خدمتی که «مصلحت» به نهاد روحانیت کرد
کد خبر: 4023263
تاریخ انتشار : ۰۵ دی ۱۴۰۰ - ۱۰:۵۵
یادداشت

خدمتی که «مصلحت» به نهاد روحانیت کرد

وجود فیلم‎‌هایی از قبیل مصلحت می‎‌تواند این نگاه را تا حد زیادی تصحیح کرده و حتی به پالایش خود نهاد روحانیت نیز منتهی شود. از این حیث این فیلم یک پدیدار مثبت فرهنگی است که قابل تامل و راهگشاست و راهی را باز می‌کند که در نهایت به پیراستن سیستم از کج‎روی‎‌ها کمک می‏‌کند.

مصطفی مرشدلو، پژوهشگر دین و رسانه یادداشتی درباره فیلم سینمایی «مصلحت» برای ایکنا ارسال کرده است که متن آن را در ادامه می‌خوانید؛

سینمای پس از انقلاب به لحاظ محتوای سینمایی رو به پیشرفت بوده است. یکی از جلوه‌های این تحول محتوایی را باید در تنوع موضوع‎‌هایی دید که وارد گفتمان سینمایی شدند و مطرح شدن طیف‌های متفاوت جامعه و طبقات کمتر دیده شده در فضای سینما.

یکی از این مظاهر را شاید بتوان در ورود قشر روحانی به فضای سینما جست. سینمای پیش از انقلاب این طیف از جامعه را، به رغم موقعیت خاصی که بین جامعه مذهبی ایران داشتند، نادیده گرفت. البته این بی‌تفاوتی تا حدی شاید به بدنامی صنعت فیلمسازی قبل از انقلاب باز‌گردد که به مثابه دستگاه بازتولید چرخه ابتذال شناخته می‎‌شد.

بعد از انقلاب و دگرگونی فضای سیاسی و فرهنگی، روحانیت همچنان در سینما کم و بیش به صورت کلیشه‌ای و در قالب شخصیتی با کارویژه خطبه‌خوانی صیغه عقد یا یک سخنران مذهبی تصویرگری می‏‌شد. بعدتر در قالب شخصیت شهید اندرزگو در فیلم تیرباران (1365) این تصویرسازی‌ها سویه فعال‌تری به خود گرفت. بعدتر در دهه 70 و 80 فیلم‎‌های مثل زیر نور ماه (1379) و مارمولک (1382) تیپ روحانی را بیش از قبل وارد فضای سینما کرد و کم‌کم این طیف از جامعه که کمتر دیده شده بودند به فضای فرهنگی کشور وارد شدند.

در غالب این فیلم‎‌ها اما همچنان شخصیت یک روحانی می‌‎بایست شخصیتی پالوده و آراسته می‎‌بود و نشان دادن اینکه در این بخش از افراد جامعه هم می‎‌توان تصور رفتارهای خلاف داشت کماکان تابویی بود که رعایت می‎‌شد.

در جشنواره سی و نهم فیلم فجر اما با یک فیلم متفاوت رو‌به‌رو بودیم که این فضا را متحول کرد و در تصویرگری عرفی شده از روحانیون قدمی به پیش بود. فیلم مصلحت (1399) ساخته حسین دارابی روایت پرونده‎ یک قتل است که در مقطع اوائل انقلاب اتفاق افتاده و در جریان آن فرزند یکی از شخصیت‎‌های مهم قوه قضائیه مرتکب قتل می‎‌شود و حالا پدر روحانی صاحب نام او باید تصمیم بگیرد که با بچه خود چگونه برخورد کند؟

در فیلم، بر خلاف روند غالب، تصویری که از فضای انقلابی ارائه می‎‌شود متعادل‎تر است و سینماگر تلاش می‎‌کند در دام سفیدنمایی نیفتاده و برخی از تخلف‌‎ها در نهادهای انقلابی را هم مورد نظر قرار دهد.

با چنین نگاهی است که در فیلم با یک روحانی رده بالای قضایی رو به رو می‎‌شویم که بر خلاف دستورات مقام بالادستی خود از قدرتش سوء استفاده می‎‌کند و با اعمال نظر و فشار سعی می‎‌کند روند پرونده‎‌های قضایی خاص را طبق مصالحی که در نظر خودش مصلحت انقلاب و نظام تلقی می‎‌شود، عوض کند.

در فیلم نشان داده می‏‌شود که این روحانی با ایجاد یک شبکه مخفی از کارمندان متخلفِ سازمان‎‌های قضایی و امنیتی چگونه به اسم تامین مصالح نظام، شهروندان عادی را تحت فشار قرار می‎‌دهد تا با چشم‌پوشی از شکایت‎‌های خود روندهای قضایی را به سود جریانی خاص هدایت کند.

به رسمیت پذیرفتن وجود چنین آسیبی و پرداختن به آن در سینمایی که به جریان انقلابی، با میان‌داری سازمان رسانه‎‌ای اوج، تعلق دارد را باید به فال نیک گرفت. مواجهه‎ این نوعی با چنین مقوله‎‌های اجتماعی‎‌ای به واقعی‏‌تر شدن نگاه جامعه به قشر روحانی منتهی می‏‌شود که خود به خود به تصحیح درک آنها از خاکستری بودن روحانیت خواهد انجامید.

باید بپذیریم که روحانیت نیز، به عنوان قشری اجتماعی، در درون خود دارای وجوه مختلف فکری و اخلاقی است. برخی از طیف روحانیت برای برخورداری از موقعیت‌های موهومی که گمان می‎‌کنند در این لباس نهفته است، در سلک روحانیت در می‎‌آیند و برخی نیز به رسم نیل به منزلتی اخلاقی و معنوی، جامه روحانیت به تن می‎‌کنند و در این قالب خود را وقف تهذیب اخلاق و چشم‌پوشی از زرق و برق دنیا می‎‌کنند. گروهی از این قشر به مرور دچار تحول فکری می‎‌شوند و به اصلاح‌‎گری روی می‎‌آورند و گروهی نیز گرایشی محافظه‎‌کارانه‎‌تر پیش می‎‌گیرند.

وجود طیف‌‎های مختلف فکری و سلوکی در این قشر اجتماعی نشان‌دهنده پویایی آن است که متاسفانه کمتر در عرف جامعه به آن پرداخته می‏‌شود و به همین خاطر است که جو عمومی جامعه معمولا روحانیت را با نگاهی یک‌دست می‎‌نگرد و با دیدن یک تخلف در بخشی از این طیف با تعمیم آن به کلیت نهاد روحانیت به تخطئه و مذمت آن می‏‌پردازد.

وجود فیلم‎‌هایی از قبیل مصلحت می‎‌تواند این نگاه را تا حد زیادی تصحیح کرده و حتی به پالایش خود نهاد روحانیت نیز منتهی شود. از این حیث این فیلم یک پدیدار مثبت فرهنگی است که قابل تامل و راهگشاست و راهی را می‎‌گشاید که در نهایت به پیراستن سیستم از کج‎روی‎‌ها کمک می‏‌کند.

هر چند که فیلم در مقاطعی شعارگونه و کلیشه‌‎ای پیش می‏‌رود اما در نهایت اثر تامل‌برانگیزی است که راه را برای تجربه‎‌هایی بهتر می‎‌گشاید. همین که بپذیریم در درون سیستم یا در درون طبقه‎‌ای که به عنوان نهاد روحانیت می‎شناسیم امکان بروز خطا هست و باید با آن برخورد آسیب شناختی بکنیم، خود به خود کمک زیادی به پالایش سیستم و نهاد روحانیت است که سلامت سیستم و به تبع جامعه را دسترس‌‎پذیرتر می‌‎کند.

انتهای پیام
captcha