در روزهای کرونایی بسیاری از مشاغل اداری به علت خانهنشینی و دورکاری دچار رخوت شدهاند در حالی که هیچ شرایطی نباید مانع از فکرکردن به ایدههای جدی باشد. خانهنشینی در ایام شیوع ویروس کرونا، اتفاقاً میتواند فرصتی برای بازاندیشی در مفاهیم مختلف پدید آورد که یکی از آنها مفهوم کار و کار اداری است.
اگر فکر میکنیم حضور فرایند کار، یک رفع تکلیف است که فقط ساعت کاریمان را پر کنیم و آخر ماه حقوقمان را بگیریم، بیش از هر چیز به خود ضرر زدهایم.
هَری بِریورمَن، جامعهشناس اقتصادی، معتقد است کار اداری در دوران سرمایهداری نوین به اندازه کافی آدم را محدود و خلاقیتهای او را سرکوب میکند. او میگوید در دوران جدید، کارمندها(یقه سفیدها) نیز همچون کارگرها(یقه تیرهها) محدود شدهاند، پیشتر تنها کارگران بودند که ساعاتی طولانی از روز را به انجام یک کار بسیار تخصصی مثلاً «سفت کردن پیچ یک قطعه مشخص» مشغول میشدند و این مسئله توان شکوفایی استعدادهای آنان در عرصههای مختلف را محدود کرد، اما امروزه کار کارمندان اداری نیز تا حد زیادی تخصصی و خلاقیت و استعدادهای وجودی آنان محدودتر شده است.
بریورمن، این فراگرد و تغییر در کار را «پرولتاریزه» شدن یقه سفیدها نام مینهد و تأکید خود را بر این قرار میدهد که کارفرمایان تمایل دارند با اعمال حداکثر نظارت، نیروهای اداری خود را دچار محدودیت کنند تا به بازدهی اقتصادی بیشتر برسند. کارمندی که خلاقیت داشته باشد، دائماً انتقاد کند و بخواهد در کار جزئی و تخصصی محوله به خود محدود نشود، کارفرمایان را با کاهش اقتدار و در نتیجه کاهش بهرهوری اقتصادی مواجه میکند.(نظریه جامعهشناسی در دوران معاصر، جورج ریتزر، 239 -244)
این تبیینی ساختاری از وضعیت کار در دوران مدرن است، حال فرض کنیم خودمان هم بخواهیم در سطح رفتاری، از ایده و خلاقیت گریزان باشیم، آن وقت به انسانهایی تبدیل میشویم که ۸ ساعت از ۲۴ ساعت، یعنی یک سوم شبانهروز و بلکه بخش اصلی روز خود را که در محل کار حضور داریم، به خاموش نگاهداشتن قوه خلاقیت و تعلیق فکری گذراندهایم. اگر در محل کار، دلسوز و دغدغهمند و مفید نباشیم، در زندگی شخصی و جامعه هم دلسوز و دغدغهمند و مفید نخواهیم بود.
شاید تا اینجا با من موافق باشید اما با خود بگویید گاهی محیط کار دچار انسداد میشود، مثلاً مدیران مجموعه به ایده و خلاقیت توجهی نمیکنند، گاهی ایدهای به مغز نمیرسد و ... اما دست کم پنج راهکار عملی میتوان پیشنهاد کرد که موجب تزریق خلاقیت و پویایی به محیط کار میشود:
۱_ وقتی ایدهای به ذهنمان نمیرسد با افراد صاحب نظر مشورت کنیم، خیلی راحت تلفن را برداریم، تماس بگیریم و از شخصی بخواهیم در موضوعی مشخص به ما ایده بدهد، این شخص گاهی میتواند یک استاد دانشگاه یا شخص متخصص باشد گاهی یک دوست.
۲_ دفتری برای نوشتن ایدهها و پیگیریهای کاری داشته باشیم و هر چند روز یکبار، روند آنها را بررسی کنیم.
۳_ وقتی ایدهای به ذهنمان میرسد اما پخته نیست درباره آن دو یا سه روز مطالعه کنیم؛ با جستوجویی در اینترنت و باز هم با مشورت.
۴_ اگر ایدهای را مدیران مجموعه نپذیرفتند لزوماً به معنای غلط بودن آن نیست، با پافشاری بر ایدهها، با پردازش بهتر و تکمیل آنها و با نیز با بهرهگیری از روشهای رایزنی میتوان مجموعه را به سمت اجرای آن ایدهها سوق داد.
۵_ همواره کارهای خوب خود را کوچک و کمکاریهای خود را بیشتر ببینیم تا بتوانیم خلاقیت بیشتری به خرج دهیم. چه اینکه به واقع نیز انسان، در هر سطح و جایگاهی که قرار گرفته باشد، نسبت به نعمتهای بی شمار الهی، بدهکار و کمکار بوده است.
یادداشت از مجتبی اصغری
انتهای پیام