مبارزات و مواضع سیاسی ائمه اطهار در برابر جریانهای حاکم منطبق با شرایط جامعه بود امام حسن عسکری(ع) نیز در دوران امامت خویش با توجه به محدودیتهای سیاسی شدید از راههای مختلف به اتخاذ مواضع سیاسی منطقی پرداخت که نتیجه آن حفظ تشیع و ایجاد آمادگی و زمینهسازی برای غیبت امام زمان(عج) بود. خلفای عباسی نیز با وجود ضعف حاکم بر دستگاه خلافت، هیچگاه از امام و اقدامات آن حضرت غافل نشده و در نهایت ایشان را به شهادت رساندند.
تاریخ تشیع پر از وقایع و حوادثی است که در توسعه و تفکر شیعی نقش بسزایی داشت. در این میان مواضعی که توسط امامان معصوم(س) با توجه به شرایط و فشارهای سیاسی خلفای اموی و عباسی اتخاذ شده، بسیار حائز اهمیت است. در عهد امامت امام حسن عسکری(ع) به واسطه هراس خلفای عباسی از قیام آن حضرت و با توجه به تولد فرزند ایشان به عنوان مهدی موعود که نابود کننده ظلم و جور بود، فشار، اختناق و محدودیتهای سیاسی خلافت عباسی نسبت به امام و شیعیان ایشان روز به روز بیشتر میشد تا آنجا که آن حضرت در سامرا کاملاً تحت نظر و مراقبت بودند با این وجود امام حسن عسکری(ع) وظیفه سنگین زمینهسازی و آمادگی برای غیبت امام دوازدهم و جلوگیری از انحرافات را بر دوش داشتند.
امام حسن عسکری قبل از امامت ملازم پدر بزرگوارشان امام هادی(ع) و شاهد رنج و محنتهای ایشان به ویژه در عهد متوکل عباسی که انواع مشکلات برای امام هادی(ع) به وجود آمد، بودند. متوکل امام هادی و امام حسن عسکری را از مدینه به سامرا فراخواند و در آنجا تحت نظر گرفت تا از سویی ارتباط شیعیان با امام را تحت کنترل قرار داده و به تصور خود مانع قیام آنها شود و شناسایی شیعیان نیز برای آنان امکانپذیر باشد. همچنین مانع بهرهمندی دانشوران و فقها از علم ایشان شود و از رسیدن حقوق شرعی به آن بزرگواران جلوگیری کند. از طرف دیگر فعالیتهای امام هادی(ع) و سازمان وکالت و تشکیلات شیعیان متوکل را پریشان کرد و سرانجام امام هادی(ع) و فرزند بزرگوارشان را به سامرا انتقال دادند.
امام حسن عسکری(ع) در دوران امامت پدر بزرگوارشان شاهد حوادث و برخوردهای شدید میان علویان و عباسیان بود. هرچند که آسیب و فشار دستگاه حکومت بر آنها زیاد بود ولی شرایط سیاسی – اجتماعی جامعه، قیام مسلحانه را اقتضا نمیکرد بنابراین امام هادی(ع) هیچگونه تحرکی در این زمینه از خود نشان ندادند. همچنین با توجه به همین جهات سیاسی، آن حضرت صلاح ندیدند که از قیامهای علوی همچون قیام محمد بن قاسم، یحیی بن عمر بن حسین و حسین بن زید بن محمد حمایت علنی کنند. ولی بنی عباس از امام در وحشت و هراس بوده و او را به چشم یک رهبر اجتماعی بانفوذ مینگریستند. امام حسن عسکری(ع) در دوران قبل از امامت خود شاهد فشار شدید سیاسی و اقتصادی بر امام هادی(ع) و شیعیان آن حضرت و نیز مبارزه، استقامت و پایداری سیاسی و عقیدتی آنها بود.
امام حسن عسکری(ع) در دوران امامت خویش با سه خلیفه عباسی، یعنی معتز، مهتدی و معتمد معاصر بوده است. امام حسن عسکری(ع) در سال 233 قمری به همراه پدر بزرگوارش به سوی عراق حرکت کردند و حدود بیست سال و نه ماه در سامرا در خدمت پدر بود، تا اینکه در سال 254 قمری پس از شهادت امام هادی(ع) به مقام امامت و پیشوایی رسید. بنابراین احضار امامان عسکریین به سامرا بیانگر این نکته است که آنان حق انتخاب محل زندگی خود را نداشتند و به اجبار از جانب خلیفه عباسی به سامرا احضار شدند و در این شهر نیز دستگاه خلافت از امام حسن عسکری(ع) خواسته بود به طور مداوم حضور خود را به آگاهی حکومت برساند و هر دوشنبه و پنجشنبه حضور خویش را به دارالخلافه اعلام کند.
انتقال امامین عسکریین به سامرا شبیه سیاست مأمون در آوردن امام رضا به خراسان بود؛ چون در این شرایط رفت و آمد شیعیان با امام تحت کنترل قرار میگرفت و شناسایی شیعیان برای آنها ممکن بود. در واقع یکی از دلایل اصلی احضار امام هادی و امام حسن عسکری به سامرا آن بود که مانع قیام آنها همراه با هواداران علوی شوند.
میتوان گفت فشار و محدودیتهای خلفای عباسی نسبت به امام عسکری ناشی از دو علت بود اول کثرت جمعیت و قدرت قابل توجه شیعیان در عراق و دوم پایان دادن به قضیه امامت شیعه از طریق به چنگ آوردن فرزند امام عسکری و نابودی وی زیرا بر اساس روایات و اخبار خاندان عباسی و پیروان آنها میدانستند مهدی موعود که همه حکومتهای خودکامه را از میان میبرد از نسل امام عسکری است. بنابراین با توجه به محدودیتها و فشارهای وارده به امام بیشتر دوران امامت آن حضرت در زندان یا حداقل در وضعیتی دشوار سپری شده است.
با شهادت امام هادی وظیفه امام عسکری در آماده کردن زمینه غیبت به مراتب سنگینتر از قبل شد زیرا عباسیان زندگی خصوصی امام یازدهم را زیر نظر گرفته و برای یافتن خبر و اطلاع از چگونگی و زمان تولد فرزند ایشان جاسوسانی راگمارده بودند آنها بارها منزل امام را بازرسی کرده و حتی در واپسین روزهای زندگی آن حضرت حدود ۲۰ نفر را بر گماردند تا از راز فرزند امام سر درآورند بدین جهت کار امام حسن عسکری بسیار دشوار بود، چون از یک طرف اگر فرزند خود را پنهان میکرد ممکن بود موجب ناامیدی سرگردانی و تفرقه شیعیان شود و از طرف دیگر در صورتی که موجود او را آشکار میکرد ممکن بود جان او را در خطر قرار دهد.
توجه به اینکه در دوره امامت آن حضرت محدود به دنیا آمده و زمان کوتاهی تا شروع عصر غیبت باقی مانده بود بنابراین امام حسن عسکری علاوه بر تبیین اصل مسئله مهدویت و غیبت او وظیفه اثبات وجود مهدی و تبیین تولد او را نیز بر دوش داشت، به همین جهت آن حضرت بر بعضی شیعیان خاص و مقرب که مورد تایید و اعتماد بودند منت نهاده و آنها را به رویت جمال فرزندش مهدی مفتخر نمود تا شک و تردید را از دل آنان زائل سازد و حتی با فرستادن مخارج عقیقه امام زمان (عج) برای دوستان، وکلا و نمایندگانش توجه آنان را به میلاد مهدی جلب میکرد.
مهمترین اقدام امام حسن عسکری(ع) با توجه به شرایط سیاسی حاکم بر جامعه در رابطه با فرزند بزرگوارشان حضرت مهدی آگاهی و زمینهسازی در بین شیعیان برای ولادت و غیبت او و اختفای این مولود مسعود در برابر مراقبت شدید دستگاه خلافت عباسی و محدودیتهای سیاسی آنها بود.
شرایط عصر امام حسن عسکری(ع) به ویژه به لحاظ سیاسی به دلیل نزدیکی به عصر غیبت و فشار همه جانبه دستگاه خلافت عباسی بسیار سخت و پیچیده بود با توجه به اینکه امام در سامرا تحت نظر و مراقبت شدید بودند اما از طریق راهبردهای سیاسی اطلاعاتی پرورش نیروهای موثر مدیریت بحران تکامل سازمان وکالت و استفاده از راهبرد تقیه به مبارزه سیاسی با خلافت عباسی میپرداختند.
مواضع سیاسی امام حسن عسکری(ع) دو نتیجه مهم شامل حفظ شیعیان و تفکر شیعه و ایجاد آمادگی و زمینهسازی برای غیبت حضرت مهدی(عج) را در پی داشته است. با توجه به اینکه دوره امامت امام حسن عسکری پایان دوره امامت آشکار نزدیک شدن به عصر غیبت بود، در نتیجه اقدامات موضعگیریها و راهکارهای سیاسی آن حضرت نقش بسیار مهمی در ایجاد زمینهسازی و آمادگی در بین شیعیان برای غیبت فرزند بزرگوارشان داشت.
انتهای پیام