کد خبر: 4290975
تاریخ انتشار : ۰۵ تير ۱۴۰۴ - ۱۱:۴۰

پاسخ شاعران لرستان به زخم‌های وطن

جمعی از شاعران لرستانی با سرودن اشعاری، با قلم و احساس به میدان آمدند و با سروده‌هایشان نسبت به تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک سرزمین‌مان واکنش نشان دادند.

پرچم ایرانبه گزارش ایکنا به نقل از روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان، از آغاز تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک ایران عزیز شاعران لرستانی همچون همیشه در خط مقدم همدلی و همراهی با مردم قرار گرفته و در واکنش به جنایات بی حد و حصر این رژیم رو به زوال با قلم و احساس به میدان آمدند.

محمدتقی عزیزیان

قفلی به سر زبانتان خواهد شد

ویرانگر دودمانتان خواهد شد

نشناخته‌اید ملت ایران را

این جنگ، بلای جانتان خواهد شد

هم خوردن زخم کاری‌ات، نزدیک است

هم نوبت گریه، زاری‌ات نزدیک است

شیطان بزرگ! آمریکا! هشدار

دوران سقوط و خواری‌ات نزدیک است

تقدیم به روح خبرنگار شهید، فرشته باقری

جنگ از میز مذاکره می‌زند بیرون

مثل دم خروس

مثل چاقوی واشنگتن از آستین نتانیاهو

که پای اشاره‌ی پوتین نمی‌ماند

و برای اشک‌های خاورمیانه

تره هم خرد نمی‌کند

جنگ

چمدان سیاهش را دست می‌گیرد

و با قطاری از دوردست به تهران می‌رسد

تا با خشاب‌های خیانت

از پنجره‌های استراحت بگذرد

تا خواب کوچک فرشته را

به دالان‌های سبز بهشت بکشاند

سال‌ها بعد

سازمان ملل ابراز تاسف می‌کند

و این را نمی‌فهمد

که زخم‌های من

با جراحی پلاستیک از بین نمی‌رود

حتی اگر بوتاکس‌های جهان را

در دره‌های زاگرس بریزند

جای خالی برادرهایم پر نمی‌شود

میلاد شهبازی

در هم‌آغوشی آواز و سخن خواهم ساخت

بر فراز غزلی، ناب و کهن خواهم ساخت

اگر از مرز تو حتی وجبی کم بشود

بر تن دشمن تو، مرزِ وطن خواهم ساخت

تا تو فریاد زمین، در دل مریخ، شَوی

در سراپای دماوند، دهن خواهم ساخت

باکی از مرگ ندارم که اگر کشته شوم

طرحی از میهن خود، بین کفن خواهم ساخت

کاخی از عشق و سرافرازی و لبخند و شُکوه

روی غم، در پیِ آوار شدن، خواهم ساخت

ابر و باد و مَه و خورشید، که هم دست شوند

باز ویران نشود، آنچه که من خواهم ساخت

سیده‌فاطمه موسوی

مسیر بالِ کبوتر در آسمان خونیست

صدای مادرِ رزمنده ی جوان خونیست

پریده تیرِ خدا از کمانِ آرش‌ها

نشسته بر دلِ دشمن، ولی کمان خونیست

شریکِ بانیِ جنگند و ادعا دارند

که صلح جایزه دارد، ولی همان خونیست

ز ردِّ دست کثیفِ جفا هزاران بار

به صفحه صفحه‌ی تقویم این جهان خونیست

برادران یهودا، به ننگ می‌میرید

در این مراوده گرگِ شما دهان خونیست

غبار سلطه‌ی ظلمت کنار خواهد رفت

همیشه بستر مرگِ ستمگران خونیست

سارا سعادتمند

وطن بر جگر داغ هابیل دارد

و زخم از دم تیغ قابیل دارد

ندوز ابرهه چشم خود را به کعبه

که این خانه فوج ابابیل دارد

بترس از هجوم دلیران ایران

که خیبرشکن‌های سجیل دارد

به زیر غضب‌های خود غرق گشتی

پدافند ما قدرت نیل دارد

دروغت هم از گنبدت بر ملاتر

شباهت به صافی استیل دارد

آتش به پا کردی خبیث از ترس ایران در جهان

چون لکّه‌ی ننگی شدی هم بر زمین هم در زمان

خون سیاوش‌های ایران در قلم ها جاری است

گر با فریدون دربیفتی سرنوشتت خواری است

ای دیو غاصب تیر آخر را حرامت می کنیم

با رمز یا حیدر به این زودی تمامت می‌کنیم

از خون سرداران ما این خاک حاصلخیز شد

باغ وطن با هر شهید از لاله‌ها لبریز شد

ما را نترسان ای یزید از خشم گندآلود خود

ایران زره پوشیده از عشق حسین بر کالبد

نجاد خادمی

ایران من حرفی بزن ای خاک خسته 

ای بر تنت شلاق نامردان نشسته 

ایران من ای سرزمین زخم خورده 

کو رُستمت؟کو آرشت؟سهراب مرده؟

ایران من بغض گلویت کشت ما را 

نامردمان خنجر زدند از پشت ما را 

ایران من ای خاک پاک سربداران 

هر قطره از خون تو شد فریاد یاران 

ای سربلند روزهای سخت پیکار 

دشمن به تیر آرشانت شد گرفتار 

میرم ولی خونین نبینم پیکرت را 

درمان کنم، با جان خود زخم تنت را 

می‌آید آن روزی که لبخندت ببینم؟ 

پاینده باشی خاکِ پاکِ سرزمینم 

هر ذره ازخاک توتاریخی ست پربار 

صد کاوه جان داده برایت وقت پیکار 

ای سرزمین کهنه و ای نازنین یار 

ای بیشه شیران و سربازان بیدار 

ای راست قامت با تمام زخم‌هایت 

محکم بمان محکم‌ بمان جانم فدایت 

نواب فرج‌الهی

تقدیم به شهید امیرعلی حاجی‌زاده

به امیران علی عرض ارادت داریم

ما به همراه شما غسل شهادت داریم

به امیران علی خاک وطن می‌بالد

دشمن از خیل امیران وطن می‌نالد 

چون که روییده در این قامت سروت، آرش

با کمان تو زده خیمه‌ی دشمن، آتش

دشمن خانه ما بس که دَد و دیو شده

مرز ایران من امروز تل آویو شده

روح ایرانیمان را تو به جوش آوردی

شیر خفتان وطن را به خروش آوردی 

کاش حیدر چو شما یار و امیرانی داشت

داغ بی‌یاوریش در دل تاریخ گذاشت

نشدیم وارث بی‌یاوری حق، دیگر 

حیدر آماده شده باز به فتح خیبر

بنویسید از امروز به تاریخ جهان 

کودک قدس شریف از سر شوق شد گریان

بنویسید از امروز به تاریخ جهان

سرآغاز سقوط صهیونیزم است، ایران

کنی منصوری

مردانه‌، رسا، الله‌اکبر گفتی

از نعره‌ی شیرانه رساتر گفتی

ای دختر غیرت، هزاران احسنت

از رزم دلاوران خیبر گفتی

در خانه‌ی ویترینی اخبار بودی

از موشک بالا سرِ دفتر گفتی

انگشت اشاره‌ات به سمت دشمن

از موضع تهدید فراتر گفتی

در حمله‌ی وحشیانه‌ی کودک‌کش

از کودک بی‌دفاع و مادر گفتی

پژواک صدای تو جهانی گشته

بر کل جهانیان سراسر گفتی

اطراف تو در آتش و هم ایستادی

آن لحظه خبر را صد برابر گفتی

مریم ملکی‌چگنی

چه غمگین وار در داغ غم فرزند بنشستی 

ولی بی‌شک هنوز آن قهرمان ذهن ما هستی 

چه گرد و خاکی از جنگ تو با دشمن به پا گردید 

خدا یک مشت از این خاک را به چشم او پاشید 

تو را چون می‌شناسم می‌نویسم باز می‌مانی 

از آن زیباتری که ملت خود را برنجانی 

نمی‌دانم چقدر از دور می‌بیند تو را خورشید 

گمانم آخرش خود را نشسته بین دریا دید 

تو پا برجایی و زیبا اگر حالت پر از جنگ است 

که زخمی کردن دریا مگر به قدرت چنگ است ؟

کنارت مانده‌ایم ایران، اگر به قیمت جان است 

که عشق به وطن بی‌شک نشان از حب و ایمان است

معصومه گودرزی

برای تو که مردن خط پایان است؛ اسراییل

شهادت آرزوی مرد ایران است، اسراییل

چو داده وعده‌ی صادق طلوع صبح نزدیک است

و پایان تو یک پایان سوزان است اسراییل

ببار از هر طرف تا می‌توانی تیر خشمت را

که ارتش مقتدر هر سوی میدان است اسراییل

خلل در عزم ما وارد نشد هرگز؛ تو میدانی

که قرآن تکیه‌گاهِ هر مسلمان است اسراییل!

ابابیلانه بر اصحاب فیل آورده آتش چون

جسارت‌کرده را با جنگ تاوان است اسراییل

سلاح تو همیشه نفرت و بغض است ای خونخوار

سلاح محکم ما نور ایمان است اسراییل

نمی‌ترسیم از ظلم تو ای کودک‌کشِ غاصب

که جان ما فدای خاک ایران است اسراییل

مهرداد ماسوریان

ما صبرِ کنایه‌دارِ این پیکاریم

آماده‌ی کارزارِ این پیکاریم

اصلاً تونگو زدی ولی در رفتی

ما شیرِ جریحه دارِاین پیکاریم

اسد فرهمند

بیا سر در گمِ دشمن نباشیم

کنارِ بارمِ دشمن نباشیم

برای خفّت دنیا و عقبی

ستون پنجم دشمن نباشیم

حسین میرزائیان

بر ایران و ایرانیان آفرین

که ایران بود مهد فرهنگ و دین

بود افتخارم که ایرانیم         

به خاکش زند بوسه پیشانیم

پر از روشنی نام ایران من

فدایش نمایم دل و جان من

نباشد به دنیا چنین بوم و بر

نباشد بسانش مکانی دگر

از ایران بگویم هر آنچه، کم است

که گهواره‌ی آرش و رستم است

چو ایران بود پر ز شیران مرد

دل بدسگالان بیارد به درد

بود ملک ایران سرافرازیم

به عشقش مهیای جانبازیم

بر این بودم و هم بر این باورم

نباشد به دنیا به از کشورم

محال است اگر تن به کشتن دهم

غباری از ایران به دشمن دهم

ز فردای ایران چو دم می‌زنم

شررها به جان قلم می‌زنم

بسی نگذرد تا ببیند جهان

به بام فلک گام ایرانیان

نوازش نماید نسیمش به مهر 

نشانی نماند ز دردش به چهر

برای رسیدن به آن روزگار 

تلاش مضاعف بیاید به کار

چو خون در رگانت بیاید به جوش

گره می‌شود باز، آخر بکوش

افق‌های ایران تماشایی است

و فردای ایران چه رویایی است

مینا شکیبا راد (شعر لری)

دنیا ایما جای قشنگی نی

جا بی‌کِش و بی‌دَنگ و فَنگی نی

دنیای ناپاک ایما دنیای چرک‌مردیه

هرجا که بینی چک و روئه‌ی نشقه‌ی دُردیه

دنیا هزار پیشه پری د ِ رنگ و نیرنگه

وا فتنه دسگیرونه و نافه‌بُرِ جنگه

دنیا نقانق دردَ خی ها پشت یک ریزه

جنگ ارث نسل بی‌منا چنگیز ِ خین ریزه

دنیا خروئه جنگه هی رو عرصه تنگه

دنیا رپلگه چمرِ تیمورِ لنگه

هم داستان یوسف و هم نا براری هی

هم جومه خینالی و فتنه دس براری هی

ایچه کسی وا درد مردم یار و یاور نی

هم کوفه وانو وی کسی همدرد حیدر نی

سی کو چنی میهن‌فروش داریم د کشورمو

خَرَّ خسِ ای روزگار بیر تو دِ سَرمو

ای داد بیداد روله روله روله سی ایرو

حونه خروئم سی وطن ایرون ویرو....

نورعلی بهاروند (شعر لری)

بلا دیره بمو ای کشور نور

چَشِت روشه اُجاق دُشمنت کور

کسی روزی و خاک تو طَمع داشت

کجا رَت آرزوشه بُرده وِ گور

انتهای پیام
captcha