و... می‌شوند که می‌تواند امنیت آن‌ها را به خطر بیندازد و آسیب‌های جدی برای آن‌ها به همراه داشته باشد. وقتی ردپای رسانه را در زندگی همین نوجوانان به عنوان کاتالیزور در کنار سایر مشکلات خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی و... می‌بینید، به مسائل دیگر سرعت می‌بخشد و اگر آگاهی درستی در خانواده‌ها برای هدایت فرزندان نباشد، این آسیب‌ها قابل جبران نخواهد بود.

ایکنا ـ برای مدیریت رسانه در خانواده چه باید کرد؟ این آسیب‌ها ممکن است ما را دچار رسانه‌هراسی کند و تصمیم بگیریم به جای مدیریت و رژیم مصرف رسانه‌ای، آن را کنار بگذاریم؟

رسانه‌ها جزء جدایی‌ناپذیر زندگی ما هستند و اگر به درستی رسانه‌ها را نشناسیم و نحوه استفاده درست از آن‌ها را یاد نگیریم، دچار رسانه‌هراسی می‌شویم. اگر صرفاً نقاط ضعف و تهدید رسانه‌ها را بشناسیم، باعث می‌شود که تمایلی به موبایل و رسانه نداشته باشیم و عطایش را به لقایش ببخشیم و فکر کنیم اگر رسانه را کنار بگذاریم، دیگر در امنیت و مصونیت خواهیم بود، در حالی که این تفکر کاملاً غلط است. اگر ما بزرگتر‌ها رسانه را کنار بگذاریم، نسل زد، آلفا و بتا ممزوج شده با رسانه‌ها هستند. بدین ترتیب ما با پدیده پدر و مادر واقعی و فرزندان مجازی مواجه خواهیم بود؛ فرزندان بسیار رسانه‌ای شده و خانواده‌هایی فارغ از رسانه که شکاف نسلی را به شدت افزایش خواهد داد. پس باید آگاهی والدین از رسانه‌ها به اندازه فرزندان باشد و حتماً یک گام از فرزندان جلو باشند. به این معنا که اگر فرزندانمان ما را در زمینه تحصیلات، کسب و کار و هر مسئله‌ای که نیازمند تجربه و مهارت است مرجع خود می‌دانند، باید چنین حسی را در رابطه با رسانه هم داشته باشند و اگر نیاز به آگاهی و مشورت داشتند، به پدر و مادر خود مراجعه کنند. این امر نیازمند پدران و مادران آگاه است که صرفاً منع نمی‌کنند، بلکه روش درست را به آنها یاد می‌دهند.

اگر فرزندتان درباره گروه بی‌تی‌اس با شما صحبت کرد، شما باید بلد باشید که چیزی را به فرزند خود ارائه دهید یا اگر درباره جاستین بیبر سؤال کرد، بتوانید پیشینه و خاستگاهش را برای او توضیح دهید. موضوعات بسیاری وجود دارد که بچه‌های امروز به جای اینکه جواب آنها را در اینترنت بیابند، می‌توانند به پدر و مادرشان مراجعه کنند. متأسفانه والدین سواد رسانه‌ای خوبی ندارند و لازمه آن نه تنها آگاهی والدین است، بلکه مسئولیت رژیم مصرف رسانه‌ای فرزندان از بدو تولد تا ورود آنها به مدرسه یا مهد کودک به عهده والدین است و ابتدا آن‌ها ذائقه رسانه فرزندشان را تأمین می‌کنند. همچنین باید بتوانند نکات اولیه رسانه‌ای را به آنها آموزش دهند.

سخن آخر؟

برای همه عزیزان زندگی پر از آگاهی، روشنی و امنیت آرزو می‌کنم.

انتهای پیام
captcha