رضاعلی نوروزی، عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان، در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، درباره نقش دین در ایجاد شادی و رضایت از زندگی، اظهار کرد: رضایتمندی مقولهای ذهنی است، مثلاً اگر یک نفر در ماه 3 میلیون درآمد داشته باشد، از این درآمد راضی بوده و زندگی خوبی خواهد داشت، اما با کمتر از این مقدار احساس رضایت نمیکند و دیگری با درآمد بیشتری که برای خود تعریف کرده است، احساس شادی و رضایت کند.
وی افزود: دین از مقوله هدایت معنوی است و انسان همانطور که به پول، خوراک و پوشاک نیاز دارد به هدایت معنوی نیز نیازمند است. دین نقش مثبتی در ایجاد شادی و رضایت از زندگی دارد، اما کارکرد آن به انتظار ما از دین برمیگردد. مثلاً نماز میخوانیم و با خدا ارتباط برقرار میکنیم، اما در این ارتباط چیزی که از خدا میخواهیم، پول است. یعنی به جای راز و نیاز با خدا و شکر نعمتهایی که به ما داده است و اینکه از او بخواهیم راه درست را به ما نشان دهد، ارتباط با خدا را به درخواست پول تنزل دادهایم. در واقع انتظارات در زمینه مادی و معنوی تأثیر زیادی بر شادکامی و رضایت از زندگی دارد و هر کس همانگونه که دین و کارکردهایش را برای خود تعریف کرده است، شاهد تأثیر آن خواهد بود.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان بیان کرد: دین در معنای سلیم خود تعریف واحدی دارد، اما مثلاً در میان مسلمانان میبینیم که مرام، مسلک، نوع شادی و رضایت از زندگی بسیار با هم متفاوت است. در اسلام، دستورات و آموزههای مربوط به شادی صراحتاً وجود دارد و برخی شادیها به شدت نهی شده، مثل تمسخر دیگران، در حالی که تمسخر اقوام و اهالی شهرهای دیگر و ساختن لطیفه در این خصوص نقل مجالس و محافل ما شده است. از طرف دیگر، زمانی که بنیاسرائیل میخواستند گاوی را قربانی کنند، از رنگ آن سؤال کردند، دستور رسید رنگ آن زردی باشد که بیننده را شاد کند. این نشان میدهد که قرآن به بحث روانشناسی رنگها نیز پرداخته و پوشیدن لباس خوشرنگ که دیگران را شاد میکند، نهی نکرده است. بنابراین علاوه بر دیدگاهی که دین در خصوص شادی و رضایت از زندگی دارد، تأثیر آن به تلقی ما از دین و کارکرد آن نیز برمیگردد. گاهی دین تبدیل به ابزار میشود و میان حرف و عمل فاصله زیادی وجود دارد.
نوروزی با بیان اینکه شادی و رضایت از زندگی مقولهای شخصی است، اظهار کرد: اینکه هر کس چه تعریفی از این دو مقوله داشته باشد، تأثیر بسیار زیادی دارد بر اینکه از موقعیت یا پدیدهای احساس رضایت یا عدم رضایت کند. در قرآن آمده است که «...أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»، اگر ما دین را به درستی درک کرده و ارتباط صحیحی با خدا برقرار کنیم، یاد خدا باعث آرامش میشود و رضایت و شادکامی را همراه خود میآورد. اگر ما باور قلبی به وجود خدا داشته باشیم، نه اینکه فقط لقلقه زبانمان باشد و باور داشته باشیم که خدا هست، میبیند و میشنود، اگرچه در بزنگاهها ناراحتیهایی برایمان پیش میآید، ولی اطمینان داریم که حساب همه چیز نزد خدا محفوظ است و همین به ما آرامش میدهد، منتها باید به این باور رسیده باشیم.
وی در پایان بیان کرد: انرژی مثبت دادن به هستی و حتی فکر و اندیشه مثبت داشتن، از شادیهای ایجابی در قرآن محسوب میشود. قرآن میفرماید: «...إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ...؛ برخی ظنّ و پندارها معصیت است». فکر مثبت یعنی اینکه در برخورد و مواجهه با دیگران به آنها روحیه و انرژی مثبت بدهیم و از خوبیهایشان صحبت کنیم، نه اینکه بحثهای ناراحت کننده و بیفایده را پیش کشیده و بدیهایشان را به رخ بکشیم. از طرف دیگر، اگر کسی ارتباط و نسبت درستی با خدا داشته باشد، لذت و شادی درونی خواهد داشت، چنانکه علی(ع) میفرماید: «شادی مومن به اطاعت پروردگارش است». این میتواند به انسان انرژی مثبت بدهد.
وی ادامه داد: شادی ایجابی دیگری که میتوان از آن نام برد، حقگویی است. در واقع احیای حق و حقطلبی خیلی میتواند به انسان شور و نشاط بدهد و وقتی کسی حرف حقی میزند، انسانهای باوجدان از آن خشنود میشوند. قرآن به نحوه بیان نیز توجه دارد، چنانکه خداوند از موسی میخواهد که به نرمی با فرعون سخن بگوید، بنابراین لحن کلام و حتی نوع نگاه ما میتواند باعث انرژی مثبت یا منفی در دیگران شود و بدیهی است که هر کس از لحن نرم و مودبانه احساس رضایت و نشاط روحی میکند. به فرموده علی(ع)، «شادی مومن در چهرهاش و غم و اندوه او در دلش پنهان است». یعنی مومن به هر کس میرسد، با روی خوش با او برخورد کرده و با ذوق و شوق نگاهش میکند. در اسلام، لهو و لعب پسندیده نیست و شادیای که باعث بشاشیت میشود، کانون توجه است.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: تبسم به روی دیگران، پوشیدن لباسهای تمیز و روشن، استفاده از بوی خوش، نظم و نظافت و شوخی و مزاح بجا و به اندازه، کُدهایی از سیره و سنت پیامبر(ص) است که به انسانها انرژی مثبت و شادی و نشاط میداد. در آیه 43 سوره نج آمده است: «وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَأَبْكَی؛ و هم اوست که (بندگان را) شاد و خندان سازد و غمین و گریان گرداند». شادی و غم متعلق به حضرت حق است و اگرچه گریه نیز بعضا برای انسان لازم است، ولی در این آیه، خنده بر گریه تقدم دارد.
انتهای پیام