امام حسین(ع) سومین امام شیعیان فرزند امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) و نوه پیامبر اسلام(ص) است. کنیه ایشان در تمام منابع ابوعبداللّه ذکر شده و القاب فراوانی به ایشان نسبت داده شده، از القاب خاص امام زکی، طیب، وفی، سید، مبارک، نافع، الدلیل علی ذاتالله، رشید، التابع لمرضاة اللّه، شهید یا سیدالشهدا بوده است.
در بیشتر منابع حدیثی و تاریخی و رجالی کهن از شباهت حسین بن علی(ع) به پیامبر اکرم(ص) سخن گفته شده و در یک روایت، امام حسین(ع) شبیهترین فرد به پیامبر(ص) وصف شده است. بنابر روایتی دیگر از امام علی(ع)، آن حضرت فرزندش حسین را شبیهترین فرد به خود از نظر خلق و خو و رفتار، دانسته است.
امام حسین(ع) را در زمره واپسین طبقه از اصحاب رسول خدا(ص) یاد کردهاند. ایشان در جنگهای دوره خلافت امام علی(ع) نیز حضور داشت و در دوره امامت امام حسن(ع) که حدود 10 سال به طول انجامید، همراه و همگام برادر بود.
یکی از غنیترین منابع شناخت و معرفت، دعاها و زیارتنامههاست که معصومان(ع) بیان کردهاند، این دعاها و زیارتنامهها نه مثل قرآن است که در حکم قانون اساسی و بیان کلیات باشد و نه همچون سایر روایات، محدود به فهم و درک مخاطب، بلکه جملاتی دلنشین است که معصومان(ع) در خلوتخانه سرشان با خداوند سخن گفته و بلندترین معارف را در زیباترین الفاظ و رساترین جملات بیان فرمودهاند.
علامه حسنزاده آملی در این باره نوشته است: «ادعیه مأثوره هر یک مقامی از مقامات انشایی و علمی ائمه دین است، لطایف شوقی و عرفانی و مقامات ذوقی و شهودی که در ادعیه نهفتهاند و از آنها مستفاد میشوند، در روایات وجود ندارند و دیده نمیشوند، زیرا در روایات مخاطب مردماند و با آنان محاورت داشتهاند و به فراخور عقل و فهم و ادراک و معرفت آنان با آنان تکلم میکردند و سخن میگفتند نه به کُنه عقل خودشان هر چه را که گفتنی بود، اما در ادعیه و مناجاتها با جمال و جلال و حسن مطلق و محبوب و معشوق حقیقی به راز و نیاز بودند، بنابراین آنچه در نهانخانه سر و نگارخانه عشق و بیت المعمور ادب داشتند به زبان آوردند و به کُنه عقل خودشان مناجات و دعا داشتند.»(1)
زیارت عاشورا، دربردارنده زیباترین معارف عاشورایی است که کمتر زیارتنامهای این ویژگی را داراست؛ چه اینکه زیارت عاشورا به اعتقاد محققان و محدثان، حدیث قدسی است که مرحوم محدث قمی قدس سره در این باره نوشته است: «شیخ ما ثقةالاسلام نوری فرموده است: اما زیارت عاشورا، پس در فضل و مقام آن بس که از سنخ سایر زیارات نیست که به ظاهر از انشا و املای معصومی(ع) باشد، هر چند از قلوب مطهر ایشان چیزی جز آنچه از عالم بالا به آن جا رسد بیرون نیاید. بلکه از سنخ احادیث قدسیه است که به همین ترتیب از زیارت و لعن و سلام و دعا از حضرت احدیت ـ جلّت عظمته ـ به جبرییل امین و از او به خاتم النبیین(ص) رسیده و به حسب تجربه مداومت به آن در 40 روز یا کمتر در قضای حاجات و نیل مقاصد و دفع اعادی بی نظیر است.»(2)
از جهتی محوریت زیارت عاشورا کمکی است هر چند ناچیز به بالا بردن فرهنگ عاشورایی که در جامعه دینی انس خاصی با این زیارت شریف بهوجود آمده و هر کوی و برزن به حلقه عشق زیارت عاشورا و بزم انس با شهدا و سالار شهیدان اباعبداللّهالحسین(ع) تبدیل شده و در خود زیارت عاشورا، معرفت عاشورایی و حسینی به عنوان یکی از الطاف و کرامتهای الهی معرفی شده است.
اولین مرتبه شناخت امام و امامت در زیارت عاشورا شناخت شناسنامهای است. در جملههای آغازین زیارتنامه آمده است: «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا أَبا عَبْدِاللّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یاَبْنَ رَسُولِ اللّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ أَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَ ابْنَ سَیِّد الْوَصِییّنَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمین؛ درود بر تو ای اباعبدالله، درود بر تو ای فرزند رسول خدا(ص)، درود بر تو ای فرزند امیرمؤمنان، وصی بر حق رسول خدا(ص)، درود بر تو ای فرزند بزرگترین زنان عالم، فاطمه زهرا(س)»؛ این مرحله از شناخت در عین اینکه خوب و از جهل بهتر است، اما کارساز نیست چه اینکه همه کسانی که در روز عاشورا در مقابل آقا ابیعبداللّه(ع) شمشیر به دست گرفته و با آن حضرت میجنگیدند این مقدار از شناخت را داشتند، اما برای خوشآمد یزید یا ترس از حکومت، فرزند پیامبرشان را به بیرحمانهترین صورت به شهادت رساندند.
دومین مرتبه شناخت امام در زیارت عاشورا، شناخت کلامی است که بخشهایی از زیارت عاشورا عهدهدار این مطلب است آنجا که میفرماید: «لَعَنَ اللّهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ وَ أَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمْ الَّتی رَتَّبَکُمُ اللّهُ فِیها؛ خدا لعنت کند آن کسانی را که شما را از حق مسلمتان (مقام امامت) بازداشتند و از آن جایگاهی که خداوند برایتان از ازل مقدر و مقرر فرموده بود منع کردند» زیرا مسئله امامت چیزی نبود که خداوند متعال و رسول اکرم(ص) از آن غفلت داشته باشند بلکه در منظومه معرفت دینی امامت بهعنوان متمم و مکمل رسالت مطرح است، همانطور که رسالت متمم خلقت است.
طرح جانشینی بلافصل حضرت علی(ع) در روز غدیر که پیامبر اکرم(ص) آن را ابلاغ کرد با نزول آیه سوم سوره مبارکه مائده که میفرماید: «اَلْیَوْمَ اَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ» جامه عمل پوشید، و آن روز بود که دین کامل شد و حتی پیامبر اکرم(ص) از آغازین روزهای رسالت، برای این روز سرنوشتساز و حیاتی زمینهسازی میکرد.(3)
همانطور که طبق دلیلهای فراوان عقلی و نقلی پیامبر(ص) باید معصوم باشد، امام هم باید معصوم باشد و چون عصمت که شرط امامت است، حقیقتی ملکوتی و باطنی، و فراتر از فهم توده مردم است و مثل سایر صفات ظاهری، واضح و آشکار نیست تا مردم بتوانند واجدان آن شرایط و صفات را انتخاب کنند، لازم است از طرف خداوند یا پیامبر اکرم(ص) یا ائمه و معصومان قبلی افرادی که واجد این صلاحیت هستند معرفی شوند تا در بزرگترین مطلب بعد از نبوت، یعنی مسئله امامت مردم به خطا نروند که این کار هم انجام شده است.
سومین مرتبه شناخت امام در زیارت عاشورا شناخت مقام محمودی اوست. در زیارت عاشورا علاوه بر اینکه به معرفی شناسنامهای و کلامی ابیعبداللّه(ع) پرداخته است، آن حضرت را دارای مقام محمود(پسندیده) نیز میداند، «وَ اَسْئَلُهُ أَنْ یُبَلِّغَنیِ الْمَقامَ الْمَحْمُود لَکُمْ عِنْدَاللّهِ؛ از خداوند میخواهم مرا هم به مقام محمود که شما اهل بیت(ع) نزد خدا دارید، برساند» مقام محمود، همان جایگاه ممتاز و والای الهی است که خداوند به پیامبر(ص) فرمودند: «وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَکَ عَسی اَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً؛ اگر میخواهی به این جایگاه و مقام رفیع برسی، باید نماز شب بخوانی» در بعضی از روایات که از شیعه و سنی نقل شده مقام محمود به شفاعت تفسیر شده است.
علامه حسنزاده آملی آن را به مقام و منزلتی تفسیر میکنند که خداوند متعال و همه موجودات حامد آن هستند و آن را منزلت علم شهودی و ادراک حقایق عالم دانسته و نوشته است: «اینگونه از ادراک همان حکمت و دانش و معرفت حقیقی است که پیامبر اکرم(ص) از خداوند متعال میخواهد: «اَللّهُمَّ اَرِنا الاْءَشْیاءَ کَما هیَ، خدایا حقیقت موجودات عالم را آنگونه که هست به من نشان بده.» (4)
از زیارت الهی عاشورا و سایر دلیلها استفاده میشود، در عین اینکه معصومان(ع) دارای این چنین مقامی (مقام محمود) هستند، برای دیگران هم رسیدن به آن ممکن است. از اینرو، در زیارت عاشورا از خدا میخواهیم که ما هم به آن مقام برسیم «وَ اَسْئَلُهُ أَنْ یُبَلِّغَنیِ الْمَقامَ الْمَحْمُود» از راههای رسیدن به مقتم محمود میتوان به توسل، خواندن قرآن و نماز شب، احسان و کسب علوم حقیقی اشاره کرد.
چهارمین مرتبه امامت در زیارت عاشورا، هسته هستی بودن امام است. در زیارت عاشورا میخوانیم: «یا اَبا عَبْدِاللّهِ! لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصیبَةُ بِکَ عَلَیْنا وَ عَلی جَمِیعِ أَهْلِ الإِسْلامِ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصیبَتُکَ فِی السَّماواتِ عَلی جَمِیعِ أَهْلِ السَّماوات؛ ای حسین عزیز و ای اباعبداللّه، مصیبت شهادتت بسیار بزرگ و سنگین است، نه تنها بر ما بلکه بر همه مسلمانان، حتی بر آسمانیان و ملائکه نیز دشوار و سنگین است» و در بخش دیگر میخوانیم: «ما أَعْظَمَها وَ أَعْظَمَ رَزِّیَتَها فِی الإِسْلامِ وَ فی جَمِیعِ السَّماواتِ وَ الاْءَرْضِ؛ چقدر این مصیبت بزرگ است و چقدر تحملش بر اسلام و بر زمین و آسمان طاقت فرساست.»
منابع :
1- رساله نور علی نور در ذکر و ذاکر و مذکور
2- مفاتیح الجنان
3- کشف المراد
4- عوالی اللئالی، ج 4