ویژگی‌های مقاومت مطلوب از نگاه قرآن
کد خبر: 4167692
تاریخ انتشار : ۱۸ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۱:۳۳
استنادات قرآنی بیانات رهبر انقلاب

ویژگی‌های مقاومت مطلوب از نگاه قرآن

مطالعه و تدبر در آیه 112 سوره «هود» بیانگر آن است که مقاومت و استقامت مطلوب از نگاه قرآن تنها محدود به یک حوزه نیست و تمام عرصه‌ها را در برمی‌گیرد اما این مقاومت تنها مخصوص رهبر جامعه اسلامی نیست و نیازمند همراهی امت اسلامی است. در عین حال این مقاومت باید تنها برای خدا و در مسیر دستور خدا بوده و از هرگونه افراط و تفریط و طغیان به دور باشد.

آیت‌الله خامنه‌ای

به گزارش ایکنا، رهبر انقلاب اسلامی در بخشی از بیانات کوتاه‌شان در پایان مراسم عزاداری دانشجویان در مراسم اربعین حضرت سیّدالشّهدا(ع) با استناد به آیه 112 سوره «هود» فرمودند: «شما جوان‌های امروز می‌توانید مایه‌ امید باشید، و مایه‌ امیدید. بحثِ «می‌توانید» نیست؛ مایه‌ امیدید. امروز هر کدام از شما می‌توانید یک مشعل نورانی باشید بر سر راه پیرامون خودتان و محیط پیرامونی خودتان. سعی کنید این را نگه دارید؛ تلاش کنید در این راه استقامت بورزید: فَاستَقِم کَما اُمِرتَ وَ مَن تابَ مَعَک؛ استقامت مهم است، ایستادگی مهم است و این کار را شما می‌توانید بکنید و ان‌شاءاللّه به برکت توجّه و توسّل به حسین‌بن‌علی (علیه السّلام) خواهید کرد.» 
 
متن آیه: «فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا ۚ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ»
 
ترجمه آیه: «پس، همان گونه كه دستور يافته‌اى ايستادگى كن، و هر كه با تو توبه كرده [نيز چنين كند]، و طغيان مكنيد كه او به آنچه انجام مى‌دهيد بيناست.»
 
در روايات آمده است كه پيامبر(ص) فرمود: سوره‌ هود مرا پير كرد و گفته‌اند كه مراد حضرت اين آيه از سوره‌ هود بوده است. اگر چه فراز نخست اين آيه‌ «فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ» در سوره‌ «شورا» نيز آمده اما آيه‌ فوق به چنين خصوصيتى معروف شده است. شايد سنگينى اين آيه، وجود فرازهاى ديگرى از تاريخ است كه در آيه بيان نشده و آن استقامت ياران پيامبر(ص) است كه همه‌ آنها وفادار نبودند و پيامبر(ص) از بى‌وفايى و ناپايدارى آنان در ناراحتى بود.
 
در حقیقت خداوند در این آیه به پیامبر اکرم (ص) دستور می‌دهد که در راه تبلیغ و ارشاد، در طریق مبارزه و پیکار و در انجام وظایف الهی و پیاده کردن تعلیمات قرآن استقامت بورزد.
 
عبارت «کما امرت» نیز دلالت بر این دارد که این استقامت نه به خاطر خوش‌آیند این و آن باشد و نه از روی تظاهر و ریا، نه برای کسب عنوان قهرمانی، نه برای بدست آوردن مقام و ثروت و کسب موفقیت و قدرت، بلکه تنها به خاطر فرمان خدا و آن گونه که به تو دستور داده شده است باید باشد.
 
در عین حال براساس «و من تاب معک» این دستور تنها مربوط به پیامبر (ص) نیست؛ هم پیامبر(ص) باید استقامت کند و هم تمام کسانی که از شرک به سوی ایمان باز گشته‌اند و دعوت پروردگار را قبول کرده‌اند.
 
همچنین طبق عبارت «ولا تطغوا» ویژگی این استقامت؛ دوری از افراط و تفریط و زیاده و نقصان است و به نوعی استقامتی است که در آن طغیان وجود ندارد.
 
در این آیه می‌توان پی به چهار دستور مهم خداوند به پیامبر و یارانش برد که هر کدام بار سنگینی بر دوش انسان می‌گذارد که عبارتند از:
 
اول ـ فرمان به استقامت؛ استقامت از ماده قیام گرفته شده  و از این نظر که انسان در حال قیام بر کار و تلاش خود تسلط بیشتری دارد، استقامت که به معنی طلب قیام است یعنی در خود آن چنان حالتی ایجاد کن که سستی در تو راه نیابد. زیرا همیشه به دست آوردن پیروزی کار نسبتا آسانی است اما نگه داشتن آن بسیار مشکل است، آن هم در جامعه‌ای عقب‌افتاده و به دور از عقل و دانش و در برابر مردمانی لجوج و سرسخت از یکسو و در میان دشمنانی انبوه و مصمم و با هدف ساختن جامعه‌ای سالم و با ایمان و پیشتاز.
 
دوم ـ استقامت باید تنها انگیزه الهی داشته باشد و هرگونه وسوسه شیطانی از آن دور بماند و این یعنی به دست آوردن بزرگترین قدرت‌های سیاسی و اجتماعی تنها برای خدا.
 
سوم ـ مسئله رهبری کسانی است که به راه حق برگشتند و آنها را هم به استقامت واداشتن.
 
چهارم ـ مبارزه در مسیر حق و عدالت، رهبری و جلوگیری از هر گونه تجاوز و طغیان. چه بسیار افرادی که در راه رسیدن به هدف نهایت استقامت را به خرج می‌دهند اما رعایت عدالت برای آنها ممکن نیست و غالبا گرفتار طغیان و تجاوز از حد می‌شوند.
 
نکته مهم این است که این تنها دستوری برای دیروز نبود بلکه برای امروز و فردا نیز هست. امروز هم مسئولیت مهم ما مسلمانان و مخصوصا رهبران اسلامی در این چهار مؤلفه خلاصه می‌شود: استقامت، اخلاص، رهبری مؤمنان و عدم طغیان و تجاوز. بدون به کار بستن این اصول، پیروزی بر دشمنانی که از هر سو از داخل و خارج ما را احاطه کرده‌اند و از تمام ابزارهای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، نظامی، رسانه‌ای و تبلیغاتی علیه ما بهره‌گیری می‌کنند امکان‌پذیر نمی‌باشد.
 
لذا می‌توان از این آیه چنین برداشت که: 
 
ـ در استقامت و پايدارى، رهبر بايد پيشگام همه باشد. 
 
ـ  پايدارى زمانى ارزش دارد كه در همه‌ى امور باشد. در عبادت، در ارشاد، تحمل ناگوارى‌ها و مانند آن.
 
ـ عمل بايد بر طبق نص و فرمان الهى باشد.
 
ـ پايدارى رهبر بدون همراهى و پايدارى امت بى‌نتيجه است.  
 
ـ رجوع و بازگشت به خدا، بهاى سنگينى را مى‌طلبد و آن، استقامت وپايدارى در راه مستقيم است.
 
ـ همه چيز بايد طبق فرمان باشد، نه زياده‌روى وطغيان.
 
ـ رهبر و امت بايد در راه مستقيم حركت كنند و از افراط و تفريط بپرهيزند.

 

انتهای پیام
captcha