سینمای جنگ در کشورمان با نام دفاع مقدس شناخته میشود، چراکه پارامترهایی که بر آن حاکم است با دیگر نبردها تفاوت دارد. این تفاوت در آثار این ژانر نیز وجود دارد، اما اینکه در سالهای اخیر تا چه اندازه توانستهایم روایتگر درستی برای این سینمای داشته باشیم، مسئلهای است محل بحث و گفتوگو. در این میان فیلمسازانی نظیر احمدرضا درویش با آثار ماندگاری همچون؛ «دوئل»، «کیمیا» و... زوایایی از جنگ را به تصویر کشیدهاند که تا امروز کمتر در فیلمهای سینمایی شاهد پرداخت به آن بودهایم.
به انگیزه هفته دفاع مقدس به گفتوگو با این کارگردان صاحبنام سینمای دفاع مقدس نشستهایم؛ حاصل گفتوگو با احمدرضا درویش درباره فراز و فرودهای این سینما را با هم میخوانیم:
ایکنا - سینمای دفاع مقدس مدتهاست فروغ گذشته را ندارد! در به وجود آمدن چنین وضعیتی جدا از نقش مدیران، میخواهیم بررسی کنیم نقش کارگردانان صاحبنام در این رابطه تا چه اندازه بوده است، زیرا گاهی اوقات کنارهگیری کارگردانهایی نظیر احمدرضا درویش این ژانر را بیش از پیش گوشهگیر میکند؟
سؤال اساسی و مهمی پرسیدید و درباره این پرسش محققان، اساتید دانشگاه و صاحبنظران میتوانند ساعتها سخن برانند و بحثها کنند، اما آنچه مربوط به من میشود و شاید برخی از دوستان همکار را اینگونه توضیح میدهم. تلقی من به عنوان به فیلمساز این نیست که بخواهم مسائل را به حوزه سیاستگذاری اقتصادی و سیاسی مرتبط بدانم؛ بلکه معتقدم موضوع دفاع مقدس همانند رود خروشانی است که متعلق به ملت و یک حوزه تاریخی است که سالها میتواند مورد بهرهبرداری در حوزههای مختلف فرهنگی و هنری قرار گیرد. حال اینکه چرا این موضوع کمرنگ شده و موضوعات دیگر اولویت پیدا کرده به نظرم هرگز از ارزشهای دفاع مقدس کم نخواهد کرد.
در این زمینه چند نکته مهم وجود دارد؛ باید به سمتی حرکت شود که در آن بلوغ بیشتری نسبت به این مضمون مهم احساس شود. آنچه در هشت سال دفاع مقدس ملت و تاریخ معاصر ایران و دوره تجربه شده عینی وجود دارد؛ مثل یک اکسیژنی و یک ذخیره ناب تمام نشدنی میماند؛ که سالیان سال میتوانیم از آن بهرهمند باشیم. چون صاحب اصالت است این فراز و فرودهای مقطعی در آن چندان جدی نیست، بیشک در سالهای آینده جوانانی با جسارت، هوشمندی و خلاقیت بیشتر و چالاکی به این بخش از تاریخ وطن توجه خواهند کرد، البته این نکته را منکر نمیشوم که عدم حمایتهای لازم روی این سینما اثر میگذارد، همانگونه که روی دیگر عرصههای هنر هم تأثیر گذاشته است. در حوزه فرهنگ نیز شاهد ضعفهای جدی هستیم. در حقیقت؛ آنچه به عنوان آثار فرهنگی تبلور پیدا میکند برگرفته از وضعیت خود جامعه است.
ایکنا – با توجه به شرایط فعلی اکران، ارزیابیتان از برخی کارهای سخیف که به اسم طنز روی پرده سینماها رفتهاند، چیست؟
نسبت به کارهای همکارانم قضاوتی نمیکنم، هرچند تحلیل و موضعگیریهای جدی خود را دارم. باید پذیرفت من نیز به عنوان یک فیلمساز ایرانی به اندازه خودم در پیش آمدن شرایط موجود، شریک هستم.
ایکنا – پس از «رستاخیز» هنوز فیلمی را جلوی دوربین نبردهاید! درویش تا چه زمانی میخواهد از فیلمسازی دور باشد؟
درباره رسالت سینماگر میخواهم توضیحی دهم. وظیفه کارگردان تنها اکسپوز کردن (نمایش دادن) نیست، بلکه تحقیق، نوشتن و دیدن از دیگر فعالیتهایی است که او قادر است انجام دهد. بر همین مبنا به عقیده من «احمدرضا درویش» پس از رستاخیز کمکار نبوده، در این سالها فیلمنامهای با عنوان «درخشش» نوشتهام که به فتح خرمشهر میپردازد، ولی اگر منظورتان از کمکار بودن، فیلمسازی است، این امر مربوط به عهدی میشود که با فیلمی که یک نشانه معرفتی بزرگ است بستهام، عهد من این بود؛ تا تکلیف «رستاخیر» مشخص نشود فیلمی نخواهم ساخت. درباره نحوه نمایش رستاخیز هم باید بگویم این کار برای نمایش در سینما ساخته شده نه اینکه بخواهم آن را در شبکه نمایش خانگی یا وی او دیها به نمایش درآورم.
ایکنا – چرا در سینمای جنگ جهان پس از گذشت بیش از 70 سال هنوز درباره جنگ جهانی دوم فیلم ساخته میشود، اما در ایران بعد از گذشته سه دهه، فیلمسازی در حوزه دفاع مقدس را تکراری میدانیم؟
اساساً معارف و مفاهیم هر رویدادی متأثر از جامعهای است که آن رویداد در آن اتفاق میافتد. در هشت سال جنگ تحمیلی امری به عنوان پیروزی و شکست وجود ندارد. بگذارید اینگونه توضیح دهم. فتح خرمشهر در فلسفه دفاع مقدس عمل به تکلیف است همینطور مقاومتی که مردم خرمشهر در برابر متجاوزان انجام دادند و در نهایت شهر هم تسلیم شد. حال کدام شکست یا پیروزی محسوب میشود؟ با این توضیح در جنگ پیروزی یا شکست معنا ندارد، البته پوسته ظاهری دفاع ما شبیه دیگر نبردهایی است که در دنیا رخ داده است. در آن درگیریها نیز مطمئناً جانفشانی وجود داشته، ولی جنس اتفاقی که در ایران رخ داد با آنها متفاوت است، همانگونه که ترس از مرگ در جنگمان با دیگر نبردها تفاوت دارد. نکته مهم در جنگ تحمیلی ایران و عراق، فلسفه جهادی بودن اقدام ایرانیها بود، اینجا جنگ برای خداست؛ اگر فیلترها را بشناسیم اتفاقی نظیر «دیدهبان» حاصل میشود. نکتهای که باید آن را جدی گرفت؛ اگر بتوانیم مفاهیم را به درستی باز کنیم متوجه میشویم چیزی به نام شکست یا پیروزی، کامیابی یا عدم کامیابی تعریف دیگری دارد؛ تعریف جنگ روشن است. هزینه دارد، ترس و خیلی چیزهای دیگر...
در «دیدهبان» مفهوم تقدیر مقدر را میبینیم؛ انگار دستی در کار است تا فردی به موقعیت و فرجامی برسد. پس توصیه من این است باید به زبانی دست پیدا کنیم تا به آنچه در جنگمان رخ داده، برسیم، البته قبول دارم در مواقعی اینگونه شرایط ایجاد میکرده که فیلمهای تبلیغی با پروپاگاندا تولید شود. این اتفاق در همه دنیا نیز رخ داده، ولی هر اندازه که از جنگ فاصله میگیریم باید بتوانیم به معرفت نزدیکتر شویم.
همچنین، تنها جنبه جنگ اتفاقات نظامی نیست، بلکه جنگ ابعاد و اشکال گوناگون دارد. برای مثال؛ تأثیر جنگ بر نظام خانواده، مسائل اجتماعی و روانشناختی و فرهنگی جامعه بسیار حایز اهمیت است و انتظار میرود الهامبخش آثار متفاوتی در حوزه هنر هفتم باشد، امروز و پس از 40 سال از آغاز جنگی که به ایران تحمیل شد تأثیرات جنگ به لحاظ روحی و روانی همچنان در نظام خانوادههای ایرانی قابل مشاهده است. وقتی میگوییم دفاع مقدس معدلی از اقدام یک ملت در مقابل رویدادی تاریخی حرف میزنیم. در این تعریف کلی نیز؛ تراژدی، پیروزی، حماسه و مرثیه به اندازههای مختلف وجود دارد، ولی این گوناگونی در سینمای دفاع مقدس وجود ندارد و همین امر نشان میدهد هنوز فاصله بسیار با آنچه باید باشد، داریم.
ایکنا – در شخصیتپردازی فیلمهای جنگی که هماکنون در سینمای جهان تولید میشود دیگر کمتر خیر و شر مطلق را میبینیم. برای مثال در سریال «جوخه برداران» در جبهه خودیها، آدمها خاکستری هستند، ولی در فیلمهای ایرانی هنوز نگاه سیاه و سفید به کاراکترها حاکم است. نظرتان در این زمینه چیست؟
ارزیابی این موضوع برعهده تحلیلگران است، من به عنوان کارگردان وقتی در موضوعی دخیل هستم، نمیتوانم بگویم چه اتفاق در حال رخداد است. من باید فیلم بسازم و دیگران هم باید آن را نقد کنند. در حقیقت فیلمساز موظف است به زبانی که از آن حرف زدیم نزدیک شود نه اینکه بخواهد نقش تحلیلگر را بازی کند.
در ادامه باید تأکید کنم اینگونه نیست که فیلم خوبی در حوزه دفاع مقدس تولید نمیشود، چون کارهایی هستند که با کیفیت خوب در این ژانر روانه پرده میشوند. درباره فیلمهای مورد علاقهام هم باید بگویم همه آثار دفاع مقدسی را دوست دارم.
در حوزه وی او دیها من در محافل شخصی نظرها و نقدهای بسیار تندی دارم، اما به خودم اجازه نمیدهم درباره کار فیلمسازان اظهارنظر کنم، ولی به مردم و کارشناسان باید این حق را داد تا عیوب را پیدا کنند.
ایکنا_ و سخن آخر ...
در یک کلام باید بگویم؛ این انتظار که بخواهیم از جای خاصی به سینمای دفاع مقدس کمک شود و حامیان جدی و اصلی در این زمینه به وجود بیایند؛ به نظرم انتظاری عبث و بیهوده است، بلکه صاحبان اصلی سینمای ایران (هنرمندان) باید از این حوزه صیانت و حمایت کنند.
گفتوگو از داود کنشلو
انتهای پیام