بررسی شیوه ارائه خدمات اجتماعی حوزه و مرجعیت قبل و بعد از انقلاب
کد خبر: 4120383
تاریخ انتشار : ۲۳ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۰:۰۸
در نشست صدسالگی حوزه به میزبانی ایکنا مطرح شد؛

بررسی شیوه ارائه خدمات اجتماعی حوزه و مرجعیت قبل و بعد از انقلاب

حجت‌الاسلام محمدحسن زمانی در دومین بخش از نشست صدسالگی حوزه علمیه بیان کرد که اولین کار روحانیت در انقلاب، حاکمیت دین و ابتنای قوانین بر مبنای دین است و شش فقیه شورای نگهبان بر قوانین مصوب مجلس باید نظارت داشته باشند و حجت‌الاسلام جواد اسماعیلی نیز علت دشمنی استعمار با ایران را سد بودن ایران در برابر استعمار و استکبارطلبی بیگانگان و برخی سیاست‌های آنها مانند همجنس‌گرایی دانست.

رضاخان اقتدارش را علیه ملت خودش به کار گرفته بود/ استعمارستیزی عامل دشمنی با ایران استامسال صدمین سال بازتأسیس و به تعبیر درست‌تر، صدمین سال احیای حوزه علمیه قم به دست مرحوم آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی است. حوزه قم از دوره آن مرد بزرگ وارد مرحله جدیدی از عمر خود شد و برخی معتقدند اقدامات او منجر به پیروزی انقلاب اسلامی شد.

برای بررسی مراحل مختلف عمر حوزه به خصوص از دوره آن مرحوم تا امروز و چالش‌ها و موفقیت‌های آن، ایکنا نشست‌های مختلفی با حضور شخصیت‌های حوزوی برگزار کرده است.

این بار با حضور حجج اسلام محمدحسن زمانی، مسئول دفتر سیاسی اجتماعی حوزه علمیه و جواد اسماعیلی، مدیر پژوهش مجتمع بین‌المللی حوزه علمیه، مسائل حوزه را بررسی کرده‌ایم که بخش اول این نشست را با عنوان (زمینه حضور حداکثری آیت‌الله حائری یزدی در سیاست فراهم نبود/ لزوم شنیدن نقدها و اعتراضات مردم) قبلا منتشر شده است.

اکنون بخش دوم این نشست را می‌خوانید؛

 

ایکنا _ گفتید گاهی در بدنه جامعه خودکم‌بینی و تحقیر را شاهد هستیم، زیرا خوبی‌ها و نقاط مثبت خود را نمی‌بینیم و گاهی درباره ضعف‌ها افراط می‌شود. دلیل این خودکم‌بینی را چه می‌دانید؟ آیا کار تبلیغاتی کم انجام شده است؟

اسماعیلی: بله. البته نباید نقش تخریبی دشمن را هم فراموش کنیم؛ مثلا در بحث همجنس‌گرایی تنها نهادی که می‌تواند در برابر آن بایستد، دین است. بالطبع دشمنان می‌بینند مانع جدی بر سر این مسیر، جمهوری اسلامی است که فقها حامی آن هستند بنابراین این نوع مخالفت‌ها طبیعی است یا مهمترین مانع بر سر راه استعمار، دین و نظام جمهوری اسلامی است. البته تسلطی که آن‌ها بر رسانه‌ها دارند ما نداریم لذا کوه را کاه می‌کنند و برعکس و ما کارهای بزرگ خودمان را هم نتوانسته‌ایم به درستی تبیین کنیم. دین و مباحث دینی به اندازه‌ای جذابیت دارد که قلوب را جذب کند.

رضاخان اقتدارش را علیه ملت خودش به کار گرفته بود/ استعمارستیزی عامل دشمنی با ایران است

بنده در یک خطبه‌ نماز جمعه در یکی از کشورها سخنرانی کردم و سخنرانی بیش از یک ساعت طول کشید و وقتی تمام شد گلایه داشتند که چرا زود تمام شده است، جواب دادم در ایران نصف این مقدار بیشتر کشش ندارد و پاسخ دادند که شما امروز به اینجا آمده‌اید و معلوم نیست تا یکسال دیگر عالمی به اینجا بیاید؛ بنده وقتی حدیث و آیه قرآن می‌خواندم اشک می‌ریختند.

بنابراین دین به خودی خود جذابیت دارد و اگر بتوانیم از رسانه کمک بگیریم این تاثیرگذاری بسیار بیشتر خواهد شد.

 

ایکنا _ ما در دوره مرحوم مؤسس و بعد از آن شاهد خدمات سیاسی و اجتماعی متفاوتی با بعد از انقلاب بودیم، آیا رویکرد حوزه بعد از انقلاب در مقایسه با روش آن بزرگان تفاوت کرده است؟ 

زمانی: ما این دوره صدساله را شاید بتوانیم به چهار دوره تقسیم کنیم؛ دوره اول، دوره مرحوم آیت‌اله عبدالکریم حائری یزدی بود؛ دوره دوم دوره مرحم آیت‌الله بروجردی است که خدمات متعددی انجام شد؛ ساختن بیمارستان، ساخت مسجد، مدرسه، مراکز اسلامی و امثال که از مساجد باشکوه این دوره، می‌توان به مسجد اعظم و ساخت مرکز اسلامی هامبورگ اشاره کرد؛ مدرسه خان در قم هم از یادگاران دوره ایشان است. در بخش سیاسی هم ایشان اقدامات متعددی انجام دادند. ابتدا کنترل تندروی‌های شاه بود و شاه از اقتدار ایشان حساب می‌برد و تا زمانی که آیت‌الله بروجردی زنده بودند شاه نتوانست اصلاحات ارضی و قانون کاپیتولاسیون و قسم خوردن به غیر قرآن را پیش ببرد. البته برخی کارها مانند اقدامات گروه نواب صفوی هم انجام شد که برکات خودش را داشت یا کارهایی که مرحوم آیت‌الله کاشانی در بحث نهضت ملی نفت داشتند که آن هم گام بلندی در خدمات اجتماعی روحاینت بود. اقدامات نهضت جنگل هم در این راستا بود و میرزا کوچک خان با حمایت بقیه طلاب آن اقدام انقلابی را انجام داد.

دوره سوم، دوره بعد از وفات آیت‌الله بروجردی و قد علم کردن حضرت امام(ه) بود که اولین اطلاعیه ایشان هم در برخورد با انجمن‌های ایالتی و ولایتی در سال 1341 منتشر شد و در این دوره، روحانیت خدمات بزرگی انجام  داد؛ بیمارستان فیروزآبادی در تهران و بیمارستان گلپایگانی در قم و بزرگترین کتابخانه خاورمیانه توسط آیت‌الله مرعشی تاسیس شد که واجد 85 هزار نسخه خطی است. میراث علمی یک مکتب و مذهب، آثار علمی آن است و این کتب از سال 1500 میلادی مورد غارت اروپا قرار گرفت، کتاب قانون ابن سینا که بزرگترین کتاب پزشکی بشر تا آن تاریخ بود را به لیدن هلند بردند و در آنجا ترجمه و تدریس شد و دانش پزشکی امروز را بنا کردند. بنده سفری به هلند داشتم و به لیدن رفتم و پرسیدم اولین چاپ قانون بوعلی در سال 1495 را دارید و نگاهی به بنده کرد و گفت کدام زبان را می‌خواهی چون به زبان‌های مختلف منتشر شده بود. 500 سال قبل این آثار ما به دنیای غرب رفت و کاخ تمدن دانش امروزی را بر آن بنا کردند. خیلی سرقت صورت گرفته و فقط 10 هزار کتاب خطی ما در کتابخانه لیدن هلند است و چقدر از آثار دیگر ما در کشورهای دیگر اروپایی است.

باز از مسئول آنجا پرسیدم از رشته‌های دیگر هم دارید و او جواب داد چه رشته‌هایی را می‌خواهید؟ گفتم فلسفه؛ او هم اشارات ابن سینا یعنی نسخه مؤلف را که خواجه آن را شرح کرده است برای من آورد و در صفحه اول آن، امضاها و تاریخ را نگاه کردم مربوط به همان زمان بود زیرا در آن دوره رسم بر این بود که کتاب را امضا کرده و نام می‌نوشتند و در پایان کتاب هم  نوشته شده بود: لقد اکتبه بخطه و قلمه میرزا عبدالله .... فی سنة .... فی بیهق. بیهق نام قدیم سبزوار است یعنی 700 سال قبل یک عالم خطاط و فیلسوف ما در بیهق این نسخه را نوشته و از کتابخانه لیدن سر درآورده است بنابراین کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی نهضتی در عرصه کتاب و نسخ خطی ایجاد کرد.  

رضاخان اقتدارش را علیه ملت خودش به کار گرفته بود/ استعمارستیزی عامل دشمنی با ایران است

 

نمونه دیگر خدمات آیت‌الله العظمی گلپایگانی است که ایشان هم بیمارستانی به این نام تاسیس کردند همچنین مدرسه آیت‌الله گلپایگانی در قم ساخته شد که صاحب دارالقرآن است و این مرجع تقلید در زمینه حفظ قرآن و ترویج مباحث قرآنی اقدامات فراوانی انجام دادند. ایشان همچنین در نظام آموزشی، نوآوری ایجاد کرد و به نظر بنده این نوآوری از ابتکارات این مرجع تقلید بود.

افراد دیگری هم به تدریج این روند را ادامه دادند و کسانی مانند علامه طباطبایی و شاگردان ایشان خدمات علمی فراوانی داشتند. مبارزات سیاسی و شکنجه‌هایی که علما تحمل کردند و چقدر شهید دادیم و برای گفتن این تاریخ مبارزات از سال 1342 تا 1357 چند جلد کتاب لازم دارد. مقام معظم رهبری در سال 1342 برای اولین بار به زندان رفتند؛ بنده شاگرد ایشان بودم و زندان می‌رفتند و ما چند ماه منتظر می‌ماندیم بیرون بیایند تا دوباره درس شروع شود ولی باز به خاطر فعالیت‌های سیاسی، دستگیر می‌شدند و زندان و شکنجه و شرح مبارزات ایشان خودش یک کتاب لازم دارد یا مبارزات شهید اندرزگو خودش یک کتاب می‌طلبد که ما تالیف آن را در دست داریم.

مبارزات شهید آیت‌الله سعیدی هم همینطور جزء خدمات سیاسی روحانیت محسوب می‌شود؛ یا آیت‌الله غفاری. به نظر بنده خوب است ایکنا سیمای مبارزات روحانیت در بین سال‌های 42 تا 57 را به تصویر بکشد و به اطلاع مردم برساند.

قانون اساسی اسلامی

دوره چهارم هم از سال 1357 شروع شد. به نظر بنده اولین خدمت روحانیت به اسلام که بعد از انقلاب و با گذشت 1400 سال بعد از وفات پیامبر(ص) صورت گرفت، برپایی حاکمیت دین است. در هیچ کجای عالم  نظام حکومتی نداریم که دینی و قرآنی باشد و همه قانون اساسی خود را بر اساس قانون کشورهای دیگر نوشته‌اند. غیر از ما دو کشور مدعی اسلامی‌بودن هستند یعنی مصر و عربستان؛ من در هر دو کشور سال‌ها حضور داشتم، در سخنرانی در الازهر گفتم بنده مدعی هستم که فقط یک کشور اسلامی است که قانون اساسی خود را مستقیما از قرآن گرفته است و اگر کشور دیگری سراغ دارید بفرمایید؛ گفتند: لا والله. مصر هم قانون خود را از اروپا گرفته و تغییراتی در آن ایجاد کرده است. عربستان هم اصلا قانون اساسی ندارد زیرا ملک عبدلله گفت من هستم و نیازی به قانون نیست و حتی مفیتان هم حق حکمرانی ندارند با اینکه علمای آنها وهابی هستند.

اولین کار روحانیت در انقلاب، حاکمیت دین و ابتنای قوانین بر مبنای دین است و شش فقیه شورای نگهبان بر قوانین مصوب مجلس باید نظارت داشته باشند. افتخار ما این است که در 40 سال اخیر یک ماده قانونی ضداسلام مصوب نکرده‌ایم.

عزت فعلی و ذلت گذشته

نقش دوم روحانیت این بود که به کشور عزت داد و آن را جایگزین ذلت دوره شاه کرد؛ الان برخی تبلیغ می‌کنند که رضاخان و محمدرضا بهتر بودند. شاهد مثال هم که می‌آورند این است که رضاخان فرد بسیار مقتدری بود و محمدرضا هم جشن 2500 ساله گرفت و نشان داد که شاه شاهان است؛ متاسفانه این سخنان گاهی از برخی از حوزویان هم شنیده می‌شود. من بررسی کردم تا ببینم چقدر ما در آن دوره عزت داشتیم و چقدر امروز؟ رضاخان مقتدر بود ولی این اقتدار و زورگویی را علیه ملت به کار بسته بود ولی آیا در برابر بیگانگان و دشمنان هم این طور بود؟ آقای فروغی، وزیر دربار رضاخان نقل می‌کند روزی سفیر انگلیس مرا به سفارت فراخواند و من هم رفتم و گفت به رضاخان سلام برسانید و بگویید امروز پادشاهی او تمام است و فردا صبح آماده عزیمت به جزیره موریس شود. من خدمت رضاخان رفتم و این مطلب را گفتم، او پرسید سفیر گفت همین فردا باید بروم؟ گفتم بله؛ گفت: سفیر نگفت با چه وسیله‌ای و تنها یا با خانواده؟ و بعد گفت برو بپرس من تنها بروم یا با خانواده؟ و این اوج ذلت یک فرد و کشور است.

رضاخان اقتدارش را علیه ملت خودش به کار گرفته بود/ استعمارستیزی عامل دشمنی با ایران است

 

در مورد محمدرضا شاه؛ همیلتون جردن، رئیس کاخ سفید در دوره ریاست جمهوری کارتر در خاطرات خود نوشته است که وقتی شاه از ایران فراری شد و به آمریکا آمد و بعد به پاناما رفت شدیدا گرفتاری بیماری سرطان شد و دائما به کاخ سفید زنگ می‌زد که مرا برای درمان به آمریکا بیاورید؛ یک روز کارتر که از این تماس‌ها خسته شده بود به من گفت برو پاناما ببین این مردک چه می‌گوید و من هم رفتم و وارد محل اقامت او شدم و دیدم روی تخت دراز کشیده است. شاه به من گفت وضعیت مرا می‌بینی؟ گفتم بله و دیدم آنقدر ضعیف شده که همه گوشت‌های بدنش آب شده و فقط استخوان و پوست مانده است. من این صحنه را با صحنه اقتدار او در تهران مقایسه کردم. شاه گفت آیا آمدی مرا برای درمان به آمریکا ببری، گفتم اعلیحضرت متاسفانه امکان این موضوع وجود ندارد؛ گفت حتی اگر بمیرم؟ من سرم را به نشانه شرمندگی پایین انداختم و او گفت این پاسخی است برای آن همه خدمتی که من به شما کردم؟ آیا این عزت است یا ذلت؟ و بعد رفت مصر و در آنجا و کنار دوست قدیمی خودش انورسادات مرد.

امام وقتی آمد فریاد مرگ بر آمریکا سر دارد و در برابر او ایستاد و فرمود آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند و این شعار را به مردم هم آموخت و بعد از ایشان هم رهبر بزرگوار فریاد علیه آمریکا سر داد؛ رئیس جمهور آمریکا چند بار نامه داد و حتی شفیع فرستاد. در دوره رئیس جمهور سابقشان هم، نخست وزیر ژاپن را فرستادند تا واسطه شود ولی رهبری فرمودند من برای شما احترام قائلم ولی رئیس جمهور آمریکا لایق پاسخ دادن نیست. امروز ایران آنچنان عزیز است که رئیس جمهور آمریکا باید برای رابطه با ایران التماس کند.

 

ایکنا _ حاج آقا به نکات بسیار خوبی اشاره کردید که شاید جوانها کمتر شنیده باشند. البته جوانها این روزها می‌گویند ما آمریکا و غرب را کنار گذاشتیم ولی به سمت کشورهای دیگر رفته‌ایم. این مسئله چگونه قابل تحلیل است؟

زمانی: ما با صراحت می‌گوییم که رابطه با چین و روسیه را گسترش داده‌ایم و باید بیشتر هم گسترش بدهیم زیرا دو قدرت در شرق هستند، اینها دلشان برای ما نمی‌سوزد و آنها هم دنبال منافع خودشان هستند ولی چون رقیب آمریکا هستند حاضرند یار داشته باشند و رابطه سیاسی و اجتماعی با ما داشته باشند و ما هم از این ظرفیت بهره می‌بریم ولی این همکاری هم تا زمانی است که آنها عدالت رفتاری و صداقت در رفتار را با ما داشته باشند. نه تنها با این دو کشور با هر کشور مقتدر دیگر هم حاضریم رابطه‌مان را گسترش دهیم ولی خط و مشی ما همان رابطه عادلانه و صادقانه است.

به خاطر دارم در دوره‌ای که شوروی هنوز فروپاشی نشده بود به سفیر ایران اهانتی کردند و ایران  هم تصمیم گرفت پاسخ آنان را بدهد لذا سفیرشان در تهران را به وزارت خارجه فراخواند و ابتدا دقایق زیادی او را معطل کردند و بعد از این تحقیر او را پذیرفتند و آقای رفیق دوست یک سیلی محکم توی صورت سفیر زد و بعد گفت بنشینید با هم مذاکره کنیم. بنابراین ما در صدد توسعه رفاقت هستیم ولی تا روزی که خیانت نکنند.

ادامه دارد...

گفت‌وگو از علی فرج زاده 

انتهای پیام
captcha