شیوع ویروس کرونا در سراسر جهان، مناسک مذهبی را با محدودیت و تعلیق گسترده مواجه کرد. ایران اسلامی نیز از این قاعده مستثنا نبود و اماکن مقدس و مراسم مذهبی براساس پروتکلهای بهداشتی، تعطیل شدند. این تعطیلی، گاه تحلیلهای متضادی را برمیانگیزد، برخی از شکست دینداران در دوران مدرن سخن میگویند و برخی دیگر از پویایی دین در مواجهه با مشکلات زمانه. همچنین بحث درباره آینده دینداری نیز عزیمتگاه تحلیلهای مختلفی شده است. به منظور بررسی فعلی و پیامدهای آن در عرصه دینداری، سؤالاتی را با زهره سعیدی، پژوهشگر فلسفه دین و عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، در میان گذاشتیم؛ آنچه میخوانید حاصل این مکاتبه است.
ایکنا ــ بعضی اعتقاد دارند تعطیلی موقت مناسک جمعی دینی در سراسر دنیا، ناشی از ناتوانی دینداران در عرصه تصمیمسازی بود و بعضی نیز معتقدند این اقدام نشان از اهمیت حفظ جان انسانها در دین و دینداری داشت. نظر شما چیست؟
البته تعطيلی موقت مناسک دينی در سراسر دنيا، تصميم دولتها، براساس نظر متصديان سلامت جامعه بود كه از سوی اكثر مراجع دينی مورد حمايت قرار گرفت. در كشور ما بخشی از حمايت مذكور ناشی از درک صحيح مراجع دينی بود و بخشی از آن ناشی از فشار اجتماعی بود كه اگر نبود، حمايت مذكور، تحت تأثير فشار ديندارانِ گرفتار جهل مقدس، از سوی برخی فقهای جزمانديش صورت نمیگرفت. همين تأخير در تصميمگيری برای بستن اماكن دينی، جای اين سؤال را باقی میگذارد كه چرا چنين تصميم مهم و سرنوشتسازی كه با جان آدمی در ارتباط بود، به موقع اتخاذ نشد؟ چرا شهر قم برای جلوگيری از شيوع بيماری قرنطينه نشد؟ چرا در خصوص بستن اماكن دينی تعلل صورت گرفت؟ اين تأخير و تعلل و تعطيلی ديرهنگام اماكن و مناسک دينی، نشان از آن دارد كه از سوی متوليان دين در برخورد با پديده كرونا آنگونه كه شايسته و سزاوار عقلانيت و مسئوليت اخلاقی است، رفتار نشد.
ایکنا ــ به نظر شما چه گروههایی از دینداران از این تعطیلی برآشفتند و ناراحت هستند؟ این برآشفتگی چه علت فرهنگی و اجتماعی میتواند داشته باشد؟
همانطور كه میدانيم با وجود هشدارهای متصديان سلامت جامعه و درخواست مسئولان و حمايت مراجع دينی برای ممانعت از تجمعات و اعمال محدوديتها، برخی مدعيان دينداری به مخالفت با ممنوعيت برگزاری مراسم دينی و محدوديت حضور در اماكن دينی پرداختند. چنين مواجههای كه میتوان آن را مواجهه جاهلانه با امر دينی نام نهاد، امری دوسويه است. در يک سو، آن مردمی قرار دارند كه در لباس مريد، بر خلاف رأی عقل و بیتوجه به مسئوليت اخلاقی و اجتماعیشان در جلوگيری از شيوع بيماری، مریدوار، يا بر اين باورند كه اماكن دينی به ويروس آلوده نمیشود و يا با وجود پذيرش آلودهكنندگی ويروس نسبت به تمام اماكن - اعم از مذهبی و غيرمذهبی - تعطيلی مناسک دينی را بیاحترامی به اين اماكن تلقی میكنند و مخالفت با اعمال محدوديت و ممنوعيت را دفاع از دين میپندارند.
در سوی ديگر مدعيانی هستند كه در لباس قيوم و با ادعای حفاظت از دين، مردم را به سمت چنين مواجههای سوق میدهند. هر دو دسته از نعمت بلوغ فكری و استقلال در انديشه محروم هستند و براساس مرید و مرادپروری كنشهای خود را تنظيم میكنند.
اگر بخواهيم بستر اجتماعی و فرهنگی شكلگيری چنين وضعيتی را تشريح كنيم، بايد مبنای آن را در نظام آموزشیای جستجو كنيم كه به جای تعليم استقلال فكری، اطاعت را وجه غالب آموزشهای خود قرار داده و اجازه بلوغ فكری را از مخاطبان خود سلب كرده است. در چنين نظام آموزشیای، افرادی پرورش پيدا میكنند كه به جای درک و فهم اصول و مبانی دين خود براساس عقلانيت و به جای احترام گذاشتن به شک و پرسشگری دينی، تبعيت و اطاعت را تعليم ميدهند و زحمت انديشيدن را به دوش قيومانی میاندازند كه از جهل دينی نفع میبرند.
ایکنا ــ تأثیر شیوع ویروس کرونا را بر آینده دینداری چگونه ارزیابی میکنید؟ پیامدهای وضعیت فعلی، نیازمندی بیشتر انسان به دین خواهد بود یا استغنا از آن و بسندگی به علم؟
نزاع علم و دين، قدمتی ديرينه دارد. برخی به سازگاری و برخی به ناسازگاری آن دو رای دادهاند. كسانی كه قائل به تقابل، نزاع و ناسازگاری علم و دين هستند، كرونا را امری به نفع علم و به ضرر دين ارزيابی میكنند و بر اين باورند كه چون دين راه حلی برای مبارزه با كرونا ندارد و حتی در مقابل آن سپر انداخته و به تعطيلی آئينها و مناسک دينی رضايت داده، پس دین شکست خورده است؛ این گروه معتقدند از آنجا كه علم پا به ميدان گذاشته و كادر درمان به خدمت سلامت جامعه درآمده است و نويد ساخت دارو و واكسنی را داده كه تجربههای گذشته، اميدواری به آن را معقول ساخته است، پس علم، يكهتاز اين عرصه و برنده نزاع با دين شده است.
اما كسانی كه قائل به سازگاری علم و دين هستند، اساساً علم و دين را متعلق به دو قلمروی جداگانه و با اهدافی متفاوت میدانند كه هر كدام كاركرد خود را دارد، بیآنكه نزاعی و تقابلی با ديگری داشته باشد. از نظر اينان، علم ذاتاً وظيفه دارد درمانی برای بيماریها بيابد و دين ذاتاً وظيفه دارد هدايت معنوی افراد را به عهده گيرد و بر مسئوليت اخلاقی آنها تأكيد كند. از اين رو تعطيلی موقت آئينها و مراسم دينی، هر چند باعث تعليق بخشی از آداب دينداری شده است، اما اولاً وضعيت مذكور، موقت است كه بالاخره تمام میشود و به وضعيت عادی برمیگرديم. ثانياً مناسک دينی بخش اصلی دينداری نيست، بلكه آنچه در دينداری اصالت دارد پرستش خدای يكتا و ادای تكاليف اخلاقی است كه منافاتی با تعطيلی مناسک دينی ندارد. در يادداشت ديگری بيان كردهام: «پديده كرونا به طور موقت موجب توقف مناسک و شعائر دينی شده است، البته بیآنكه خدشهای به اصالت دينداری يعنی پرستش خدای يكتا و ادای تكاليف اخلاقی وارد كرده باشد؛ حتی از يک سو باعث نزديكی بيشتر به خداوند به مثابه تنها تكيهگاه آرامشبخش به هنگام بروز وقايع خارج از قدرت بشر شده و از سوی ديگر، افزايش رفتارهای انسانی و فداكارانه كادر درمان و بهداشت؛ و همدلی و كمکرسانی اقشار مختلف جامعه باعث ارتقای اخلاق گرديده است.
در خصوص تعطيلی موقت اعمال و مناسک دينی نیز کرونا اين پيام را با خود به همراه آورده است كه اولاً دين برای خدمت به انسان آمده است و نه بالعكس. از اين رو وقتی پای جان آدمی در ميان باشد، اولويت با جان گرانبهای اوست، حتی به قيمت تعطيلی موقت آئينهای دينی. ثانياً تعطيلی موقت اعمال و مناسک دينی، مانعی برای ادای فردی بسياری از مناسک دينی به شمار نمیرود. همانطور كه میدانيم «بُعد منزل نَبوَد در سفر روحانی». چه بسا میتوان در فرديت خود خالصانهتر به ائمه ادای احترام كرد و صادقانهتر بدانها توسل جست. از اين رو تعطيلی موقت اماكن دينی نه تنها بیاحترامی به آنها نيست و شكستی برای دين محسوب نمیشود، بلكه نشاندهنده ارزشی است كه دين برای جان آدمی قائل شده و به همين خاطر حفظ جان انسان را نسبت به مناسک دينی اولويت داده است.»
انتهای پیام