به گزارش ایکنا، بیژن عبدالکریمی، استاد فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی، شامگاه چهارشنبه، 12 شهریور، در آخرین نشست از سلسلهنشستهای «چراغی دیگر»، که به همت خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد، گفت: حسین بن علی(ع) نه تنها سرمایه بزرگی برای شیعه است، بلکه سرمایه بشری است و به همه جهان تعلق دارد. باید بتوانیم سرمایه عاشورا را وارد فکر و ذهن جوانان کنیم و این کار صرفاً با مداحان و وعاظ ممکن نیست و کاری متفکرانه لازم است.
وی به طرح چند سؤال در مورد عاشورا پرداخت و ادامه داد: برخی از افراد نسل جدید میپرسند که آیا آنچه در مورد عاشورا گفته میشود اسطورهسازی نیست و جنبه مبالغهآمیز ندارد؟ چرا ما خودمان را صرف برساخت و اسطوره غیرواقعی تاریخی کنیم؟ حسین(ع) در دوره معاصر چه دردی را میتواند دوا کند؟ یا در بخشی از جامعه، عزاداری چیزی جز کارناوال مذهبی و منبعی برای تفریح و لذت و دورهم جمع شدن نیست. از ما میپرسند چگونه از مراسمی دفاع میکنید که پشتوانه نظام عظیم مذهبی است که میتواند پشتوانه برای سلطه باشد و چرا باید آب به آسیاب این روند بریزیم؟
عبدالکریمی با بیان اینکه برخلاف این مسائل معتقدم که حسین بن علی(ع) نمونه اعلای تحقق سنن دینی است و کسی میتواند با او مرتبط شود که با سنن تاریخی ماقبل مدرن ارتباط برقرار کند، افزود: کسانی که دلسپرده عالم مدرن هستند، تصور میکنند که سخن از عاشورا یعنی اینکه اسیر یک اسطوره و خرافه شویم؛ در منظر اینها سنت چیزی جز جهل و خرافه نیست. هیچ متفکر جدی و بزرگی را نمیشناسیم که اصل پیشرفت دوره معاصر را خرافه بداند؛ بشر در دوره جدید بشر دستاوردهای زیادی مانند آزادی، حقوق بشر و ... داشت، ولی قبول کنیم که دستاوردهای بزرگ اصیلی را هم از دست داده که در سنن ماقبل مدرن وجود داشت.
استاد دانشگاه آزاد اسلامی تصریح کرد: مهمترین مؤلفه حکمی و فلسفی روزگار ما نیهیلیسم و بیمعنایی زندگی و جهان است و به تعبیر نیچه مرگ خدا، جان جهان و معنا؛ تمدن جدید بشر ممکن است، آزادی سیاسی داشته باشد، ولی آزادی را در جان خود درک نمیکند. لذا نیچه از مرگ انسان صحبت میکند. انسان و جهان کنونی شباهت بسیار کمی به انسان سنن ماقبل مدرن دارد. بیمعنایی به خصوص در نیم قرن اخیر آنچنان شدت و حدت یافته است که چهره تیره و تار خود را از دست داده و کار بشر را به جایی رسانده که حتی توان اندیشه درباره وجود خدا و فرصتی برای اندیشه در حقایق متعالی را ندارد و بود و نبود خدا را حس نمیکند.
وی اضافه کرد: در چنین تمدنی همه عناصر فرهنگی هویت خود را از دست دادند و صرفاً موضوعاتی برای مطالعه هستند مانند کاسه ارزشمندی که در موزه هست؛ نسلهای جدید با گذشته خود هیچ ارتباطی ندارند. لذا مولوی و فردوسی و ... هیچ نقشی در زندگی نسل جدید ما ندارد و ما با انسان حقیر و کوتوله روبهرو هستیم؛ انسانی که دهانگشادی برای مصرف بیشتر دارد و هیچ اراده و هدف بزرگی ندارد و چنین انسانی به همه فجایع روزگار خود تن میدهد و به تعبیر نیچه اخلاق گله را میپذیرد؛ هیچ اصالتی ندارد؛ امیدی به آینده ندارد و دائماً وضع موجود را نقد میکند و جایگزینی هم برای آن ندارد.
عبدالکریمی با ذکر اینکه امروز اگر دانشجویی بخواهد نقش واقعی خود را در دانشگاه ایفا کند، توسط خود استاد و مجموعه دانشگاه له میشود و همه با ساختارها همنوایی میکنند، گفت: به تعبیری فرهنگ بردگی غلبه یافته است و نیازمند الگویی هستیم که به ما نشان دهد میتوان به فرهنگ بردگی تن نداد؛ حسین بن علی(ع) نمونه انسان آزادهای است که مرگ را پذیرفت، ولی به فرهنگ بردگی تن نداد.
وی اضافه کرد: در دنیای امروز که ساختارها افراد را به سلطه در آوردهاند، حسین بن علی(ع) نشان داد که میتوان به نظام قبیلگی و طبقات اجتماعی تن نداد و علیه سیستمها و ساختار شورید. از ویژگی نظام کنونی این است که همه جا قاعده حاکم است و هر کسی بخواهد علیه آن اقدام کند به شدت منکوب میشود. روشنفکر و شهروندی که بخواهد، متفاوت باشد، سرکوب میشود و حسین بن علی(ع) نمونه اعلای استثناست. حسین(ع) قاعده نبود، استثنا بود و میتواند الگوی بزرگی برای انسان برده روزگار ما باشد که اسیر جبر سیستمها و ساختارها، اسیر انفعال، نخوت، سستی و بیارادگی است.
استاد فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی با بیان اینکه امروز کشور به ملاتی نیاز دارد که آجرهای فرهنگ این مردم را متصل کند، تأکید کرد: ملتی که فرهنگ مشترک نداشته باشد، یک جمع است؛ کشور ما با آسیبهای زیادی روبهروست و فرهنگ حسینی میتواند ملاتی باشد تا جماعت ایران را به یک ملت تبدیل کند. حسین تبلور انسان آزاده و الگویی برای همه بشریت است.
وی تصریح کرد: متاسفانه امروز حسین بن علی(ع) میان دو تیغه یک قیچی از فهم نادرست قرار دارد، نوگرایانی که فهم درست از سنت تاریخی ندارند و نمیتوانند با حماسه حسینی مرتبط شوند و سنتگرایانی که لیاقت دفاع از حسین(ع) را ندارند و حسین(ع) را به امری فرقهای، سیاسی و ایدئولوژیک تبدیل کردهاند و باید آزادگانی یافت شوند که حسین(ع) را درست نشان دهند همان طور که مسیح فقط پیامبر مسیح نیست و سرمایه همه جهان است. بوکوحرام، داعش و بنیادگرایی هیچ نسبتی با روح حسین بن علی(ع) و سنت تاریخی ما ندارند؛ ایثار، فداکاری، شفقت، سخاوت و بزرگمنشی روح سنت تاریخی ما هست و همه اینها در حسین(ع) تحقق مییابد و امروز بیش از هر زمانی به حسین نیاز داریم.
عبدالکریمی با بیان اینکه طغیان نسل جدید در برابر سنت تاریخی ما دلایل جامعهشناختی سیاسی و کمتر دلایل حکمی و فلسفی دارد، گفت: ابتدا باید با فرهنگ جهانیان مرتبط شویم و بر ارزشهایی مانند آزادی و عدم ذلت در فرهنگ حسینی تکیه کنیم و بعد حسین(ع) را به جهان معرفی کنیم؛ او میتواند جهانی شود، ولی شیعیان در این عرصه قصور کرده و به حسین(ع) معاصرت نبخشیدهاند. اگر میخواهیم سرمایههای فرهنگی ما به رسمیت شناخته شود، باید فرهنگهای دیگر را هم به رسمیت بشناسیم.
وی افزود: گاهی اوقات زبان فرقهگرایانه جلوتر از پدیدار است، یعنی ما باید اثر علمی خلق کنیم که نشان دهد حسین بزرگترین آزاده جهان است زیرا صرفا با گفتن ممکن است، مخاطب تصور کند که حرف من متأثر از فرهنگ قبیلگی و خانوادگی و ... است؛ ما اسیر فرهنگ قبیلگی هستیم و در بیرون نیازمند زبان دیگری هستیم؛ جامعه سنتی ما برای دفاع از امام حسین(ع) در بیرون از کشور زبان لازم را ندارد و این کار سازمان تبلیغات اسلامی و ... نیست. حتی ما در جهان اسلام هم نتوانستهایم از حسین بن علی(ع) دفاع کنیم.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: اینکه فقط حوزویان خواستهاند از سنت ما دفاع کنند، باعث شده تا نوعی تأخیر تاریخی در نهادهای سنتی و حوزوی ایجاد شود، چون فاقد گشودگی به جهان هستند. کار انبیاء زنده کردن عقول بود؛ در دوره امام زمان(عج) همه مجتهد خواهند بود و قرآن تاکید دارد که فهم دین نباید منحصر در عده محدودی باشد، ولی ما فهم دین را به حوزه منحصر میدانیم. حوزه و داعیهداران دفاع از تفکر حسینی زبان لازم(زبان مدرنیته) را بلد نیستند، زبان حوزه زبان تکرار است که روح خود را از دست داده است.
عبدالکریمی بیان کرد: امروز سرمایه اجتماعی و احساس ما بودن در کشور دچار چالش شده؛ ملت بدون میراث و تاریخ ملت نیست؛ امروز مهمترین مسئله ما نیل به عدالت و دموکراسی و مبارزه با آمریکا نیست، نمیگویم با آمریکا مبارزه نکنیم و دنبال عدالت و آزادی نباشیم، بلکه مهمترین مسئله این است که چگونه ملت واحدی شویم در این صورت به عدالت و آزادی دسترسی خواهیم یافت و در برابر نظام سلطه خواهیم ایستاد. ما برای ملت شدن نیازمند سنت و میراث تاریخی هستیم و تشیع و حسین بن علی(ع) برجستهترین میراث تاریخی و فرهنگی ماست؛ برخی صرفا بر باستانگرایی و ملیت ایرانی تأکید دارند و اینکه ایرانیها با خفت و از ترس شمشیر به عربها تن دادند، لذا میگویند ما را با محمد عرب و اعراب چه کار؟ بیخبر از آنکه ریشه ملیت ما را میزنند. البته عده دیگری هم هستند که معتقدند تضادی وجود ندارد و ایران و اسلام خدمات متقابل دارند.
انتهای پیام