به گزارش ایکنا، فرهاد قدوسی، استاد دانشگاه وین میشیگان و عضو فعال جامعه شیعیان مقیم میشیگان آمریکا، شامگاه یکشنبه، 11 مهر، در نشست علمی «خلافت و دیانت در عصر اموی»، که از سوی خانه قرآن و عترت سیده نفیسه(س) قم و به مناسبت دهه پایانی ماه صفر برگزار شد، گفت: بعد از رحلت پیامبر(ص) خلفا فتوحات را آغاز و یکسری از نواحی از جمله ایران، عراق و شام و ... را اشغال کردند، ولی فتوحات در دوره امام علی(ع) متوقف شد. معاویه مجددا فتوحات را از سر گرفت. البته قسمت اصلی تا زمان عثمان فتح شد و قسمتهایی از اندلس و افغانستان و هندوستان و ... هم در دورههای بعد اشغال شد.
وی با بیان اینکه رکن مشروعیت بنیامیه در گرو دو امر بود؛ یکی فتوحات که باعث ثروتمند شدن آنها و تقویت وضعیت نظامی شد و دیگر اینکه متولی برگزاری مراسم حج بودند، تصریح کرد: خلافت اموی را نباید امپراتوری اسلامی بدانیم و به تعبیر برخی از مستشرقان امپراتوری عربی بود. ضمن اینکه برخی گفتهاند ایرانیها در داخل فلات ایران، یعنی ایران امروزی با زور و شمشیر مسلمان شدند، ولی این موضوع درست نیست، زیرا خلفای سهگانه و بنیامیه تمایل زیادی به مسلمان شدن ایرانیها نداشتند، چون هم نمیتوانستند جزیه بگیرند و هم اختلاف طبقاتی آنها از بین میرفت.
استاد دانشگاه وین میشیگان آمریکا اظهار کرد: در اواسط دوره معاویه هنوز 5 درصد از ایرانیان هم مسلمان نشده بودند، ولی با قیام بنیعباس حدود 20 درصد مسلمان شدند و این روند شتاب گرفت و در دوره خلافت مأمون و ولیعهدی امام رضا(ع) به اوج رسید و در آغاز غیبت کبری بیش از 90 درصد ایران مسلمان شدند. البته قیام بنیعباس با نام شیعه انجام شد ولی بعدا آن را مصادره به مطلوب کردند و این هم از آثار قیام کربلا بود و اگر قیام امام حسین(ع) نبود، بنیامیه چندین دهه دیگر حکومت میکردند.
وی با اشاره به نحوه قدرت گرفتن معاویه در شام، اظهار کرد: در اواخر خلافت ابوبکر فتوحات شروع و ابتدا شام اشغال شد و معاویه در لشکر فاتحان این منطقه حاضر بود. در این شرایط، طاعونی در سال 17 و 18 هجری رخ داد و تقریبا پنجششم سپاه اسلام از بین رفت که فرماندهان زیادی در بین آنها بود؛ ابوعبیده جراح از بانیان سقیفه و معاذ بن جبل و یزیدبن ابوسفیان بر اثر طاعون مردند. البته عمر به محض شروع طاعون به ابوعبیده جراح گفت که برگردد ولی او با استناد به روایتی از پیامبر(ص) که اگر در جایی طاعون بود، وارد آنجا نشوید و از محیط خودتان خارج هم نشوید (که اشاره به سرایت این بیماری دارد)، بازنگشت و فوت کرد.
مدرس تاریخ اسلام و تشیع در دانشگاه نورث وِسترن شیکاگو افزود: مردم سوریه در این دوره اکثراً مسیحی بودند و تعداد زیادی بر اثر طاعون مردند و ساختار سیاسی اجتماعی در سوریه به هم ریخت. مهمترین شهر شام از جهت مسلماننشینی، حمص بود که گفته شده 500 تن از صحابه در آنجا سکونت کردند. عمر، خالدبن ولید را از فرماندهی سپاه عمر در شام برکنار کرد و فرمانداری حمص را به او و خاندانش سپرد. گفته شده که عثمان هم وقتی مصاحف را یکدست کرد و یک نسخه را به حمص فرستاد که مؤیدی برای حضور مسلمانان در این شهر بود. عمر تمایل نداشت که معاویه را به فرمانداری شام انتخاب کند ولی شرایط سبب شد تا شانس با او همراهی کند. از طرفی ابوسفیان و بنیامیه آشنایی نسبتاً خوبی با منطقه شام داشتند و معاویه با قبیله بنیکلب، که اکثر آنها مسیحی بودند و سالیان درازی در این منطقه ساکن و در بحث فتوحات بیطرف بودند، متحد شد و اتحاد او شخصی بود. معاویه با دختر رئیس قبیله که مادر یزید است ازدواج کرد. بنابراین یزید از بدو تولد در منطقه شام بود و با حجاز آشنا نبود، کما اینکه معاویه چند دهه در شام بود و به ندرت به مکه و مدینه میرفت. ستون فقرات حکومت معاویه در سایه همین اتحاد با قبیله بنی کلب شکل گرفت.
وی گفت: همچنین در دوره خلیفه دوم ردهبندی در اعطای غنائم و درآمد بیتالمال شکل گرفت، یعنی همسران پیامبر(ص) مبلغ زیادی میگرفتند، حسنین(ع) هم همینطور، ولی برای امام علی(ع) سهم کمتری از زنان پیامبر(ص) قائل بود. البته معاویه روش متفاوتی داشت و از هر کسی که خوشش میآمد بیتالمال بیشتری به او میداد و بیشترین کمک او هم به قبیله بنیکلب بود. ضمن اینکه به برخی مبالغ هنگفتی میداد. برای معاویه سابقه اسلامیت و حضور در کنار پیامبر(ص) مطرح نبود و شیطانی بود که نمیتوان گفت به چه دینی پایبند بود.
استاد دانشگاه وین میشیگان با اشاره به رابطه معاویه با مسیحیان، تصریح کرد: او برای راضی نگاه داشتن مسیحیان اطراف خود یکسری کارهای عجیب کرد؛ وقتی بعد از صلح با امام مجتبی(ع) وارد کوفه شد، گفت که شما خودتان در دین از من آشناترید و من به دنبال ایجاد رفاه برای شما و توسعه فتوحات هستم و با دین شما کاری ندارم که البته یک تعارف و شوخی بود و اتفاقاً به دنبال جلب نظر مسلمانان کوفه بود و اینکه خود را مسلمان معتدل نشان دهد؛ او در شامات یعنی بیتالمقدس مراسم تاجگذاری را مطرح کرد که برخی از محققان غربی این مسئله را تأیید کردهاند. البته در آن دوره بیتالمقدس، غزه و ... اهمیت چندانی برای مسلمانان نداشتند و از نظر دینی برای مسیحیان و یهودیان مهم بودند.
استاد دانشگاه وین میشیگان با اشاره به اینکه یکی از ضعفها در تحقیقات غربی این است که روش معاویه را در حکومتداری نقد نمیکنند، اظهار کرد: در دستگاه اداری امویان، مسیحیان در سطوح بالای اداری حضور زیادی داشتند و مهمترین آنها خانوادهای به نام منصوربن سرجون منصور است؛ سرجون بن منصور(نسل دوم منصور) بعد از مرگ معاویه و در دوره یزید به او مشورت داد که ابن زیاد را به فرمانداری کوفه در دوره مسلم بن عقیل بفرست؛ سرجون تقریبا نخستوزیر بود و از دوره معاویه امور مالی و اداری زیادی در دست او بود و معاویه اعتماد زیادی به او داشت. در دوره عبدالملک مروان او برکنار شد و فرزندش، منصور بن سرجون بن منصور، که برخی گفتهاند همبازی یزید و نیز به قدیس سرجان دمشقی معروف بود، به سراغ دیر و آموزش و تبلیغ مسیحیت رفت. او اولین کسی است که کتاب جدلی ضد مسلمین را نوشت و پیامبر(ص) را به عنوان پیامبر دروغین و ضد مسیح خواند. ابن اوصل پزشک مورد اعتماد معاویه بود. او پسر خالدبن ولید، عبدالرحمان، را مسموم کرد زیرا معاویه از پسر خالدبن ولید، که فرمانده لشکر و فرد صاحبنفوذی در حمص بود، میترسید. لذا او را مسموم کرد تا از رقابت در خلافت حذف شود.
قدوسی اضافه کرد: یکی از کارهای معاویه تداوم فتوحات بود و علاقه زیادی به قسطنطنیه(استانبول فعلی) داشت. در تمام دوره تمدن اسلامی مسلمین سه بار قصد فتح این منطقه را داشتند که دو بار آن در دوره معاویه رخ داد و هر سه بار مسلمانان شکست خوردند؛ معاویه فکر میکرد که با گرفتن قسطنطنیه، حکومت جهانی و نه الزاما اسلامی را اعلام کند. اگر عمر معاویه تداوم داشت، میخواست که پایتخت را به بیتالمقدس انتقال دهد. او نقشه بسیار وسیعی در ذهن داشت تا خلافتی تشکیل دهد که دیگر نامی از پیامبر(ص) در آن نباشد. سیاست معاویه و یزید، پیامبرزدایی و مخدوش کردن شریعت اسلام و نیز به دنبال دینسازی جدید با ترکیبی از ادیان مختلف مسیحی و یهودی و قسمتی هم اسلامی بود. یعنی بازی بسیار خطرناکی از سوی او شکل گرفت.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا در زمان اندکی بعد از شهادت پیامبر(ص) جامعه اسلامی دگرگون شد، گفت: تصور ما از مدینه همان مدینه دوران پیامبر(ص) است که مجاهدان و صحابی دوستدار دین بودند، در حالی که به تدریج با تضاد منافع صحابی پیامبر و یاران دیروز از هم جدا شدند. ضمن اینکه اکثریت قبائل هنوز مسلمان واقعی نشده بودند و خیلی زود به شرک برگشتند. تعداد زیادی از فتوحات صورت گرفت و افراد زیادی وارد تمدن اسلامی شدند که با اسلام آشنایی نداشتند و نحوه حکومت معاویه هم طوری بود که دین را تحریف میکرد؛ مثلا بسمالله را از سوره حمد در نماز حذف کرد. معاویه و خلفا به دنبال فتح سرزمینها بودند ولی امام علی(ع) فتوحات را متوقف کرد، زیرا به دنبال انسانسازی بود نه گسترش قلمرو حکومت.
انتهای پیام