حضرت فاطمه زهرا(س) برای هر روز هفته دعایی دارد که تلاوت آنها در آغاز روز خالی از لطف نیست، در اولین روز از هفته دعایی در هفت بند و در طلب رحمت از خداوند دارد که میفرماید: «اللّهُمَّ افْتَح لَنا خَزائِنَ رَحْمَتِکَ وَ هَبْ لَنا اللّهُمَّ رَحمَةً لا تُعَذِّبُنا بَعْدَها فِی الدُّنیا وَ الآخِرَةِ؛ وَ ارْزُقْنا مِنْ فَضْلِکَ الْواسِعِ رِزْقاً حَلالاً طَیِّباً وَ لا تُحوِجْنا وَ لا تُفْقِرْنا اِلی اَحَدٍ سِواکَ؛ وَ زِدْنا لَکَ شُکْراً وَ اِلَیْکَ فَقْراً وَ فاقَةً بِکَ عَمَّنْ سِواکَ غِنیً وَ تَعَفُّفاً و اللّهُمَّ وَسِّع عَلَیْنا فِی الدُّنْیا، اَللّهُمَّ اِنّا نَعُوذُ بِکَ اَنْ تَزْوِیَ عَنّا وَجْهَکَ فِی حالٍ وَ نَحْنُ نَرْغَبُ اِلَیْکَ فیهِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَعْطِنا ما تُحِبُّ وَ اجْعَله لَنا قُوَّةً فِیما تُحِبُّ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.»
قسمت اول دعا راجعبه رحمت خداوند است و آن هم خزائن رحمت او و آنهم فتح و گشایش این خزائن و یکی هم اثر این خزینه است. خزینه رحمت و گشایش رحمت الهی چه آثاری دارد؟ چگونه رنج را از ما برمیدارد؟
رحمت خدا نمودها و جلوههایی دارد، تعبیری است در دعای ابوحمزه ثمالی میخوانیم: «الِهی تَرْحَمُ مَنْ تَشاءُ بِما تَشاءُ کَیْفَ تَشاءُ» وقتی میخواهی به کسی محبت کنی، آنطور که خودت میخواهی و با آنچه میخواهی با او مهربانی میکنی؛ حتی با رنجها و زمین زدنها.
انسانی که رنجی میبیند، دو نگاه دارد یکی اینکه دیدی فلانی با من چه کرد؟ و یک موقع هم میگوید: فلانی این بود، وقتی ظرف تو میافتد و میشکند، یک وقت میگویی دیدی شکست؟! یا اینکه میگویی: دیدی! شکستنی بود؟ این نگاه دوم است که تو را به رحمت حق گره میزند و مست و مدهوشت میکند. با این نگاه و درک مستمر از عنایتهای حق، دیگر مگر تو میتوانی ضعف اعصاب بگیری؟! دیگران هر چه میخواهند اذیت کنند؛ ولی همانطور که در دعای مکارمالاخلاق میخوانیم «عِنْدکَ مِمّا فاتَ خَلَفٌ وَ لِما فَسَدَ صَلاحٌ و فِیما اَنْکَرْتَ تَغْییرٌ فَامْنُنْ عَلَیَّ قَبْلَ الْبَلاءِ بِالْعافِیَةِ وَ قَبْلَ الطَّلَبِ بِالْجِدَةِ وَ قَبْل الضَّلالِ بِالرَّشادِ.» تو بهرهمند میشوی و قبل از بلا، عافیت را یافتهای و قبل از ضلال و سردرگمی، به رشد رسیدهای. اینها رحمت حق است که ظهور و بروز دارد و این مهربانی و انس اوست که تو را رها نمیکند. دیدهاید؟! آدم میخواهد با کسی حرف بزند و قضایا را برایش تشریح کند، مثل مباشر با اربابش، اصلاً نمیایستد و توجهی نمیکند. میکشد و میرود و تحقیرش میکند، در حالی که دستش را هم به پشتش زده و او با ذلت دنبالش میرود و میگوید که چه شده و چه نشده و ارباب اصلاً به روی مبارک هم نمیآورد، یک وقت هم کسی را به یاد میآوری، تنها توقف نمیکند، که مینشیند و با تو انس میگیرد و رهایت نمیکند. انسان خدا را به یاد میآورد و او کنارش مینشیند و انس میگیرد و رهایش نمیکند. شوخی نیست، آنهم او؛ او که هستی با او به پا شده و مست از اوست.
سؤال این است که اثر رحمت مستمر و مفتوح چیست؟ حضرت زهرا(س) در این دعا میفرماید: «هَبْ لَنا اللّهُمَّ رَحمَةً»؛ به ما هبه کن، ببخش، نه در برابر چیزی؛ چرا که ما چیزی نداریم. فقیریم. به ما رحمت و محبتی داشته باش که بعدها شکنجه ندهی، فشار ندهی و بر ما سختگیری نکنی، آن هم در دنیا و عقبی.
همانگونه که در دعای ابوحمزه ثمالی میخوانیم «تُعَذِّبُ مَن تَشاءُ بِما تَشاءُ کَیفَ تَشاءُ» ممکن است انسان ظاهراً در رنج باشد، ولی در دل بر او شیرین و گوارا بوده و گاهی هم در ظاهر، نعمت است، ولی در باطن رنج و عذاب، خداوند متعال وقتی میخواهد عذاب کند و برنجاند حتی با نعمتها و با بخششها میسوزاند و وقتی که میخواهد بدهد، حتی با گرفتنها و بلاها میبخشد که این هم اثر رحمت خدا بود.
در قسمت دوم دعای حضرت زهرا(س) در روز شنبه میخوانیم «وَ ارزُقنا مِن فَضلِکَ الْواسِعِ رِزقاً حَلالاً طَیِّباً وَ لا تُحوِجْنا وَ لا تُفقِرنا اِلی اَحدٍ سِواکَ» که در این جا ارتباط رحمت با رزق مطرح است. رزق و خصوصیات رزق چیست؟ منشأ این رزق کدام است؟ ویژگیها و عنایتهایی که در این رزق برای ما خواهد بود، چیست؟ بعد هم «لا تُحوِجنا وَ لا تُفقِر» مطرح است که معنای احتیاج و فقر چیست؟ چه تفاوتی با هم دارند؟ اینها نکاتی است که در این قسمت از دعا قابل تأمل خواهد بود.
پس از سؤال از رحمت، سؤال از رزق مطرح میشود؛ یعنی آدمی که محتاج رحمت و عنایتهای حق است، این رزق را میخواهد، در مورد رزق تعابیری که در آیات و روایات به چشم میخورد، متفاوت است، همانگونه که در دعای ابوحمزه ثمالی میخوانیم رزق واسع و رزق کریم داریم که خصوصیت رزق همین وسعت و کرامت آن است.
رزق واسع رزقی است که تمامی ابعاد و وجود انسان را در برگیرد، رزق ما تنها خوراک و آشامیدن و لباس نیست. میبینیم که در تعابیر و دعاهای مختلف آمده: «وَ ارزُقنی التَّجافِی عَن دارِ الغُرُورِ وَ ارزُقْنا الشَّهادَةَ»، رزق شهادت و معرفت و محبت را میخواهیم. پس رزقها گستردهاند، بدن ما رزقی میخواهد و همچنین حس و وهم و خیال و فکر و عقل و قلب و روح ما هم رزقی دارند و هر حدی از رزق قبل، رزق مرحله بعد را روشن میکند.
آیات و نشانههای خدا، ارزاق حواس ما هستند و تدبر در آیات حق، زمینهای برای تفکر تو میشود و رزقی است برای فکر تو، تفکر معرفتی را بهوجود میآورد که رزق عقل توست، تو میخواهی بسنجی و انتخاب کنی، در تاریکی که نمیشود سنجید. پس این معرفت، رزق عقل توست و عقل با انتخابی که میکند، طاعتی را میآورد و این طاعت، رزق قلب توست و قلب تو با طاعتش قربی را میآورد که این قرب، رزق باطن و روح توست، لذا رزق در این وسعت مطرح است و محدود به نان و آب و کفش و لباس نیست.
خصوصیت دوم کرامت رزق است، کرامت رزق در این است که تو ذلیل و وابسته نشوی، پست و گرفتار نشوی. رزق کریم، رزقی است که تو را به ذلت نکشاند بلکه عزت بدهد، رها و فارغ کند. گاهی رزقی به تو عنایت میشود، ولی این رزق، تو را ذلیل و گرفتار میکند، به خاطر همین است که طبق آیه سه سوره مبارکه طلاق رزق اولیای خدا «مِن حَیثُ لایَحتَسِب» عطا میشود تا از هر تعلق و وابستگی رها باشد.
کسی که به خدا تکیه کند، او کفایتش میکند و از جایی که حساب نمیکند به او روزی و رزق میدهد؛ چرا؟ چون به او تکیه کردی، پس او به گونهای تو را مرزوق میکند تا به دیگران وابسته نشوی، همانگونه که در دعای ابوحمزه آمده: «اَلحَمْدُ لِلّهِ الَّذی وَکَلَنی اِلَیهِ فَاَکرَمَنی وَلَم یَکِلنی اِلی النّاسِ فَیُهِینُونی.»
خداوند حتی ما را به خودمان واگذار نکرده، چون محدودیم و نمیفهمیم. خیلی پرواز کنیم ده سانت است. یکی از اساتید میگفت: این مورچهها در بهار یک بارانی که میآید، بالی در میآورند و یک جفتکی میزنند. آنهایی که آن پایین میمانند، میگویند: چه کرد! همهاش ده سانت پریده. مگر ما چه کردهایم و چقدر پریدهایم تا هر چه بخواهیم بدهند؟
نکته دیگر که در این دعا مطرح است، منشأ رزق است: «وَارْزُقنا مِن فَضلِک الواسِعِ». منشأ این رزق، فضل و عنایت اوست، نه عدل او؛ آن هم فضل و فراوانی گسترده و فراگیر، فراوان از نیاز ما، فراوان از استحقاق ما و فراوان از حتی ظرفیت و گنجایش ما، پس فضل این همه را در بر میگیرد، فضل از نیاز و استحقاق و ظرفیت، یعنی عنایتی که بیش از همه اینهاست. بیش از نیاز تو و بیش از استحقاق تو و بیش از حتی ظرفیت و گنجایش تو، تعبیری است که در دعاهای حضرت زهرا(س) آمده و در مقدمه به آن اشاره شد که در صحیفه الزهرا میفرماید: «إلهی أنتَ المُنی وَ فوقَ المُنی؛ خدایا! تو آرزو و بالاتر از آرزوها و خواستههای ما هستی» پس به حق کسانی که برگزیدی و به اشک فرزندانم، عاصیان و گناهکاران از شیعیانم و شیعیان فرزندانم را ببخش. آن «فوق المنی»، فضل اوست و زیادتی عنایت اوست که بیش از استحقاق تو و نیاز تو و حتی ظرفیت و گنجایش توست.
این فضل، واسع است و فراگیر؛ ممکن است به شما یک چیز زیادی بدهند (فضل)، ولی به درد یک کار بخورد. این زیادتی، فراگیر نیست و تمامی وجود شما را در بر نمیگیرد، پس فضل واسع، یعنی زیادتی که بتواند تمامی ابعاد وجودی تو را در بر گیرد.
منابع:
بحارالانوار
دعای ابوحمزه
دعای مکارم الاخلاق
نهجالبلاغه
صحیفه الزهرا