آیا حجاب مسئله‌ای فطری است
کد خبر: 4162113
تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۵۴
مهدیه السادات مستقیمی پاسخ داد

آیا حجاب مسئله‌ای فطری است

استادیار دانشگاه قم گفت: در زمینه حجاب تضارب آرا زیاد است اما پیش فرض ما در این بحث، نظریه آیت الله شاه آبادی است که معتقدند کلیات مقولات دین و جزئیات آن می‌تواند در آئینه فطرت نمودار شود بنابراین در زمینه حجاب هم، کلیت بحث با عنوان حیا و عفت، می‌تواند از مقولات فطری محسوب شود.

مهدیه السادات مستقیمی

به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «الگوی ساخت‌گرا به مثابه راهکاری برای فرهنگ‌پذیر نمودن دین (مطالعه موردی حجاب)» امروز یکشنبه 22 مردادماه از سوی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.

مهدیه السادات مستقیمی؛ استادیار دانشگاه قم، در این نشست سخنرانی کرد و گفت: گاهی اوقات اثبات بعضی از امور دینی از طریق عقل محض، استدلال‌های ابتدایی یا استدلال‌های نقلی، بنا به دلایل مختلف علمی مشکل می‌شود بنابراین باید در صدد پیدا کردن راهکارهای دیگری باشیم. یکی از راهکارهای موثر که از جدیدترین روش‌های یادگیری در آموزش و پرورش نوین است الگوی ساخت‌گرا است. به صورت خلاصه در تبین الگوی ساخت‌گرا می‌‌توان گفت الگویی شبیه روش سقراطی است یعنی به جای اینکه ابتدا به ساکن، طرح بحث کنیم سعی می‌کنیم با پرسش، فرد را به اطلاعات درونی خودش برگردانیم و کاری کنیم که خود مخاطب از طریق پرسش‌های ما و با تکنیک‌های ویژه‌‌ای به جواب برسد.

سایه مسائل دیگر بر سر حجاب

وی ادامه داد: متأسفانه در زمینه حجاب، ممکن است سایه مسائل روانشناختی، سیاسی، عناد و لج‌بازی‌هایی در ناخودآگاه افراد وجود داشته باشد که قبول آن را دشوارتر کند. از این جهت این راهکار چون در فضایی اخلاقی‌تر و بدون مقابله‌تر اتفاق می‌افتد ممکن است موثر باشد و چون تاکنون مقداری مغفول مانده است بنابراین به نظرم رسید که در این برهه از زمان لازم است در راستای جهاد تبیین روی این الگو در راستای توجه به حجاب کار کنیم.

مستقیمی افزود: سقراط می‌فرمود پدرم مجسمه ساز و مادرم ماما است بنابراین در روش فلسفی‌ام دوست دارم از روش مادرم استفاده کنم چون مجسمه، پدیده‌ای بدون روح و نوزادی که متولد می‌شود موجودی شعورمند است بنابراین لازم است افراد را از طریق روش‌های علمی و با رویکردهای جامعه‌شناسی، روانشناسی و دلایل قانع کننده توجیه کنیم. هرچند برخی اوقات می‌بینیم در مرحله عمل توجه به حجاب در فرد به راحتی شکل نمی‌گیرد. این شکاف بین علم و عمل و دلایل آن در طول تاریخ فلسفه به کرات مورد توجه قرار گرفته است.

نوآوری الگوی ساخت‌گرا

استادیار دانشگاه قم بیان کرد: اگر علم انسان به مرحله شهودی، حضوری و قلبی برسد پذیرش آن راحت‌تر خواهد بود بنابراین اگر سعی کنیم با پرسش، فرد را به فطرت خودش بازگردانیم به ثمره مهمی خواهیم رسید. در این صورت ضمانت عمل هم بیشتر خواهد بود. الگوی ساخت‌گرا، یک الگوی یادگیری است و معمولا در مباحث علم حصولی مورد استفاده قرار می‌گیرد اما نکته مهمی که بر آن تأکید دارم و یکی از نوآوری‌های این بحث است این است که لازم است الگوی ساخت‌گرا را توسعه دهیم چون الگوی ساخت‌گرا سعی می‌کند اطلاعات پراکنده ذهن فرد را ساختارمند کند. در این شرایط فرد جواب را از ذهن و اطلاعات حصولی خودش به دست می‌آورد.

وی افزود: گاهی فرد در مشهودات فطری خودش گم می‌‌شود و مثلا در زمینه زراعت، انگاره ذهنی فرد این است که من زراعت کردم و این گندم را به دست آوردم اما خدای تبارک و تعالی، گاهی با ایجاد یک فضای ذهنی، فرد را به درون خودش بازگشت می‌‌دهد. برای مثال در قرآن کریم آمده است؛ «أَأَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ؛ آیا شما آن تخم را می‌رویانید یا ما رویاننده‌ایم؟» (واقعه/ 64) در اینجا فقط از فرد یک سوال می‌شود و باعث می‌شود که فرد به درون خودش مراجعه کند و بگوید آیا من زراعت کردم یا اینکار خدای متعال بوده است؟ 

آیا حجاب مسئله‌ای فطری است؟

استادیار دانشگاه قم بیان کرد: حال سوال این است که آیا حجاب، مسئله‌ای فطری است یا خیر؟ در این زمینه تضارب آرا زیاد است که بنده از آنها می‌گذرم اما لازم است ذکر کنم پیش فرض ما در این بحث، نظریه آیت الله شاه آبادی است که معتقدند کلیات مقولات دین و جزئیات آن می‌تواند در آئینه فطرت نمودار شود بنابراین در زمینه حجاب هم کلیت بحث، با عنوان حیا و عفت، می‌تواند از مقولات فطری محسوب شود و با بازیافت مشهودات فطری، به علاوه تلفیقی از برخی استدلال‌های فطری، فرد به جواب می‌رسد.

مستقیمی تأکید کرد:‌ باید به فرد کمک کنیم با تحلیل فکری خودش به شهود برسد. مراد ما از شهود، نقطه مقابل فکر و استدلال است. نظر ما در مورد حجاب این است که می‌توان از الگوی ساخت‌گرا در ساختاربندی اطلاعات پراکنده ذهنی استفاده کرد تا فرد به نتیجه برسد. البته باید برخی اصول همانند تقویت ادراکات درونی، اعتقاد به معنویت فطری و اصل یادآوری‌های معنوی را در نظر داشته باشیم. باید این الگو را در مطالعات حجاب به گونه‌ای به کار بگیریم که تصور کنیم مخاطب ما همانند غنچه‌ای است که باید تلاش کنیم از درون شکوفا شود نه اینکه گل‌های وی را با دستانمان شکوفا کنیم. 

تأکید خداوند بر توجه به فطرت انسان

حسین بابایی مجرد؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در این نشست گفت: قرآن را که نگاه می‌کنیم در آیات متعددی به اهمیت فطرت اشاره شده است. از جمله آمده است؛ «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ ۖ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا ۚ مَا بِصَاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ ۚ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ؛ بگو که من به یک سخن شما را پند می‌دهم و آن سخن این است که شما خالص برای خدا دو نفر دو نفر با هم یا هر یک تنها قیام کنید و (درباره من) عقل و فکرت کار بندید تا به خوبی دریابید که صاحب شما امت را جنون نیست، او جز این نیست که رسول خداست و از عذاب سخت روز قیامت که شما را در پیش است می‌ترساند» (سبأ/ 46) این نشان می‌دهد اول برای خدا قیام کنیم بعد دنبال تفکر باشیم لذا ابتدا نفس باید تزکیه شود چون آن وقت امکان تقوا فراهم می‌شود.

وی افزود: آیت‌الله جوادی آملی می‌فرمایند ما در مورد معرفت، مراتب یقین بخشی داریم اما همچنین در موقفِ یقین هستیم که همان موقف ادراک است. ما الان در این موقعیت هستیم یعنی در بسیاری از مواقع با بدیهیاتی مواجه هستیم اما مردم، آنها را نمی‌پذیرند بنابراین اگر دنبال توجیه مردم در مسائلی نظیر حجاب هستیم باید ظرف پذیرش آنها را هم در نظر بگیریم.

الزامات کار فرهنگی

مهدی جمشیدی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی نیز در این نشست گفت: مسئله مهم ما، نحوه استدلال‌پردازی است. خود بنده هم به این نتیجه رسیده‌ام که ما دچار فقر استدلالی هستیم و ارجاعات ما به شدت محدود است. بنده در کتاب «درخشش عهد قدسی»، شش نوع استدلال را در دفاع از انقلاب اسلامی مطرح کردم. در زمینه حجاب هم، این پروسه‌ای درست است چون استعاره ما در چند دهه گذشته این بوده که زن به مثابه گوهری در صدف است یا حجاب مصونیت است نه محدودیت؛ لذا استعاره‌های دیگری تولید نکرده‌ایم که هم نو باشد و هم افرادی که ذهنیت آنها با این استعاره‌ها فاصله دارد را پوشش دهد بنابراین کسی که می‌خواهد کار فرهنگی کند باید استعاره‌ها را در نظر داشته باشد چون کار فرهنگی به معنای ارجاع دادن به قانون نیست.

وی افزود: کار فرهنگی باید پر ارجاع و پرخاستگاه باشد یعنی مشت ما پر از منبع و معرفت باشد که بتوانیم از پس آن بر بیائیم در مورد دهه هفتادی‌ها، اغلب گفت‌وگو‌ها نشان می‌دهد آنها با انواعی از شبهه و اشکال مواجه هستند و حتی برخی از معلمان آنها می‌گویند ما واقعا از این ذهن‌هایی که در فضای مجازی شخم زده شده حیرت می‌کنیم لذا از نظر معرفتی نمی‌توانیم با آنها تقابل داشته باشیم.

جمشیدی بیان کرد: بنابراین در این مواجهه سقراطی، باید یک پیچیدگی را هم در نظر بگیریم تا منجر به نتیجه شود چون گاهی با یک فطرت پاک و بدون شبهه مواجه هستیم اما الان بسیاری از فطرت‌ها دچار شبهه هستند. ما واقعاً با یک نظام فکری شیطانی مواجه هستیم که به میزان زیادی نسبت به ارزش‌های دینی اشکال وارد می‌کند و به صورت بی‌پروا در همه لایه‌های جامعه سرازیر شده است. 

انتهای پیام
captcha