حسین کیوانی، استاد ویروسشناسی دانشگاه علوم پزشکی ایران است. وی اولین آزمایشگاه تخصصی ویروسشناسی در کشور را پس از پایان تحصیلات خود در کشور کانادا، در ایران تأسیس کرده است. آزمایشگاهی که اهمیت آن بیش از پیش با شیوع کرونا در کشور مشخص شد.
این ویروسشناس خوشخلق در بخش اول گفتوگو ما را به دنیای شگفتانگیز جسم انسان برد، جسمی که با روح و جان انسان آمیخته شده و سراسر شگفتی و رموز خلقت در آن نهفته است. در بخش دوم این مصاحبه وی از سوگند پزشکی و نحوه عمل به این سوگند سخن گفت و با تأکید بر اینکه باید از اشارههایی که در قرآن و احادیث در خصوص مباحث علمی شده استفاده کنیم، تصریح کرد که به صرف انگیزه مالی نباید وارد رشته پزشکی شد. بخش دوم این مصاحبه را با هم میخوانیم و میبینیم.
ایکنا ـ سوگند نامه پزشکان حاوی چه نکاتی است؟
قسم نامه بقراط اصولی را مطرح کرده مثل اینکه در درمان مردم تبعیض قائل نشوید، در نجات جان انسانها بکوشید، خدمات را به گرفتن پول منوط نکنید، سقط انجام ندهید و ... . این امور جزو اخلاقیات است و ما به عنوان یک انسان و مسلمان نباید این کارها را انجام دهیم. بیمار درد دارد و واقعیت این است که اگر فقر را به درد اضافه و بیمار را مجبور کنیم هزینه بیشتر پرداخت کند، ظلم مضاعفی را در حق آن بیمار انجام دادهایم.
اسلام ثواب زیادی برای کمک و نجات انسانها مطرح کرده است اما اگر شما اخلاق و وجدان داشته باشید هم بسیاری از کارها را نمیکنید؛ من نمیدانم چطور میتوان یک انسان را کشت! سقط جنین یعنی کشتن یک موجود زنده که از نسل او میتواند هزاران انسان به وجود بیاید که در بین آنها میتواند دانشمندان زیادی وجود داشته باشد. دانشمندانی همانند کسانی که تلسکوپ فضایی جیمز وب را به اعماق آسمانها میفرستند و این همه زیبایی را به تصویر میکشند.
در قرآن و احادیث، عظمت آسمانها و نفوذ در اقطار آسمانها و زمین (اشاره به آیه 33 سوره الرحمن که میفرماید: «يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ؛ اى گروه جنيان و انسيان اگر مىتوانيد از كرانههاى آسمانها و زمين به بيرون رخنه كنيد پس رخنه كنيد [ولى] جز با [به دست آوردن] تسلطى رخنه نمى كنيد») آمده است اما متأسفانه ما خیلی از این علوم عقب افتادیم؛ ما ایرانیها که روزی رصد خانههای بزرگ داشتیم که معدن علم بودند، عقب افتادیم اما این توانمندیها و استعداد در ژنتیک و ذخیره ژنتیکی ما وجود دارد و باید به آن بپردازیم.
ایکنا ـ ارزیابی شما از میزان تعهد پزشکان کنونی به سوگندی که خوردهاند، چیست؟
البته صرف نظر از سوگند نامه بقراط باید اخلاقیات را جزو ارزشهای انسانی بدانیم اما متأسف هستم که ما نتوانستیم آنچه را که شأن انسانی و شأن بیماران است در کشور خودمان در حوزه سلامت نهادینه کنیم و متأسفانه شرایط طوری شده که برخی از پزشکان ما به نوعی مجبورند که به مسائل مادی فکر کنند و از همان سوگندنامه که مبنای اخلاقی کار ما بوده غافل میشوند.
ایکنا ـ نگاه دین به مباحث پزشکی چگونه بوده است؟
امام حسین(ع) میفرمایند: «در مدت عمرتان به صحت جسمتان برسید». نکات و اشارات مهمی در مورد سلامت در مبانی دینی وجود دارد که حکم گنجینه دارد. ائمه معصومین(ع) جزئیات را مطرح نکردند اما اشاراتی شده که باید به آنها توجه کرد. خداوند نیز میفرماید اگر همه دریاها مرکب شوند و همه درختان قلم شوند باز هم کلمات خداوند تمام نمیشود. اشاراتی در مبانی دینی در مورد بهداشت و سلامت روان داریم که اگر به کار گرفته شود به هیچ چیز دیگری احتیاج نداریم و در هر عصری هم این توصیهها مفید است.
اضطراب و استرس، زیادهخواهی، غل و غش کردن، فریبکاری و ... ریشه بسیاری از بیماریها است؛ هم برای فردی که فریب میدهد و هم برای فردی که فریب میخورد. اگر کلاهبرداریها در جامعه نبود و دستورات دینی رعایت شده بود این همه مشکل روحی و روانی نداشتیم.
ایکنا ـ سلامت روح و جسم چه ارتباطی با هم دارند؟
بخش عمدهای از سلامت جسم به سلامت روح باز میگردد. با نکاتی که در قرآن و توسط ائمه(ع) گفته شده ما میتوانیم به سلامت روح برسیم، رشد کنیم و به درجاتی که خداوند برای ما قرار داده برسیم. در حدیث هم داریم که خداوند میفرماید: بنده من، مرا عبادت کن تا حدی که من تو را مثل خودم قرار دهم و خداوند مثالی از خود میزند و میفرماید: «هُوَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ فَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ؛ او همان كسى است كه زنده مىكند و مىميراند و چون به كارى حكم كند همين قدر به آن مىگويد باش بى درنگ موجود مىشود»(آیه 68 سوره غافر). یعنی انسان هم میتواند به جایی برسد که همانند خداوند خلاقیت داشته باشد. آدمی که خداوند دستور داد فرشتگان به او سجده کنند، بسیار شریف است البته اگر در مسیر صحیح حرکت کند و گرنه همان چیزی که فرشتگان میدانستند که بشر بر روی زمین خون میریزد، خواهد شد.
در زمینه بهداشت و پیشگیری از بیماریها گنجینهها و دستورات بسیار خوبی داریم که اگر اطاعت کنیم انشاءالله مریض نمیشویم و اگر مریض شدیم باید پزشکان ما را مداوا کنند اما در بهداشت روح و روان چون جنس روح از جنس خداست همانطور که میفرماید «نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي» دستورات قرآن صد درصد برای بهداشت روح و روان ما هر جای دنیا که باشیم جوابگو است. برای مثال یکی از شایعترین بیماریها در حال حاضر بیماریهای روحی و روانی و بیماریهای مرتبط با وسواس، اختلالهای شخصیتی و ... است که با دستورات دینی میتوان از آنها جلوگیری کرد.
ایکنا ـ تسلط شما به قرآن ناشی از چیست؟
قرآن را واقعاً دوست دارم. نمیدانم مشمول آنهایی که قرآن در خصوص آنها فرموده: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ؛ مؤمنان همان كسانىاند كه چون خدا ياد شود دلهايشان بترسد و چون آيات او بر آنان خوانده شود بر ايمانشان بيفزايد و بر پروردگار خود توكل مى كنند»(آیه 2 سوره انفال) هستم یا نه اما همین که آیات را میشنوم لذت میبرم. انشاءالله که هستم. هر بار قرآن میخوانم در کنار آیاتی که حرف علمی بیان شده علامت میزنم و شاید هزاران نکته علمی که امروز اگر برای برخی تعریف کنید تعجب خواهند کرد را در قرآن دیدهام.
شاید صدها بار مثال حضرت سلیمان را برای شاگردانم زدهام. مطلب زیادی در این داستان که خداوند گفته، وجود دارد. اینکه این داستان چه قدر زیبا و منصفانه است و به علمی در آن اشاره شده که معلوم نیست چند سال دیگر انسان به آن برسد. ما اکنون با تلفن همراه حرف میزنیم و تصویر و صدا را داریم اما خداوند در داستان حضرت سلیمان میفرماید: هدهد نیامد و حضرت سلیمان گفت اگر عذر موجهی برای غیبت نداشته باشد سرش را میبرم. در ادامه هدهد میآید و میگوید سلیمان غافلی که آن سوی عالم قومی هستند که خورشید میپرستند و فرمانده آنها یک زن است. سلیمان نبی نمیدانست اما هدهد او را مطلع کرد. سلیمان میگوید چه کسی میتواند تخت او را بیاورد. یکی از جنیان میگوید من میآورم قبل از اینکه از جایت بلند شوی ولی کسی که دانشی از کتاب [لوح محفوظ] نزد او بود گفت: من آن را پیش از آنکه پلک دیدهات به هم بخورد، نزد تو میآورم. (آیات سوره نمل) این یعنی چه؟ شما جسمی را از سرزمین سبا قبل از چشم به هم زدنی بیاورید! این خیلی جالب است ما کی میخواهیم از نظر علمی به این مسائل توجه کنیم؟ اینها جنبه علمی دارد و معجزه نیست و خدا اشاره میکند کسی که علم داشت این کار را کرد. ببینید چه مسیر طولانی تا رسیدن به این علوم داریم.
نکات مهمی در قرآن است که باید به آنها توجه کرد. قرآن بر چهار اصل استوار است: عبارات، اشارات، لطایف و حقایق. عبارات برای آدمهای معمولی است؛ فکر میکنم ما که درس خواندهایم کمی جزو خواص باشیم که اشارتها برای خواص است. لطایف برای اولیا و حقایق برای انبیاء است.
انشاءالله خداوند توفیق دهد از علم لدنی حقایق را درک کنیم اما فکر میکنم باید خودمان را جزو خواص بدانیم و اشارهها را از احادیثی که از سوی معصومین و قرآن صادر شده است دریافت کنیم. من آیات علمی قرآنم را علامت زدم و از خدا خواستهام توفیقی دهد که این اشارهها را مطالعه کنم.
ایکنا ـ در نهجالبلاغه نیز مطالعهای داشتهاید؟
نهجالبلاغه را نیز شروع کردم و دیدم که ابتدای آن از آفرینش آسمانها شروع شده؛ چندین هفته در خصوص همین خطبه اول جستوجو میکردم و مطلب جدید میدیدم یعنی با همین علم محدود امروز هم میتوان چندین جلد کتاب در خصوص همین یک خطبه نوشت. چرا تلسکوپ جیمز وب را به آسمان میفرستند؟ برای اینکه به منشأ خلقت پی ببریم. تازه بعد از قرنها فهمیدهایم که کهکشانهای زیادی هستند که با ما چندین هزار سال نوری فاصله دارند. این سماوات و ارضی که خداوند به آن اشاره میکند و به مواقع نجوم قسم میخورد، همینها هستند.
هر آدم عالمی اگر بدون تعصب این موارد را بخواند هزاران دریچه به روی او باز میشود و هر کدام میتواند دانشگاهی را برای پژوهش به کار گیرد. به این فکر کنیم که چطور در چند صدم ثانیه چشم بر هم زدن، یک جسمی را از چندین هزار کیلومتر به جای دیگری میتوان منتقل کرد(براساس آیات سوره نمل). بعد مورچهای که ما به آن توجه نمیکنیم وقتی سلیمان رد میشود میگوید به خانههایتان بروید که مبادا سلیمان و سپاهش شما را له کنند، اینها شعور ندارند. حال ببینید که مورچه چقدر شعور داشته که در خصوص سلیمان نبی چنین چیزی گفته است. همه اینها قابل توجه است و باید بیندیشم چه زمانی میتوانیم به زبان حیوانات دست پیدا کنیم. میدانیم که حیوانات زبان دارند و با هم و با ما ارتباط برقرار میکنند اما همه اینها دریچههای علمی است که ما باید به آن بپردازیم.
ایکنا ـ چرا نگاه علمی به قرآن در کشورمان کمرنگ است؟
وصیت امیرالمؤمنین علی(ع) است که میفرمایند شما را به قرآن توصیه میکنم که نکند غیر مسلمانان به شما در عمل به قرآن پیشی بگیرند. ممکن است عدهای فکر کنند که ما حرف ارتجاعی میزنیم اما من با تمام وجودم آرزو دارم اینها را بخوانم و مطمئن هستم از هر کلمه آن میتوان صدها پروژه تحقیقاتی تعریف کرد که انتها هم نداشته باشد چون جهان انتها ندارد و ذات الهی نیز بیانتهاست.
باید تحقیق کنیم؛ به همین دلیل هم گفته شده که تفکر بالاتر از عبادت است. اگر یک ساعت انسان در خلقت خودش تفکر کند، خداپرست میشود. در خلقت خود فکر کند که چگونه پوست من از بین نمیرود در حالی که هر دقیقه 40 هزار سلول از پوست من کنده میشود و همان مقدار هم جایگزین میشود. ما پروسهای به عنوان اتوفاژی داریم یعنی خودخواری سلولی که سلولها خودشان را میخورند و سلولهای جدید جایگزین میشوند. مقالات جدید مطرح میکنند که در هنگام روزهداری اتوفاژی که مبنای جوان شدن سلولها و جوانی ماست افزایش پیدا میکند. مقالات علمی در این خصوص زیاد است و میتوان اینها را به راحتی در اینترنت جستوجو کرد. اما هزار و 400 سال پیش اسلام دستور داده که روزه بگیریم مگر اینکه بیمار باشیم.
به نظرم باید قرآن را بخوانیم و به این اشارهها توجه کنیم؛ تفسیر قرآن کار ما نیست ولی اگر دلمان را صاف کنیم میتوانیم برداشتهای متفاوتی داشته باشیم و خدا ما را به تفکر در آیات قرآن و آیات خلقت توصیه کرده است. همینهاست که موجب میشود از قرآن لذت ببرم.
اینطور نبوده که ما سلولی باشیم و از یک سلول به اینجا برسیم؛ حتماً هدایتی در کار بوده است. کتابهای تکامل و حتی نظریات داروین هم از برخی زوایا منافاتی با نگاه توحیدی ندارند و همه معتقدند که یک نیروی هدایتگر وجود داشته وگرنه چطور ممکن است یک سلول به یک انسان با این کمال و زیبایی تبدیل شود. انسانی که اگر یک جهش در DNA او اتفاق بیفتد، خلقتش دچار مشکل و سقط میشود.
هیچ متخصص تکاملی نمیگوید که یک سلول بدون هدایت به بشر تبدیل شده است، میگویند یک مقطعی داریم که نمیدانیم چطور میمون چهاردست و پا به انسان ایستاده تبدیل شده. اینکه گفته میشود تواضع علما در برابر خداوند بیشتر است به دلیل فهمیدن همین علوم است.
ایکنا ـ این مفاهیم در دسترس مسلمانان است، چطور آنها را به علم تبدیل کنیم؟
ما مسلمانان باید قرآن بخوانیم تا بفهمیم برای رسیدن به اوج علم راه میانبر داریم. اگر کسی بخواهد در علم میانبر بزند باید در قرآن تأمل و تدقیق به خرج دهد و بدون تعصب آیات را بخواند؛ آن زمان است که نور علم به قلب او میتابد؛ چراکه علم نور است.
ایکنا ـ توصیه شما به دانشجویان رشتههای پزشکی چیست؟
به دانشجویان پزشکی توصیه میکنم عمیق درسها را بخوانند و خیلی فکر کنند، عجله نکنند، بالاخره به آن چیزی که میخواهند میرسند. بزرگ فکر کنند چراکه به همین منظور خلق شدهایم. مقام انسان، مقام خداست و خدا خلاق و معدن علم است. اگر خودمان را به خدا وصل کنیم میتوانیم از میانبرها و اشارههایی که شده استفاده کنیم. من برای همه آنها آرزوی توفیق میکنم و میگویم پول در جاهای دیگر بهتر از پزشکی به دست میآید. اینکه فکر کنیم حرفه پزشکی درآمد بالایی دارد صحیح نیست البته معدودی پزشک هستند که وضع مالی خوبی دارند اما به نظر من آنها بیش از اینکه از علمشان استفاده کنند از مدیریت منابعی که در اختیار داشتند استفاده کردهاند. سایر رشتهها برای پول درآوردن مناسبتر است. آنهایی که در کار آهن و معدن هستند وضع بهتری نسبت به کسانی دارند که در تولید دارو هستند و حتی اگر داروی نویی تولید کنند و پول زیادی از بیماران بگیرند آن پول برکتی نخواهد داشت؛ رشته پزشکی طوری است که فرد حداقل در 35 سالگی به جایی میرسد که تازه میتواند مطب بزند که در برخی رشتهها حتی مطب داشتن هم درآمدی ندارد پس خواهش من این است که برای صرفاً کسب درآمد به رشته پزشکی ورود نکنند.
انتهای پیام