بهرام مولایی، جامعهشناس لرستانی، در گفتوگو با ایکنا از لرستان، یکیاز چالشهای حوزه اجتماعی را کودکان خیابانی یا کودکان کار دانست و اظهارکرد: پدیده کودکان خیابانی بهعنوان یکیاز مشکلات آسیبزای اجتماعی از دیرباز در سراسر جهان وجود داشته و در سالهای اخیر بهدلایلی ازجمله رشد اقتصادی، جنگ، فقدان ارزشهای سنتی، خشونت خانوادگی و آزار جسمی و روانی افزایش یافته است.
وی با ذکر این مطلب که بیشتر این کودکان، خیابان را جایگاهی برای امرار معاش و کسب درآمد انتخاب کردهاند و تلاش برای بقا برای آنان چالشی هر روزه است به تفاوت نرخ سنی و جنسی این کودکان در مناطق مختلف اشاره و تصریح کرد: حداقل سن در کشورهای در حال توسعه هشت سال و در کشورهای توسعه یافته 12 سال است، نسبت دختران به پسران خیابانی نیز از 30 درصد در کشورهای در حال توسعه به 50 درصد در کشورهای توسعهیافته متغیر است.
مولایی با اشاره به اینکه کودکان کار و خیابانی طیف گستردهای را با شرایط متفاوت زندگی تشکیل میدهند، ادامه داد: براساس برآوردهای انجام شده از سوی سازمان جهانی کار 246 میلیون کودک کار در جهان وجود دارد که یکسوم آنها به قاچاق موادمخدر و 106 میلیون کودک نیز به کارهای سبک مشغول هستند.
این جامعهشناس لرستانی با اشاره به اینکه کودکان خیابانی کودکانی هستند که بیشترین ساعات زندگی و گاه تمام آنرا در کوچه و خیابان میگذرانند و علیرغم داشتن خانه و خانواده، ناخواسته کانون خانواده و مدرسه را ترک کرده و در محیط ناامنی چون خیابان زندگی پرمخاطرهای را سپری میکنند، گفت: در حقیقت آنها تاوان سختی را که بهسبب معضلات اجتماعی گریبانگیر خانوادههایشان شده میپردازند و قربانی معضلات اجتماعی همچون فقر، اعتیاد و طلاق شدهاند.
وی با اشاره به اینکه کودکان کار افرادی هستند که دنیای معصومانه کودکی را رها کرده و به دنیایی قدم نهادهاند که بسیار بیرحم و خشونتآمیز است، تصریح کرد: کودکان خیابانی با عقدههای روانی بزرگ شده، در حاشیه همین خیابانها تبعیض را درک کرده و با بیتوجهیها، کدورتها، بیتفاوتیها و حقارتها بزرگ میشوند، آنها کینهای را نسبت به جامعه در درون خود جمع میکنند که شاید سالها بعد از زبانشان شنیده شود.
این جامعهشناس با اشاره به اینکه براساس آییننامه اجرایی ساماندهی کودکان خیابانی مصوب هیئت وزیران، کودک خیابانی به فرد کمتر از 18 سالی اطلاق میشود که بهصورت محدود یا نامحدود در خیابان به سر میبرد، تصریح کرد: کودکان کار کودکانی هستند که پیش از رسیدن به سن قانونی کار، ناگزیر وارد بازار کار میشوند و درآمد خانواده وابسته به کار آنان است.
وی با بیان اینکه منظور از کار کودک آن نوع کاری است که مانع از تحصیل و برخورداری وی از امکانات اولیه رشد فردی و اجتماعی میشود و معمولاً با بهرهکشی همراه است، ادامه داد: کار زودهنگام مانع رشد طبیعی در عرصه اجتماعی، روانی و حتی جسمانی کودک شده و باعث میشود از آموزش و بازی محروم شود.
مولایی با اشاره به اینکه فعالیتهایی که بر سلامت، رشد شخصیتی و تحصیل کودکان و نوجوانان تأثیر منفی نمیگذارند، مثبت تلقی میشوند، افزود: این فعالیتها به کودک مهارت نگرش و تجربه را میدهند تا خود را بهعنوان یک فرد فعال و مفید در اجتماع آماده کند.
این جامعهشناس با اشاره به اینکه پدیده کودکان کار و خیابانی یکیاز معضلات گریبانگیر اکثر شهرهای بزرگ در جهان معاصر است، افزود: گسترش این پدیده بهحدی است که جوامع توسعهیافته و در حال توسعه را به یک اندازه به خود مشغول کرده و این پدیده یکیاز آسیبهایی است که بهصورت جدی جامعه ما را تهدید میکند.
وی با ذکر این مطلب که دلایل مختلفی همچون توزیع نابرابر بودجههای فرهنگی و عمرانی بین شهرهای بزرگ و کوچک و نیز شهر و روستا، اختلاف روزافزون شکاف طبقاتی، وابستگی شدید دولتمردان به نفت و عدم توجه به کارگاهها و صنایع تولیدی وابسته در روستاها و شهرهای کوچک و بیکاری باعث شده روستاها خالی از سکنه شوند، افزود: بهگونهای که خانوادههای بسیاری هر روزه در آرزوی دستیابی به زندگی بهتر به شهرهای بزرگ مهاجرت کرده و در حاشیه این شهرها ساکن میشوند، به جهت پیدا نشدن فرصتهای شغلی مناسب و افـزایش هزینهها، به اجبار بخش زیادی از بار تأمین درآمد برعهده کودک خانواده میافتد و او با رانده شدن از چرخه آموزش و پرورش رسمی و ورود زودهنگام به بازار کار، در معرض تهدیدها و آسیبهای جدی هم قرار میگیرد.
مولایی با اشاره به اینکه کودکان کار هرچند دارای خانواده هستند اما بهدلیل فقر خانواده و برای امرار معاش به خیابانها روی میآورند، ادامه داد: در واقع عاملی که باعث شده تا خانوادهها کودکان خود را برای کار به خیابانها بفرستند فقر اقتصادی است، اما کودکان خیابانی را کودکانی شامل میشوند که بهدلیل طلاق و اعتیاد والدین خود، زندگی از هم گسیختهای دارند و معمولاً ارتباطشان با خانواده قطع است از اینرو این کودکان، خیابان را بهعنوان خانه و کاشانه انتخاب میکنند.
این جامعهشناس با اشاره به اینکه در حال حاضر کار کودک به اشکال گوناگون در ایران و جهان وجود دارد، اضافه کرد: علاوهبر کار کودکان در کارگاهها، منازل، مزارع و بنادر که از دیرباز وجود داشته، اشکالی از کارهای خیابانی نیز به آنها افزوده شده حتی در برخی مواقع از کودکان در کارهای پستی همچون کارهای سیاه، موادمخدر، انواع قاچاق و بهرهکشی جنسی استفاده میشود و متأسفانه رشدی روزافزون دارد.
وی با ذکر این مطلب که بدرفتاری والدین یا پدر و مادرخوانده، مهاجرتهای دستهجمعی، عدمانطباق روستائیان با شهر، افزایش هزینهها، کمبود فرصتهای شغلی و وجود اختلافات خانوادگی ازجمله عواملی است که در رشد پدیده کودکان خیابانی میتواند تأثیرگذار باشد، گفت: سن قانونی جوانان در کنوانسیون حقوق کودک و سن بلوغ در ایران با یکدیگر همخوانی ندارد، چراکه مطابق قانون کار در جمهوری اسلامی ایران، کار کودکان زیر 15 سال ممنوع است، ایران در سال 1373 پیماننامه جهانی حقوق کودک را پذیرفته و ملزم به اجرای مفاد آن است اما متأسفانه پیگیری حقوق این کودکان از سوی هیچ مرجعی صورت نمیگیرد.
مولایی با اشاره به اینکه پیشگیری بهتر از درمان است، تصریح کرد: قبل از آنکه برای کودکان خیابانی کاری انجام دهیم باید از این معضل اجتماعی پیشگیری کنیم؛ یعنی خانوادههای بیبضاعت و کمدرآمد را که زیر خط فقر و در وضعیتی بسیار سخت در چنگال فقر گرفتار هستند، شناسایی کرده و آنها را برای دریافت کمک مالی به نهادها و سازمانهای مربوط معرفی کنیم.
این جامعهشناس اضافه کرد: باید پذیرفت کـه در جامعه ما معضل کودکان کار و خیابانی به مرحله حاد خود رسیده و باید نسبت به این مـعضل اجتماعی از خود واکنش نشان داد، باید توجه داشت که حمایت و حفاظت از کودکان خیابانی و ایجاد شرایط و امکانات زندگی برای آنها وظیفه کل جامعه است.
انتهای پیام