به گزارش ایکنا، جلسه سخنرانی آیتالله سیدجعفر سیدان به مناسبت ماه مبارک رمضان روز گذشته در بیت ایشان برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
یکی از مسائلی که مناسب است در این ماه مورد بررسی قرار گیرد آیه 183 سوره بقره است که میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ».
یکی از احکام بسیار مهم دین ما مسئله روزه است و از فروع بسیار بااهمیت است. لحن آیه شریفه هم که مربوط به روزه است به خوبی این معنا را میرساند. آیه میفرماید ای کسانی که ایمان آوردید، صیام برای شما ثبت شده است همچنان که برای کسانی که قبل از شما بودند ثبت شده است.
نکته اول در مورد آیه این است که گاهی خداوند به پیامبر(ص) میفرماید پیامبر تو این مطلب را به مردم بگو. این امر گاهی به جهت بیاعتنایی به خلق است مثل آیه «قُلْ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِيَاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ» ولی گاهی به جهت لطف است. گاهی اوقات خود خداوند مستقیما مومنین را مورد خطاب قرار میدهد. خود این تشریفی است که انسان، مخاطب خدا قرار میگیرد. به این جهت گفته میشود لذت تخاطب رنج تکلیف را برطرف میکند؛ یعنی وقتی انسان توجه کند که خداوند مستقیما به او خطاب کرده است، لذت مخاطب بودن نسبت به فرمان پروردگار رنج تکلیف را برمیدارد و حتی گاهی در انسان شوق ایجاد میکند و انسان با کمال علاقهمندی به تکلیف خود عمل میکند. به همین جهت آن بزرگ به فرزندش توصیه کرد هر سال روز تکلیفت را جشن بگیر، چون روزی است که شایسته شدی خداوند متعال به تو خطاب کند.
طبیعتا روزه مشکلاتی به همراه دارد و انسان از اذان صبح تا اذان مغرب امساک میکند ولی مخاطب خدا بودن چنان است که بعضی ساعتشماری میکنند ماه رمضان فرابرسد. وقتی ماه مبارک میخواهد تمام شود غصه میخورند که ماه رمضان دارد تمام میشود. این به خاطر شوق انجام تکلیف است. برخی در همه عبادات اینطور هستند.
واقعا عجیب است. خدایی که از حد تعطیل و تشبیه خارج است یعنی به هیچ چیز شباهت ندارد و منزه از هر نقص است، این خدا به ما دستور میدهد که روزه بر شما واجب شده است «كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ». از برخی احادیث استفاده میشود که مقصود از «الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ» انبیا هستند. البته بر امتها هم روزه واجب بوده است ولی روزه ماه رمضان بر آنها واجب نبوده است، لذا روزه گرفتن در ماه رمضان به امت پیامبر گرامی اسلام اختصاص داده شده است.
در کتاب کنز الدقائق که تفسیر جامعی است حدیثی در این رابطه نقل شده است: «يا أيها الذين آمنوا كتب عليكم الصيام كما كتب على الذين من قبلكم: يعني الأنبياء دون الأمم، فإن الأمم كان عليهم صوم أكثر من ذلك في غير ذلك الشهر. يدل عليه ما في الصحيفة الكاملة: ثم آثرتنا به على سائر الأمم، واصطفيتنا بفضله دون أهل الملل، فصمنا بأمرك نهاره، وقمنا بعونك ليله. وما رواه في من لا يحضره الفقيه، قال: روى سليمان بن داود المنقري، عن حفص بن غياث النخعي قال: سمعت أبا عبد الله (عليه السلام) يقول: إن شهر رمضان لم يفرض الله صيامه على أحد من الأمم قبلنا، فقلت: فقول الله عز وجل: «يا أيها الذين آمنوا كتب عليكم الصيام كما كتب على الذين من قبلكم» قال: إنما فرض الله صيام شهر رمضان على الأنبياء دون الأمم، ففضل به هذه الأمة وجعل صيامه فرضا على رسول الله (ص) وعلى أمته». یکی از اصحاب امام صادق(ع) نقل میکند که حضرت فرمودند روزه ماه رمضان بر هیچ امتی قبل از ما واجب نبوده است، من به حضرت عرض کردم که خداوند میفرماید: «يا أيها الذين آمنوا كتب عليكم الصيام كما كتب على الذين من قبلكم» حضرت پاسخ دادند خداوند روزه ماه رمضان را بر انبیا واجب کرد، نه امتها.
در صحیفه سجادیه هم میخوانیم که حضرت میفرمایند: «ثُمَّ آثَرْتَنَا بِهِ عَلَى سَائِرِ الْأُمَمِ، وَ اصْطَفَيْتَنَا بِفَضْلِهِ دُونَ أَهْلِ الْمِلَلِ، فَصُمْنَا بِأَمْرِكَ نَهَارَهُ، وَ قُمْنَا بِعَوْنِكَ لَيْلَهُ، مُتَعَرِّضِينَ بِصِيَامِهِ وَ قِيَامِهِ لِمَا عَرَّضْتَنَا لَهُ مِنْ رَحْمَتِكَ» یعنی به واسطه ماه رمضان ما را بر بقیه امتها فضیلت دادی و ماه رمضان را بر ملتهای دیگر واجب نکرده بودی. پس ماه رمضان بر انبیا و امت اسلام واجب شده است.
«كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ». جهت وجوب ماه رمضان این است که روزه زمینهای است برای اینکه بندگان خدا به تقوا برسند یعنی روزه بسیار کمککننده است تا انسان اهل تقوا بشود. بدیهی است وقتی انسان در تمام دوران سال میخورد و میآشامد ولی وقتی ماه رمضان میرسد علیرغم علاقه به خوردنیها و آشامیدنیها همه را کنار میگذارد، این حالت وادارکننده انسان به نیکی و بازدارنده انسان از بدی است. نتیجتا انسان به تقوا دست پیدا میکند. تقوا به معنای پرهیزگاری و حفاظت است به گونهای که انسان نفس را از بدیها مهار کند و به خوبیها وادار سازد. گاهی انسان در این حد موفق میشود که معصیت را ترک کند و واجبات را انجام دهد، گاهی موفق میشود مکروهات را هم ترک کند. گاهی انسان از این هم فراتر میرود، واجبات را انجام و معاصی و مکروهات را ترک میکند، حتی مباحات را هم به عنوان مباح انجام نمیدهد و در مباحات هم نیت الهی درست میکند.
انتهای پیام