حالات انسان پس از مرگ
کد خبر: 4053406
تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۰۸:۵۹
مجالس ماه رمضان علامه شیخ جعفر شوشتری/ ۱۲

حالات انسان پس از مرگ

علامه شیخ جعفر شوشتری در کتاب «فوائد المشاهد» به توضیح حالات انسان پس از مرگ پرداخته و آورده است: لازم است قبل از فوت وقت در درمان گناهان و کارهای ناپسند شتاب کنید و یکی از راه‌های بزرگ درمان گناه، گریه بر حضرت سیدالشهدا(ع) است.

کتاب «فوائد المشاهدمتن زیر بخشی از مجلس دوازدهم مواعظ علامه شیخ جعفر شوشتری در ماه مبارک رمضان است. این مجالس که بیش از ۱۴۰ سال پیش در کاظمین بر پا شده، در کتاب «فوائد المشاهد و نتائج المقاصد» توسط محمد بن علی اشرف طالقانی از شاگردان علامه گردآوری شده است.

بخشی از مجلس دوازدهم از نظرتان می‌گذرد:

يَا قَوْمِ لَكُمُ الْمُلْكُ الْيَوْمَ ظَاهِرِينَ فِي الْأَرْضِ فَمَنْ يَنْصُرُنَا مِنْ بَأْسِ اللَّهِ إِنْ جَاءَنَا قَالَ فِرْعَوْنُ مَا أُرِيكُمْ إِلَّا مَا أَرَى وَمَا أَهْدِيكُمْ إِلَّا سَبِيلَ الرَّشَادِ ﴿۲۹﴾ وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ مِثْلَ يَوْمِ الْأَحْزَابِ ﴿۳۰﴾ مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ وَمَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْمًا لِلْعِبَادِ ﴿۳۱﴾ وَيَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنَادِ ﴿۳۲﴾ يَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِينَ مَا لَكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿۳۳﴾ (آیات 29 تا 33 سوره غافر).

برای فضیلت وعظ و بزرگی این جایگاه همین کافی است که مؤمن آل فرعون با اینکه پیامبر نبود، تلاش می‌کرد مردم را وعظ کند و خدای تعالی برخی از مواعظ برترین پیامبرانش(ص) را در این آیه نقل کرده است: «يَا قَوْمِ لَكُمُ الْمُلْكُ الْيَوْمَ ظَاهِرِينَ فِي الْأَرْضِ فَمَنْ يَنْصُرُنَا مِنْ بَأْسِ اللَّهِ إِنْ جَاءَنَا».

مراد این است که امروز فرمانروايى از آن شماست و در اين سرزمين مسلطيد تا بندگی خدای سبحان را به جای آورید. یعنی خدای تبارک و تعالی به شما مهلت داده است و زمین را برای عبادت و بندگی‌اش وسعت بخشید، اگر بندگی خدا را تا زمان نزول عذاب به تأخیر اندازید، چه کسی ما را در برابر این عذاب یاری خواهد کرد؟ بنابراین الان این اختیار را داری که اعمالت را تا زمانی که فرصت باقی است، اصلاح کنی.

فرمود «ای قوم من، بر شما می‌ترسم» و بدان که روزهایی است که مردم در آن یکدیگر را به یاری می‌خوانند. از این روزهای سخن می‌گویم تا خود را برای آنها آماده و مهیا سازی. یکی از این روزها، روز مرگ تو و دیگری قبر و برزخ و جایگاه‌های دیگری است که در آن «مَا لَکُم مِّنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ» (غافر، 33) یاری کننده‌ای نخواهید داشت. پس تا زمانی که فرصت هست برای اصلاح کارهای خود فکری کنید و پیش از تمام شدن وقت در عاقبت امور بیاندیشید.

تو چیزی داری که حیوانات ندارند و آن روح انسانی است که مرگ در آن راه ندارد، روح مانند سوارکاری است که (در هنگام مرگ) او را از پشت اسبش پیاده می‌کنند. در عملیات نفس کشیدن خود تأمل کن؛ زمانی که هوا از حنجره به سمت پایین می‌رود. خدای تبارک و تعالی زیر حلقوم، چیزی آفرید که این هوا را می‌کشد و از طریق روزنه‌هایی که با چشم قابل رویت نیست، به سمت قلب می‌برد. قلب این هوا را بین هزاران عضو بدن تقسیم می‌کند، سپس به یک باره آن را می‌کشد. این نفس کشیدن که تو آن را ساده و بی‌اهمیت تلقی می‌کنی از سوی نیروهای حیوانی و طبیعی بدن انجام می‌شود، اما نیروی دیگری وجود دارد که تمام این اعمال را کنترل می‌کند و خداوند با آیه «فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي» (حجر، 29) از آن سخن گفته است.

و در آیه دیگری درباره آن فرمود: «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» (شمس، 8) و آن روح انسانی است، همان که درباره آن فرمود: «قَد أَفلَح‌َ مَن‌ زَکّاها» (شمس، 9) و همچنین درباره آن گفت: «وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي» (اسراء، 85).

زمانی که انسان به خواب می‌رود روحش از او جدا می‌شود و به مکان‌های مختلف می‌رود «اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا ۖ فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَىٰ عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَىٰ إِلَىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى» (زمر، 42) و به واسطه همین روح است که خواب می‌بینید و چنان است که گویی بیدار هستید، اما مرگ، به معنی جدا شدن این روح از تعلقش به بدن است.

«اُبی بن خلف» که به سبب انکار معاد جسمانی، معروف است، استخوان پوسیده‌ای به دست گرفت، و به رسول‌الله(ص) فرمود: «أَ إِذا كُنَّا عِظاماً نَخِرَةً» (نازعات، 11) خداوند به رسول اکرم(ص) وحی کرد: «قَالَ مَنْ يُحْيِي الْعِظَامَ وَهِيَ رَمِيمٌ، قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنْشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ» (یس، 78 تا 79). خدای تعالی فرمود: «إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ» (یس، 82) امر الهی برای محقق شدن احتیاجی به بیان لفظ ندارد و به صرف اراده خدای سبحان، خواسته او محقق می‌شود.

به این مثال نیز توجه کن: وقتی در عالم خواب، خود را در جایی می‌بینی، خود را در قالب بدن خود می‌بینی و این به سبب ارتباط روح تو با این بدن است. این ارتباط پس از مرگ نیز بین روح و بدن باقی است، گرچه جسم انسان متلاشی شود. این ارتباط تا روز قیامت ادامه دارد تا زمانی که روح بار دیگر به بدن باز گردد.

حال که این را دانستی، بدان همه سختی‌ها بر روح انسانی وارد می‌شود، چراکه باقی است و مرگ به آن راه ندارد. زمانی که روح می‌بیند چیزی برای او نمانده است می‌گوید: «أَيْنَ الْمَفَرُّ» (قیامت، 10): راه فرار کجاست. پاسخ می‌شنود: «كَلَّا لَا وَزَرَ» (قیامت، 11) هیچ پناهگاهی نیست. آن روز می‌تواند روز آسایش یا روز سختی باشد. روز اول می‌تواند برای برخی نور و برای برخی سراسر تاریکی باشد.

باید بدانی مرگ حالات مختلفی دارد، یک حالت مرگی است که همراه با ایمان و آرامش کامل است و این زمانی است که مرگ برای انسان از هر چیزی بهتر باشد، چنانکه برای ابوذر چنین بود. زمانی که عزرائیل(ع) نزد او آمد، به او گفت: «خوش آمدی ای دوستی که انتظارم برای آمدنش طول کشید» و افرادی مانند «إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ» (فصلت، 30) نیز چنین مرگی دارند.

یک قسم دیگر، مرگ بر حالت کفر است، گاهی انسان تمام زندگیش را مؤمن زیسته است، اما زمانی که مرگش فرا برسد، کفرش آشکار می‎شود. افرادی که دین، احکامش را به سخره می‌گیرند و خدا و رسولش را استهزا می‌کنند، کافر از دنیا می‌روند.

آنچه برای انسان در حکم کفر است، سبک شمردن نماز است. مانند کسی که دو رکعت نماز صحیح نمی‌تواند بخواند. امام موسی بن جعفر(ع) فرمود: پدرم در حین احتضار فرمود «ای فرزندم، شفاعت ما به کسی که نماز را سبک می‌شمارد، نمی‌رسد» یعنی کسی که نمازش را به شکل صحیح ادا نمی‌کند و اهتمامی به ضوابط نماز ندارد و در ادای آن سستی می‌ورزد و سهل‌انگاری می‌کند.

حالت دیگر کسی است که حج بر او واجب شده و به زیارت مکه معظمه نرفته باشد. خدای سبحان فرمود: «وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا» (آل عمران، 97). ای کسی که استطاعت داری و حج را ترک کرده‌ای، خداوند سبحان به تو مال عطا کرده و بدین وسیله به تو لطف کرده و زیارت خانه‌اش را خواسته تا به سعادت اخروی و ابدی دست یابی و حال آنکه تو رویگردانی؟ خداوند از رفتن تو به خانه خدا و طوافت بر گرد آن چه سودی می‌برد، جز آنکه به تو نیکی و احسان کند؟ تو از همه اینها غافل هستی.

حالت سوم، ترک زکات است. این امور سه‌گانه باعث می‌شود انسان حکم کافر را پیدا کند. نوع دیگری از کفر وجود دارد و آن مخصوص کسی است که هیچ برای خدا ندارد، یعنی زمانی که مرگش فرا می‌رسد نگاه می‌کند و می‌بیند که تمام اعمالش تنها برای دنیا بوده است: «کَلاَّ إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ» (آیه ۱۵ سوره مطففین) یعنی افرادی که از رحمت خداوند در حجاب هستید چراکه این افراد احکام خداوند را در زندگی دنیا پشت سر خود افکندند.

مرگ‌ دیگری هست که از آن به خداوند پناه می‌بریم و آن مرگ در حال بغض و دشمنی نسبت به خداوند است. این حالت برای کسی است که می‌میرد در حالی که تمام رویاهایش برای دنیا و کارهایش برای آباد کردن دنیا بود. چنین ‌شخصی زمانی که یقین می‌کند قرار است از این دنیا برود و می‌بیند ثروت و جاه و اهل و عیالش باقی می‌مانند و او از میان آن‌ها می‌رود، حالت غضب نسبت به خداوند پیدا می کند و آخر کارش مرگ در حال دشمنی با خدا است. بیدار شوید که مبادا آخر اعمال شما همراه با دشمنی و خصومت نسبت به خداوند باشد. تعلق به مال و فرزندان و خانواده را از خود دور کنید.

سخن از روح انسانی، سخن مفصل و وسیع است. روح انسانی از مقام فرشتگان بالاتر است و فرشتگان جزء خدام این روح هستند، اما همین روحیه گاهی اوصاف حیوانی پیدا می‌کند، چنان که راوی در مکه مکرمه زمانی که از تعداد زیاد حجاج تعجب کرده و گفته بود: «چقدر حجاج زیادند» امام صادق(ع) به او پاسخ داد: «مَا أَكْثَرَ الضَّجِيجَ وَ أَقَلَّ الْحَجِيجَ»: حاجی‌ها كم‌اند، فرياد و سر و صدا زياد است.

در ماه مبارک رمضان شیاطین دست بسته هستند، اما می‌بینیم که مردم آشکارا گناه می‌کنند. این چگونه است؟ پاسخ این است که این مردم در حقیقت شیطان هستند، یعنی به درجه‌ای از شقاوت رسیده‌اند که آنها را به پست‌ترین درجه شیطنت و ارتکاب گناهان رسانده است، اما این حالت تا زمانی که زنده هستی، پیش از آنکه مرگ تو را دریابد، قابل علاج است. کسانی که شایستگی شفاعت دارند دچار عذاب برزخ می‌شوند و ائمه(ع) به امکان شفاعت در روز قیامت، بعد از عذاب قبر تصریح کرده‌اند، یعنی طلب شفاعت برای گناهکاران در قیامت. بنابراین لازم است قبل از فوت وقت در درمان این گناهان و این کارهای ناپسند شتاب کنید و یکی از راه‌های بزرگ درمان گناه، گریه بر حضرت سیدالشهدا(ع) است.

ترجمه و تنظیم: کامله بوعذار خبرنگار ایکنا خوزستان 

انتهای پیام
captcha