به گزارش خبرنگار ایکنا، کرسی علمی ترویجی «مواجهه صحابه نگاران با ایمان حضرت ابوطالب(ع)»، امروز، 30 دیماه، با حضور حجتالاسلام و المسلمین محمدرضا هدایتپناه، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و حجتالاسلام و المسلمین مصطفی صادقی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.
حجتالاسلام هدایتپناه در ابتدای این نشست اظهار کرد: یکی از نکاتی که بنده کاملاً بر آن تأکید دارم این است که مشرب و ملاک آقایانی که صحابهنگاری کردهاند چیست؟ «ابنمنده» درباره یکی از صحابه به «اَدرِکَ» اشاره کرده است که به معنای معاصرت است و نه کسی که پیامبر اسلام(ص) را دیده. حتی کسی که پیامبر(س) در حق وی دعا کرده است را جزیی است صحابه شمردهاند. ابن اثیر هم گفته آن کسی که پیامبر گرامی اسلام(ص) وی را دعا کرده است، در زمره صحابه محسوب میشود. برخی افراد این گونه عمل میکنند تا یک شخص را جزیی از صحابی به حساب بیاورند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ادامه داد: درباره حارث ابن عبدالمطلب نیز گفته شده چون پیامبر اسلام(ص) به وی نامه نوشته است بنابراین وی از جمله صحابه است اما واقعیت این است که پیامبر برای افراد دیگری نیز نامه نوشته است؛ لذا نمیتوان همه کسانی که به آنها نامهنگاری شده است را صحابی نامید.
وی افزود: برخی از صحابهنگاران گفتهاند چون دیگران به این موضع اشاره کردهاند ما هم اشاره کردهایم. در واقع دلیلی برای صحابی نامیدن یک شخص اقامه نشده است. حتی برخی از افرادی که نه با پیامبر گرامی اسلام(ص) دیدار و و نه صحبتی داشتهاند را نیز به عنوان صحابی عنوان کردهاند. گروهی دیگر، به دلیل مسلمان شدن در زمان ابوبکر اشاره کردهاند که این هم باعث ابهام است، چراکه آن افراد قبلاً در زمان پیامبر مسلمان نبودهاند. حتی اویس قرنی که زمان پیامبر(ص) را درک کرده و تا مدینه و درب منزل پیامبر آمده را بسیاری از صحابهنگاران نگفتهاند صحابی است، اما چگونه کسی که در زمان ابوبکر مسلمانان شده است را میتوان صحابه نامید.
هدایتپناه تصریح کرد: صحابی نامیدن برخی دیگر از افراد به دلیل روایت کبار تابعین از آنهاست؛ یعنی اگر کبار تابعین از او روایتی نقل کرده باشند، بدین معناست که قطعاً در زمان پیامبر(ص) مسلمان بوده و حتماً پیامبر را دیده است. گروه دیگر صحابی بودن پدر و عمو را دلیل بر صحابی بودن یک شخص برشمردهاند. صحابی معرفی کردن عدهای دیگر به دلیل ادعای نواده آنها در قرن پنجم است مثلاً ابن یزید تمیمی را جزو صحابه دانستهاند چون گفتهاند که جدّ وی جزیی از صحابه بوده است. صحابی خواندن گروه دیگر به این دلیل است که بخاری گفته است، اما این گونه نیست که هرکسی بخاری گفته باشد صحیح باشد؛ چراکه خودش جزوی از تابعین و حتی اتباعالتابعین نیست.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه یادآور شد: براساس تعریف باید گفت کسی صحابه است که پیغمبر را دیده باشد و به وی مؤمن باشد. واقعیت این است که کسی همانند ابوطالب این خصوصیات را داشته است. درباره مؤمن بودن نیز یکی از شروطی که بیان شده این است که شهادتین را گفته باشند، اما با این اوصاف چند صحابه میشناسیم که شهادتین را نیز گفته باشد. از سوی دیگر دلیل و شواهدی وجود ندارد که حتماً خلفا یا طلحه و زبیر و امثالهم شهادتین را گفته باشند و به صورت دقیق ثبت شده باشد. از سوی دیگر درباره حضرت ابوطالب باید گفت که اگر تواتر هم نباشد، مسئله شهرت بسیار مهم است و مثلاً در تاریخ آمده است که ابوطالب عملاً، زباناً و قولاً از پیامبر(ص) دفاع کرده است؛ هرچند ممکن است برخی بگویند این ناشی از تعصب عمو نسبت به برادرزاده بوده است.
وی ادامه داد: حال جای سؤال است که چرا آقایان صحابهنگار، نام بسیاری از افرادی که صحابی بودن آنها اختلافی است را آوردهاند، اما صحابی بودن ابوطالب را نیاوردهاند. مگر وی به آنچه باید عمل نکرده و حتی برخی معتقدند شهادتین را نیز به جای آورد است؛ بنابراین در صحابهنگاریها و کتابهای تخصصی باید اسم ایشان اشاره شود. از جمله افرادی که ابوطالب را صحابی معرفی نکردهاند ابنجوزی و حسن بن محمد قریشی بغدادی هستند. تنها ابنحجر عسقلانی است که وی را از جمله صحابه نامیده است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تصریح کرد: از سوی دیگر بالاتفاق مؤرخین اهل تسنن همانند ابنمنده، ابنسکن، حضرمی و ... اشارهای به این موضوع نکردهاند. این نشان میدهد عملکرد نسبت به این شخص از دایره کار علمی خارج شده و موضوعات دیگری وجود دارد که ممکن است اختلاف فرقهای، دعوای کلامی یا هر موضوع دیگر باشد، اما باید توجه داشت که کار این آقایان حقیقتاً یک تفاوت و تعارض آشکار را نشان میدهد. به همین دلیل سید بن طاوس گفته آن مقداری که صحابه نگار اهل تسنن نسبت به ایمان ابوطالب انجام دادهاند، نسبت به هیچ کسی و حتی ابوسفیان نداشتهاند.
هدایتپناه تأکید کرد: حتی برخی همانند ابو عبدالرحمن مالکی برای کفر ابوسفیان دلیل آوردهاند اما برخی از صحابی نگاران وی را از صحابه دانستهاند اما ابوطالب در بحرانیترین شرایط مسلمانان از اسلام دفاع کرده است، چگونه ممکن است ما دلیلی برای اسلام آوردن وی را پیدا نکرده باشیم. در واقع نوعی نگاه افراطی و غیر منصفانه سبب شده است که صحابهنگاران با اینکه افراد بسیاری که صحابی نبودهاند را از صحابه شمردهاند، ابوطالب را که با تعریف خودشان خصوصیات صحابه را داشته از جمله صحابه به شمار نیاوردهاند.
در ادامه این نشست حجتالاسلام والمسلمین مصطفی صادقی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اظهار کرد: این بحث جدیدی است و گاهی موضوعی به خاطر توجهات اندکی که به آن شده جای کار زیادی دارد و همین نفس توجه به موضوع، ارزشمند است. بنده نقد جدی ندارم و واقعیت این است که در همه فرق و مذاهب این اختلافات وجود دارد و به ویژه در تاریخ و کلام و حتی فقه، ممکن است مسائلی باعث شود از حقیقت یا واقعیت تاریخی چشمپوشی کنیم. اما باور کلامی و اعتقاد و هویت شیعی و اعتبار تاریخ و شواهد و مستندات نشان دهنده آن است ابوطالب ایمان داشته است. در واقع هرکدام از دلایل علمی شیعه و سنی برای ویژگیهای صحابه را در نظر بگیریم قدر متقین ابوطالب از جمله صحابه محسوب میشود.
وی ادامه داد: معتقدم بحث را میشد به شکل کاملتری بیان کرد و مثلاً اشاره به برخی از ویژگیهای ابوطالب ناقص مانده است. از سوی دیگر اگر خودمان را جای کسانی که با رویکرد مکتب خلفا صحابهنگاری کردهاند بگذاریم ابهامات و دستاندازهایی نیز وجود دارد که آنها را به آن سمت هُل داده است. یکی از این ابهامات، فضای حاکم است که آنها در آن رشدونمو پیدا کرده و به نویسندگی مشغول بودهاند و چه بسا اگر خلاف آن را اشاره میکردند، مخالفت با مذهبشان تلقی میشده است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی یادآور شد: نکته دیگر تقیهای است که شیعیان قبول دارند و اهل سنت قبول ندارند. یکی از دلایل اصلی ما این است که ابوطالب تقیه کرده و بر زبان نیاورده است؛ هرچند اقدامات عملی دیگری انجام داده که میتوان به خوبی روی آن مانور داد. یکی از ابهاماتی که دستاندازی برای آن صحابهنویسان بوده روایات معارض است که نمونههایی از آنها سوی حجتالاسلام هدایتپناه اشاره شد، اما ما معتقدیم که اینها جعل شده است. از سوی دیگر رویکرد فرقهای نیز در این دیدگاهها نقش زیادی داشته است. این ابهامات باعث شده که آنها به اینجا کشیده شوند، اما فرمایشات کلی جناب هدایتپناه را قبول داریم.
انتهای پیام