عزیزترین داشته هر انسانی جان اوست، جانی که حیات آن را بیماری تهدید میکند. این حدیث پیامبر اکرم(ص) که فرمودند: «ارزش دو نعمت از نظر مردم پوشيده است: امنيت و تندرستی» به خوبی گویای اهمیت سلامتی است. سلامتی نعمتی است که وقتی از دست میرود، همه انسانها با پناه بردن به پزشکان تلاش میکنند آن را بازیابند و همین مسئله است که جایگاه شغل پزشکی را از صرف یک شغل بودن ارتقا داده و جنبهای بسیار باارزش و حتی مقدس به آن داده است. حرفهای که با سوگندی بزرگ برای حفظ و حفاظت از جان همه انسانها آغاز میشود، اما آیا همه پزشکان به سوگند پزشکی خود پایبند هستند؟ اگر بله، چرا شاهد برخی بیاخلاقیهای حرفهای از سوی پزشکان و کادر درمان هستیم و اگر خیر، راهکار اخلاقیتر کردن حرفه پزشکی و پزشکان چیست؟
خبرگزاری ایکنا با هدف بررسی مسائل و مباحث مبتلابه اخلاق پزشکی در تلاش است که سلسله مصاحبههایی را در این زمینه منتشر کند و امید دارد که توجه بیشتر به مسئله اخلاق پزشکی در ارتقای آن در جامعه پزشکی مؤثر باشد.
در همین خصوص سیدضیاءالدین تابعی، استاد پاتولوژی و مدیرگروه اخلاق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز، که مقالاتی از جمله «مبانی دینی مسئولیتشناسی و مسئولیتپذیری در نظام آموزشی» و «نظریه طب متعالیه» را نوشته است در گفتوگو با ایکنا ضمن تشریح تاریخچهای از اخلاق پزشکی در جهان، وضعیت اخلاق پزشکی در ایران و راهکار ارتقای آن را بیان کرد.
ایکنا ـ بنیان و ریشه اخلاق پزشکی از کجا نشئت گرفته و آیا در طب ایرانی این مسئله مورد توجه بوده است؟
اخلاق در طب از منظر تاریخی به چهار دوره تقسیم میشود. غربیها به طور کلی فکر میکنند کل طب از یونان آغاز شده و مؤسس آن هم بقراط بوده است. از دوران بقراط و عصر رنسانس سوگندنامه بقراط به عنوان منبع اخلاق مورد استفاده بود و اکنون همین سوگندنامه در دانشگاهها استفاده میشود.
پس از رنسانس و کنار رفتن نسبی کلیسا، این مسئله مطرح شد که همچنان که کلیسا کنار گذاشته شد، میتوان نظریات بقراط را هم کنار گذاشت و براساس اعلامیه حقوق بشر، اخلاق پزشکی جدیدی را تدوین کرد که این اتفاق نیز افتاده است و اخلاق پزشکی جدید بر چهار اصل حقوق بشری آزادی، عدالت، مفید بودن و مضر نبودن تدوین شد.
این چهار اصل به عنوان human rights مطرح شده است. بر اساس این اصول اگر پزشکی آزادی فرد را مختل کند یا از او رضایت آگاهانه نگیرد و کاری انجام دهد که مفید نیست و مضر است و عدالت را رعایت نکند، به عنوان مجرم میتوان از او به دادگاه شکایت کرد. این چهار اصل اصول حقوقی اخلاق پزشکی هستند. وجدان پشتوانه اخلاق است، اما حقوق دادگاهی بیرونی است که قوه قضائیه پشتوانه آن است.
پس از این دوران علوم و فنون پیشرفت کردند؛ پزشکان آن دوره هم میخواستند آزمایشها و اقدامات زیادی انجام دهند از جمله سقط جنین که این چهار اصل مانع آنها میشد. در پی این مسائل دوران ضد اصلگرایی پدیدار و مطرح شد هر چیزی که حداکثر مردم به آن رأی دهند، اخلاق میشود و هرکسی هر کاری خواست میتواند انجام دهد. بعد از جنگ جهانی دوم که در طول این جنگ اقدامات غیراخلاقی زیادی انجام شد، جامعه پزشکی دوباره به سوی این اصول بازگشت و از سال 1970 به بعد در آمریکا دورانی به عنوان دوران بحران و توجه به اخلاق پزشکی احیا شد. در مجموع ما چهار دوره بقراط، اصلگرایی، ضد اصلگرایی و بحران را در اخلاق پزشکی داشتهایم.
ایکنا ـ توجه به اخلاق پزشکی در ایران از چه زمانی آغاز شد؟
در ایران دوران سینایی، جالینوسی و رازی داشتیم که بر اساس یافتههای این پزشکان طبابت انجام میشد. ابن سینا چیزی به عنوان عهدنامه دارد و تقریباً همان سوگندنامه بقراط به شکل عهدنامه انجام میشد و از زمان امیرکبیر که طب غربی در دانشگاه تهران تدریس شد، اخلاق پزشکی هم مطرح شد، اما ما آن دوران بحرانی را که غرب گذراند و باعث شد به این فکر بیفتد که اخلاق پزشکی را در قالب قانون طراحی و اجرا کند نگذراندیم و چندان هم در ایران مطرح نبود.
ایکنا ـ اخلاق پزشکی در ایران در چه مرحلهای است؟
در مرحله فوق بحران از سال 1960 کمکم به اخلاق پزشکی به همان شکل غربی در ایران توجه شد و اخلاق پزشکی که اکنون در کشور مطرح است همان مبانی اخلاقی است که در غرب نوشته و اجرا میشود و اخلاق پزشکی اسلامی نوشته نشده است. البته درصدد هستیم که اخلاق را بر مبنای اخلاق تئوریک بنویسیم.
با تصمیم فرهنگستان علوم پزشکی و وزارت بهداشت دو واحد اخلاق پزشکی در دانشکدهها تدریس میشود، اما متأسفانه بسیاری از افراد به این مسائل بهای زیادی نمیدهد و خلافهای زیادی در جامعه پزشکی انجام میشود و صرفاً پزشکانی که خودشان عقیده دینی دارند و اخلاقمدار هستند به این اصول پایبند هستند. البته اگر پزشکی از مریض رضایت نگرفته باشد، خبر بد را به شکل بدی به مریض بدهد یا اقدامات درمانی خوبی انجام نداده باشد، میتوان در دادگاه از او شکایت کرد و به این شکایتها رسیدگی خواهد شد و پزشکان جریمه میشوند.
ایکنا ـ وضعیت اخلاق پزشکی در غرب در چه شرایطی قرار دارد؟
در غرب دیدند که مطرح کردن مبانی چندان مؤثر نیست و چیزی را به عنوان حرفه مقدس (Medical Professionalism) مطرح کردند. Professionalism در ایران به عنوان اخلاق حرفهای ترجمه شده که غلط است و معنی آن حرفه مقدس است؛ طبابت، قضاوت، روحانیت و استادی چهار حرفهای است که به آنها حرفه مقدس گفته میشود که به اخلاقی بازمیگردد که وجدان پشتوانه آن است.
ایکنا ـ ناآگاهی مردم چقدر در عدم رعایت اخلاق پزشکی از سوی کادر درمان مؤثر است؟
تا حدودی مردم آگاه شدهاند، اما این آگاهی بیشتر در خصوص مواردی است که میتوانند به خاطر آنها از پزشکان شکایت کنند. دست به شکایت مردم از پزشکان بیشتر شده است و همین مسئله در بسیاری از موارد پزشکی را سختتر هم کرده است. در آمریکا بیمهای برای پزشکان مطرح شده به عنوان بیمه تشخیص غلط که در ایران هم در حال رایج شدن است که این مسئله امری ضد اخلاقی است، زیرا به جای اینکه مسائل قانونی باعث دقت بیشتر پزشکان شود با وجود این بیمهها بیتوجهی پزشکان ممکن است بیشتر شود و نگران تشخیص یا اقدام غلط پزشکی خودشان نباشند و به راحتی بگویند که اگر خلافی کردیم، بیمه پول آن را پرداخت میکند.
البته همه رشتهها باید اخلاقی شوند و جامعهای که اخلاقی نباشد در آن هیچ حرفهای اخلاقی رفتار نمیکند و جامعهای که اخلاقش خراب شد بالطبع پزشکان، مهندسان، قضات، خبرنگاران و ... نیز در آن بیاخلاق میشوند. مهندسی که بیمارستانی را بد بسازد جان همه بیماران را به خطر میاندازد، خبرنگاری که به دنبال مچگیری باشد، قاضی که به عدالت قضاوت نکند و ... باعث میشوند که تمام مشاغل در جامعه بیاخلاق شوند.
ایکنا ـ آیا به زور قانون میتوان جامعه پزشکی را اخلاق مدار کرد؟
نه نمیتوان، اما رعایت کردن قانون یک پله اخلاقی است و حتی اگر یک قانون بد گذاشته شود، ولی ما مقید به اجرای آن باشیم، یک پایه اخلاقی انجام شده است. البته بالاتر از قانون رعایت حقوق افراد است که حقوق افراد را مختل نکنیم. بالاتر از حقوق مسائل فقهی و بعد عرفانی است. اگر قانون را رعایت کنیم، حداقل 50 درصد اخلاق رعایت شده است، اما مسئله این است که ما قانون را رعایت نمیکنیم.
ایکنا ـ آیا اگر قانون در قالب درس آموزش داده شود کمک میکند؟
بله آموزش این مسئله تا حدودی کمککننده است.
گفتوگو از زهرا ایرجی
انتهای پیام