صلح امام حسن(ع) ضامن بقاى اسلام
کد خبر: 3967509
تاریخ انتشار : ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۰۹:۳۶

صلح امام حسن(ع) ضامن بقاى اسلام

زندگى سراسر افتخار امام حسن مجتبى(ع) جلوه‏‌هاى زیبا و پرشکوهى داشت. او در روز پانزدهم رمضان سال سوم هجرى پا به عرصه وجود گذاشت و هفت‏ سال در دامن پرفیض رسول خدا(ص) از چشمه‏‌ زلال نبوت بهره برد. وحى الهى فکر و اندیشه او را شکل داد و اعماق جانش را برای‏ بهره‌دهى به اسلام و مسلمانان آماده ساخت.

صلح امام حسن (ع) ضامن بقاى اسلامدر سال چهلم هجرت، هدایت کشتى اسلام در سخت‌‏ترین موقعیت به عهده او گذاشته شد. آن امام معصوم(ع) با کمترین آسیب و تلفات، امت اسلامى را رهبرى کرد، توطئه‌‏هاى بزرگ و خطرناک بنى‌‏امیه را نقش بر آب ساخت، مانع نابودى اسلام و برنامه‌‏هاى حیات‌بخش آن شد و پیش‌بینى پیامبر خدا(ص) را تحقق بخشید.

برخورد زیباى امام حسن(ع) در قصه صلح افتخار بزرگى در تاریخ اسلامى بر جاى گذاشت. نویسندگان و تحلیلگران بسیارى به آن پرداخته و ابعاد گوناگون آن را بررسى کرده‏‌اند. گروهى همانند شیخ راضى آل یاسین(ره) کتابى در 374 صفحه تدوین کرده و آن را «صلح الحسن‏» نامیده‏ و جمعى نیز در صفحات بیشتر یا کمتر به ترسیم تلاش‌هاى این سرور جوانان بهشت پرداخته‌اند.

بیعت‏ با امام حسن مجتبى(ع)

بیعت ‏یکپارچه مردم کوفه و نمایندگان قبیله‏‌هاى مختلف در مسجد کوفه در روز بیست‌ویکم ماه رمضان سال چهلم هجرت بعد از شهادت مولى‌الموحدین(ع) وحشت‏ بزرگى در دل معاویه و حاکمان شام پدید آورد. آنان احساس کردند توطئه ترور آن بزرگمرد به طرفداران اهل‌بیت عصمت و طهارت عزمى راسخ‌‏تر بخشید و آنان را در استمرار  راه خویش مصمم‌‏تر ساخت.

معاویه، با شنیدن اخبار فوق، یاران و نزدیکان خویش را فرا خواند، نشستى تشکیل داد و درباره چگونگى برخورد با حکومت تازه پاى امام حسن(ع) و براندازى آن با آنان به مشورت پرداخت. او گفت: چنانچه اندیشه‌‏اى اساسى جهت‏ براندازى حکومت علوى نکنید، براى همیشه با تهدید مواجه خواهیم بود.

انگیزه‏‌هاى صلح

توطئه‏‌هاى فوق سبب شد تا حکومت تازه نفس امام حسن مجتبى(ع) گرفتار مقابله و برخورد با آنان شود، از برنامه‌ریز‌ی‌هاى دراز مدت و جابه‌جایى نیروهاى خسته و ناتوان و غیر علاقه‌‏مند منصرف شود و نتواند شالوده محکمى را پى‌‏ریزى کند. از سوى دیگر، طولانى شدن معرکه صفین به مدت هجده ماه و کشته شدن حدود 70 هزار تن در لیلة‌الهریر و فقدان نیروهاى ارزشمند و صحابه بزرگ پیامبر(ص) و از همه مهمتر شهادت امیرمؤمنان در فرو پاشى شیرازه حکومت تاثیر بسزا داشت.

امام حسن مجتبى(ع) فرمود: سوگند به خدا، من حکومت و خلافت را تسلیم معاویه نکردم، مگر بدان سبب که یارانى براى نبرد با او نیافتم. چنانچه همراهانى مى‏‌داشتم، شب و روز با وى (معاویه) جنگ مى‌‏کردم و آنقدر به نبرد علیه او ادامه مى‏‌دادم تا خداوند بین ما حکم کند.

حفاظت‏ شیعه از نابودى و کشته شدن، مرا ناگزیر به مصالحه ساخت. پس مناسب دیدم جنگ را به روزى دیگر واگذارم. تکلیف انسان بر اساس اوامر الهى هر روز به گونه‌‏اى است و باید آن را انجام دهد.

قرارداد صلح و شرط‌هاى اساسى آن

به نوشته مورخان در سال 41 ه.ق، معاویه به وسیله عبدالله بن عامر و عبدالرحمان بن سمره نامه‌‏اى به عنوان قرارداد صلح، براى حسن بن على(ع) فرستاد. این نامه کاملاً سفید بود و فقط در بالاى آن یک خط نوشته شده بود؛ این نامه را در خصوص قرارداد صلح فرستادم. من آن را امضاء کرده‌‏ام، هر شرطى را که شما مى‏‌خواهید و صلاح مى‌‏دانید در آن بنویسید. مورد قبول من است.

در پایان نامه، جهت اطمینان بیشتر سوگندهاى بزرگى یاد کرد و به امضاى همه بزرگان دربارش رساند.

بندهاى قرارداد صلح

واگذار کردن حکومت‏ به معاویه به شرط آن که بر اساس کتاب خدا و سنت پیامبر(ص) و سیره و روش خلفاى شایسته عمل کند. خلافت‏ بعد از معاویه از آن حسن بن على(ع) است و چنانچه حادثه‌‏اى براى او پیش آمد و او موفق نشد، حکومت از آن حسین(ع) است و معاویه حق ندارد، بعد از خود جانشین تعیین کند. دشنام دادن و نفرین به امیرمؤمنان(ع) در قنوت نماز ترک شود و کسى از آن حضرت جز به نیکى یاد نکند.

همه مردم از هر رنگ و نژادى که هستند و در هر جا زندگى مى‏‌کنند باید از امنیت کامل برخوردار باشند و آنچه در گذشته انجام داده‌‏اند، مورد عفو قرار گیرد. افراد به بهانه‌‏هاى واهى مورد تعقیب واقع نشوند و با مردم عراق به خشونت رفتار نشود.

یاران و شیعیان على(ع) در هر جا هستند، در امان باشند و به آنها تعرضى نشود و جان و مال و ناموس و فرزند ایشان از امنیت کامل برخوردار باشد. معاویه باید از تعقیب و سوء قصد به آنها بپرهیزد، حقوق هر صاحب حقى را به خودش برساند و آنچه در دست‏یاران على(ع) است،‏ باز پس گرفته نشود.

هرگز علیه امام حسن(ع) و برادرش امام حسین(ع) و هیچ‌یک از خاندان اهل‌بیت(ع) آشکارا و نهان توطئه‌‏اى نکند(ستمى و آزارى نرساند) و در هیچ نقطه‌‏اى از روى زمین براى آنان وحشتى ایجاد نکند. در حضور معاویه اقامه شهادت نشود و معاویه حق ندارد خود را امیرمؤمنان بنامد.

از بیت‌المال کوفه، مبلغ پنج میلیون درهم مستثنی است، آن مبلغ ربطى به قرار داد صلح ندارد. معاویه باید بدهى‏‌هاى بیت‌المال را بپردازد و بر اوست هر سال مبلغ دو میلیون درهم به برادرم حسین بدهد. بنى‏‌هاشم را در بخشش‌‏ها و عطاها بر بنى عبد شمس ترجیح دهد و هر سال یک میلیون درهم جهت فرزندان شهداى جنگ‌‏هاى جمل و صفین و به آنانى که در رکاب امیرمؤمنان(ع) به شهادت رسیده‏‌اند داده شود.

شروط فوق در نامه‌‏اى رسمى و امضاء نشده، رد و بدل شد. بعضى از مورخان گفته‌‏اند: عقد صلح در «بیت المقدس‏» و یا «ادرح‏» اجرا شد.

توضیحى پیرامون مواد صلح‌نامه

بندهاى قرارداد مصالحه که از سوى سبط اکبر پیامبر مطرح شده، داراى امتیازات بسیارى است که در هر زمان، جایگاه والاى سیاسى ـ الهى خود را باز مى‏‌کند و منشور اصلاح و انقلاب تدریجى را پى‏‌ریزى مى‏‌نماید. امام(ع) در این قرارداد کوشید پرده از چهره معاویه بردارد و تبلیغات دروغینى که جهت تثبیت موقعیت اجتماعى او انجام گرفته را خنثى کند. بعضی از موارد به شرح ذیل است:

 اعمال و کردار وى را مخالف قرآن و سیره پیامبر(ص) و خلفاى صالح دانسته و از وى خواسته است تا بعد از واگذارى حکومت، برنامه‌‏هاى آینده خویش را بر اساس قرآن و روش پیامبر قرار دهد.

 به موقت ‏بودن حکومت معاویه اشاره مى‌‏کند و اینکه او نمى‌‏تواند سرنوشت آینده مسلمانان را بر عهده گیرد، بلکه آینده از آن خود یا برادرش حسین(ع) و یا شورایى از مسلمانان است که خط و مشى را تعیین مى‏‌کنند.

 بیانگر کینه معاویه به اهل‌بیت پیامبر(ص) است. او آغازگر نفرین علیه شخصیتى همچون على بن ابى‏‌طالب(ع) بود.

 بر بى‌‏تقوایى، ستمگرى و نژادپرستى معاویه اشاره مى‏‌کند و از او تعهد مى‏‌گیرد امنیت را برقرار سازد و متعرض مردم، به‌ویژه مردم عراق و علاقه‌‏مندان به اهل‌بیت(ع) نشود، زیرا بسیارى از آنان حامى و یاور پدرش على(ع) بودند.

  خواستار حفاظت و امنیت ویژه‌‏اى براى یاران على(ع) است و سپس تصریح مى‏‌کند: بر معاویه است پاک‌باختگان را ارج نهد و حقشان را ادا کند، نه اینکه، به خاطر حق‏گویى، آنان را تعقیب کند و ترس و وحشت را حاکم سازد.

تأکیدى است ‏بر دو بند پیشین و هشدارى است‏ بر ترک توطئه آشکار و پنهانى حاکمان شام علیه امام و اهل‌بیت(ع)، زیرا آنان مشعل هدایت این امت هستند و معلوم بود که معاویه و بنى‌امیه براى رسیدن به اهداف شوم خود سراغ آنان را خواهند گرفت.

 امام حسن مجتبى(ع) در بند هفتم، بالاترین ضربه روحى را بر پیکر معاویه و بنى‌‏امیه وارد کرده است، زیرا اولاً اقامه شهادت باید نزد افراد عادل، مطمئن و مورد وثوق انجام گیرد و معاویه از این خصال نیک به دور است. امام با آوردن این قیدها خواسته است، معاویه را فاقد صفات مذکور معرفى کند و ثانیا اگر معاویه خود را امیرالمؤمنین نداند، مسلماً امام(ع) که خود یکى از افراد مؤمن است، تحت ولایت و سرپرستى او نخواهد بود، به همین ترتیب، دیگر افراد متدین، متعهد و دلسوز شیعه پس در آن صورت او حقى بر گردن هیچ مؤمنى پیدا نخواهد کرد.

اما بند دیگر (هشتم) که در برگیرنده مسایل مالى، بیت‌المال، پرداخت‏ سالانه به حسین بن على(ع) و پرداخت ‏بدهى‌‏هاى حضرت و رسیدگى به بازماندگان شهداى صفین و جمل است، از اساسى‌‏ترین شروط قرارداد صلح به شمار مى‌‏آید.

منابع: سایت‌‌های ensani.ir و sirepajouhi.isca.ac.ir 

انتهای پیام
captcha