به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین روحالله توحیدینیا، پژوهشگر همکار گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه 31 خردادماه در نشست علمی «نسبت سیرهشناسی و حدیثشناسی»، با اشاره به رویکردهای گوناگون علوم انسانی و اسلامی در گزارشدادن درباره معصومان(ع)، گفت: یکی از خلأهایی که احساس میشود، این است که ما باید در جای دیگری بایستیم و به موضوع معصومین(ع) بنگریم، از این رو چشمانداز جدیدی برای مشاهدهکردن و تصویرسازی از معصومین(ع) لازم است و مفهوم این مدعا آن است که علوم انسانی فعلی نمیتواند این هدف را برآورده کند و ما نیازمند یک حوزه دانشی جدید هستیم و باید از رشتههای مستقل بهره ببریم.
ادامه داد: در بین علوم، رشته حدیثشناسی خودش را مهمترین متکفل سخن گفتن درباره معصوم میداند و این موضوع در عرف دانشگاه و حوزه جا افتاده است و پایاننامه و کتب زیادی در این باره داریم؛ بنده معتقدم در عین اینکه رشته حدیثشناسی نقش مهمی در این عرصه دارد ولی از توان کافی برای سیرهشناسی برخوردار نیست و البته علوم انسانی و اسلامی دیگر هم این توانایی را به صورت استقلالی ندارند.
توحیدینیا با بیان اینکه مجموع بررسیهای حدیثی، کلامی و تاریخی ما را به این نتیجه میرساند که مفهوم سیره توانایی به دوش کشیدن عنوان دانشی مورد نظر را دارد، گفت: بنده در این بحث بنا بر اظهار اشتراکات نداشتم و روی نقاط تمایز متمرکز شدم ولی در چند کتاب بر روی عنوان تاریخنگاری امامیه کار کردهام.
پژوهشگر پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با بیان اینکه رابطه تنگاتنگی بین مباحث حدیثی و سیره وجود دارد، تصریح کرد: موضوع دیگر اینکه ما در فضای شیعه سخن میگوییم و به ابعاد علم حدیث در اهل سنت نمیپردازیم و نکته دیگر هم به عنوان مقدمه بحث اینکه باید نسبت سیرهشناسی را با علوم نقلی و عقلی و فقه روشن کنیم و البته بحث بنده عمدتاً مرتبط با علم حدیث بحث شده است تا منسجمتر باشد.
توحیدینیا با اشاره به تعریف سیرهشناسی گفت: سیره به معنای تصویر در زمان معصومان(ع) است، بنابراین ما با توضیح سه مفهوم روبرو هستیم، سیره و سیرهشناسی و معصومین(ع) و مفهوم معصومین(ع) روشن است و ریشه در باور به عصمت دارد. معصومین کسانی هستند که به خاطر قرار گرفتن در مرتبه والای انسانیت از این جایگاه و مقام برخوردار شدهاند.
وی افزود: مفهوم مهم دیگر تصویر است و مقصود از آن اشاره به کاری است که برای عدم دسترسی مسقیم و مشاهدهپذیر به معصوم(ع) باید انجام شود؛ فرض کنید ما فکر و قولی را میخواهیم به معصوم منتسب کنیم و واژه تصویر در اینجا راهگشاست. محققان در مقام تشخیص و تعیین رابطه معیارها و سنجهها با منابع و اخبار در تلاش برای هر چه بهتردیدن معصومین(ع) هستند و باید به وسیله ابزارهای متعدد و از راههای گوناگون این هدف را محقق کنند.
توحیدینیا بیان کرد: مفهوم دیگر اهمیت و نقش عنصر مهم در تصویرگری است یعنی اگر ما معصومین(ع) را در زمان خودشان تصویر نکنیم کار ما پرداختن به سیره نخواهد بود و طبیعتاً وقتی به زمان توجه شد مکان و عاملیت زمانه هم مشخص خواهد شد؛ البته وقتی از منظر تاریخی در مورد معصومین سخن میگوییم به این معنا نیست که صرفاً ایشان را در منظر تاریخی تعریف کنیم.
وی اظهار کرد: مقصود ما از سیره هر تلاش علمی است که در راستای تحقق به سیره باشد و این کوشش علمی، اطمینان از پشتوانه پارادایمی و نظاممندی و به دنبال آن پاسخگویی در یک حرکت علمی است؛ به این معنا که شناخت باید تابع مبانی نظری باشد و در اینجاست که با ملاحظه مطالعات سیره معصومین(ع) میتوانیم بگوییم ما از جهت مطالعات در ابتدای مسیر قرار داریم.
این پژوهشگر اضافه کرد: در مورد حدیثشناسی باید بگویم مراد از به کارگیری این واژه در لسان کسانی که از این عنوان استفاده کردهاند، این است که این عنوان بهتر میتواند به شعبات و فلسفه این دانش بپردازد و آن را تبیین کند.
توحیدینیا با بیان اینکه آنچه در حوزههای علمیه به عنوان تخصص در علم حدیث مطرح میشود، منظور ما است، اضافه کرد: در سیرهشناسی، موضوع، معصوم است و ما در اینجا به یک انسان متفاوت و با ویژگیهای خاص مینگریم ولی در حدیثشناسی با یک متن سر و کار داریم. در حدیثشناسی، سنت به معنای عرف است و ما به دنبال استفاده از تقریری هستیم که از معصوم صادر میشود و غرض، شناخت حجت از غیر حجت است.
این پژوهشگر اضافه کرد: ولی در سیرهشناسی، غرض دستیابی به تصویری از معصوم(ع) است و تصویر معصومان نسبت به سنت، عمومیت دارد؛ مثلاً ممکن است ما چیزی را با اطمینان و یقین به معصوم نسبت دهیم و قابل اثبات باشد ولی در اقوال و تقریر معصومان(ع) دیده نشود.
وی با اشاره به بحث روشی هم گفت: از این جهت هم چند تمایز بین این دو وجود دارد؛ اول اینکه ما در مسیر کشف معصوم با چه میراثی روبرو هستیم که در حدیثشناسی ما با میراث مکتوب سر و کار داریم ولی در سیره منابع میتواند مکتوب و یا غیرمکتوب باشد. روشهای ما در این صورت برای به دست آوردن اعتبار در این دو موضوع متفاوت است یعنی بررسیهای سندی و متنی در حدیث برای ما اولویت دارد ولی در سیره با متن پیچیده روبرو هستیم.
توحیدینیا بیان کرد: در حدیثشناسی بر روی معنا و مفهوم حدیث تمرکز داریم و عناصر تاریخی مانند زمان و مکان و تاریخ نقش کمکی دارند ولی در سیره، نگاه تاریخی به یک رویکرد تبدیل میشود و ما به زمان و مکان برای فهم ساختاری و گفتمانی حاکم در آن دوره توجه داریم، بنابراین عقل و قواعد عقلی در سیرهشناسی بیشتر مورد استفاده است، همچنین چگونگی عرضه دستاورهای بین حدیثشناس و سیرهشناس تفاوت دارد.
در ادامه حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدکاظم طباطبایی، استاد دانشگاه قرآن و حدیث در سخنانی به عنوان ناقد، گفت: ما اگر این دو حوزه دانشی را همتراز بدانیم تا اینکه ناهمتراز تلقی کنیم با هم تفاوت دارند، مثلاً اخلاق و فقه و کلام و فقه دو حوزه معرفتی و در تراز هم هستند ولی حدیث و قرآن، حوزه معرفتی خاص نیستند بلکه منبع معرفت هستند لذا دانشی که قرار است همتراز آن قرار بگیرد، پردازشکننده این منابع معرفتی خاص هستند.
وی افزود: پس مشکل اولیه این است که اساساً مقایسه بین این دو چه دلیلی دارد و اینکه ما بین یک منبع معرفتی با یک دانشی که با استفاده از آن منبع حوزه دانشی جدید تولید کرده است، مقایسه کنیم و این جای بحث دارد.
طباطبایی تصریح کرد: نکته دیگر اینکه اگر در تعریف حدیث بگویم حکایت قول و فعل و تقریر معصوم است سیره هم به عنوان منبع معرفت، زیرمجموعه حدیث قرار خواهد گرفت؛ در واقع ما قرآن را به عنوان منبع معرفتی متقن داریم.
وی ادامه داد: در دانش حدیث مباحثی مانند اعتبارسنجی و منابع حدیثی و تاریخ حدیث و ... را داریم و یکسری مباحث هم در مورد چگونگی فهم متن است که از حوزه حدیث خارج نیست ول با مباحث اولیه هم فرق دارد؛ در سیرهشناسی در قسمتی که مربوط به استناد و اعتبار و انتساب است، ما همان مباحث حدیثی را باید در نظر بگیریم و کار جدیدی نمیتوانیم انجام دهیم.
طباطبایی با بیان اینکه منطق فهم حدیث و سیره یکسان است، اضافه کرد: ما برای اینکه سیره را الگو قرار دهیم، دنبال فهم آن هستیم و این بحث حوزه دانشی مجزاست و ربطی به حدیث ندارد؛ زیرا حدیث فقط میگوید معصوم(ع) اینگونه بودند و اینگونه فرمودند یا در زمان و مکان این کنش و واکنش را داشتند ولی در سیرهشناسی ما قصد داریم الگو بگیریم. مثلاً قبل از انقلاب کسانی آن را با زمان امام حسین(ع) مقایسه میکردند و برخی با امام حسن(ع) و مشکل در این بود که ما باید تصمیم حسینی بگیریم یا حسنی و دشواری کار در اینجاست.
در ادامه حجتالاسلام عبدالهادی مسعودی خمینی، رئیس دانشگاه قرآن و حدیث با بیان اینکه ارائهدهنده در هر دو دانش به خوبی تحقیق کردهاند، گفت: ما در حدیث و سیره آنقدر پیش رفتهایم که میتوانیم امکانی برای دو علم قرار دادن آن ایجاد کنیم و این خودش یک نوع پیشرفت است.
وی افزود: تعریفی که ایشان از سیره دارند، ارائه تصویری از معصوم است که اصطلاحی جذاب است ولی دقیق نیست؛ اینکه ما در مورد خلقت نوری ائمه بیندیشیم، جزء سیره است یا خیر؟ آیا اندیشه در مورد علم امام جز سیره است یا خیر؟ ترسیم تصویر ملکوتی امام جزء سیره است یا خیر؟ لذا سیره، رفتارشناسی معصوم است و تصاویر نزدیک به واقعیت از ائمه(ع) به ما میدهد به تعبیری تصویر معصوم نیست و تصویر رفتارهای معصوم است.
مسعودی بیان کرد: ما در مورد رفتارها هم باید قید بزنیم، اینکه آیا ما رفتارهای شخصی ائمه(ع) را هم جزء سیره میآوریم؟ مثلاً امامی گوشت گوسفند و امام دیگر گوشت پرنده دوست داشته است، یا یک معصومی تند و دیگری آهسته راه میرفته است و اینها را نمیتوان به سادگی سیره دانست.
وی افزود: علم کلام در تعریف معصوم متکی به حدیث است، یعنی در تعریف عصمت یک مبنای عقلی داریم و بخشی متکی به نقل است، بنابراین سیرهشناسی باید متکی به حدیث باشد و این هم قابل اعتناست. اگر گفتار را هم جزء رکن اساسی تصویرسازی از معصوم قرار دهیم، مقدار زیادی با حدیث اشتراک پیدا خواهد کرد.
انتهای پیام