به گزارش ایکنا، آگاهیبخشی و معرفتافزایی از ویژگیهای نهضت اباعبدالله الحسین(ع) است. امام حسین(ع) در موقعیتهای مختلف در آگاه کردن دوست و دشمن تلاش وافر داشتند. یکی از مصادیق بارز آگاهیبخشی جمله کوتاهی است که حضرت پس از استقرار در سرزمین «کرب و بلا» و پس از دریافت نامه ابنزیاد فرمودند. امام پاسخی به نامه او نداد و فرمود این نامه پاسخی ندارد؛ چون ابنزیاد مستحق عذاب است، اما پس از آنکه نامه را خواند، جملهای فرمود که پیام رهایی بخشی برای زندگی سعادتمندانه همه انسانها برای همیشه تاریخ است. امام چنین فرمود: «قومی که رضایت مخلوق را در ازای خشم خالق بخرد، رستگار نمیشود.»
این پیام ناب و ماندگار زمانی بهتر درک میشود که اهمیت، جایگاه و تأثیر ارزشها در تنظیم رفتار و اعمال افراد بهخوبی شناخته شود. ارزشها، معیار متعالی در تعیین خوب و بد رفتارها و اعمال انسانهاست. با بررسی و سنجش ارزشهایی که افراد به آن پای بند هستند، میتوان فهمید که آنان چه رفتاری دارند.
از اساسیترین و بنیادیترین ارزشهای اسلامی، کسب رضای الهی است. این ارزش نقش مؤثری در تنظیم و سامان بخشی بسیاری از رفتار و اعمال افراد دارد. عزاداری سالار شهیدان(ع) نیز یکی از مصادیق بسیار مهم پاسداشت شعائر الهی و راه رسیدن به رضای خداوند متعال است. از طرفی عزاداری برای شهادت امام حسین(ع) باید با کارکرد اجتماعی خود باعث تغییر در زندگی مؤمنان سوگوار شود و از آنجا که پیام آن تأکید بر فریضه امر به معروف و نهی از منکر است، تأثیری مستقیم بر کاهش ناهنجاریهای اجتماعی داشته باشد.
در همین راستا حجتالاسلام والمسلمین سعید ضیاییفر، استاد درس خارج حوزه علمیه قم و دانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در گفتوگو با ایکنا، به بررسی کارکردها و پیامدهای فردی و اجتماعی عزاداری سیدالشهدا پرداخت و از ضرورت حفظ اخلاق و شرع در عزاداری سخن به میان آورد.
این دانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی معتقد است که قیام سیدالشهدا(ع) در بقای اصل دین اسلام و فرهنگ دینی نقش بیبدیلی دارد که نباید آن را فراموش کرد. در ادامه مشروح این گفتوگو از نظر میگذرد.
ایکنا ـ عزاداری در روزگار کرونایی با اقتباس از فرهنگ سوگ شیعه باید چه مشخصاتی داشته باشد؟
نه میتوان به طور کلی از همه شکلهای عزاداری دست کشید و نه میتوان نسبت به جان و سلامت خود و دیگران کمترین مسامحه و کوتاهی را روا داشت. شارع نسبت به عزاداری، خواستههایی دارد. اصل سنت عزاداری که یکی از مصداقهای بسیار مهم پاسداشت شعائر الهی و ایامالله است باید با شدت تمام حفظ شود چون قرآن کریم هم میفرماید هر کس شعائر الهی را پاس داشته و نسبت به بزرگداشت آنها حساس باشد، تقوای قلبی را رعایت کرده است.
در آیه 32 سوره مبارکه مائده آمده است: «وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ؛ و هر كس شعائر الهى را بزرگ دارد و به نشانههاى آئين خدا و پرچمهای اطاعت او، احترام بگذارد اين از تقواى دلهاست».
از سوی دیگر قرآن کریم در آیه 5 سوره مبارکه ابراهیم تذکر و یادآوری ایامالله را بیان میدارد: «ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ؛ تو موظفى كه ايام الهى و روزهاى خدا را به یاد قوم خود بياورى». عاشورا یکی از بزرگترین ایامالله است که باید آن را یادآوری کرد و همیشه پاس داشت. خوب ما در این رابطه دو وظیفه داریم؛ وظیفه اول پاسداشت شعائر الهی و ایامالله و وظیفه دوم حفظ جان و سلامتی خود و دیگران است. هر دو وظیفه را به شکلهای مختلفی میتوان بهجای آورد که هیچگونه اصطکاکی باهم نداشته باشند.
اگر سخنران، مداح، تعزیهخوان یا افراد دیگری در عزاداری از دروغ استفاده کنند، نهتنها مورد رضایت خداوند متعال و سیدالشهدا نیست بلکه مورد غضب آنان است
شکلهای عزاداری علیالقاعده عرفی است؛ باید ببینیم آیا عنوانهایی که نهی شارع به آن تعلق گرفته، بر هر یک از شکلهای خاص از عزاداری صدق میکند یا نه؛ اگر صدق کرد آن شکل عزاداری جایز نیست.
یکی از عناوینی که شارع از آن نهی کرده، دروغ گفتن است. اگر سخنران، مداح، تعزیهخوان یا افراد دیگری در عزاداری از دروغ استفاده کنند، این عزاداری نهتنها مورد رضایت خداوند متعال و سیدالشهدا نیست بلکه مورد غضب آنان است. همچنین عنوانهای محرم دیگر مثل تهمت، توهین، مردمآزاری و دیگر عنوانهای حرام مانند ضرر رساندن به دیگران یا انجام کاری که به کشتن دیگران یا خود انسان منجر شود، حرام است.
بسیاری از شکلهای عزاداری موجب صدمه زدن به خود یا دیگران و قتل نفس منجر نمیشود پس در شرایط کرونایی بسیاری از شکلهای عزاداری نه جنایت در حق خود است و نه جنایت در حق دیگران و نه ضرر رساندن به آنان؛ برای مثال خواندن زیارت سیدالشهدا، سینه زدن و زنجیر زدن با رعایت فاصله مناسب و در فضای باز و بدون حرکت دسته مجاز است ولی برخی شکلهای آن ممکن است جنایت در حق خود و یا دیگران باشد. اگر احتمال عقلایی داده شود که باعث ضرر مادی یا بیماری دیگران شود حرام است؛ حتی اگر در حدی نباشد که عنوان جنایت بر دیگران بر آن صدق کند.
فرق خود و دیگران این است که هر ضرر رساندنی به دیگران حرام است حتی اگر در حدی کمتر از جنایت باشد ولی در خصوص خود، انسان میتواند به خودش ضرری برساند؛ ولی این هم حد دارد؛ اگر ضرر به حدی برسد که جنایت بر خود باشد یا عنوان حرام دیگری صدق کند مانند اسراف جایز نیست ولی نکتهای که درباره عزاداری وجود دارد افزون بر جنبه درونی، باید ظهور و بروز خارجی نیز داشته باشد چون از شعائر الله است و شعار چیزی است که ظهور و بروز خارجی دارد. البته ظهور و بروزی که با دو معیاری که ذکر کردیم ناسازگار نباشد: اولاً نسبت به دیگران اعم از مردم یا دولت ضرر نداشته باشد، دوماً نسبت به خود فرد باعث پدید آمدن عنوانهای حرامی مثل جنایت بر نفس، اسراف و مانند آن نشود.
گاهی افراد برخی شکلهای خطرناک و ضرر آفرین عزاداری را انتخاب میکنند و میگویند خودم مریض میشوم، خودم مخارج درمان و بیمارستان را میدهم یا در نهایت خود هستم که میمیرم. در پاسخ این افراد میگوییم در چنین مواردی دو مطلب وجود دارد؛ اول اگر کسی کاری بکند که احتمال عقلایی وجود داشته باشد که باعث جنایت بر خودش شود (اعم از مرگ یا نقص عضو، از کار افتادن برخی از اعضا و ...) این کار در حق خود هم مجاز نیست و باعث بازخواست و استحقاق عقاب اخروی میشود.
دوم بیمار شدن و مرگ معمولاً مشکلاتی را برای دیگران به همراه میآورد و باعث میشود انسان گرفتار حقالناس شود که به چند مورد از آنها اشاره میکنم. در وضعیتی که کادر درمان با کثرت مراجعه بیماران روبرو هستند از یکسو باعث خستگی مضاعف و تحلیل نیروی آنها میشود که از یکسو رسیدگی آنها به دیگر بیماران ممکن است کاهش یابد و آن بیماران با ضررها و مشکلاتی مواجه شوند و این حقالناس است. از سوی دیگر خستگی مضاعف و تحلیل نیروی کادر درمان اگر باعث بیماری آنان شود نیز حقالناس است. پس از این جهت هم باعث بازخواست و استحقاق عقاب اخروی میشود.
اگر شخصی مخارج دیگران را بر گردن داشته باشد و در صورت فوت وی، آنان نتوانند از پس مخارج زندگیشان برآیند(مانند زن، فرزند غیر رشید، پدر و مادر بیبضاعت و ...) کاری کند که احتمال عقلایی وجود داشته باشد که باعث فوت یا از کار افتادگی او شود، یا کارش کمتر از سابق شود بهگونهای که نتواند هم مخارجش را تأمین کند، هم بدهیهایش را بپردازد، مجاز نیست بهگونهای عزاداری کند که احتمال عقلایی پیش آمدن چنین وضعیتهایی برایش وجود داشته باشد و اگر چنین کند باعث بازخواست و استحقاق عقاب اخروی میشود.
اگر شخصی به دیگران بدهکار است و اموالش بهاندازهای نیست که برای پرداخت بدهیهایش کافی باشد، اگر کاری کند که احتمال عقلایی وجود داشته باشد که باعث مرگ یا از کار افتادگی شود یا کار او کمتر از سابق شود بهگونهای که نتواند هم مخارجش را تأمین کند هم بدهیهایش را بپردازد، مجاز نیست بهگونهای عزاداری کند که احتمال عقلایی پیش آمدن چنین وضعیتهایی برایش وجود داشته باشد و اگر چنین کند باعث بازخواست و استحقاق عقاب اخروی میشود.
ایکنا ـ عزاداری عقلایی چه کارکردهای اجتماعی و فردی دارد؟
عزاداری سیدالشهدا هم کارکردها و پیامدهای فردی و هم اجتماعی دارد. عزاداری سیدالشهدا از منظر فردی وسیلهای برای تقرب بهسوی خداوند متعال است. همانطور که در آیه 35 سوره مائده نیز آمده است: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَ جاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛ ای اهل ایمان، از خدا بترسید و بهسوی او وسیله جویید و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید». وسیله هر چیزی است که قابلیت تقرب خداوند را دارد. امیرالمؤمنین در بخشی از خطبه 110 نهجالبلاغه فرمودند: «إنّ أفضل ما توسل به المتوسلين إلى اللّه سبحانه و تعالى الإيمان به و برسوله و الجهاد في سبيله فإنّه ذروة الإسلام و كلمة الإخلاص فإنّها الفطرة و إقامة الصّلاة فإنّها الملّة و إيتاء الزكاة فإنّها فريضة واجبة و صوم شهر رمضان فإنه جنة من العقاب و حج البيت و اعتماره فإنهما ينفيان الفقر و يرحضان الذنب و صلة الرحم فإنها مثراة في المال و منساة في الأجل و صدقة السرّ فإنّها تكفر الخطيئة و صدقة العلانية فإنّها تدفع ميتة السوء و صنائع المعروف فإنّها تقي مصارع الهوان؛ بهترين چيزى كه بهوسیله آن میتوان به خداوند نزديک شد، ايمان به خدا و پيامبر او و جهاد در راه خداست كه قله كوهسار اسلام است و همچنين جمله اخلاص (لا اله الا اللَّه) كه همان فطرت توحيد است و برپا داشتن نماز كه آئين اسلام است و زکات كه فريضه واجب است و روزه ماه رمضان كه سپرى است در برابر گناه و كيفرهاى الهى و حج و عمره كه فقر و پريشانى را دور مىكند و گناهان را مىشويد و صلهرحم كه ثروت را زياد و عمر را طولانى میكند، انفاقهای پنهانى كه جبران گناهان مىنمايد و انفاق آشكار كه مرگهای ناگوار و بد را دور میسازد و كارهاى نيک كه انسان را از سقوط نجات میدهد».
شفاعت پيامبران و امامان و بندگان صالح خدا كه طبق آیات صريح قرآن باعث تقرب به پروردگار میگردد و همچنين پيروى از پيامبر و امام و گام نهادن در جاى گام آنها موجب نزديكى به ساحت قدس پروردگار است. حتى سوگند دادن خدا به مقام پيامبران و امامان و صالحان كه نشانه علاقه به آنها و اهميت دادن به مقام و مكتب آنان است جزء اين مفهوم وسيع توسل است زيرا «وسيله» در مفهوم لغوی به معنى هر چيزى است كه باعث تقرب میشود.
لازم به تذكر است كه هرگز منظور از توسل اين نيست که چيزى را مستقیماً از شخص پيامبر(ص) يا امام معصوم تقاضا كنیم، بلكه منظور اين است که با اعمال صالح يا پيروى از پيامبر و امام، يا شفاعت آنان و يا سوگند دادن خداوند به مقام و مكتب آنها (كه خود يک نوع احترام و اهتمام به موقعيت آنها و يک نوع عبادت است) از خداوند چيزى را بخواهند؛ اين معنى نه بوى شرک میدهد و نه برخلاف آيات ديگر قرآن است و نه از عموم آيه فوق بيرون هست.
در برخی روایات در ذیل این آیه آمده است: «تقربوا إليه بالإمام» (به واسطه امام بهسوی خداوند متعال تقرب جوید.) طبق این آیه و روایت بهواسطه سیدالشهدا به خداوند تقرب حاصل میشود یا در روایت دیگری حضرت امیر میفرماید «أَنَا وَسِيلَتُهُ» (من وسیله تقرب بهسوی خدایم.) همچنین در آیه شریفه 119 سوره توبه آمده است: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ؛ ای اهل ایمان، خدا ترس باشید و با مردان راستگوی با ایمان بپیوندید». خداوند در این آیه دستور میدهد که با صادقان باشید که طبق روایات صادقان آل محمد هستند.
عزاداری سیدالشهدا از جنبه اجتماعی اعلام پیوستگی و هم گامی با اهدافی است که قیام سیدالشهدا(ع) برای آن بود. در کتاب تحف العقول نوشته ابن شعبه حرانى، امام حسین(ع) اهداف خود را بیان کرده است: «اللَّهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ يَكُنْ مَا كَانَ مِنَّا تَنَافُساً فِي سُلْطَانٍ وَ لَا الْتِمَاساً مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ وَ لَكِنْ لِنُرِيَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِينِكَ وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِي بِلَادِكَ وَ يَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِكَ وَ يُعْمَلَ بِفَرَائِضِكَ وَ سُنَنِكَ وَ أَحْكَامِكَ؛ خدايا! تو میدانى كه هدف قیام، براى همچشمی در قدرت و سلطهجويى، يا خواستن چيزى از متاع فانى اين جهان نبود، بلكه هدف این بود كه نشانههاى دينت را بازگردانيم و در شهرهاى تو دست به اصلاحات زنيم تا بندگان ستمديدهات ايمن شوند و احكام متروک دين تو دوباره به جريان افتد».
بسیاری از ارزشهای والای اخلاقی در کربلا موج میزند؛ ارزشهایی مانند ایثار، وفاداری، ازخودگذشتگی، حقطلبی، صبر، شجاعت و رشادت و ... که یک نمونه آن حضرت ابوالفضل(ع) است
در کتاب بحارالانوار نوشته علامه مجلسی امام اهدافش چنین بیان کرده است: «إنّي لم أخرج أشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما؛ و انما خرجت لطلب الاصلاح في أمّة جدّي، أريد أن آمر بالمعروف و أنهى عن المنكر؛ و أسير بسيرة جدّي و ابي علي بن ابي طالب؛ من از سر شادى و سرمستى و تباهکاری و ستمگرى قيام نكردم، بلكه براى خواستار شدن اصلاح در امت جدم به پا خاستم و میخواهم امربهمعروف و نهى از منكر كنم و بر روش جدم و پدرم على بن ابى طالب راه بروم».
در مورد عزاداری سیدالشهدا از جنبه اخلاقی نیز باید گفت که از جنبه اخلاقی نیز سیاری از ارزشهای والای اخلاقی در کربلا موج میزند؛ ارزشهایی مانند ایثار، وفاداری، از خود گذشتگی، حقطلبی، صبر، شجاعت و رشادت و ... که یک نمونه آن حضرت ابوالفضل(ع) است و عزاداری اعلام پیوستگی و هم گامی باارزشهای والای اخلاقی است.
ایکنا ـ نتایج اجتماعی و پیامدهای قیام حسین بن علی(ع) برای فرهنگ دینی پس از ایشان چیست؟
قیام سیدالشهدا(ع) در بقای اصل دین اسلام و فرهنگ دینی نقش بیبدیلی داشته است. اگر قیام سیدالشهدا(ع) نبود، یزید که گفت: «لعبت هاشم بالملک فلا خبر جاء ولاوحى نزل؛ فرزندان هاشم(رسول خدا) با سلطنت بازى کردند و در واقع نه خبرى(از سوى خدا) آمده بود و وحی در کار نیست!» چیزی از اسلام باقی نمیگذاشتند لذا در جمله مشهور منسوب به سیدالشهدا(ع) آمده است: «اگر دین جدم جز با کشته شدنم پابرجا نمیماند پس ای شمشیرها جانم را بگیرید.» یکی از اسرار مهم سفارشهای فراوان و اکید معصومان(علیهمالسلام) به پاسداشت شهادت سیدالشهدا(ع) و یارانشان تأثیری است که پاسداشت آن در بقای اصل دین اسلام و فرهنگ دینی داشته است لذا هم بر آن ثوابهای فراوانی از جانب حقتعالی تفضل میشود و هم در هر مناسبتی به زیارت سیدالشهدا(ع) حتی در اعیادی همچون؛ فطر، غدیر، قربان، نیمه شعبان و عرفه دستور داده شده است.
در برخی روایات از آن به ُمفْتَرَضٌ، واجب و فریضه تعبیر شده است. از امام باقر(ع) نقل شده است که فرمود: «مُرُوا شِيعَتَنَا بِزِيَارَةِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ ع فَإِنَّ إِتْيَانَهُ مُفْتَرَضٌ عَلَى كُلِّ مُؤْمِنٍ- يُقِرُّ لِلْحُسَيْنِ ع بِالْإِمَامَةِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؛ به شیعیان ما دستور دهید که به زیارت امام حسین بروند بر هر مؤمنی که امامت امام حسین را قبول دارد زیارت امام حسین از جانب خداوند واجب است».
در صفحه 122 کتاب كامل الزيارات نوشته ابن قولويه از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمودند: «زِيَارَةَ قَبْرِ الْحُسَيْنِ وَاجِبَةٌ عَلَى الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ؛ زیارت امام حسین بر مردان و زنان واجب است» لذا برخی فقها به وجوب کفایی آن فتوا دادهاند.
در صفحه 1466 جلد چهاردهم کتاب الوافی نوشته ملا محسن فیض کاشانی از امام صادق(ع) روایت شده است و علت آن را هم بیان فرمودهاند: «لو أن أحدكم حج دهره ثم لم يزر الحسين بن علي ع لكان تاركا حقا من حقوق رسول اللَّه ص لأن حق الحسين فريضة من اللَّه تعالى واجبة على كل مسلم؛ اگر کسی تمام عمرش به مکه رود ولی به زیارت امام حسین نرود حقی از حقوق پیامبر را ترک کرده است چون امام حسین (ع) بر گردن هر مسلمانی حق دارد».
انتهای پیام