فیلم | روایتی کمترشنیده‌شده از مسابقات قرآن در جبهه‌های جنگ
کد خبر: 3925300
تاریخ انتشار : ۰۵ مهر ۱۳۹۹ - ۱۰:۲۱
قرآن در سنگر/

فیلم | روایتی کمترشنیده‌شده از مسابقات قرآن در جبهه‌های جنگ

مسابقات قرآن رزمندگان جبهه جنوب در سال 1362 یکی از رویدادهای فرهنگی بزرگ در دفاع مقدس بود و برگزیدگان آن، توفیق شرفیابی به محضر امام راحل(ره) را پیدا کردند.

فیلم | روایتی کمترشنیده‌شده از مسابقات قرآن در جبهه‌های جنگبه گزارش ایکنا، همزمان با هفته دفاع مقدس، سیدحسین موسوی بلده، رئیس شورای عالی قرآن شهرداری تهران و پیشکسوت قرآنی به روایتی کمترشنیده‌شده از برگزاری مسابقات قرآن در جبهه‌های جنگ تحمیلی می‌پردازد که با هم می‌خوانیم و می‌شنویم:

قرآن کریم، یکی از ستون‌‌های اعتقادی رزمندگان در جبهه‌ها بود. ادعیه و خواندن قرآن و مناجات، همواره با رزمندگان همراه بود. در سال 1362 مسابقات قرآن رزمندگان جبهه جنوب برگزار شد که کار فرهنگی بزرگی بود. من ازدواج کرده بودم و فردای شبی که ازدواج کردم، به جبهه رفتم. چون مرخصی‌ام را استفاده کرده بودم و تا چندماه هم امیدی هم به مرخصی نداشتم، تا اینکه اعلام کردند برای مسابقات قرآن جبهه جنوب هر کسی می‌خواهد ثبت نام کند؛ دو مرحله داشت، مرحله اول در لشکر و مرحله دوم در اهواز. در لشکر من احساس کردم که داوران دقت کافی را ندارند و می‌خواهند فی سبیل‌الله یک نفر را معرفی کنند. دو نفر از رزمندگان که تلاوت حرفه‌ای نداشتند، به عنوان نفر اول و دوم انتخاب شدند و من، سوم شدم. با این حال، به مسابقات اهواز راه پیدا کردم. برگزارکننده مسابقات اهواز، قرارگاه کربلا و مسئول مسابقات، سردار حاج صادق آهنگران(مسئول وقت روابط عمومی قرارگاه کربلا) بود.

تا من «اعوذ بالله» و «بسم‌الله» را گفتم، داوران جوری نگاه کردند که انگار نفر اول را شناختند و سرانجام لطف کردند، اول شدم. ابتدا گفتند جایزه این رتبه، زیارت حرم حضرت زینب(س) است که خیلی خوشحال شدیم. بعد گفتند که مقدور نیست، جایزه شما زیارت حضرت امام(ره) است. باز هم خوشحال شدیم. حتی خوشحال‌تر شدیم. چون سن امام(ره) بالا بود و ما دوست داشتیم هرچه زودتر ایشان را ببینیم اما زیارت حرم حضرت زینب(س) را بعداً هم می‌شد انجام داد. ابتدا قرار بود این دیدار، خصوصی باشد که خوشحال شدیم بعد گفتند که عمومی است که باز هم خوشحال شدیم! به هر صورت، به این واسطه پنج روز مرخصی آمدیم و بهترین خاطرات من در زندگی، در همان ایام رقم خورد. نکته جالب اینکه ما را با هواپیما به تهران آوردند و برای ما رزمندگانی که گاه برای سوارشدن به ماشین، دو ساعت در جاده اهواز یا جاده پاسگاه زید عراق، معطل می‌شدیم، تجربه‌ای فوق‌العاده بود. از فرودگاه امیدیه، دو دقیقه‌ای به تهران آمدیم و دو دقیقه‌ای به اهواز برگشتیم.

انتهای پیام
captcha