به گزارش ایکنا؛ دبیر شورای عالی و رئیس مرکز ملی فضای مجازی اواخر بهمن ۱۴۰۲، مصوبات جلسه نود و ششم شورای عالی فضای مجازی را در خصوص امکان دسترسی به سکوهای خارجی با سازوکارهای حکمرانی پذیر، ساماندهی پیامرسانهای اجتماعی و ایجاد سامانه ملی و جامع داده ابلاغ کرد. در این مصوبه شورای عالی فضای مجازی تنظیمگران بخشی را موظف کرده تا برای ایجاد تنوع در سبد مصرف کاربران با سازوکارهای حکمرانی پذیر و با هدف رفع نیاز مردم، سکوها و خدمات پرکاربرد خارجی را که امکان ارائه خدمات در قالب پوسته برای آنها وجود دارد، شناسایی و شرایط فعالیت آنها را در داخل کشور فراهم کنند.
مطابق این مصوبه، مرکز ملی فضای مجازی نیز موظف است پس از بررسی، مجوز لازم جهت فعالیت بخش خصوصی را به تنظیمگران بخشی بدهد. همچنین در بخش دیگری از این ابلاغیه مقرر شد تا سیاستها و اقدامات ساماندهی پیام رسانهای اجتماعی در خصوص مرجع صدور مجوز شبکههای اجتماعی و پیام رسانها برای تصویب در شورای معین شورای عالی فضای مجازی مطرح شود.
علیمحمد رجبی، فعال حوزه رسانه و فضای مجازی در تازهترین پستی که در صفحه شخصی خود در ویراستی منتشر کرده است، به موضوع تصویب سند «پوسته» شورای عالی فضای مجازی پرداخته و نقدهایی را نسبت به آن نوشته است. متن یادداشت را در ادامه میخوانید.
اعلام خبر تصویب سندی در شورای عالی فضای مجازی که به سند پوسته معروف شد، بسیاری از اهل فن را شوکه کرد. چند دلیل برای اینکه سند پوستهها را بر خلاف مصالح و منافع ملی میدانم؛
۱- نگاه حداقلی به حاکمیت بر سکوها:
متأسفانه بسیاری، اعمال سیاست محتوایی را نقطه مطلوب حکمرانی میدانند و با این نگاه حداقلی اگر شرکتی متعهد شود که مثلاً پورنوگرافی، محتوای مبتذل و محتوای سیاسی نامطلوب را فیلتر کند، اجازه خواهد داشت یوتیوب را داخل ایران بیاورد. در صورتی که فراهم کردن این امکان، قدرت حکمرانی در سایر حوزهها مانند اقتصاد، فرهنگ، امور اجتماعی، سبک زندگی، آموزش و ... را از کشور خواهد گرفت.
بیشتر توضیح میدهم، اگر یوتیوب را مروری ساده کرده باشید، بلاگرهای زیادی را میبینید که حاکمیت عملاً هیچ ابزار مدیریتی بر آنها ندارد، نه از این جهت که آنها را نمیشناسد، بلکه سبک زندگی، الگوی رفتاری و موضوعاتی را پررنگ میکنند که عملاً امکان مواجهه قانونی ندارد و باید با اعمال سیاست محتوایی در سکو کنترل شوند. مانند کاری که اینستاگرام، یوتیوب و آپارات برای داغ کردن یا محدود کردن محتوا میکنند.
جنبه دیگر این نگاه حداقلی خودش را در خروج کلان دادههای ملی نشان میدهد، موضوعی که هیچ شرکتی نمیتواند تعهدی برای جلوگیری از آن بدهد. امر مهمی که چالشی جدی پیش روی کشورهاست و ما با اعمال این سیاست دستهای خود را به نشانه تسلیم، بالا خواهیم برد.
۲- تضعیف زیرساختهای بومی
باید قبول کنیم که سکوهای داخلی تا رسیدن به نقطه مطلوب مسیری طولانی در پیش دارند و در صورت اجرایی شدن این سند تا حد زیادی عرصه رقابت را از دست خواهند داد. این ادعا دلایل فنی و اقتصادی متعددی دارد، ولی به نظر من از آنها مهمتر دلایل شناختی و روانی است.
انسانها به سختی عادت را تغییر میهند به ویژه زمانی که این عادت وابسته به ذائقه هم باشد. در نظر بگیرید در یک سکوی خارجی شبکه ارتباطی ایجاد کردهاید و مسیر دریافت محتوا را اختصاصی کردهاید، حال تغییر این محیط و عادت، کار سختی خواهد بود و نیاز به محرکهای بسیار قوی دارد. شاید تغییر سکو از تغییر رژیم غذایی هم سختتر باشد.
تا امروز سیاست این بود که با محرکهایی مانند فیلتر، قیمت، سرعت و ... کاربران به تغییر رفتار تحریک شوند، مسیری که به نظر میرسد تا حدود زیادی موفق بوده است. اما سند پوستهها این محرک تصمیم کاربر را مختل خواهد کرد.
اختلال دیگری که این تصمیم به وجود خواهد آورد، این است که سکوهای داخلی به جای تلاش برای پاسخگویی به نیاز بومی مجبور خواهند شد، دنبالهرو سکوهای مشابه خارجی خود باشند، چرا که ذائقه کاربر جای دیگری ساخته میشود و شما مجبور هستید برای عقب نماندن از رقیب در رقابتی بیپایان و مغلوبه شرکت کنید.
۳- مشغول کردن دستگاههای نظارتی
دوران فعالیت تلگرام طلایی را به یاد بیاورید، دستگاههای نظارتی گرفتار نظارت بر تلگرام بودند، تلگرام طلایی امکان پایش و مراقبت لازم را نداشت، نمیتوانست پاسخ مرجع قضایی و شکایات مردمی را بدهد، چون در اصل صاحب سکو نبود.
انواع و اقسام کلاهبرداریها، جرایم اخلاقی و امنیتی در آن اتفاق میافتاد و سکو عملاً در وضعیت شترمرغ بود. امکان اعمال سیاستهای محتوایی فقط محدود به مسدودسازی بود و تلگرام طلایی به بستر تبلیغات هدفمند تبدیل شده بود و کاربران ناراحت از عضو شدن ناخواسته در کانالها و گروههای تبلیغاتی بودند.
اشکال دیگر پوستهها این است که عملاً هزینه مشترییابی و جذب مخاطب را برای انتقال به بیرون پوسته کاهش میدهد و عملاً این کار فرآیندهای ناسالم را توسعه خواهد داد.
۴- تصمیمگیری در تاریکی
اشکال مهم دیگر سند پوستهها، فرآیند تصمیم گیری در رابطه با آن است. تحلیل واکنشهای رسانهای صاحبان سکو، برخی مقامات و متخصصان دلسوز نشان میدهد که با این تصمیم همراه نیستند، ضمن اینکه این تصمیم مهم تا قبل از اعلام رسمی هیچگونه بازخورد و بررسی و تحلیل کارشناسی در بیرون از درهای بسته نداشته است و همین محروم کردن شورای عالی فضای مجازی از نظرات تخصصی بیرون از مرکز موجب شده که به این تصمیم ایرادات مهمی وارد باشد. شیوهای که در دولت قبلی رایج بود و انتظار نداشتیم با روی کار آمدن دولت انقلابی شاهد تکرار آن باشیم؛ و من الله التوفیق.
انتهای پیام