انسان برای آسایش و آرامش خود به سایرین نیز نیازمند است و همین نیاز او را به مشارکت با دیگران تشویق میکند؛ دیگرانی که در اسلام از آنها با عنوان برادران دینی یاد شده است. البته برادری دینی، امری لفظی و تشریفاتی نیست، بلکه آثاری دارد که از جمله آن تعاون و عهدهداری امور یکدیگر است. هر توانمندی میتواند با به عهده گرفتن امری از امور جامعه و کمک به نیازمندان، در اداره و تأمین اجتماع سهیم باشد. هفته احسان و نیکوکاری، فرصتی مناسب برای آراسته شدن به این صفات والای اخلاقی و دینی است.
قرآن مجید، انفاق در راه خدا و دوری از صفت ناپسندیده بُخل و طمع را از ویژگیهای اخلاقی رستگاران شمرده شده است. در آیه 16 سوره تغابن آمده است: «تا میتوانید تقوای الهی پیشه کنید و گوش دهید و اطاعت کرده و انفاق کنید که برای شما بهتر است و کسانی که از بخل و حرص خویشتن مصون بمانند، رستگارانند». خداوند اعمال ما را وسیله آزمایش ذکر میکند و ضمن توصیه به انفاق، ما را از پاداش عظیم آن با خبر میکند و حفظ وجودمان را از بخل سبب رستگاری ما میداند.
از مهمترین شرایط انفاق، «اخلاص» است. یعنی آنچه میبخشیم، باید فقط برای خدا و نیت ما فقط رضایت او باشد. وقتی انفاق میکنیم، نباید از کسی توقع مدح داشته باشیم؛ چراکه اگر این توقع در کار بیاید، انفاق، دیگر در راه خدا نیست و نباید منتظر پاداش و گشایش و آمرزش بود. هر چه اخلاص بیشتر باشد، شایستگی برای پاداش نیز بیشتر میشود.
امروز 14 اسفندماه به مناسبت روز احسان و نیکوکاری در رابطه با مقوله چگونگی گسترش امر خیر و احسان در جامعه و نقش نهادهای مدنی در این زمینه به گفتوگو با سعید معیدفر، استاد دانشگاه و جامعهشناس پرداختیم که مشروح آن را در ادامه مطالعه میکنید.
ایکنا ـ برای تبیین امر خیر و احسان در جامعه چه باید کرد؟
ما الگوهای خیلی مهمی را در گذشته داریم که بسیار مهم هستند. اگر به گذشته بازگشته و مشاهده کنیم که انسانها در گذشته چگونه مسائل و مشکلات افراد نیازمند را حل میکردند، این مسئله راهگشای امروز ما خواهد بود. در گذشته هر جامعه و اجتماعی در میان هر گروهی از انسانها که با یکدیگر پیوندهای قومی، خانوادگی، طایفهای و ... داشتند، نسبت به رفع نیازهای یکدیگر اقدام میکردند. در میان هر جمعی در طول تاریخ همواره افراد نیازمند، کسانی که دارای معلولیت هستند و یا کسانی که ممکن است والدین و یا یکی از عزیزان و نانآوران خانواده را از دست داده باشند، وجود داشتهاند. این افراد معمولاً در یک جامعه محلی مورد حمایت قرار میگیرند. به هر حال در این جامعه با توجه به پیوستگیهایی که بین افراد وجود دارد، احساس مشترکی وجود دارد که باید به همنوع، هممحلهای و اقوام خود کمک کنیم.
اگر به قرآن کریم نیز مراجعه کنیم، مشاهده میکنیم که مقوله احسان را ابتدا از نزدیکان آغاز میکند؛ چراکه انسانها هرچقدر دایره همبستگی و مجاورت بیشتری داشته باشند، امکان کمک و احسان در میان آنها بیشتر است. لذا در قرآن کریم آمده است که احسان را ابتدا از اقوام خود آغاز کرده و سپس این دایره را گسترش داده و به جایی برسید که دیگر شخصی را نشناسید. اما متأسفانه در دنیای امروزی هنوز نتوانستهایم خود را با این موضوع تطبیق دهیم که احسان نیز دارای مکانیزمهایی است که اگر این مکانیزمها به کار نیفتد، هر چقدر که افراد نیازمند به دیگران مراجعه کرده و یا مؤسسات خیریه با افراد مختلف برای دریافت کمک تماس بگیرند، فایدهای نداشته و نوعی حالت گدایی در جامعه ایجاد میشود که راه به جایی نبرده و طی آن افراد بدون اینکه یکدیگر را بشناسند به آنها اعتماد نکرده و کمک چندانی به دیگران نمیکنند.
به نظر میرسد که ابتدا باید مبانی و زمینههای اصلی امر خیر در جامعه را به خوبی بشناسیم تا بتوانیم آن را گسترش دهیم. اگر در جامعهای که انسانها از یکدیگر گسیخته بوده و هیچ پیوند، هویت محلی و تشکیلاتی، مدنی و .. ندارند و تنها هویت آنها خانوادگی است، نمیتوان امر خیر و احسان را در حد زیاد مشاهده کرد. امروز باید در پیوندهایی که انسانها نسبت به یکدیگر پیدا میکنند، احسان را گسترش دهیم. امروز اگر افراد در محلات خود عضویت داشته و هویت محلی داشته باشند، بیشتر میتوانند به دیگران کمک کرده و یا کمکها را جعآوری کنند. در شهرهای بزرگ نیز اگر افراد واقعاً با ویژگیها، همبستگی و پیوندهای خاص خود یک شهروند به تمام معنا باشند، خواه ناخواه نسبت به دیگر احساس مسئولیت بیشتری خواهند داشت. در دنیای امروز که تمام هویتها و پیوستگیهای پیشین را از دست داده و حتی از همسایه یکدیگر نیز بیخبر هستیم و تمام هم و غم ما فقط خانواده خود است، ضرورتی برای خود احساس نمیکنیم که به دیگران احسان کنیم.
لذا انسانها امروز کمتر ممکن است که احسان کنند و حداکثر احسان آنها این است که برای مثال در یک چهارراه به فقرا کمک کنند. ما اگر امروز زمینهها و بسترهای اجتماعی مسئله احسان را در نظر نگیریم، نمیتوانیم با توصیه و نصیحت، تبلیغات و ... کار جدی انجام دهیم. قاعدتاً اگر این مسئله را در نظر بگیریم، نمیتوانیم به مسئله احسان و نیکوکاری بیندیشیم. برای مثال در یک شهرستان مرکز خیریه و احسان در یک شهرستان باید بتواند پیوندهای عمیقی با مردم این شهرستان ایجاد کرده و با انسانها ارتباط نزدیک برقرار کند. در این شهرستان مردم باید با افرادی که قصد احسان به آنها دارند، از نزدیک آشنا شده و نوعی مناسبتهای اجتماعی بین خیریهها و مردم به وجود بیاید تا امر خیر در این منطقه گسترش پیدا کند.
یکی از مسائلی که در مورد خیر و احسان از آن غافل هستیم، این است که اینگونه میاندیشیم که برخی فقط نیازمند بوده و عدهای دیگر فقط ثروتمند هستند. امروز اکثر خیریهها به میدان آمده و میان افراد ثروتمند و افراد نیازمند واسطه میشوند. این رابطه صحیح نیست؛ چراکه امر خیر باید دو سویه باشد. یعنی اگر با مددجویانی مواجه هستیم، این افراد در امری توانا و در امری دیگر ناتوان هستند. اگر بتوانیم از توانمندیهای آنها بهره گرفته و در مقابل به ناتوانی آنها کمک کنیم، این مسئله بسیار مهم و تأثیرگذار خواهد بود. ما باید یک نوع اجتماع از مددجویان ایجاد کنیم. امروز اغلب خیریهها پراکنده بوده و با افراد مددجو به صورت پراکنده روبهرو هستند. در حقیقت در یک منطقه هیچ ارتباطی بین مددجویان وجود ندارد. ممکن است برخی از این مددجویان تواناییهایی داشته باشند و بتوانند به مددجویانی که این توانایی را ندارند، کمک کنند. این اجتماع مددجویان و مددکاران بسیار مهم است. انسانها در جامعه هویت اجتماعی دارند و اگر بدون این هویت اجتماعی وارد امری شوند، تأثیرگذار نخواهند بود.
بنابراین، به نظر میرسد که امر احسان باید از طریق جامعهشناسان و افرادی که با جامعه ارتباط دارند، در میان مردم ترویج شود تا هویت اجتماعی تقویت شده و احسان و نیکوکاری نیز افزایش پیدا کند. امروز متأسفانه خیریهها به شیوههای بسیار ابتدایی عمل میکنند و ظرفیت آنها نیز در همان حد خواهد بود. البته برخی خیریهها که سازماندهی خوبی دارند، معمولاً موفق هستند اما خیریههایی که فقط به فکر واسطه بودن میان امر خیر و مددجویان هستند، توفیق چندانی ندارند.
ایکنا ـ نقش نهادهای مدنی در گسترش امر خیر در جامعه چگونه است؟
هرچقدر تعداد نهادهای مدنی در جامعه بیشتر باشند و افراد به صورت همزمان در چند نهاد مدنی، تشکیلات مردمی، محلات مختلف و ... عضویت داشته و از هویت سیاسی، فرهنگی، اجتماعی برخوردار باشند، امر خیر نیز توسعه بیشتری خواهد داشت. اگر افراد در نهادهای مدنی مسئولیت داشته باشند، به واسطه این مسئولیت بیشتر میتوانند در حوزه امر خیر وارد شده و نسبت به جامعه، نیازمندان، محیط زیست جامعه، دردها و آسیبهای مردم احساس مسئولیت کنند.
تعدد نهادهای مدنی فی نفسه موجب گسترسش امیر خیر خواهد شد و به میزانی که انسانها فاقد نهادهای مدنی و گروههای اجتماعی باشند، به همان میزان نیز نسبت به دیگران احساس بیگانگی میکنند. لذا یکی از موضوعات مهم در این زمینه بحث تعدد نهادهای مدنی است که هر چقدر افراد عضویت بیشتری در آنها داشته باشند، مسئولیت ایشان نسبت به جامعه و دیگران افزایش پیدا میکند. موضوع دیگر نقش و مسئولیت نهادهای مدنی در گسترش امر خیر است. متأسفانه برخی از نهادهای مدنی به مراکزی مانند دولت و حاکمیت وصل هستند که این مسئله باعث ایجاد فساد شده و نهادهای مدنی نمیتوانند نقش جدی را برای انجام وظایف و مسئولیتهای اجتماعی مانند امر خیر ایفا کنند. امروز اگر نهادهای مدنی با هم همکاری داشته و در عین حال استقلال داشته باشند، بهتر میتوانند در امور خیر تأثیرگذار باشند.
گفتوگو از مجتبی افشار