به گزارش ایکنا، نشست تخصصی با «عاشورا در زمینه و زمانهای متفاوت» به صورت مجازی و از طریق اینستاگرام، با سخنرانی هادی خانیکی، عضو هیئت علمی دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد.
خانیکی در این نشست ضمن تبیین پیامهای نهضت عاشورا در زمینه و زمانه امروز، با بیان اینکه شرایط متأثر از تغییرات پر دامنه اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در جامعه ما و الزاماتی که وضعیت کرونایی و پساکرونایی بر جامعه تحمیل کرده، وضعی را پیش آورده که باید پیام عاشورا و نهضت حسینی در ظرفی متفاوت با ظرفهای دیگر و غالبهای شناخته شده دیگر مطرح شود، اظهار کرد: به بیان امام معصوم هر سرزمینی به کربلا و هر روزی به عاشورا تبدیل شده است. وقتی درباره پیام عاشورا سخن میگوییم در واقع از حماسهای سخن به میان میآید که ترکیبی از عقلانیت، شور و عشق آن را میسازد. گرچه معمولاً از ابعاد عقلانی عاشورا غفلت میکنیم و در شور باقی میمانیم، اما اگر این دو وجه را با هم ببینیم آنجاست که پیام این حادثه شکل ماندگار و جاودانه به خود میگیرد.
وی ادامه داد: اگر پیام نهضت عاشورا صورت تاریخی به خود بگیرد، در مقاطع مختلف پیامهایی مرتبط با زمانه و زمینه آن مقطع زمانی خواهد داشت، کما اینکه شرایط امروز این الزام را به وجود آورده که نهادهای مدنی، سیاسی و بسیاری از متفکران، روشنفکران، دانشگاهیان، کنشگران و فعالان در کشور به این پرسش بیندیشند که برگزاری آیینها و مناسک عزاداری چگونه خواهد بود در حالی که با شیوع بیماری نوپدید و تهدیدهای جدی آن مواجهیم و ملزوم به رعایت پروتکلهای بهداشتی هستیم. در سوی دیگر وابستگیهای عاطفی، دینی و اجتماعی به این مناسک وجود دارد که جامعه نمیتواند از آنها دست بکشد، لذا در میانه این تهدید و فرصت چه باید کرد؟ در یک سو پرداختن به آیین و مناسک عاشورا و غلبه ارتباطات آیینی و برگزاری مراسم است و در سوی دیگر تحولات در سطح دینداری مطرح میشود و ابعاد فردی دینی نسبت به ابعاد اجتماعی برجستگی پیدا میکند و نوعی مواجهه عقلانی با شرایطی است که در آن قرار گرفتهایم.
خانیکی درباره این پرسش که مسئله زمانه و زمینه امروز چیست؟ اضافه کرد: براساس آنچه که تحولات اجتماعی و فرهنگی نشان میدهد در جامعهای به سر میبریم که بسیار پر شتاب و دستخوش تغییرات پر دامنه است؛ مهمترین بخش آن در بطن و متن جامعه رخ میدهد. امروز با جهانی روبرو هستیم که در آن مسئله تمایز یافتگی و تفاوتها در کنار همبستگیها نقش پیدا میکند و حتی پررنگتر از گذشته برآمده میشود، به گونهای که اگر این مسئله در جامعه درست فهم نشود، در برابر آن هویتهای مقاومت شکل گرفته و سعی میکند خود را فردیتر و متمایزتر تعریف کند. ما در جهان و جامعهای به سر میبریم که تحریفها در برابر حقیقتها برجستهتر میشود و فریادی که متفکران برجسته ما همچون؛ استاد مطهری و شریعتی در دوران معاصر برای خرافهزدایی از حماسه عاشورا کارهایی انجام دادهاند که ممکن است شنیده نشود. خوشبختانه امروز مجموعه گرانقدری از منابع داریم که در زمینههای تاریخی، اجتماعی و فرهنگی مرز میان خرافه و واقعیت را مشخص میکنند، اما همچنان باید گفت در زمانه و زمینهای به سر میبریم که خرافات تهدیدی بسیار جدی برای حقیقت شده و این خرافات به رسانهها هم کشیده شده و گاه حتی وارد رسانههای رسمی ما نیز شده است. به همین دلیل چهره واقعی عاشورای سال ۶۱ هجری به عنوان محرکه تأمل در طول تاریخ در معرض تهدید قرار گرفته است.
این عضو هیئت علمی دانشگاه با بیان اینکه آنچه در انقلاب اسلامی دیدیم، تصویر دیگری در پاسخ به «هل من ناصر ینصرنی» بود که در ظهر عاشورا امام حسین(ع) مطرح کرد، گفت: مشابه چنین نوع تصویری برخی خرافهها شکل گرفتند که به نظر میآید در آنها اخلاق و اعتقادات که پایههای اصلی و جوهره قیام عاشورا بود نادیده گرفته شدند. از سوی دیگر نیز در آیین و مناسک عاشورا و حتی بعضاً تلفیق این آیینها با مفاهیمی که در زمانه ما وجود دارد و شکل مدرن به خود گرفته، این جوهره نادیده گرفته میشود و مناسک و آیینها در خدمت هویتی قرار گرفته که به جای همبستگی و پیوند بیشتر به سمت انفصال و گسستگی بیشتر رفته و نه تنها در میان فرق اسلامی بلکه در میان شیعیان رخنه کرده است.
وی افزود: مؤلفه و ویژگی دیگر زمانه ما این است که به ناگاه به مسئله شیوع کرونا گرفتار شدیم و الزاماتی که برای مهار ریشههای فرهنگی این شیوع وجود دارد، لذا اینکه این اجتماعات چطور باشد تا آسیبی به پروتکلها و دستورالعملهای بهداشتی وارد نکند، به مسئله مهمی تبدیل شد. در این موضوع گسترده شدن برگزاری مجازی مراسم و مناسک عاشورایی از جمله فرصتهایی بود که برای جامعه شیعی و به خصوص برای ما ایرانیان رخ نمود. از اینرو میتوان در میان رواج آیینها و مناسک اینترنتی و مجازی، زمینههای اصلاح این مناسک و نزدیکتر شدن آن با حقیقت عاشورا که همانا احیای دین و اصلاح امور است را دنبال کرد.
خانیکی ادامه داد: درباره پیام عاشورا محققان بسیار گفته و به آن پرداختهاند، ازجمله آنکه پیامهای عاشورا احقاق حق، ابطال باطل، امر به معروف و نهی از منکر، برپایی عدالت، احیای سنت و محو کردن بدعتهاست و در این باب محققان آنچه در طول تاریخ گفته شده تا کنون را طبقهبندی کردهاند. حتی درباره اینکه آیا عاشورا حرکتی برای امتناع از بیعت بود و یا اینکه حرکتی برای دستیابی به قدرت و تصاحب حکومت بود نیز کار تحقیقی انجام شده و یا درباره این موضوعات که آیا امام به دنبال شهادت عرفانی بود - که این نوع شهادت تفسیر غیراجتماعی و غیرسیاسی دارد و به دنبال موجبات معنوی است و یا شهادت تکلیفی که عمل به تکلیف بوده و یا شهادت فدیهای به این منظور که امام فدای مردم بشود و یا شهادت سیاسی. علما و اندیشمندان شهادت را به عنوان امری مستقل در کنار اصول و فروع دین مطرح کردهاند. کار مهمی که بعد از انقلاب اسلامی انجام شد و میتوان خروجی آن را در آثار بسیاری از محققان جستجو کرد؛ شناخت اهداف عاشورا و قیام کربلا و شناسایی تمام افرادی است که در کربلا حضور داشتند. نتیجه کار محققان به متن جامعه نیز رسیده است.
پیامهای واقعه عاشورای سال ۶۱ هجری
این استاد ارتباطات در ادامه به بازخوانی پیامهای واقعه عاشورا سال ۶۱ هجری پرداخت و گفت: نخستین پیامی که با نگاه محدود ما به عاشورا برآورد میشود، قائل به قسط بودن است. در نامه امام حسین(ع) به مردم بصره این مسئله دیده میشود که امام به دنبال توزیع عادلانه قدرت، ثروت و کرامت قائل شدن حتی پیش و بیش از اجرای احکام دین بوده است. دومین تأکیدی که حضرت امام حسین(ع) دارد این پرسش تاریخی است و آن وقتی که سپاه مقابل را مورد خطاب قرار میدهد و میفرماید: من شما را دعوت به رشد میکنم، ولی شما نمیشنوید، به دلیل آنکه شکمهای شما از حرام پر شده است. در یک جامعه رانتی که تعادل اجتماعی به هم میخورد، سخن حق هم به خوبی شنیده نمیشود.
عاشورا منشور بزرگی است که در هر زمانه و زمینهای به تناسب فهم موجود، محدودیتها و فرصتها دیده میشود. شاید آن بخشهای ناخوانده نهضت عاشورا و اهداف و پیامهای کمتر دیده شده آن در زمانه و زمینه امروز ما درک شود، مطابق آنچه که میبینیم و مناسک غیررسمی رشد بیشتری یافته و ظرفیتهای فضای جدید ارتباطاتی توانسته امکاناتی را فراهم کند که به یادآوری و بازخوانی نهضت عاشورا کمک کند، زیرا در این شرایط افراد دیگری فرصت یافتند تا زبانآور شده و به میدان آمده و صحبت کنند...
خانیکی ادامه داد: سومین پیام عاشورا تلاشی است که امام حسین(ع) برای شکستن حصار ارتباطاتی میکند و آن طرح حقیقت حاکمیت اسلام است. چهارمین پیام پیوند بین آزادگی و دینداری است و ایشان آزادگی را برخورداری از زیست اخلاقی به عنوان لازمه دینداری مطرح میکند. امام حسین(ع) به عنوان امری پیشینی آزادگی را بر دینداری ارجح میداند. پنجمین پیام این است که امام از قرائت رسمی از دین و گفتمان رایج مرکزیت زدایی میکند که تنها به فاصله چند دهه پس از رحلت پیامبر(ص) به وجود آمده است. ششمین پیام در حرکت عاشورا نقد علما و گروههای مرجعی است که ترس و پول باعث شده آنها از حق و حقیقت صرفنظر کنند و حتی در برابر آن قرار بگیرند. هفتمین پیام نوع تلاشی است که در خلال یک جنگ دیده میشود و سعی امام برای نزدیکتر شدن دشمنی به دوستی است و اتفاقی که میافتد جذب شخصی مانند حر است و یا بزرگانی مانند زهیر بن قین که مقابل مکتب علوی قرار دارد، اما به این سو کشیده میشود و در خیل شهدا قرار میگیرد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه افزود: هشتمین پیام عاشورا این است که دیدیم افرادی همراه امام شدند که نه تنها از شیعیان بلکه از مسلمانان هم نبودند. وقتی به پدیدههایی مانند وهب نگاه کنیم این گستردگی گفتمان امام را درک خواهیم کرد. نهمین پیام، نقش برجسته زنان در نهضت عاشورا و پس از واقعه عاشوراست، به تعبیر مرحوم دکتر شریعتی هر انقلابی دو چهره دارد؛ خون و پیام که در عاشورا پیام از طریق زنان و بازماندگان عاشورا منتقل شد. دهمین پیام نیز این است که برخلاف تعبیر رایج زمانه، افرادی که فرودست شمرده میشدند مانند غلام سیاهپوست که در واقعه عاشورا صاحب منزلتهای والایی میشود و از پدیدههای این واقعه بودند.
خانیکی اضافه کرد: عاشورا منشور بزرگی است که در هر زمانه و در هر زمینهای به تناسب فهمی که وجود دارد و به تناسب محدودیتها و فرصتها دیده میشود. شاید آن بخشهای ناخوانده نهضت عاشورا و اهداف و پیامهای کمتر دیده شده آن در زمانه و زمینه امروز ما درک شود، مطابق آنچه که میبینیم و مناسک غیررسمی رشد بیشتری یافته و ظرفیتهای فضای جدید ارتباطاتی توانسته امکاناتی را فراهم کند که به یادآوری و بازخوانی نهضت عاشورا کمک کند، زیرا در این شرایط افراد دیگری فرصت یافتند تا زبانآور شده و به میدان آمده و صحبت کنند، در واقع یک مرکزیت زدایی اتفاق افتاده و این موضوع حتی میتواند در جهت مقابله با تهدیدهایی مانند فردی شدن دینداری و غلبه بر صورتبندیهای آیینی به کار گرفته شود و فرصتی برای اصلاح مناسک به وجود بیاورد و در عین حال فهم عقلانی نهضت عاشورا را سبب شود.
وی در ادامه گفت: آنچه برای کنشگران سیاسی، احزاب و تشکلهای سیاسی و مدنی به عنوان مسئولیت مطرح میشود این است که از شکلگیری واکنشهای قطبی در جامعه ممانعت به عمل بیاورند. در یک سو پیوند عمیق عاطفی و اعتقادی در جامعه ما وجود دارد و هیچ پدیدهای مانند عاشورا به شکل عمیق و ریشهدار در فرهنگ دینی به این گستردگی وجود ندارد. سوی دیگر این ماجرا در زمانه فعلی، الزامات اجتماعی و معرفتی است و عقلانی شدن و رعایت کردن آن چیزی است که برای حفظ سلامت مردم الزامی است. برای بالا بردن تابآوری جامعه لازم است نهادهای سیاسی با پشتیبانی از نهادهای دینی، جوهره عاشورا را حفظ و ترویج کنند و در مقابل جامعه به سمت حرکات و کارهای تند با توجه به محدودیتهای موجود نروند. تاریخ نشان داده هرگاه محدودیتی به وجود آمده در کنار آن ممکن است حرکات رادیکال شکل بگیرد و جامعه را به سمت قطبی شدن ببرد؛ لذا کنشگران سیاسی باید ضمن اثبات تعلق خود به حرکت حسینی جنبههای عقلانی آن را تقویت و جامعه را ترغیب کنند که سوگواری پدیدهای در جهت فهم خود آن حادثه و به تعبیری بازخوانی و یادآوری آن باشد.
انتهای پیام