به گزارش ایکنا؛ قرارمان صبح اول وقت بود. آن زمان که آفتاب تازه طلوع کرده و باید خودمان را به جمعیت حاضر در خیابانها برسانیم. متروی تهران به سمت انقلاب همان اولین ساعات صبح که هنوز آفتاب نزده، مملو از جمعیت و زنان و مردان پیر و جوانی است که میخواهند به مراسم تشییع سردار دلها، سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و همرزمان او برسند. به انقلاب نرسیدهایم؛ خیلی قبلتر، در ایستگاههای بین راه که کیلومترها با انقلاب فاصله دارد، متصدیان از بلندگوی مترو اعلام میکنند: «از خانمها و آقایان تقاضا میکنیم از مترو خارج شوند و پیاده به سمت مراسم حرکت کنند». ساعت ۷:۱۰ دقیقه صبح است. سیل جمعیت در گیتهای ورودی مترو و سکوهای قطار اجازه هیچ حرکتی را نمیدهد. قطارها هم میآیند و میروند، آهسته و پیوسته؛ اما همگی پر از جمعیت است و درها که باز میشود به جای آنکه چند مسافر منتظر مانده بر روی سکو را در خود جای دهد و با خود ببرد، آدم است که به محض باز شدن در به بیرون سرریز میکند و مسافران داخل قطار ترجیح میدهند پای پیاده به خیابان بروند و این مسیر را تا انقلاب بدون هیچ وسیلهای طی کنند. مردم حاضر در سکوهای قطار همچنان امید دارند قطاری بیاید، جا داشته باشد و آنها را با خود ببرد و برساند به مراسم نماز و تشییع پیکر پاک شهدا. اینجا ایستگاه میدان امام حسین(ع) است.
با هر زحمتی بود خود را به اطراف دانشگاه تهران رساندیم. باورکردنی نیست. مردم شانهبهشانه ایستادهاند؛ زن و مرد؛ ازدحام زیاد است. خیلیها با بچههای کوچک و خردسال آمدهاند، اما اکثریت مراقب هستند، مراقب زنها و بچهها، میگویند حاج قاسم هم راضی نیست زنها و بچهها اذیت شوند. برخی آقایان راه را برای عبور و مرور راحتتر زنان و دختران باز میکنند. ساعت نزدیک ۸ صبح است. سخنرانیهای پیش از نماز آغاز شده، با هر صدایی از هر کدام از سخنرانها، موجی از فریادها بلند میشود، با بغض و خشم فریاد مرگ بر آمریکا سر میدهند.
نوبت به سخنرانی دختر حاج قاسم میرسد. مردم حاضر در اطراف خیابان انقلاب ایستادهاند و به دلیل ازدحام و شلوغی بیش از حد، امیدی به رسیدن به صفوف نماز ندارند و از خواندن نماز پشت سر ولیفقیه ناامیدند و یکدیگر را به سکوت دعوت میکنند. بلندگوهایی در میدان انقلاب تعبیه شده تا صدای سخنرانان به گوش مردم حاضر در خیابانها برسد. بلندگوها صدای زینب، دختر شهید حاج قاسم سلیمانی را پخش میکنند؛ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللهَ عَلَیه ...»، صدای هقهق و گریه مردم بلند میشود. جمعیت همراه با موجی به این طرف و آن طرف میرود. هنوز نماز خوانده نشده و مراسم تشییع در خیابان آغاز نشده است. مردم آرام ایستادهاند، عکسهایی از حاج قاسم در دست دارند و چشمهایشان از گریه سرخ است.
کمکم خیابانهای اطراف انقلاب پر میشود از مردان و زنان و خانوادههایی که آمدهاند برای وداع. برخی میدوند که به نماز برسند. خیابان ۱۶ آذر متصل به صفوف نماز محوطه داخل دانشگاه تهران است. اقامه نماز بر پیکر شهدای حادثه تروریستی سحرگاه جمعه ۱۳ دیماه توسط رهبر معظم انقلاب انجام میشود. میرسند به این عبارت «اللهم انا لانعلم منه الا خیرا، اللهم انا لانعلم منه الا خیرا ...»، رهبری این اذکار را با بغض و گریه قرائت میکنند، صدای گریه و نالههای مردم هم بلند میشود. اتمام نماز همزمان است با باز شدن درهای دانشگاه و خروج جمعیت حاضر در محوطه پردیس مرکزی دانشگاه تهران و پیوستن آنها به سیل جمعیت حاضر در خیابانها. همه آمادهاند برای تشییع پیکرهای مطهر شهدا در خیابان انقلاب به سمت آزادی.
«مرگ بر آمریکا»؛ شعار مشترک گروههای مردم
اقیانوسی از جمعیت در خیابانهاست. حرکت آهسته انجام میشود. مردم شعارهایی را زمزمه میکنند. برخی میداندارند و شعارها را بلند میگویند و مردم تکرار میکنند تا به شریان اصلی جمعیت در خیابان انقلاب بپیوندند؛ «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد، سقای حسین(ع) سید و سالار نیامد، علمدار نیامد، علمدار نیامد»، «این گل پرپر از کجا آمده، از سفر کرب و بلا آمده»، «این گل پرپر ماست، هدیه به رهبر ماست»، «نه سازش، نه تسلیم، نبرد با آمریکا»، «حرف ما یککلام، انتقام والسلام».
در هر کدام از خیابانهای اطراف دانشگاه جمعیت بیشماری به چشم میخورد. رفتوآمدها به سختی انجام میشود. خیابان ۱۶ آذر، خیابان قدس، خیابان وصال و ...، هر کجا رفتیم، بیش از هر شعاری، یک شعار بیش از همه شنیده میشد؛ «مرگ بر آمریکا». جمعیت آنقدر زیاد است که تقریباً مردم حاضر در خیابانهای اطراف برای تشییع و همراهی ماشین حامل پیکرهای مطهر شهدا، از حضور در کنار پیکرها و مشاهده آن از نزدیک ناامید شدهاند. اما با قدرت فریادها را سر میدهند. انگار نه فقط برای تشییع، بلکه آمدهاند بیمها و امیدهایشان را کنار بگذارند و هر چه فریاد دارند بر سر آمریکا بکشند.
نماز که خوانده شد، تشییع هم به ساعات پایانی خود نزدیک میشود، اما جمعیت مردمی است که همچنان به خیل جمعیت افزوده میشود. به اطراف میدان انقلاب رسیدهایم. خبرنگاران رسانههای داخلی و خارجی در سکوهایی تعبیه شده در اطراف میدان در حال ارسال گزارش به رسانههای خود هستند. خبرنگار یکی از رسانههای اروپایی با ادبیاتی انگلیسی مدام میگوید: «این جمعیت و ازدحام چند کیلومتری باورنکردنی است». برخلاف همه مراسم و راهپیماییهای چندصد هزار نفری که به مناسبتهای مختلف شاهد بودهایم، رسانهها و خبرنگارها در این مراسم کمتر به دنبال چهرههای آشنا، مسئولان، هنرمندان و ... میگردند، گویی شگفتی حضور پرشور مردم برای آنها ارزشمندتر بود. انتهای پیام