به گزارش ایکنا؛ نشست «کارکردهای نقالی از منظر علم روانشناسی نوین، تاریخچه هنر پردهکشی و نقاشی قهوهخانهای در راستای اولین پرده نقالی کودکانه» در قالب سلسله نشستهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به مناسبت بیستوپنجمین جشنواره بینالمللی قصهگویی کانون با سخنرانی داوود فتحعلیبیگی، پیشکسوت عرصه تئاتر، سینما و تلویزیون و مهدی طالعینیا، نقاش قهوهخانهای و پژوهشگر حوزه هنر عامیانه «پردهکِشی» به میزبانی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد.
داوود فتحعلیبیگی در ابتدای این نشست با تاکید برآنکه اگر قرار بر تربیت بازیگر و هنرپیشه است، شرط آن توجهی ویژه به «هنر نقالی» است گفت: «هنر نقالی» اصلی مهم و یاریرسان در امر «بداههگویی» است. در واقع نقال گذشته؛ کار همان کارگردان فعلی را انجام میداد. در کنار آن توجه به این مسئله نیز حائز اهمیت است که نقال، هنگام نقالی، ناچار است از نقشی به نقش دیگری برود و آموختن این برای هنرمند بازیگری ضروری است.
وی ادامه داد: مهارت نقالی برای تربیت بازیگر خلاق ضروری است. وجود پرده هم عاملی برای تقویت تخیل در ذهن شنونده است. علاوه بر اینکه پرده باعث میشود تا خط قصه برای قصهگو ترسیم شده باشد. اگر نقاشیهای روی پرده، تاثیری در ارتباط برقرار کردن قصهگو (نقال) و شنونده نداشت؛ نقاشی پردهخوانی پدید نمیآمد.
این فعال سینما و تئاتر با بیان اینکه بزرگان ادبیات ایران مثل «فردوسی»، «عطار» و نظایر آنها همواره به قصه متوسل شدهاند چون قصه محفلی برای بیان اندیشههای ناب است، تصریح کرد: یکی از مسائل مهمی که در مورد قصه و ارتباط آن با مباحث روانی مطرح شده است موضوع «قصه درمانی» است؛ شاهد این ادعا هم «شهرزاد» قصهگو است. او به مدد قصههای «هزار و یک شب» خود توانست از شخصیتی خشن و خونریز، فردی متعادل و معقول بسازد.
وی یادآور شد: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان میتواند به مدد قصهگویی و قصهخوانی نسبت به رفع بسیاری از مشکلات کودکان و نوجوانان کوشا باشد و به رشد شخصیتی و فکری بچهها کمک کند. یادگیری قصه نوعی کمک به رشد عاطفه است و اینکه ما بخواهیم قصهای را بازگو کنیم به پرورش تخیل و رشد ذهنی ما کمک میکند.
مهدی طالعینیا نیز با حضور در این نشست که با همت کمیته علمی بیستوپنجمین جشنواره بینالمللی قصهگویی کانون برگزار شده بود گفت: شوربختانه در طول تاریخ نگارگری اصلاً نگاهی به کودکان نشده است و فقط در اواخر قرن تیموری و اوایل دوره صفوی نگاهی به کودکان شده است که البته آن هم نگاهی ابزاری بوده است.
وی افزود: امروز سبکی را، به پردهها اضافه کردهایم که ویژه کودکان و نوجوانان است. بر این باوریم که در موضوع پردهخوانی باید به مباحث روز مثل طنز در پردهخوانی و یا قصههای انقلاب پرداخته شود.
این فارغالتحصیل دانشکده هنر افزود: امروز میتوانیم در کنار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به موضوع بسیاری از ضربالمثلهای عامیانه در قالب ساخت پردههایی نو بپردازیم. همیشه نباید دنبال هنرهای فاخر بود باید هنرهای عامیانه را تقویت کرد و حفظ کرد.
این هنرمند در بخش دیگری از سخنان خود با تاکید بر اینکه در طول تاریخ هنر، هنر طبقه فرودست جامعه که نگارگری بخشی از آن است مورد کمتوجهای قرار گرفته است؛ تاکید کرد: در طول تاریخ هنرهای طبقه فرودست، هنری مانند نگارگری داشتهایم؛ اما پیوسته به هنرهای فاخر خود توجه کردهایم.
وی تصریح کرد: در طول تاریخ نگارگری چه قبل از اسلام و چه بعد از آن همواره سه محتوای رزمی، بزمی و مذهبی وجود داشته است. محتوای رزمی مثل «شاهنامه»، محتوای بزمی که عموماً با محوریت زنان بوده است و محوریت مذهبی که عمدتاً در قالب خلق پردههایی با موضوعیت «سیدالشهدا»، «حضرت علی(ع)» و پیامبر بوده است.
این محقق حوزه نگارگری یادآور شد: در پژوهشکده هنرهای سنتی متوجه شدیم پردهکِشی تنها مکتب ایرانی و اسلامی است که فقط و فقط محتوای عاشورایی داشته است اما چرا؟ شاه اسماعیل اول با خاستگاه شیعی که داشت دستور داد که پردههای عریض و طویلی درست کنند. این پردهها رسماً کار رسانهها یا شبکههای اجتماعی را انجام میدادند.
این پژوهشگر هنر با بیان اینکه پردههای قدیمی ساختار اسطورهای داشتند و مبتنی بر قهرمان و ضدقهرمان بودهاند؛ از استاد «ذبیحالله بهاری» به عنوان پیشکسوت این عرصه یاد کرد و گفت: پردهخوانی هنری بود که ما به آن توجهی نداشتیم چون پیوسته دنبال هنرهای فاخر بودیم.
انتهای پیام