به گزارش ایکنا، الهام ماندگارمهر، مرتل و حافظ بینالمللی کشورمان، مباحثی درباره وزن کلمات (نَبر یا آکسان) را برای مخاطبان این خبرگزاری ارائه میکند. موارد مطرح شده از سوی این مدرس قرآن، براساس اجازهنامه قرائتی است که به روایت حفص از عاصم و از دو طریق روضةالمعدّل و کتاب المصباح از شیخ محمد عصفور، از اساتید مصری، دریافت کرده است. این مباحث در هشت قسمت روزهای یکشنبه و سهشنبه منتشر میشود که در سه بخش گذشته مقدمات آن، جایگاههای نَبر در قرآن و همچنین تشخیص اقسام کلمات و توجه به ریشه آنها منتشر شد.
در این نوع از کلمات، قطعاً وزن در اول کلام میآید، اما باید به این نکته توجه داشته باشیم که در اینگونه مباحث مربوط به وزن کلمات، مبنای ما حروف هستند و هنگامی که میخواهیم بخشهایی از یک کلمه را بشماریم و در نظر بگیریم، مبنا، ابتدای کلمات است به عنوان مثال کلماتی چون «لک»، «له»، «هو»، «من»، «خرج»، «منه»، «عنه»، «ذکرا»، «هم»، «لم»، «لن» و بسیاری دیگر از کلمات هستند که این شرایط را دارند.
در نگاه اول این قانون، بسیار ساده به نظر میرسد، اما میخواهم شما را متوجه نکاتی کنم که کمی نیاز به توجه بیشتر دارد تا دقیق رعایت شود. مثلاً هنگامی که به کلمات یک تا سه حرفی، حرفی اضافه شود باید توجه داشته باشیم که اینها تأثیری بر روی وزن کلمات نمیگذارد، چنانکه در جلسه گذشته نیز در این باره صحبت کردیم که تلاش کنیم، کلمات را تشخیص دهیم. کلمات «فهُم»، «فقد» را مثال زدیم که اگر به آن حرفی که به ابتدای کلمه اضافه شده، وزن را بیاندازیم، انگار ریشه آن کلمه از «فَهَمَ» و دیگری از «فقدان» است. اما باید توجه کنیم که به اصل و ذات کلمه توجه شود، یعنی توجه کنیم این کلمه «قد» هست و یا «فقد»، آن هنگام متوجه میشویم، اصل کلمه «قد» است و فاء به آن اضافه شده است.
نکته دیگر که باید مد نظر باشد، این است که گاهی اوقات در رسمالخط، کلمهای برای ما به صورت وصل به هم نوشته شده است، در حالی که این دو جدای از هم هستند و دو کلمه مختلف هستند، مثل یومئذ و حینئذ. اینها دو کلمه هستند و نباید تصور کنیم، چون کنار هم نوشته شدهاند، یک کلمه هستند، بلکه دو کلمه است «یوم» + «اذٍ» و آن تنوین نیز جایگزین جمله مضاف الیه است که حذف شده است.
مثال اول:
نکته بعدی درباره این دسته از کلمات این است که حرف ساکن در انتهای کلمه، جزء حرف به حساب نمیآید. منظور از حرف آن است که در وزن کلمه تأثیرگذار باشد مثل «لَیسَت»، «وَقَعَت» که به صورت مفصل در این باره صحبت میکنیم. در این نوع از کلمات(یک، دو و سه حرفی) اینکه آخر کلمه ساکن باشد و یا متحرک باشد، تفاوتی در وزن این کلمات ندارد و اصطلاحاً گفته میشود «وقُفها مثلُ وَصلِها».
دقیقا نیز همین است، وقفشان مثل وصلشان هست. همچنین اگر در آخر این کلمات حرکتی عارض شود(به دلیل اینکه التقای ساکنین رخ میدهد و این ساکن بخواهد توسط یک حرکت عارضی، حرف قبل را به بعد وصل کند، باید توجه کنیم وزن به حالت اول بازمیگردد و بر روی حرف اول قرار میگیرد.»
مثال دوم:
یکی از مواضع نَبر به معنای فشار را در جلسه دوم توضیح دادیم، یکی از این مواضع، مثنی در سه مورد است «به کلماتی مثنای گفته میشود که قرار است به کلمه بعدی وصل شوند و باید در موضع مثنی، نبر و فشار بیاوریم تا حتماً بیانگر این باشد که دو نفر هستند، مثال سوره مبارکه نمل، آیه ۱۵ «وَقَالَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي؛ آن دو گفتند ستايش خدايى را»، سوره مبارکه یوسف، آیه ۲۵ «وَاسْتَبَقَا الْبَابَ؛ و هر دو به سوی در کاخ پیشی گرفتند»، سوره مبارکه اعراف، آیه ۲۲ «فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ؛ پس چون آن دو از ميوه آن درخت ممنوع چشيدند». اما یک سؤال مطرح میکنم، چرا فقط در این سه کلمه، وزن بر این فتحه میآید، اما در برخی از موارد که مثنی قرار است به کلمه بعدی وصل شود، این نبر به معنای فشار را نداریم و باید به همان وزن کلمه اکتفا کنیم؟
در پاسخ میگویم به غیر از این سه مورد که مطرح شد، در قرآن کلمات مثنای دیگری و یا افعال مثنای دیگری داریم که به کلمه بعدی متصل میشوند، اما نشانهای وجود دارد که بیانگر مثنا بودنش است، پس لازم نیست تا بخواهیم بر روی این فتحه، فشاری وارد کنیم. در آن سه مثال که بالا ذکر شد، مفردشان نیز همراه با فتحه است «قالَ»، «استبقَ» و «ذاقَ» که با مثنای آن تفاوت ندارد، اما کلماتی داریم که نشانههای دیگری دارند که بیانگر مثنی است و لازم نیست، نبر به معنای فشار را در آن مثناها بیاوریم و فقط این «نبر» را به آن سه کلمه اختصاص میدهیم.
ذکر مثالهایی برای اینکه نشانههایی هست که متوجه مثنی بودن کلمه میشویم.
یادگیری وزن کلمات که همان لحن ذاتی آیات و کلمات قرآن است باید زمینهای باشد برای اینکه قاریان و حافظان تشویق شوند به سمت اینکه با عمق این کتاب آسمانی بیشتر آشنا شوند؛ چرا که اگر بخواهیم در بحث وزن کلمات موفق باشیم باید تا حدودی با ادبیات عرب آشنا باشیم و همین موضوع، عاملی برای سوق پیدا کردن به سمت مفاهیم و تفسیر قرآن است.
فایل کامل مبحث جلسه چهارم در ذیل بارگذاری شده است:
انتهای پیام