به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از لرستان، یکی از مسائل تربیتی و اخلاقی توجه به کار و حرفه است. جوان نیاز به اشتغال دارد، شغل و نوع کار در شخصیت جوان نقش اساسی دارد کمااینکه امام علی(ع) در نهجالبلاغه فراز سی و ششم از نامه خود به امام حسنمجتبی(ع) فرموده است: «حرفهای که همراه با عفت و پاکدامنی است بهتر از ثروتی است که توأم با گناه باشد» که توصیه امام در این فراز به کار شرافتمندانه است.
کار آبرومندانه و توأم با عفت نشانه ایمان و شخصیت فرد است و جوهره انسانی شخص را مینمایاند.چنین کار شرافتمندانهای بهتر از ثروت فراوانی است که همراه گناه و فسق و فجور است.
اندکی که خداوند از راه کار و روزی حلال، نصیب میکند بهتر از ثروت از راه ناسپاسی است.برای حرفه و شغل معیارها و ملاکهایی گفته شده ازجمله حرفه باید در بردارنده مصالح خود و اجتماع باشد و منفعت عقلائی بر آن مترتب شود، موجب حفظ آبرو و شأنیت اجتماعی شخص باشد و موجب دوری انسان از خدا نگردد.
ثعلبه یکیاز اصحاب پیامبر(ص) بود که همواره در نمازجماعت حضور مییافت، روزی به رسول خدا(ص) فرمود: یا رسولالله! از خدا تقاضا کن تا به من ثروتی فراوان دهد.پیامبر(ص) فرمود: مال اندکی که بتوانی شکرگزاری آنرا بهجا آوری بهتر است از ثروت فراوانی که نتوانی شکر آنرا ادا نمایی.او چند بار دیگر تقاضای خود را تکرار کرد و پاسخ پیامبر همان بود.او گفت: اگر ثروت فراوانی در اختیارم قرار گیرد حق آنرا ادا میکنم.پیامبراکرم(ص) گوسفندی به او داد و برای او دعا فرمود.ثعلبه گوسفندی خرید و این گوسفند بهقدری زاد و ولد نمود که او را بهسرعت به یکیاز دامداران بزرگ تبدیل کرد.بهطوریکه اطراف مدینه ثعلبه را کفاف نداد و به بیابانهای دوردست کوچ کرد و فقط آخر هفته در نمازجمعه شرکت مینمود.تا اینکه کثرت دام حتی وی را از شرکت در نمازجمعه هم بازداشت، سپس ماهی یکبار و کمکم سالی یکبار سری به مدینه میزد.هنگامیکه آیه زکات نازل شد، پیامبراکرم(ص) هیئتی را برای جمعآوری زکات نزد ثعلبه فرستاد.آنان نامه پیامبر(ص) را برایش قرائت کردند.او گفت: از دیگران جمعآوری کنید و در پایان، سری به من بزنید، بار دوم که سراغ وی آمدند از دادن زکات خودداری کرد.پیامبر(ص) در مورد او فرمود: وای بر ثعلبه، وای بر ثعلبه!
این یک نمونه از کاری است که توأم با عفت و لیاقت و شایستگی نبوده و این نوع اشتغال قهراً مطلوب نیست البته به دست آوردن ثروتِ همراه فسق و فجور از راههای دیگر نیز به دست میآید.
رباخوای، بهرهکشی، رانتخواری، دروغ، رشوهخواری و اختلاس، گناه، حرص، مالپرستی، غش در معامله، تدلیس و فریبکاری، کمفروشی، احتکار، بازارسیاه، پنهان نمودن عیب کالا و روشهای دیگر که همه اینها نشانه بیعفتی در شغل است که برکت را از ثروت و سرمایه میبرد.
اشتغال به کسب و کار حلال به منظور تأمین مخارج زندگی و خدمت به خلق خدا، از برترین عبادات شمرده شده و چنین کاسبانی، حبیب خدا نام میگیرند (الکاسب حبیبالله) و در نقطه مقابل، اشتغال به کسب حرام، ممنوع و باطل بوده و مرتکب آن محارب با خدا نامیده میشود چنانکه ربا خواران در قرآن چنین نامیده شدهاند(فأذنوا بحرب من الله).
برای آنکه کاسب، به ورطه حرام نغلتد بفرموده حضرت علی علیه السلام باید نخست احکام حلال و حرام فقهی را بشناسد سپس اقدام به تأسیس کسب و کاری کند (الفقه ثم المتجر). در فقه ما این کسب و کارها حرام هستند و کاسب نباید به آنها آلوده شود: ربا، رشوه، کم فروشی، جعل و کلاه برداری، تبانی در معاملات، غش و تقلب در کالاها و خدمات، احتکار ارزاق عمومی برای افزایش قیمت، کم فروشی و دریافت پول برای انجام کارهای حرام و غیر مشروع.
همچنین دزدی و خیانت، حیف و میل بیتالمال، خوردن اموال ایتام، اتلاف و تضییع حقوق دیگران و منابع بیتالمال، درآمد حاصل از قماربازی و یا واسطهگری در این امر، دلّالی و نیز خرید و فروش مشروبات الکلی، مواد مخدر، قاچاق کالاها و خدمات، تولید و ساخت ابزار و ادوات و کالاهای یاد شده تجارت نسبت به امور یاد شده، خرید و فروش گوشت خوک و تولید و پرورش آن و دلالی و واسطهگری در این امور و موارد مشابه دیگر که مصداق «اکل مال به باطل» است، حرام است.
خداوند در آیه 29 سوره نساء فرمودهاند: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَأْکُلُواْ أَمْوَالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْبَاطِلِ؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید اموال همدیگر را به ناروا مخورید».
ورای ادله خاصه که بر حرمت این عناوین دلالت میکند، ادّله عامّه مانند همین آیه شریفه نیز برحرمت این امور دلالت دارد.
خلاصه اینکه پارهای از کسب و کارها در شریعت حرام دانسته شده و طبیعی است که حکم وضعی این گونه معاملات هم بطلان است مثل خرید و فروش اعیان نجسه، خرید و فروش آلات قمار و لهو و لعب، کسب درآمد از طریق غناء، کسب درآمد از طریق قمار، معاملهای که متضمن ربا باشد، معاملهای که متضمن غش و تقلب باشد، کسب و کاری که مستلزم غیبت مسلمانی باشد، احتکار کالاهای مورد نیاز جامعه به انتظار افزایش قیمت و کسب سود بیشتر و... که تفصیل این شغلهای حرام در متون و ابواب فقهی با عنوان «مکاسب محرّمه»(شغلهای حرام) ذکرشده و آگاهی از آنها پیش نیاز انتخاب شغل است تا درآمد حرام وارد زندگی نشود که آثار سوء عینی و وضعی مال حرام، فرد و جامعه را دچار آسیبهای جدی و جبران ناپذیر میکند.