به گزارش ایکنا، پنجاه و هشتمین شماره فصلنامه «تحقیقات علوم قرآن و حدیث» به صاحب امتیازی دانشگاه الزهرا(س) منتشر شد.
عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «اعتبارسنجی روایات کتاب مستطرفات السرائر»، «تحلیل انتقادی ادله موافقان و مخالفان اغراض لفظی در فواصل قرآنی»، «تبیین الگوی الفت قلوب و سنجش نسبت آن با آیتمندی قرآن کریم»، «الگوی بندگی خدا در ماه مبارک رمضان بر اساس تحلیل مضمونی دعاهای 44 و 45 صحیفه سجادیه»، «تحلیل ساحتهای مجاهدت در گفتمان قرآنی بر اساس الگوی انتقادی نورمن فرکلاف»، «عمل شیخ صدوق به احادیث منفرد فقهی الزامی سهل بن زیاد و چگونگی تحلیل آن»، «رهیافتی به انتساب کتاب تحف العقول و مؤلف آن»، «قرائات رایج در ایران در قرن چهارم؛ بررسی موردی قرائت مضبوط در مصاحف آستان قدس رضوی».
در چکیده مقاله «اعتبارسنجی روایات کتاب مستطرفات السرائر» آمده است: «اعتبارسنجی روایات کتاب مستطرفات السرائر در بخش انتهایی کتاب، موضوع این پژوهش است. ابنادریس حلی از محدثان قرن هفتم هجری- که میتوان آن را دوران آغاز تغییر معیار صحت احادیث دانست- تعدادی از روایات را از منابع حدیثی دیگر استخراج و به صورت عمدتاً مرسل در کتاب خود درج کرده است. به منظور اعتباربخشی به این روایات، نظرات موافقی از جانب برخی معاصران وجود دارد. برخی از ایشان با اتکاء بر ادعای ابنادریس که در تألیف کتاب خود به خبر واحد اعتناء نکرده است و یا با مدنظر قرار دادن سلسله اجازات ابنادریس تا شیخ طوسی و یا اشاره به روش ابنادریس در دستیابی به احادیث به صورت وجاده، سعی در اعتبار بخشی روایات این کتاب دارند. پس از بررسی ساختار کتاب مستطرفات السرائر و واکاوی ادله صحت روایات، مشخص گردید که صحیح دانستن تمامی روایات این کتاب از منظر سندی ناصواب است ؛ بسیاری از آنها از ارسال خارج نمیشود و بسیاری دیگر به علت ضعف و ناشناسی روات معتبر نیستند. از سویی قراین صحت نزد قدما که احتمالاً مورد کاربست ابنادریس قرار گرفتهاند، برای ما ناشناس است و بر اساس آن نمیتوان به صحت تمام روایات این کتاب حکم راند. علاوه بر آن اگر به یک قرینه قدمایی دست یابیم، نمیتوان آن را برای تمامی روایات مستطرفات به کار برد، زیرا اگر چه مستطرفات السرائر مجازاً یک کتاب انگاشته میشود، اما در حقیقت مجموعهای از چند کتاب متفاوت است.»
در طلیعه مقاله «تحلیل انتقادی ادله موافقان و مخالفان اغراض لفظی در فواصل قرآنی» آمده است: «تغییراتی در رئوس آیات رخ داده که برخی مفسران و ادیبان علت آنها را رعایت مشاکله فواصل دانستهاند. چنین تحلیلی، این پرسش را ایجاد کرده که آیا ممکن است خدای متعال، در قرآن تغییری با غرضی صرفاً لفظی ایجاد کند؟ در نوشتار حاضر به این پرداخته شده که چه رویکردهایی در قبال این مسأله وجود داشته و سیر تاریخی این رویکردها چگونه است، خاستگاه، پیشفرضها و ادله هر رویکرد چیست و چه انتقاداتی به روش استدلال و ادله هر رویکرد وارد است. روش تحقیق در بخش گزارش و تبیین دیدگاهها، توصیفی و در بخش انتقادی، تحلیلی (تحلیل پیشفرضها و روشهای استدلال) است. موافقانِ اغراض صرفاً لفظی، اغراض زیباشناختی لفظی را حکیمانه میدانند و معتقدند هیچ مانعی برای ارادۀ این اغراض بدون ارادۀ غرض معنایی وجود ندارد. اما مخالفان معتقدند عدم ارادۀ معنا در فواصل آیات با قدرت و حکمت الهی سازگار نیست. برخی از این گروه حتی تغییراتی را که در متون عادی بدون غرض معنایی رخ میدهد، در قرآن معنادار میدانند و چنین باوری را نتیجه ضروری اعتقاد به اعجاز بیانی قرآن تلقی میکنند. دیدگاه مخالفان از دو جهت قابل نقد است. نخست اینکه از جهت روش نمیتوان با پیشفرضها و استدلالهای کلامی و بدون بررسی پدیدارشناسانه درباره زبان قرآن سخن گفت. از منظر شیوه استدلال نیز میتوان تبیینی زبانشناختی از پدیده «تغییر در فواصل با غرض لفظی» ارائه داد که با قدرت و حکمت خدا و اعجاز قرآن سازگار باشد. نتیجه پژوهش حاضر این است که دلیل قاطعی برای منع اراده اغراض صرفاً لفظی در قرآن وجود ندارد.»
در چکیده مقاله «تبیین الگوی الفت قلوب و سنجش نسبت آن با آیتمندی قرآن کریم» میخوانیم: «قرآن کریم به معرفی «آیات» و مصادیق و کارکردهای آن پرداخته است. «الفت قلوب» نشانهای از این دست آیات است که کثیری از اندیشمندان ناظر به وضعیت تاریخی زمانه نزول، از آن به اعجاز اجتماعی یاد کردهاند. کشفِ الگوی مفهومی برای تحلیل پدیده الفت قلوب، مسئله مهمّی است که تاکنون مغفول مانده است. این تحقیق درصدد است با بررسی آیات مشتمل بر الفت قلوب و بهرهگیری از روش اکتشافیِ تحلیل محتوای مضمونی در واکاوی زنجیره آیات همسو و نیز با رویکردی پدیدارشناختی به شیوه تأثیرگذاری قرآن در مخاطب عصر نزول، الگوی مفهومیِ الفت قلوب و نسبت آن با آیتمندی قرآن را تبیین نماید. یافتههای تحقیق نشان میدهد قرآن در بیش از 300 آیه به ترسیم «نظامی از آیات» با مصادیق و کارکردهای گوناگون پرداخته است؛ بسیاری از آیات با کارکردهای «تعقّلی»، «تفقّهی»، «تذکّری»، «تفکّری»، «تعلّمی» و... معرفی شدهاند، ولی کارکرد «هدایتی» تنها برای دو آیه یعنی «قرآن» و «الفت قلوب» به کار رفته است. ظهورِ هدایتِ خاصّ قرآنی که از طریقِ استماعِ تلاوت به قلب منتقل و در آنجا محقق میشود، با «لینتِ قلب» در ساحتِ فردی و «الفتِ قلوب» در ساحت اجتماعی همراه است. الفت قلوب امری خارق عادت، غیروابسته به شئون مادّی و متفاوت با اتّحادهای مرسوم اجتماعی است. این پدیده بهعنوان بروزِ اجتماعیِ اعجازِ قرآن، از الگوی معیّنی تبعیّت میکند که در این پژوهش مورد تبیین قرار گرفته است.»
انتهای پیام