به گزارش ایکنا؛ به نقل از خبرگزاری «دید»، سازمان غیرانتفاعی بروکینگز یادداشتی را از جان. آر. آلن، فرمانده سابق نیروهای ناتو در افغانستان منتشر کرده است که در آن به غیرقابل اعتماد بودن گروه طالبان، نداشتن کنترل داخلی و نظم سازمانی در اجرای توافقنامه صلح اشاره شده است. در ادامه متن یادداشت را میخوانیم؛
با رهبری نیروهای ناتو و آمریکا در افغانستان بین سالهای ۲۰۱۱ – ۲۰۱۳، دیدگاهی را درباره توافقنامه صلح دارم که بر مبنای تجربه عملی من است. همان طور که پیش از این نیز گفتهام، طالبان غیرقابل اعتماد است. دکترین آنها با مدرنیته و حقوق زنان قابل سازش نیست و در عمل، آنها قادر به داشتن کنترل داخلی لازم و نظم و انضباط سازمانی برای اجرای یک توافقنامه وسیع و گسترده مانند این توافقنامه نیستند. این به اصطلاح «توافقنامه برای آوردن صلح در افغانستان» نه فقط از سوی طالبان عملی و اجرا نمیشود، بلکه صلح را نیز به همراه نخواهد داشت.
در اینجا تعدادی از اشتباهات ویژه را در چند مورد بیان میکنم؛ آمریکا به تعداد قابل توجهی از تعهدات بزرگ متعهد شد، ولی طالبان نشد. از زمانبندی خاص برای خروج گرفته تا برخی تعهدات دیپلماتیک و حقوقی، مذاکرهکنندگان ایالات متحده دقیقاً آنچه را که قصد دارند برای تحقق پایان توافق خود انجام دهند به تفصیل ارائه دادند. همه این کارها انجام شد تا فضایی ایجاد شود که طالبان احساس کنند ایالات متحده آمریکا به روشنی و با حسن نیت کار میکند.
با این حال، طالبان از طرف خود به مواردی بسیار ناچیز که بتوان آن را معنادار ارزیابی کرد، متعهد شدند. خیالپردازی درباره مذاکرات جاری با حکومت افغانستان یا قصد بزرگ حفظ افغانستان از شر آنهایی که در تبانی با طالبان علیه منافع آمریکا و متحدان آنها همکاری میکنند، قابل اندازهگیری و ارزیابی نیست و اجرایی نیز نخواهد بود. چرا ما باید باور کنیم که طالبان اکنون با القاعده و دیگران قطع رابطه میکند، وقتی زیر فشار ۱۵۰ هزار نیروی ائتلاف و صدها هزار نیروی امنیتی افغانستان این کار را نکرد؟ آنها این کار را نخواهند کرد.
این دیدگاه، فقط نظر من نیست، بلکه رهبران طالبان نیز در محافل غیررسمی خود همین را میگویند. بدون وجود یک مکانیزم ویژه تأیید و اجرا، تعهدات آرزومندانه طالبان غیرممکن خواهد بود و حوادث خشونتآمیز محلی به عناصر سرکش این گروه مرتبط میشود.
ایالات متحده و طالبان متعهد به گفتوگوهای میانافغانی هستند، ولی خشونتهای جاری از انجام آن جلوگیری میکند.
توافق رسمی ایالات متحده و طالبان، بیانگر آن است که گفتوگوها میتواند در آینده بین ایالات متحده، طالبان و دولت افغانستان ادامه یابد؟ با این وجود، خشونت مداوم، به ویژه علیه جوامع غیرنظامی بیگناه، تا حد زیادی ارزش این بحثها را نفی میکند.
طالبان دقیقاً طبق برنامه، به دولت افغانستان حمله میكند، درحالیكه ظاهراً به آمریكا و متحدان ما حمله نمیكند؛ چرا ایالات متحده باید متعهد به توافقنامهای باشد که طالبان براساس آن به نتیجه برسند که آمریکا و شرکای ائتلاف از حملات مصون باشند، ولی ایالات متحده باید نسبت به حملات طالبان به متحد اصلی خود در این جنگ که حکومت افغانستان است، شاد و خرم باشد؟ در این شرایط دولت افغانستان برای یافتن یک دلیل خوب و منطقی برای مواجهه با حملات مداوم، تحت فشار قرار خواهد گرفت. این فعالیتها توسط طالبان تعریف دقیقی از رفتار با عدم حسن نیت است و با خروج ایالات متحده، دولت افغانستان برای پاسخگو دانستن طالبان و وارد شدن در مذاکره با رویکردی برابر حتی از راه دور، اقتدار و قدرت کمتری خواهد داشت.
در چنین شرایطی، کل فرضیه مذاکرات صلح میانافغانی زیر سؤال میرود و به طور بالقوه، بیفایده است. طالبان ظرفیت محدودی برای کنترل خشونتهای خود دارد، حتی اگر بخواهد این کار را انجام دهد.
براساس تجربهای که دارم، طالبان یک گروه بیش از حد غیرمتمرکز و متنوع است و بر این اساس نمیتواند اعضای خود را به طور معنادار کنترل کند. بارها در جریان آتشبس، در حالی که طالبان از ظرفیت خود برای کنترل خشونت استفاده میکرد، صدها غیرنظامی بیگناه افغانستان کشته و زخمی شدند.
توافق فعلی، حکومت افغانستان را ملزم به آزادی ۵ هزار جنگجوی طالبان میکند. با این حال، با هر مورد آزادی، خشونتها بلافاصله افزایش خواهد یافت.
به طور واضح بگویم؛ اگر ایالات متحده تمایلی به موضع گرفتن با نمایندگی از حقوق زنان نداشت، هیچ مشکلی در مذاکره درباره امتیاز و حق ویژه حکومت افغانستان در آزادی ۵ هزار جنگجوی طالبان نیز نداشت. این ۵ هزار زندانی در دست حکومت افغانستان است، چون آنها قاتل نیروهای امنیتی افغانستان و بدتر از آن، قاتل افراد غیرنظامی بیگناه هستند.
این جنبه توافقنامه برای حکومت افغانستان بسیار سخت تمام میشود. این احتمال وجود دارد که این افراد در عرض چند روز پس از آزادی خود، در خط مقدم نبرد حضور یابند. این نقص حیاتی توافقنامه است و من شگفتزده نشدم که پس از ۲۴ ساعت از امضای این توافقنامه، رئیسجمهور این کشور آزادی زندانیان طالبان را انکار کرد. اگر این زندانیان آزاد شوند، باید با رضایت و در نتیجه گفتوگوهای میانافغانی باشد، نه به عنوان پیش شرط از سوی طالبان برای گفتوگو با حکومت افغانستان؛ و مطمئناً نه در آغاز گفتوگوها.
سرانجام و مهمتر از همه، ایالات متحده نتوانسته است یک معیار بینالمللی قابل قبول برای حقوق زنان برقرار کند. وقتی درباره موضع آمریکا در رابطه با حقوق زنان در چارچوب گفتوگوهای ایالات متحده و طالبان سؤال شد، مقامات آمریکایی هر گونه نقش ایالات متحده را در تضمین حقوق زنان رد کردند و پیشنهاد دادند که این امر به مردم افغانستان واگذار شود. جایگاه زنان در افغانستان، امروز دقیقاً نتیجه مشارکت ایالات متحده و ائتلاف است و هرگز نمیتوانست بدون ایستادگیهای شجاعانه از سوی فعالان زن افغانستان و نیز تعهد بلندمدت ما طی دو دهه گذشته درباره حقوق زنان، تثبیت شود.
این امر کاملاً پوچ است که باور کنیم دولت افغانستان و طالبان میتوانند درباره زنان این کشور، مطابق ارزشهای ما به توافق برسند.
طالبان میداند که نیروهای آمریکایی پیش از انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده از این کشور بیرون خواهند رفت. آنها مطمئن هستند که دولت دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا که به دنبال اشاره به این توافقنامه در کمپینهای انتخاباتی خود به عنوان شواهدی مبنی بر حفظ وعدههای خود است، به هیچ عنوان تمایلی برای لغو این توافق ندارد.
ترجمه از طاهر محبوب
انتهای پیام