به گزارش ایکنا؛ نشست مجازی «حسین، وارث آدم» به مناسبت پنجاهمین سالگرد تألیف کتاب «حسین وارث آدم» علی شریعتی، 9 شهریورماه به همت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
در این نشست حجتالاسلام محمدحسین مظفری، استاد فقه و حقوق بینالملل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با موضوع «امام حسین منادی ارزشهای انسانی» به ایراد سخن پرداخت و اظهار کرد: دکتر شریعتی در کتاب حسین وارث آدم و دیگر آثار خودش به روشنی به تضاد میان حق و باطل در تحولات تاریخی بشر تأکید دارد و در کتاب حسین وارث آدم هم در همین راستا به واقعه عاشورا نگاه میکند و با استناد به زیارت وارث، واقعه عاشورا را در یک بستر تاریخی قرار میدهد. امام حسین(ع) به تعبیر این زیارت، وارث ارزشهایی است که انبیای الهی مبشر آن بودهاند.
وی افزود: بنابراین این دوگانه در نوشتار دکتر شریعتی خیلی برجسته است. البته بیان این دو گانه اختصاص به دکتر شریعتی ندارد. در آیات متعدد قرآن کریم به این امر اشاره شده است که انبیای الهی آمدند انسانها را به ارزشهای انسانی دعوت کنند. قرآن کریم تصریح دارد ما در هر امتی پیامبری برانگیختیم تا آنها را به سوی خدا دعوت کند. پس آن امتها دو دسته هستند: برخی دعوت به راه خدا را پذیرفتند و برخی هم راه ضلالت را انتخاب کردند. بنابراین این تضاد در ادبیات دینی ما هم پررنگ است و در آیات قرآن کریم مورد تأکید قرار گرفته است. از طرفی در ادبیات فارسی ما هم این تضاد به روشنی قابل مشاهده است.
وی در ادامه تصریح کرد: مولانا در مثنوی به این بیان به تضاد حق و باطل اشاره کرده است؛ تضاد دائمی که از اول خلقت تا نفخ صور ادامه خواهد داشت: «رگ رگ است این آب شیرین آب شور/ در خلایق میرود تا نفخ صور». این تضاد حق و باطل از ابتدای تاریخ وجود داشته است. کسانی که راه خیر را دنبال میکنند از آب شیرین و خوشگوار میراث میبرند. این میراثی است که آنها از پیامبران الهی به ارث بردند. جالب است که مولانا هم به مسئله وراثت اشاره دارد. همانطور که شریعتی تأکید دارد، بحث میراث در ادبیات دینی ما پررنگ است و این میراث، میراثی است که از انبیای الهی به امام حسین(ع) به ارث رسیده است، مولانا هم دقیقاً تعبیر به ارث کرده است: «نیکوان را هست میراث از خوشاب/ آن چه میراث است اورثنا الکتاب».
وی یادآور شد: مطلب بعد این است که آنچه هویت انسان را تعیین میکند و انسان را از سایر جانداران متمایز میکند، رفتار بر اساس ارزشهای انسانی است. به تعبیر کانت، انسانها وظیفه دارند به شکلی رفتار کنند که با قواعد اخلاقی سازگار است. اگر انسانی به وظایف اخلاقی خودش عمل کرد، رفتاری انسانی داشته است و اما اگر بر اساس وظایف اخلاقی خودش عمل نکرد، فضیلت را کنار گذاشت و جانب رذایل را گرفته و در اینجا رفتاری انسانی نداشته است. به بیان دیگر معیاری که بشریت را مشخص میکند و سرشت انسانی را از سایر موجودات متمایز میکند، این است که حیوانات بر اساس نیازهای غریزی خودشان رفتار میکنند و رفتارهای آنها واکنش به شرایطی است که حیات و بقای آنها را تضمین کند، اما انسان در شرایطی قرار میگیرد که میان حقیقت و فضیلت و راه طاغوت و رذیلت دست به انتخاب میزند.
وی ادامه داد: بنابراین انسانها رفتار ندارند، بلکه کنش دارند و اقدام میکنند. کنشهایی که بر اساس ارزشگذاری برای تصمیمات انجام میشود. لذا معیار انسانیت انسان در همین نکته نهفته است. در حالی که حیوانات بر اساس نیازهای غریزی خودشان رفتار میکنند. به تعبیر دیگر، زندگی روزمره انسان بر اساس تصمیمات روزمره اداره میشود، اما گاهی انسان با شرایط سخت مواجه میشود و باید تصمیماتی بگیرد که سرنوشتساز است. این همان نکتهای است که شریعتی در تضاد میان حق و باطل و عدل و ظلم مطرح میکند.
انتهای پیام