به گزارش خبرنگار ایکنا؛ نشست ادبی «آشنایی با شعر و شخصیت قیصر امینپور» شب گذشته ۷ آبان با حضور شاعران، استادان زبان و ادبیات فارسی و هنرمندان خوشنویسی به همت گروه بینالمللی هندیران در فضای مجازی برگزار شد.
در این نشست که شاعرانی همچون علیرضا قزوه، محمدمهدی عبدالهی، مصطفی محدثی خراسانی، عزیز آذینفرد، سیدمسعود علوی، رضا اسماعیلی، عبدالرحیم سعیدیراد، نغمه مستشارنظامی، سیده فیروزه حافظیان، سیدجواد عسگرى، علیرضا حکمتی، مرضیه فرمانی، فاطمه ناظری، سیده فرشته حسینى و... همچنین شاعران پارسیزبان خارجی از کشورهای هند، پاکستان، افغانستان و ... مانند سیده فاطمه بلقیس حسینی، سرویش تریپاتی، مهدی باقرخان، پروفسور اخلاق آهن و ... حضور داشتند؛ شاعران، شعرهای خود را به قیصر امینپور تقدیم کردند.
تعدادی از این سرودهها به این ترتیب است.
نغمه مستشار نظامی
واژههایم چرا سپید شدند؟ غم استاد پیرشان کردهست
کوچ آن وسعت همیشه سبز، بیشکوه و حقیرشان کردهست
بیتهایم سیاه پوشیدند، ابر بر روی ماه پوشیدند
نکند اشتباه پوشیدند! بس که این درد پیرشان کرده ست
اشک در پشت واژههای یتیم، مینشیند که کوه بغض شود
بغضهایی که پلک سنگینی، در گلویم اسیرشان کردهست
در گلویم اسیر دردی سخت، رفته تا مغز استخوان غزل
استخوان در گلوی هر مصرع، از نفس نیز سیرشان کردهست
شعر وقتی که شعر ناب شود، واژه وقتی که (قیصر)ی باشد
هر هجا جای روشنی دارد، لحن تو سختگیرشان کردهست
هر هجا جای روشنی دارد، جای تو در کجای دنیا بود
قلههایی که فتح کردی، عشق، از تو منت پذیرشان کردهست
قلههایی که فتح شد، حالا، میروی تو، نمیروند آنها
وقت رفتن نبود، اما مرگ، چه قدر زود دیرشان کردهست!
عبدالجبار کاکایی
آن لحظه خجسته بیقیل و قال کو
آن ساعت فلک زده پایمال کو
نان حلال دغدغه ماه و سال ماست
کوتاه کن مجادله، نان حلال کو
یا دل به روشنایی آینده بستهایم
یا صحبت زمان گذشتهست، حال کو
این نرد، جای بازی سلطان و شاه نیست
سلطان بگو که سلطنت بیزوال کو
عمری به «احتمال عدالت» گذشت و رفت
کو احتمال؟ علت این احتمال کو
قیصر! بهار لذت تحویل بود و بس
«آن برگهای سبز سرآغاز سال کو؟»
زهرا میریان کریمی
شعرها را نام قیصر ساده معنا میکند
کوچه کوچه «آفتاب عشق» برپا میکند
«مثل چشمه، مثل رود» جاری مهر است او
عشق در «آیینههای ناگهان» جا میکند
اشتیاق زندگی را در «تنفسهای صبح»
چون پرستویی کنارقاف پیدا میکند
نثر طوفانی او را در پرانتز دیدهایم
در پریدنهای بیبالش چه غوغا میکند
تا که «دستورزبان عشق» جاری میشود
قیصر است و رودها را همچو دریا میکند
شوق گلهایی که ظهر روزها در دست باد
از دهم تا فصل ماندن شعر نجوا میکند
تا گزینشهای شعر و تاگزینشهای نور
بر وجود واژهها کار مسیحا میکند
رضا اسماعیلی نیز دو غزل تقدیم قیصر کرد.
قیصر! به خواب رفتی و حال زمین بد است
حال زمین بدون تو ای نازنین بد است
صبح سهشنبه و همه روزنامهها
زُل میزنند روی نگاهت، و این بد است!
رفتی درون قاب و فقط میکنی نگاه
مُهر سکوت بر لب تو، بیش ازین بد است
یادت نمیرود که بخندی، ولی چرا
آنجا بدون خنده نشستی؟! همین بد است
قیصر! به خواب رفتهای آیا و یا ...؟! بگو
اما مگو که مُردهای و بعد از این...! بد است
مُردن کجا و شعر تو؟! قیصر بلند شو
شوخی بس است، قافیههایی چنین بد است
قیصر! هنوز اول عشق است و... نازنین!
بزم عزا برای تو عاشقترین بد است
شاعر! پیاده شو ز قطاری که رفته است
حال غزل بدون تو ای نازنین بد است
***
شاعر اگر باشی، جهان را خوب میفهمی
شعر زمین و آسمان را خوب میفهمی
خیس تماشا میشوی در فرصت باران
زیبایی رنگین کمان را خوب میفهمی
با چشمهای شاعرت زُل میزنی بر گل
حس لطیف باغبان را خوب میفهمی
دست نوازش میکشی روی سر دنیا
عاشق شدن ...، این داستان را خوب میفهمی
در دفتر دل، مشق لیلی میکنی هر شب
خط و نشان عاشقان را خوب میفهمی
از «بیتو هرگز» تا «همیشه دوستت دارم»
این واژههای مهربان را خوب میفهمی
مثل امین شعر «قیصر»، نور میپاشی
«آیینههای ناگهان» را خوب میفهمی
شاعر اگر باشی، لبالب میشوی از عشق
زیباترین راز جهان را خوب میفهمی
در ادامه این نشست مجازی علیرضا قزوه با اشاره به جهانی شدن نام قیصر امینپور گفت: قیصر امینپور از شاعران خوب انقلاب است که توانست خود را به آن سوی مرزها معرفی کند. امروز شاعران فارسیزبان تمام کشورها نظیر افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، هندوستان و پاکستان و ... قیصر امینپور را میشناسند. وی از یک جامعیت ادبی بالایی برخوردار بود، در واقع در شعر خردسال، کودک و نوجوان، نثر ادبی همچون توفان در پرانتز، دفتر رباعیها و دوبیتیهایش و ... آثار درخشانی را خلق کرده است.
وی افزود: اگر بگوییم قیصر جهانیترین چهره ادبیات انقلاب است به گزاف سخن نگفتهایم. اگر بگوییم در میان شاعران انقلاب دوستداشتنیترین چهره است، اشتباه نکردهایم. اگر بگوییم در میان شاعران انقلاب بیشترین رسالههای دکتری و فوق لیسانس دربارهاش نوشته شده است، باز هم درست گفتهایم و تا سال گذشته بیش از 300 رساله درباره قیصر نوشته شده است.
سیده فرشته حسینی از شعرای جوان کشورمان درباره قیصر گفت: شناختن قیصر در شعرهایش اصلاً کار پیچیدهای نیست، او ساده است، صمیمی است. خسته است. اما امیدوار، حتی اگر زرد و پژمرده شده، اما دل به پاییز نمیسپارد، درد میکشد و البته آسوده است. غمگین و شاد است و از پس این احوال به نقطهای متعادل رسیده. حکیمانه سخن میگوید در عین اینکه عارفانه هم میسراید، در شعرهایش صداقت دارد یعنی تا چیزی را قلباً باور نداشته باشد وارد ساحت شعر نمیکند؛ تو را با تپشهای قلبم سرودم/ به این واژهها احتیاجی ندارم. او اگر شعر باشد شعری سهل و ممتنع است که به ظاهر ساده بوده و مانند او را سرودن غیرممکن است.
وی افزود: اگر امروز شعر انقلاب تا این حد بالا رفته قطعاً یکی از دلایلش وجود اسوهای، همچون قیصر است و به جرئت میتوان گفت اگر او نبود شعر انقلاب جایگاه کنونیاش را به دست نمیآورد. او شاعری دغدغهمند بود که دغدغههایش را بدون چشمداشت و توقع و بیآنکه در بند توبیخ یا تعریف کسی باشد میسروده است. نگاه او به شعر نگاهی مقدس است طمعورزانه نیست. شعر برای او وسیله نبوده بلکه زندگی بوده است.
حرکت قیصر امینپور در مدار تعادل
مصطفی محدثی خراسانی نیز در ادامه بارزترین ویژگی شعر قیصر امینپور را حرکت در مدار تعادل دانست و گفت: حرکت کردن در این مسیر نیازمند توانمندی، مطالعه، پشتوانه فرهنگی و ادبی غنی و آشنایی با مسائل روز جامعه است که مجموعه اینها در قیصر امینپور جمع شده بود. وی یکی از معدود افرادی بود که میتوان آن را از مروجان و ادامه دهندگان جریان اصیل شعر فارسی در روز گار معاصر دانست.
وی افزود: شعر و شخصیت امینپور عصاره تمامی فضیلتها و ارجمندیهایی است که هویت تاریخی ما را شکل میدهد. او باوجود صداهای مختلفی که در جریان شعر معاصر شنیده میشود، جریان اصیل و مبتنی بر پیشینهها و پشتوانه بسیار کم هستند. وی به خوبی توانست جوانان را با شعر و رفتار والای خودش جهت دهد و تربیت کند و راه رستگاری را در شعر به آنها نشان دهد. او همواره در خدمت نسل جوان کشور بود و در خانه شاعران و دفتر شعر جوان حضور فعالی داشت و به رغم بیماری سختی که در چند سال اخیر عمرش آزارش میداد، همواره در صحنه حاضر بود.
پروفسور آخلاق آهن استاد زبان و ادبیات فارسی در هندوستان گفت: بدون شک قیصر امینپور شاعر فرهیخته و برجسته انقلاب اسلامی ایران است و از جهات متعددی شعر و شخصیت وی بسیار حائز اهمیت است. یکی از اینها از نظر سبک شعری است که وی در هر دو سبک نیمایی و کلاسیک شعر سروده است. به همین دلیل شعرهایش در میان شاعران دیگر قابل توجه است و جلب توجه میکند.
وی افزود: مسائل انقلاب و دوران جنگ و بعد از آن در شعرهای قیصر امینپور انعکاس یافته و احساسات لطیف انسانی را در شعرش جایگزین کرده است. همچنین مضامین و اصطلاحات حماسهای در شعرش موج میزند.
شاعری بشردوست
سیده بلقیس حسینی، استاد زبان فارسی در دهلینو نیز گفت: قیصر امینپور مردی بشردوست و عاشق و عارف بود که در شعر خود مسایل اجتماعی و اخلاقی را که مردم در تمام عرصههای زندگانی نیاز دارند به زبان ساده و در لهجه پر از آرامش مورد بحث قرار داده است. محتوای سخن او مبتنی بر عمق باور راستین انسانهاست که در واقع اساس انقلاب اسلامی است.
محمدجواد محبت، شاعر پیشکسوت نیز گفت: گزاف نیست اگر بگویم قیصر امینپور شخصیتی خاص در شعر معاصر ایران است. لحنِ دل او به گوش عامه مردم نشسته و همه را «گلهای آفتابگردان» خود کرده است. فراق آن چشمهای نافذ و زلالی طبعی که از پاکبازی جانش جوشیده بود، همچون آهی عجیب بر دل ما حک شده است.
وی افزود: بلاغت شاعر با اصالت بختیاریش و شناخت و ادراک عمیق از زوایای نوگرایی شعر معاصر و توجه به احوالات مخاطب جانمایههای قابل تأمل در شعر اوست. امینپور در همه ژانرهای شعر با دوام و گیرا عمل کرد. چه در شعر انقلاب و آئینی، چه در شعر سیاسی و احساسی و چه در شعر فولکلور و صد البته در شعر کودک و نوجوان در همه این فرازها خوش درخشید. استفاده متنوع او از ایهام و درک احساسات واقعی با پردازشی بلند، شعر قیصر را در ادبیات ما «دستور زبان عشق» کرده است.
نوپردازی در قالبهای سنتی شعر پس از انقلاب
بخش دیگری از این نشست به رونمایی کتاب تازه تألیف شده درباره شعرهای قیصر امینپور با عنوان «نوپردازی در قالبهای سنتی شعر پس از انقلاب اسلامی» اثر زیبا فلاحی اختصاص داشت که شاعران و اساتید زبان و ادبیات فارسی درباره این اثر یادداشتهایی را نوشتهاند و سخنانی را بیان کردهاند که در ادامه آمده است.
محمدمهدی عبدالهی در این نشست گفت: یکی از ویژگیهای بارز ادبیات انقلاب، بروز معانی جدید در قالبهای کهن و نیز ظهور واژگان بدیع در زبان جدید است. یعنی بهرهگیری از سنت دیرین ادبیات به نحو خلاق، و همچنین آفرینش معانی تازه در همان قالبها. شاعر و ادیب امروز نه تنها نیازمند اسطوره و روایت تاریخی ادب خویش نیست، بلکه حتی متعالیترین مضامین ادب عاشورایی خویش را به گونهای حاضر و زنده مشاهده میکند و خود نیز در متن حادثه قرار دارد و بنابراین، پیش از آن که بخواهد با استعاره و کنایه و به زبان نمادین احساس خویش را با مضمون و اسوه ادب پیوند زند، همان واقعیت را تصویر میکند، گویا نمادها را تجسم بخشیده و مضمونها را در عرصه بیرونی اثر خود حاضر کرده است.
وی افزود: نویسنده در کتاب نوپردازى در قالبهاى سنتى شعر پس از انقلاب اسلامى به بررسى و پژوهش گسترده روى شعر ٦٠ تن از شاعران انقلاب اسلامى با بهرهگیرى از چندین کتاب و مقاله و مصاحبه و یادداشت و ... پرداخته است و در این کتاب فاخر به زوایاى مختلف شعر شاعران پس از انقلاب اشاره مىکند.
قیصر مردم را با شعر آشتی داد
سیدمسعود علوی، شاعر درباره این کتاب گفت: در این کتاب همنشینی قالبهای سنتی و کلاسیک شعر فارسی با قالبهای نوین آن از زوایای چهارگانه ساختار، واژگان، صور خیال و اندیشه با روش تحلیل و تطبیق به طور مفصل مورد بررسی قرار گرفته است. از این زاویه برای خواننده اثر علاوه بر بهره بردن اولیه از مضامین اصلی اثر، در وهلههای جانبی و ثانویه امکان تماشای گذر زندگی شعر پارسی از بدو پیدایش تاکنون از جلوهای متفاوت نیز میسر خواهد بود.
رضا اسماعیلی، شاعر و پژوهشگر ادبیات فارسی نیز درباره این رساله تحقیقی گفت: تأثیر انقلاب اسلامی بر شعر و ادبیات معاصر از زوایای گوناگون قابل بررسی است که امروز بعد از گذشت بیش از چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی باید توسط ادیبان و محققان مورد بررسی جدی و عالمانه قرار گیرد. در واقع انقلاب اسلامی شعر را از دایره بسته مخاطبان خاص بیرون کشید و به متن جامعه وارد کرد. در واقع انقلاب شعر را از انحصار نحلههای ادبی کاذب آزاد کرد و با دمیدن روح معنویت در کالبد شعر، مردم را دوباره با شعر آشتی داد.
وی افزود: هنر و ادبیاتی که خلاف آمد عادت است و رسیدن به گونهای از اجتهاد و بصیرت، گریز از گردونه دور و تسلسل، «باری به هر جهت» و «روزمره گی» است و گام زدن در عرصههای نوزایش، کشف و آفرینش و گریز از دایره رخوت و رکود و سکون. از این منظر میتوان گفت که «شعر انقلاب» شعری معنا بنیاد و مفهوم محور با اصول زیبا شناختی نشات گرفته از آموزههای الهی و انسانی است.
اسماعیلی ادامه داد: بیهیچ گونه اغراقی، انقلاب اسلامی، شعر را از ورطه افراط و تفریط رهانید و به دایره سلامت و اعتدال هدایت کرد. به عبارت ساده تر، انقلاب اسلامی خلاقیت و نوآوری در حوزه شعر را در مسیری منطقی و معقول هدایت کرد و با پیوند شعر نو و سنتی به ترمیم گسست ایجاد شده در نسلهای ادبی پرداخت که نتیجه این پیوند خجسته، تجدید حیات و احیای قالبهای ادبی با بهره گیری از قابلیتهای نیمایی بود که این رویکرد هوشمندانه تا حدود زیادی به بحث و جدلهای تکراری میان شاعران نوپرداز و سنتی پایان داد و بین شاعران معاصر همدلی و همزبانی ایجاد کرد.
این شاعر با بیان اینکه زیبا فلاحی در رساله خود به دنبال تبیین و تحلیل این مهم برآمده است، بیان کرد: امروز مهمترین نیاز جریان شعر انقلاب اسلامی، تدوین مانیفست و مرامنامه برای تثبیت و هویت بخشی به آن است. ما نیاز به ارائه تعریفی صحیح و کاربردی از این جریان شعری و همچنین «نقد و آسیبشناسی» آن - به ویژه در حوزه شعر دینی و آیینی - داریم. اگر این نیاز و ضرورت احساس نشود و مؤلفههای شعر انقلاب اسلامی مدون نشود، بدون شک این جریان ادبی در احراز جایگاهی شایسته در جهان دچار چالش خواهد شد.
وی تصریح کرد: عدم صدور شناسنامه برای شعر انقلاب بعد از گذشت بیش از چهار دهه، باعث تاراج این سرمایه و گنجینه عظیم معنوی توسط فرصتطلبانی خواهد شد که با این گونه ادبی هیچ نسبتی ندارند. این بیتعریفی در نهایت منجر به تحریف و استحاله این جریان شعری و مصادره به مطلوب کردن آن توسط دیگران خواهد شد.
غلامرضا کافی، استاد دانشگاه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز با نگاهی بر کتاب «نوپردازی در قالبهای سنتی شعر پس از انقلاب اسلامی» گفت: بی گمان هر گونه سخنی در نقد و تحلیل ادبیات پس از انقلاب اسلامی و خاصه ادبیات انقلاب اسلامی ارجمندی خود را دارد و در این عصر سیاستزدگی همراه با واگرایی، نیز پیامد تبلیغات شیپور آهنگِ بدخواهی، این کار بسیار ستوده است، بلکه ضرورت نیز دارد. آنچه در این کتاب آمده است، نگاه و نظری شایسته به قالبهای سنتی، در روزگار پس از انقلاب اسلامی است. قلم منصف و تحلیلگرانه، گمگوشهپژوهی، منبعیابی گسترده و تحلیلهای شاهد محور همراه با آمار و نمودار از ویژگیهای این کتاب ارزشمند است.
وی افزود: دو نکته در این کتاب برجسته و با اهمیتتر است. نخست تأکید بر بنیان تعریفگرایی از ادبیات زمان پژوهش است. آثار در پیوند با ادبیات انقلاب اسلامی که مقدم بر این اثر پدید آمده اند، ازجمله آنچه نگارندهی این سطرها رقم زده است، اغلب به این دقیقه نپرداختهاند. حال آنکه در کتاب خانم فلاحی سعی شده است بر بنیان تعریفگرایی، حتی در زیر فصلها و زیر شاخهها، سخن خود را به اثبات برساند و تقسیمات و رجبندی موضوعات را رقم بزند. نکته دوم، بحث در باب اندیشه در شعر این عصر است که یک فصل را به خود اختصاص داده است. این محور بحث نیز اهمیت سزامندی در گونهشناسی و جریانشناسی شعر انقلاب اسلامی و شعر پس از انقلاب دارد. در کنار این دو نکته، آنچه این کتاب را در شمار تحقیقات دانشگاهی قرار میدهد، ارائه آمار و نمودار و تحلیل دادههای معنادار براساس این آمار و نمودارهاست؛ رفتاری که از ویژگیهای متمایز «نوپردازی در قالبهای سنتی شعر پس از انقلاب اسلامی» به حساب میآید.
انتهای پیام