به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین عبدالکریم بهجتپور، نویسنده تفسیر همگام با وحی و مدیر حوزه خواهران، 22 مهرماه در مراسم افتتاحیه دوره تخصصی مقالهنویسی تفسیر تنزیلی با اشاره به مشکلات خود در ورود به سبک تفسیر تنزیلی، گفت: در ابتدا کسانی میگفتند این سبک بر خلاف روش جمعآوری قرآن و مصحف موجود است و انتقاداتی داشتند لذا جلسات مناظره و بحثهای زیادی با دوستان و صاحبنظران قرآنی در زمینه چرایی پرداختن به این تفسیر داشتم و از سؤالات متعدد به این نتیجه رسیدم که ابتدا باید کار گفتمانسازی کرده و روش و سبک را تحکیم کنم لذا تمرکز خود را بر این مسئله گذاشتم.
وی افزود: دو کتاب در این زمینه منتشر کردم و به مجموعه شبهات و سؤالات درباره این سبک پاسخ دادم. امروز حوزه کتاب تفسیر تنزیلی را در همایش کتابسال مورد توجه قرار داد که نشان میدهد اگر نظریهای به صوت قوی ارائه شود جای خود را باز خواهد گذاشت.
استاد حوزه علمیه اظهار کرد: اهل سنت و مهدی بازرگان و مستشرقان در این زمینه ورود کرده و تاریخگذاری قرآن را مطرح کرده بودند ولی این چالش وجود داشت که چه مسیری قرار است توسط بنده طی شود، باید طوری عمل میشد که از یکسو دچار انفعال در برابر جریانات غربی و شرقشناسان نشویم و از طرف دیگر گرفتار برداشتهای روشنفکرمآبی و نگاه اهل سنت به تفسیر تنزیلی و سطح نازلی که مطرح کردند، نشوم ضمن اینکه باید در مباحث نظری و تفسیر موضوعی و ترتیبی در عمل موفق باشم. همیشه نگران بودم که کار بنده با این قالبها یکی نشود و در منطق حوزه مورد پذیرش باشد.
بهجتپور تصریح کرد: در جلسهای که با شاگردان آقای صفایی داشتم لبخندهای تلخ و گارد بی فایدگی و خام بودن این نظریه و سبک را از آنها دیدم ولی اعتقادم این بود که اگر کسی مجاهد مسیر الهی باشد و راه را برای خدا به درستی طی کند خدا او را یاری خواهد کرد. وقتی کار شروع شد انبوهی از مشکلات فراروی بنده بود و اولین و بزرگترین آن مشکل استادم، آیتالله معرفت بود که تازه کتاب تفسیر و مفسران را نوشته بودند.
وی ادامه داد: ایشان در کتابش مطرح کرده بود که این روش تفسیری هیچ حاصلی نداشته است و ندارد. من در چنین فضایی با ایشان گفتوگو کردم و تفاوت روشم را با دیگران بیان کردم حتی با مقام معظم رهبری دیداری داشتیم و بنده توضیحاتی درباره این سبک دادم و وقتی مقداری از کار را که بعدا به آیت الله معرفت عرضه کردم از آن تمجید و بنده را تشویق کرد. یک هفته به وفاتشان فرمود من آرزو میکنم روزی تو تفسیر خودت را در حوزه تدریس کنی و این تعبیر برای من بسیار جذاب و مشوق بود.
صاحب تفسیر تنزیلی همگام با وحی گفت: برای گفتمانسازی این روش، باید تعداد زیادی از فضلای تفسیری قرآن به سمت بینارشتهای مانند سیاست و تفسیر، علوم تربیتی و تفسیر و ... بروند و به شدت تخصصی شده و در لایههای تخصصی بتوانند معارف مورد نیاز را بیرون بیاورند؛ این سبک وقتی میتواند در مدیریت کشور و جهان شیعی تاثیرگذار باشد که متخصصان بینارشتهای قدرت و مهارت تفسیری خود را به کار گرفته و تولید علم کنند. کار فعلی ما برداشت عمومی است و باید تولیدات تخصصی انجام شود و این چالش آینده این سبک است.
بهجتپور تاکید کرد: کار بنده تولید دستگاه سبک تفسیر تنزیلی است و متخصصان علوم انسانی اسلامی باید از این دستگاه بهره ببرند؛ ما باید اصول و قواعد و روشها را تولید کنیم ولی تولیدات علمی فاخر و ارزشمند کاری است که باید از سوی متخصصان بینارشتهای انجام شود.
بهجتپور در پاسخ به این پرسش که تا اسم تفسیر تنزیلی میآید، ذهنها به سمت مطالعات تاریخی و کرونولوژی و کارهای گذشته آنها و موسسات جدید مثلا در هامبورگ آلمان و برخی افراد در ایران که کتابهایی از جنس تاریخگذاری دارند یا کتب مرحوم بازرگان میرود، نسبت شما با این مطالعات چیست، اظهار کرد: نولدکه یکسری انتقاداتی را بر تاریخ قرآن دارد؛ اینها تجربهای را که در شناخت عهد عتیق داشتند خواستند روی قرآن پیاده کنند لذا وحیانی بودن قرآن را هم زیر سؤال بردند. پس در اولین مواجهه سعی کردند تاریخ نزول هر قطعه از قرآن را در 23 سال مشخص کنند، و اصطلاح تاریخ قرآن از سوی آنها نوعی مطالعات انتقادی نسبت به قرآن بود ولی ما این اصطلاح را گرفته و جنبه مثبت به آن بخشیدیم.
وی تاکید کرد: کار بنده اصلا چنین ماهیتی نداشت یعنی دنبال تعیین زمان نزول نبودم؛ مسئله من زمان نبود بلکه تحول مفهومی و محتوایی قرآن در جامعه است. یعنی عنصر زمان در پدیده تحول دخالت ندارد بلکه تحول فرد و اجتماع مهم است و این افتراق جدی نظریه بنده با کرونولوژیستهایی مانند نولدکه و بازرگان و ... است.
مدیر حوزه علمیه خواهران ادامه داد: ما تاریخ ریز و جزئی قابل اعتمادی در تاریخ نزول نداریم و این میتواند ما را به سمت اجتهاد شخصی ببرد لذا بنده از این جریان فاصله گرفتم، یکی دو گفتوگو با آقای نکونام که کاری را در عرصه تاریخگذاری شروع کرده بود انجام دادم ولی مسیر کار خودم را از ایشان هم جدا کردم چون با وجود شروع خوب به سمت نتایج نادرستی پیش رفتند.
بهجتپور تصریح کرد: به عقیده بنده یکی از کارهای لازم، مباحث تاریخی در قرآن است زیرا نزول آن 23 سال طول کشیده و باید تکلیف دقیق برخی مسائل هم روشن شود. آیتالله یوسفی غروی رابطه پیامبر(ص) و نزول قرآن را تا حدودی پیمودند ولی عمیق نشدند. ما معتقدیم که قرآن میتواند برخی آموزههای تاریخ اسلام را اصلاح کنند ولی ما عمدتا تاریخ بیرون را مؤثر در فهم قرآن میدانیم ولی باید بده، بستان بین تاریخ و قرآن شکل بگیرد و برخی برداشتهای مشهور و در عین حال نادرست تاریخی باید اصلاح شود.
نویسنده تفسیر همگام با وحی در ادامه گفت: دروزه میگوید من از برخی علما و فقها سؤال کردم که تفسیر به ترتیب نزول جایز است یا خیر؟ یعنی در این حد مختصر ولی بنده کل مباحث نظری مهم را احصاء کردم؛ مثلا این سبک چه تفاوتی با اقران خود در تاریخگذاری دارد؟ از جهت روش و گرایش چه مسیری را طی میکند.
وی اضافه کرد: کار دوم من هم این بود که وقتی تفسیر را مینویسیم، باید ادعایی را که در دستگاه روشگانی کرده بودیم در تفسیر نشان دهیم لذا بنده ابتدا دستگاه روشگانی را توضیح داده و تفسیر را از حالت متنمحور به سمت مجموعه پیوسته نشان دادم. وظیفه بنده این است که چهره پیوسته و اغراض و اهداف متعالی آیات قرآن برای تحول و تغییر و روش و گامهای تغییر و تحول در تفسیر تنزیلی نشان داده شود.
بهجتپور بیان کرد: کار دیگری که لازم بود، نوشتن تفسیر موضوعی تنزیلی است که کاری بی نظیر است و در این راستا چند کار موضوعی را هم مثل سیر فرهنگسازی پوشش، سیر فرهنگسازی پاکدامنی و سیر تربیت توحیدی انجام دادیم و مقالات خوبی هم در این دستگاه روشگانی در حال نوشتن است و نوشته شده است. البته برخی از صاحبان این مقالات و پایاننامهها دچار اشتباه هستند و فهمشان از این سبک به کمال نرسیده است ولی بنده شاکر خدا هستم که این دستگاه روشگانی را طراحی کردهام.
وی افزود: به علت ایستادگی در مطالعات علمی در این سبک، پیشنهاد راهاندازی این رشته در دانشگاه آزاد اسلامی به بنده داده شد و حتی برای سطح ارشد و دکتری طراحی هم شد ولی به دلایلی نافرجام ماند؛ البته آیتالله خزعلی در حوزه روش مشابهی را تدریس میکردند ولی کار ایشان جایگاه شایستهای در حوزه پیدا نکرد.
وی گفت: در دروس فعلی حوزه و در درختواره رشتهگرایشات حوزه در سطح چهار این رشته طراحی شده و در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی هم این نوع روش پذیرفته شده است گرچه نباید عجله کرد و باید به جامعه علمی حق بدهیم و ادبیات لازم در تفسیر تنزیلی تولید شود. باید ادبیات دانش به خوبی شکل بگیرد و در رشتههای قرآنی فرصت لازم را به این سبک بدهیم و ادبیات علمی مناسب را تولید کنیم.
صاحب تفسیر همگام با وحی در پاسخ به این پرسش که تفاوت این کار با کار مرحوم علامه در غرضمداری چیست و آیا روش تنزیلی میتواند جایگزین روش تفسیر ترتیبی موجود باشد و آیا قابل جمع است یا باید جایگزین شود؟ گفت: قائل شدن به رقابت بین تفسیر ترتیبی و تفسیر تنزیلی غلط است؛ مفسرین به دنبال فهم محتوا و متن هستند و دغدغه ما تحول است و مطالعات تنزیلیای که به دنبال سیرها، روشها، فرهنگسازیها و ... نرود، مطالعات مفیدی نخواهد بود لذا تفسیر تنزیلی ترتیبی و موضوعی به دنبال کشف روشها هستند.
وی ادامه داد: این سبک، سبکهای دیگر را رقیب خود نمیداند و تفسیر تنزیلی وظیفه خود را دارد و به دنبال کشف روش است و چون در سبکهای موجود، نمیتوانیم به این هدف برسیم به سمت سبک تفسیر تنزیلی رفتهایم.
انتهای پیام
با توجه به قرائن قوی موجود، احتمال قوی می رود که جایگاه معتبری در آینده نیز در زمینه های مذکور نیابد. با احترام